سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۵۲ - ۰۸ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۱۸۱۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

حرف‌های جالب بازیگر فیلم «زیر سقف دودی»

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,نفیسه روشن
نفیسه روشن بازیگر جوان و فعالی است که بازی او در فیلم های سینمایی «چک»، «انسان ها» و سریال های «زمانی برای عاشقی»، «پنج کیلومتر تا بهشت»، «دارا و ندار»، «اغما» و… به یادماندنی است.

به گزارش جام جم، او امروز دیگر بعد از سال ها حضور در این عرصه دنبال مسیر جدیدی در بازیگری است و با ایفای نقش در کاراکترهای جدی و تاثیرگذار می خواهد که هر چه بیشتر استعدادهای خود را در بازیگری نمایان سازد. روشن این روزها در «زیر سقف دودی» که به کارگردانی پوران درخشنده بر پرده اکران است، نقش متفاوتی را بازی می کند که با وجود کوتاهی اش توانسته بخوبی از پس آن بربیاید. به بهانه بازی نفیسه روشن در این نقش گفت وگویی با او انجام دادیم که در ادامه می خوانید.

 

یک نکته مهم درباره کاراکتر شما در فیلم «زیر سقف دودی»، هماهنگی و تناسب بازی شما با ویژگی های فیزیکی و روانی نقش (آرایشگر) است؛ طوری که حس می شود این نقش با وجود کوتاهی اش از اول برای شما نوشته شده. شما انتخاب چندم پوران درخشنده برای این نقش بودید و آیا برای نقش دیگری در همین فیلم پیشنهاد داشتید؟

در ابتدا نقش دیگری در این فیلم برای من در نظر گرفته شده بود، اما در نهایت آن نقش حذف شد و وقتی خانم درخشنده با من تماس گرفتند و گفتند نقش ات حذف شده، من گفتم ان شاءالله پروژه بعدی با هم همکاری می کنیم تا این که دوباره ایشان با من تماس گرفته و گفتند نقش دیگری را در این فیلم نوشتم و با وجود این که می دانم برای تو کوتاه است، اما انتخاب با خودت است که آن را بازی کنی یا نه. من به قدری شخصیت خود خانم درخشنده و کارهایشان را دوست داشتم که اصلا کمیت نقش به چشمم نیامد و با کمال میل نقش را پذیرفتم. این نقش با وجود کوتاهی اش، اما برای من پر از تفاوت با کارهای سابقم بود.

 

تفاوت از چه لحاظ؟

هم از لحاظ کاراکتر و هم از لحاظ لباس و گریم. البته جدای از این تفاوت من همیشه دوست داشتم با خانم درخشنده کار کنم و لذت کنار ایشان بودن را بچشم.

 

بازی در نقش یک آرایشگر شوخ و شنگ برای این نبود که می خواستید از زیر سایه نقش های آرام که به نوعی در آن کلیشه شدید، دربیایید، به این خاطر که شاید احساس می کردید توانایی های دیگری هم دارید که تا به حال نادیده گرفته شده؟

بله، کاملا. من از سال ۸۲ بازیگری را با سریال «روزهای به یاد ماندنی» با نقش یک دختر جنوبی و سوارکار بازی کردم و بعد هم نقش های متفاوتی را کار کردم، اما از یک جایی به بعد نقش های من همه شبیه به هم شدند تا رسید به جایی که خودم از این همه تکرار خسته شدم. من حتی سال گذشته به خاطر همین تکراری بودن دو نقش پیشنهادی در تلویزیون را نپذیرفتم. من بی رودربایستی می گویم که ۱۰ سال پیش بعد از سریال «اغما» باید با حساسیت و وسواس بیشتری کار انتخاب می کردم، اما در دل مردم جا گرفتن و علاقه به مردم باعث شد که من خیلی راه ها را اشتباه بروم و انتخاب های اشتباهی داشته باشم.

 

برگردیم به «زیر سقف دودی»، زمانی که قرار بازی گذاشتید با اتکا به فیلمنامه چند درصد از این شخصیت را شناختید؟

خانم درخشنده خودشان توضیحاتی درباره این کاراکتر به من دادند، اما خود من هم تحقیقات محیطی و میدانی راجع به این حرفه (آرایشگری) و فضایی که در آن کار می کنند، داشتم. چون اصولا خودم هم به فضاهای شادی که با رنگ سر و کار دارند علاقه دارم و در این طور جاها حالم خوب می شود. تحقیقات و اطلاعاتی که خودم انجام داده بودم باعث شد بعضی از دیالوگ ها را با لحن و شیوه خاص تری بگویم و در نهایت چکیده دیده های خودم همراه با توضیحات کامل خانم درخشنده را شما در تصویر دیدید.

 

پس چنین شخصیت هایی برای شما نمود بیرونی داشتند؟

بله، تا حدودی داشت. البته با کمال احترام به جایگاه عزیزان چهره پرداز و هنرمند.

 

تعریف خودتان از کاراکتری که بازی کردید چیست؟

بر خلاف تصور بعضی ها، این دختر آرایشگر اصلا بی قید و بند و صریح اللهجه نیست. به نظرم شوخ طبعی و شادی ویژگی تفکیک ناپذیر تمام کسانی است که در چنین محیطی کار می کنند و این دختر هم از این قاعده مستثنی نبود. این دختر آرایشگر در مقابل خانم میانسالی (با بازی مریلا زارعی) قرار می گیرد که در جریان زندگی خودش را کاملا فراموش کرده و به قول خودش از بعد از ازدواجش تا به حال موهایش را رنگ نکرده! او در جهت دلداری این زن دیالوگ های تند و تیزی به زبان می آورد که این زن احساس پیری و شکستگی نکند. در واقع می خواهد حال آن خانم میانسال را خوب کند.

 

اتفاقا بده بستان میان شما و خانم زارعی خیلی جذاب و در واقع از برگ های برنده فیلم است. اینها چطور شکل گرفت؟

من دورادور خواهر ایشان، ملیکا زارعی را می شناختم و پیگیر کارهای خود خانم زارعی هم بودم. خانم زارعی بشدت زن صبور و نازنینی هستند. من بارها و بارها با پارتنرهایی کار کردم که دست به هر کار می زنند که بازی خودشان بیشتر به چشم آید و بازی پارتنرشان دیده نشود، اما خانم زارعی اصلا این طور نبود. همیشه معتقدم که هر کسی نان دلش را می خورد و خانم زارعی از همین افراد هستند. واقعا سیمرغ هایی که گرفتند و درخشش شان در سینما لیاقت شان است و جایگاهی که خداوند به ایشان داده به خاطر دل پاک شان است. ایشان هر نکته ای که کار من را بهتر می کرد به من می گفت و من واقعا از ایشان ممنونم.

 

فکر می کردید خانم زارعی برای این نقش سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن (همراه با لیلا حاتمی) را بگیرند؟

بله، کاملا. هم در مورد خانم زارعی و هم ایمان امیدواری (طراح گریم) اطمینان داشتم که کارشان دیده می شود. حتی روز اختتامیه جشنواره فجر هم به آقای امیدواری گفتم که تو سیمرغ را می بری. چون گریم شان بخصوص روی خانم زارعی عالی بود و خانم زارعی هم با نهایت ظرافت توانستند نقش یک مادر رنج دیده را ملموس و باورپذیر بازی کنند.

 

فیدبک هایی که از بازی در این نقش گرفتید، چطور بود؟

خیلی عالی. حتی خیلی از دوستان منتقدم می گویند با این که در یک سکانس بازی کردی، اما خیلی متفاوت و تاثیرگذار ظاهر شدی و این برای من امیدوارکننده است.

 

الان مشغول چه کاری هستید؟

حدود یک سال و نیم است که سعی می کنم هر کاری را نپذیرم و در کل معیارهایم برای بازیگری تغییر کرده. پارسال تئاتر «معاشر» و فیلم «زیر سقف دودی» را بازی کردم که به نظر خودم سال خیلی پرباری بود. چون دو کار داشتم که پر از تفاوت و تجربه برایم بود. الان هم در دو تئاتر بازی دارم که پشت سر هم روی صحنه می رود. برای تلویزیون هم درباره یک کار صحبت کردم، اما احتمال ضعیفی دارد که به نتیجه برسد. در کل سعی می کنم فضا را برای خودم باز کنم تا زوایا و تجربه های دیگری را در کارنامه ام ثبت کنم و قطعا اگر نقش و کارگردان خوب نباشد آن را نمی پذیرم.

 

اگر کمی از شخصیتی که در «زیر سقف دودی» بازی کردید فاصله بگیرید، فکر می کنید این شخصیت و این مجموعه چه جایگاهی در کارنامه کاری تان دارد؟

جایگاهی خیلی بالا. من همان طور که با شهامت می گویم بعضی کارها را اشتباها پذیرفتم، همان طور هم با شهامت می گویم بازی در «زیر سقف دودی» نمره درخشانی در کارنامه من دارد. برای من اندازه نقش مهم نیست، تاثیرگذاری نقش است که مهم است. مثالم هم در این مورد بازی کوتاه خانم رویا نونهالی در فیلمی بود که فقط به خاطر نگاهشان سیمرغ گرفتند. این برای من الگو است که در یک سری کارها کیفیت مهم است، نه کمیت.

 

نحوه تعامل با کارگردان

خیلی از چهره های این فیلم ، قطبی برای خودشان در بازیگری هستند و هر کدام به خاطر خود خانم درخشنده آمدند و در این فیلم نقش های کوتاه بازی کردند. من خانم درخشنده را از سال ها پیش می شناسم و برایشان احترام ویژه ای قائلم. فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» خانم درخشنده و بازی زنده یاد بانو هما روستا را همیشه در ذهن دارم و زمانی که به من پیشنهاد بازی دادند درصدی برای نه گفتنم وجود نداشت. من ۱۶ سال تجربه کار در این حوزه دارم و سر کارهایی بودم که کارگردان وقتی می خواست پلان هایی را برای بازیگرش توضیح دهد فریاد می زد، اما خانم درخشنده سر هر پلانی وقتی نکته ای را لازم به تذکر می دیدند از پشت مانیتور بلند می شدند و حتی درگوشی بدون آن که کسی متوجه شود آن نکته را به بازیگر می گفتند. همین می شد که تمام عوامل گروه برای ایشان با عشق کار می کردند.

  • 20
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش