سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۳۰ - ۰۳ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۴۰۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت و گو با ژاله صامتی بازیگر سریال «نفس»

عالیه یک زن کامل ایرانی است

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,ژاله صامتی

به گزارش جام جم آنلاین، ژاله صامتی از آن دست بازیگرانی است که سیمایش برای بسیاری از مخاطبان تلویزیون و حتی سینما حسابی آشناست. بازیگری توانمند که کوشیده نقش‌هایی هر بار متفاوت‌تر از گذشته ایفا کند و اصطلاحا در یک قالب ثابت درجا نزند. احتمالا به همین دلیل هم بوده که او برای مدتی طولانی از تلویزیون به دور مانده و پس از کسب تجربه در ایفای نقش‌های مختلف در سینما و تئاتر، دوباره به تلویزیون بازگشته است. او این شب‌ها در سومین مجموعه از سه‌گانه جلیل سامان با نام «نفس» ایفای نقش عالیه را به‌عهده دارد. زنی مهربان و آرام که مشخصاتی چون دیگر زنان این سرزمین دارد.

 

شما سال‌ها بود که از بازی در تلویزیون دور بودید و در این فضا هیچ فعالیتی نمی‌کردید. دلیل این دوری چه بود؟ آیا به صورت خودخواسته چنین انتخابی کردید یا شرایط هم دخیل بود؟

دقیقا همین‌طور است که می‌گویید. من حدودا ۱۴ یا ۱۵ سال از فضای بازی در مجموعه‌های تلویزیونی دور بودم و در هیچ سریالی بازی نکردم. مهم‌ترین عامل این تصمیم هم به نبود فیلمنامه مشخص و دقیق در مجموعه‌ها برمی‌گشت. معمولا روال کار این‌طور شده بود که در حد ده قسمت از فیلمنامه را می‌دادند و تو نمی‌دانستی که در ۲۰ قسمت بعدی قرار است چه بشود و چه بلایی سر نقشت بیاید.

 

من هم هرگز اهل چنین ریسک کردن‌هایی نیستم، اما درخصوص «نفس» با چنین مشکلی مواجه نبودم. هر ۳۰ قسمت فیلمنامه، به طور کامل و بازنویسی شده آماده بود و برای خواندن در اختیارم قرار گرفت. گروه تهیه و تولید این مجموعه هم همه افرادی حرفه‌ای بودند و کار کردن با این افراد برایم تجربه‌ای لذت‌بخش بود و به این دلیل پذیرفتم.

 

در این مدت دوری از تلویزیون، مجموعه‌های مختلفی را که ساخته می‌شدند تماشا می‌کردید؟ پیگیر سریال‌های تلویزیونی بودید؟

بله، درست است که به لحاظ کاری از این فضا دور بودم اما مجموعه‌ها را می‌دیدم و پیگیر آثار ساخته شده بودم.

 

در این میان نقشی هم بود که حین تماشا کردن وسوسه‌تان کند و با خودتان فکر کنید که‌ ای کاش این نقش را من بازی می‌کردم؟

نه، خیلی، دچار چنین احساسی نشدم. در این میان نقش‌هایی بودند که خوب باشند و آدم را وسوسه کنند، اما باز فکر کردن به شرایط موجب می‌شد که حسرت نخورم و علاقه‌ای به بازی کردن نداشته باشم. به جرأت می‌توانم بگویم جزو آن دسته از بازیگرانی هستم که از هر ده سریالی که در تلویزیون ساخته می‌شود، برای بازی در هفت مورد آن با من تماس می‌گیرند و پیشنهاد بازی می‌دهند.

 

و با این حساب عامل اساسی که به بازگشت به تلویزیون و بازی در این مجموعه ترغیبتان کرد، چه بود؟

به هر حال جلیل سامان رزومه خوبی داشت و با ساخت دو مجموعه «ارمغان تاریکی» و «پروانه» توانایی‌اش را ثابت کرده بود. او فردی موجه در زمینه کارگردانی است. من خودم این دو مجموعه را دیده بودم و خیلی دوست‌شان داشتم، بخصوص مجموعه ارمغان تاریکی که بسیار مورد علاقه‌ام بود.

 

به هر حال پیشنهاد همکاری از سوی کارگردان موجهی چون جلیل سامان و این‌که کار به طور کامل نوشته شده بود و فیلمنامه کامل در دستم بود، در کنار همکاری با یک گروه حرفه‌ای که افرادش را از قبل می‌شناختم، مجموع عواملی بود که دست به دست هم داد و مرا برای بازی در این سریال ترغیب کرد.

 

تعریفی که آقای سامان از نقش عالیه به شما ارائه دادند، چه بود؟ قرار بود این زن چه تعریف و ویژگی‌هایی داشته باشد؟

همان‌طور که گفتم، خیلی اهل این قضیه نیستم که نقشی را برایم تعریف کنند و ترجیحم این است که خودم متن را بخوانم و به تعاریفم از نقش برسم. ابتدا فیلمنامه «نفس» را کامل خواندم و بعد اعلام کردم حاضرم با گروه همکاری کنم یا نه. اصلا هیچ فیلمنامه‌ای تا به حال نبوده که نخوانده، قبولش کنم.

 

در ابتدا هیچ تعریفی از عالیه نداشتم. در ادامه هم بعد از این‌که فیلمنامه‌ را خواندم دیدم که تعریف عالیه و ضوابطش کاملا مشخص است. هیچ جای ابهامی در نقش وجود نداشت. او یک زن ایرانی است با مشخصات تمام زنان ایرانی؛ مادری فداکار و دلسوز و به معنای واقعی کلمه یک زن کامل ایرانی.

 

دقیقا! شما این‌بار برخلاف نقش‌هایتان در سینما که عموما نقش‌هایی متفاوت هستند و در مواردی حتی رگه‌هایی از عصبی بودن را دارید، در نقش عالیه با سیمایی متفاوت ظاهر شده‌اید و این مهربانی و فداکاری در تک‌تک خصوصیات‌ شما مشهود است و به نوعی این آرامش را کاملا می‌شود احساس کرد. این تجربه برای خودتان چطور بود؟

فکر می‌کنم تا به حال در هیچ‌یک از نقش‌های سینمایی‌ام تکراری ظاهر نشده‌ام. نقش‌هایم با هم فرق می‌کنند و به نظرم تکرار در آنها را نمی‌توان وارد دانست. بارها شده بعد از ایفای یک نقش، بازی در پروژه‌ای دیگر پیشنهاد شده که به‌رغم داستان و فیلمنامه و گروه خوب، احساس کردم برای خودم تکراری است. به همین جهت بازی در مجموعه «نفس» هم برایم چنین تجربه‌ای بود.

 

پس از این حضورتان راضی بودید؟

بله، کاملا.

 

این تجربه فضا و محیط قدیمی داستان را چطور دیدید؟

حال خوبی داشت. چند روز پیش یکی از روزنامه‌نگاران با من تماس گرفته بود و می‌پرسید این‌که دوباره به آن فضا برگشته‌ای، برایت چه حسی دارد؟! هنگامی که انقلاب به وقوع پیوست، کلاس اول یا دوم دبستان بودم و اصلا آن‌طوری که باید آن فضا را احساس نکرده‌ام که برایم موجب همذات‌پنداری شود، ولی به هر حال و به عنوان یک بازیگر، همذات‌پنداری را برای ایفای هر نقشی لازم می‌دانم.

 

منابعی که برای همذات‌پنداری بیشتر به کمک‌تان می‌آمدند، چه بودند؟ راهنمایی‌های آقای سامان در این خصوص چقدر کمک‌کننده بود؟

به هر حال آلبوم‌های همه ما پر از عکس‌هایی است که مربوط به آن دوره‌اند؛ خاطرات بزرگ‌ترها را هم شنیده‌ام و ضمنا احاطه خوب آقای سامان و اشرافشان بر آن دوره هم کمک می‌کرد.

 

اخیرا در خبرها آمده که قرار است فصل دومی هم از مجموعه نفس ساخته شود و روی آنتن برود. در این رابطه با شما هم صحبتی شده؟ در سری دوم هم نقشی دارید؟

اطلاع چندانی ندارم و گمان نمی‌کنم همه شخصیت‌ها در فصل دوم هم باشند. ممکن است قصه سمت و سوی دیگری پیدا کند و بر محور همان شخصیت‌های اصلی چون ناهید ادامه یابد. ترجیحم این است که بازی در نقش عالیه همین‌جا به پایان برسد و علاقه‌ای به بازی کردن دوباره نقش ندارم، چراکه موجب نوعی تکرار می‌شود.

 

زهرا غفاری

 

 

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش