شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۵۶ - ۱۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۲۴۲۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

سعید شیخ زاده؛ مجری، بازیگر و دوبلور

شکرگزاری باعث شادی و رضایتمندی می‌شود

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سعید شیخ زاده
با فیلم‌هایی مانند سفر جادویی، گالان، علی و غول جنگل، دره شاپرک‌ها، آبادانی‌ها و... او را به یاد می‌آوریم، وقتی که پسربچه بود. سعید شیخ‌زاده از معدود بچه‌هایی بود که این حرفه را در بزرگسالی هم ادامه داد و در کنارش به دوبله هم علاقه‌مند شد و این کار را هم به صورت حرفه‌ای پی گرفت و اکنون به یکی از مدیران پرکار دوبله انیمیشن تبدیل شده است.

به گزارش جام جم آنلاین، شیخ‌زاده مجری هم هست و هنوز هم گاهی در سریال‌های تلویزیونی بازی می‌کند که از آخرین کارهای او می‌توان به سریال سال‌های مشروطه اشاره کرد. با شیخ‌زاده همصحبت شدیم تا از راهی که تا به امروز طی کرده برایمان بگوید.

 

جشنواره فیلم کودک در اصفهان در حال برگزاری است، شما یکی از بازیگرانی هستید که از بچگی وارد این حرفه شدید، برایمان از علاقه‌مندی‌ به این رشته‌ها بگویید و این‌که چه کسی مشوق شما برای ورود به این کار بود؟

همه اینها به اهدافی بستگی دارد که آدم‌ها برای زندگی‌شان در نظر می‌گیرند. به نظرم آدم باید خیلی زود تکلیفش را با خودش روشن کرده و مشخص کند به کجا می‌خواهد برسد. قبل از هر انتخابی باید سبک و سنگین کند و ببیند، داشته‌های درونی‌اش چقدر با هدفی که انتخاب کرده همخوانی دارد و او را در مسیرش یاری می‌کند. البته این را هم بگویم که نقش پدر و مادر بسیار مهم است و نباید آن را دست کم گرفت.

 

پدر و مادر هستند که به فرزندان کمک می‌کنند اهداف مختلف را بررسی کنند و در نهایت دنبال یک هدف بروند و از این شاخه به شاخه نپرند.مدیریت رسیدن به هدف هم ساده نیست.معتقدم رسیدن به آرزوها و اهداف زحمت زیادی دارد و به‌دست آوردن آنها ساده نیست. به همین دلیل نباید با اولین شکست عقب کشید و ناامید شد.

 

پدر و مادر شما از کودکی به شما کمک کردند که هدف‌گذاری‌هایتان درست باشد؟

بله ! پدرم خیلی به من کمک کرد که حرفه بازیگری را انتخاب کنم و این راه را به‌درستی ادامه دهم. پدرم پشتیبان اصلی‌ و خیلی همراه بود و در این راه تنهایم نگذاشت.به نظرم پدر و مادر باید حامی فرزندان خود باشند و آنها را یاری کنند که به خواسته‌هایشان برسند.

 

منظورم حمایت مالی نیست! بهترین حمایت،حمایت معنوی و عاطفی است.در ابتدای راه خیلی مهم است که فرد مورد تشویق والدین و اطرافیانش قرار گیرد تا انگیزه ادامه راه در او تقویت شود. من هنوز هم بعد از سال‌ها کار به تشویق والدینم نیاز دارم. وقتی کاری از من پخش می‌شود آنها را دعوت می‌کنم که تماشا کنند و اگر راضی باشند و تشویقم کنند خیلی مصمم‌تر و با انگیزه‌تر به کارم ادامه می‌دهم.

 

به نظر می‌رسد اگر والدین استعداد فرزندان خود را شناسایی کرده و آنها را در راه رسیدن به هدف کمک کنند، موثرتر از این است که به عنوان والد مستبد بچه‌ها را وادار کنند که در رشته‌ای که علاقه‌ای به آن ندارند، تحصیل یا کار کنند؟

هیچ کار اجباری دوام نمی‌آورد. آدم باید کاری را دوست داشته باشد تا بتواند آن را با موفقیت ادامه بدهد. آدم‌ها در کودکی، شناخت عمیقی از پیرامون خود ندارند و نمی‌توانند انتخاب‌های درستی داشته‌ باشند، بنابراین بهتر است والدین به جای زورگویی به بچه‌ها شناخت آنها را افزایش دهند و کمک‌شان کنند تا بهترین انتخاب را داشته باشند. خیلی از جوان‌هایی که به بیراهه می‌روند به دلیل داشتن پدر و مادری است که یا نسبت به فرزندان خود بی‌تفاوت بود‌ه‌اند یا نتوانسته‌اند به آنها کمک کنند که راه درست را انتخاب کنند.

 

پدر و مادرهای امروزی فکر می‌کنند اگر امکانات بیشتری به فرزند خود بدهند او موفق‌تر خواهد شد؟

امکانات اگر درست و بجا باشد بد نیست.محیط و امکانات تاثیر زیادی بر سرنوشت بچه‌ها دارد. اما از امکانات، مهم‌تر نوع تفکر والدین است که سرشت و ذهن بچه‌ را شکل می‌دهد. اگر خانواده خوب باشد و بتواند تربیت درستی را برنامه‌ریزی و اجرا کند، بچه‌ها حتما موفق می‌شوند، اما اگر فقط امکانات در اختیار فرزندان قرار بدهی بدون این‌که بتوانی از نظر فکری آنها را تغذیه کنی، موفقیتی در انتظار نخواهد بود.

 

معتقدم در دوره‌ ما بهتر است زن و مرد قبل از این‌که بچه‌دار شوند به این نکته فکر کنند که آیا شرایط بزرگ کردن بچه را دارند؟ آیا خودشان از نظر فکری آنقدر قوی هستند که بتوانند فرد دیگری را هم تغذیه کرده، او را درست تربیت کنند و تحویل جامعه بدهند؟

 

سال ۵۷ متولد شده‌اید و قاعدتا دوران کودکی خود را در شرایطی پشت سرگذاشته‌اید که کشورمان در حال گذار از سال‌های بعد از پیروزی انقلاب و البته جنگ بود، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که خانواده امکانات زیادی در اختیار شما گذاشته باشد، پشتکار خودتان چگونه بود؟

بازیگری ابتدا برایم زیاد جدی نبود، اول به عنوان یک بچه مقابل دوربین می‌رفتم و نقش پسربچه‌ای را بازی می‌کردم، اما بعد که قضیه برایم جدی شد،پدر و مادرم توصیه کردند که جوری کار کنم تا کارهایم جزو پنج کار اول و برتر باشد. وقتی برنامه‌ریزی‌ات این باشد که جزو برترین‌ها باشی، تلاش می‌کنی که جایگاه خوبی به‌دست بیاوری.

 

این خوب باش و کامل باشی که از طرف والدین به شما گفته می‌شد، آزارتان نمی‌داد؟

نه !‌چون از روی اجبار نبود، خودم دوست داشتم پیشرفت کنم و آنها مرا تشویق به برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری کردند.

 

انیمیشن‌های زیادی را دوبله کرده‌اید، کارتون‌ها معمولا دنیای شادی دارند که با روح کودکان همخوانی دارد، به نظرتان شادی چقدر در آینده آدم‌ها تاثیرگذار است؟

به نظرم انسان‌ها به دنیا می‌آیند که شاد باشند. قدرت انرژی‌های منفی خیلی زیاد است، آنقدر زیاد که می‌تواند آدم‌ها را نابود کند. آدم‌ها باید خیلی روی ذهن و قلب خود کار کنند تا بتوانند شادی را در درونشان حفظ کنند. به نظرم سخت‌ترین هنر این روزها شاد زیستن است.

 

تجربه خود شما از این‌که بتوانید این شادی را درونتان حفظ کنید، چیست؟

به جزئیات توجه می‌کنم. از یک استکان چای که یک دوست برایم می‌آورد، لذت می‌برم و از او تشکر می‌کنم.

 

یعنی از قناعت لذت بیشتری می‌برید؟

بحث قناعت نیست! قضایا را با هم قاطی نکنیم. بحث مالی و اقتصادی و این‌که هر آدمی چقدر امکانات زندگی‌اش زیاد و متنوع است، بحث دیگری است.ثروت و داشتن امکانات بد نیست. اما حس رضایتمندی و خوشحالی به امکانات و ثروت ربطی ندارد.

 

اما شکرگزاری بابت داشته‌ها می‌تواند باعث شادی شود؟

دقیقا! شکرگزاری بابت سلامت، خانواده، دوستان و خیلی چیزهای دیگری که داریم، حس شادی و رضایتمندی را افزایش می‌دهد.

 

خیلی از جوان‌ها دوست دارند، بازیگر، دوبلور و ... شوند، اما بیشتر آنها موفق نمی‌شوند حتی اگر هزینه‌های زیادی را صرف کرده باشند...

ایرادی ندارد! هر کسی دوست دارد وارد حرفه‌های مختلف هنری شود، می‌تواند خود را در این زمینه محک بزند، اما اگر شکست خورد ناامید نشود و حرفه دیگری را انتخاب کند. هنر به خلاقیت و نوآوری نیاز دارد که کاملا باید در درون آدم‌ها باشد و با پول و پارتی و ... نمی‌توان به آنها دست یافت یا آنها را اجرا کرد.

 

طاهره آشیانی

 

 

  • 18
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
حرفهای اقای شیخ زاده خیلی درسته امیدوارم همگی شکر گزاری برای نعمتها از خداوند را یاد بگیریم
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش