سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۳۳ - ۱۳ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۳۲۷۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

نجمه جودکی:

مجری بی ادبی نیستم!

نجمه جودکی

مصاحبه نجمه جودکی با پژمان بازغی در «مردم گرام» در جاهایی به مجادله شباهت پیدا کرد و با واکنش های شدید در شبکه های اجتماعی رو به رو شد. توضیحات جودکی درباره این مصاحبه پرتنش را بخوانید.

گفت و گوی نجمه جودکی با پژمان بازغی چند روزی است در شبکه های اجتماعی بازتاب ویژه ای پیدا کرده. بخش هایی از این گفت و گو در رابطه با سوپراستار نشدن بازغی و اجرای او در تلویزیون که بیشتر به یک جور مجادله میان این دو نفر روی آنتن تلویزیون شباهت دارد، بین مخاطبان دست به دست می شود و خب واکنش های منفی زیادی را هم برانگیخته است. با وجود اینکه معتقدیم برخلاف جو موجود، جودکی در حین چالش با بازغی، بی احترامی خاصی نسبت به او نکرده اما در کل نسبت به بخش هایی از این مصاحبه  نقد هایی داریم که در گفت و گو با این مجری مطرح می کنیم.

«مردم گرام» هنوز تعریف مشخصی بین مردم پیدا نکرده یعنی ما به عنوان مخاطب نمی دانیم هدف این برنامه چیست. اگر در رابطه با مسائل شهری است، چرا با بازیگران مصاحبه چالشی می کنید؟ به طور کلی این برنامه چه هدفی دارد؟

به طور کلی رویکرد این برنامه درباره شهر است اما درون این بستر با هنرمندان هم گفت و گو می کنیم و آنها را به چالش می کشیم.

چرا به این نتیجه رسیدید که مصاحبه چالشی هم کنار سایر بخش های این برنامه قرار بگیرد؟

از اول قرار بود مصاحبه ها چالشی باشد چون به این وسیله هم برنامه دیده می شود و هم می توانیم یک ژانر جدید را ایجاد کنیم. این برنامه برای من یک اتفاق متفاوت بود و توانستم بعد جدیدی از خود را نشان دهم. اینطوری ثابت شد که فقط از خانم ها نباید در اجرای برنامه آشپزی یا مسابقه استفاده کرد. خانم ها می توانند در نهایت ادب مهمانشان را به چالش بکشند.

اما موضوع بحث چالشی در برنامه مشخص نیست. درواقع تو با یک هنرمند راجع به اثری که ساخته یا روی آنتن دارد صحبت نمی کنی. موضوع چالش ات خود شخص هنرمند است.

دقیقا. من خود آدم ها را به چالش می کشم نه در بستر موضوع دیگری. ما روی نقاط پررنگ زندگی کاراکترهای مختلف دست می گذاریم و جلو می رویم حالا ممکن است این نقاط مثبت باشد یا منفی. برای همین هم بعضی گفت و گوها بامزه و خنده دار از آب در می آید و بعضی های دیگر چالشی. مثلا با اکبر عبدی راجع به مشکلاتش با شریفی نیا صحبت کردیم.

درباره مصاحبه ات با پژمان بازغی به این مسئله اشاره کردی که تا وقتی تلویزیون مجری دارد، نباید در مناسبت ها  آنتن در اختیار بازیگران قرار بگیرد. می خواستی روش مدیران را به نقد بکشی یا با اجرای بازغی مشکل داشتی؟

من با اجرای پژمان بازغی هیچ مشکلی ندارم. به نظرم خیلی مجری خوبی است و کودک شو را هم خیلی خوب اجرا کرده. من خیلی کلی این حرف را زدم. منظورم به همه مدیرها و رسانه ملی بود نه بازغی.

اینکه یک بازیگر چرا سوپراستار نشده، واقعا موضوعی نیست که بشود راجع به آن چالش کرد. چرا باید هنرمند را در این مسائل به چالش بکشی؟

معمولا در مصاحبه با بازیگران سوال می شود که از کجا شروع کردید یا چند وقت است بازیگری را دنبال می کنید، و... اما هیچ وقت کسی از بازیگران نپرسیده چرا به آنجایی که می خواستید نرسیدید؟ ما یک انتظار دیگری از شما داشتیم. وقتی مسیر گفت و گو را مشخص کنی چالش هم در می آید.

نجمه جودکی

اما روندی که در مصاحبه با پژمان بازغی پیش گرفتی طوری بود که به نظر می رسید این بازیگر را برای اینکه سوپراستار نشده متهم می کنی. بعد هم که یک مرتبه او را با محمدرضا گلزار در دو کفه ترازو می گذاری و مقایسه می کنی. اینطوری مهمان برنامه آزرده نمی شود؟

اصلا. معلوم است که من هیچ مشکلی با آقای بازغی ندارم. حتی وقتی آقای بازغی در اینستاگرامش پست گذاشت اصلا اسمی از من نیاورد. گفت و گوی ما کاملا حرفه ای بود. اگر مصاحبه کامل را دیده باشی من گفتم که چرا استار نشدید و پژمان بازغی گفت: «ما اصلا در ایران استار نداریم.»

نه مسئله لحنی است که برای سوالت درباره یک مسئله شخصی انتخاب می کنی. مثلا می پرسی: «مگر بارکد به خاطر شما فروخت؟» اگر درباره سبک بازی یک نفر آدم چنین نقدی داشته باشد خیلی فرق می کند تا زندگی خصوصی او.

من نخواستم شخصیت این هنرمند را نقد کنم. هدف من نقد کاراکتری بود که پژمان در بارکد بازی کرده چون پژمان بازغی بسیار آدم باشخصیتی است و من با خود او کاری نداشتم. من می خواستم بُعد حرفه ای او را نقد کنم. تحلیل حرف های من این است که می خواستم بدانم، پژمان بازغی به عنوان کسی که چهره ای خوب و بازی قابل قبولی دارد چرا به جایی که باید می رسیده نرسیده و استار نشده. اما او در جواب اصرار بر این داشت که ما استار نداریم. من می خواستم اصرار کنم که چرا ما استار داریم.

اما از دید بیننده ها انگار او مدام دارد دلیل می آورد و تو مدام داری مقابلش می ایستی. برای همین است که یک مقدار مخاطبان با هدف برنامه مشکل پیدا می کنند.

جدای از هدف برنامه، خود من دوست دارم مصاحبه چالشی داشته باشم. همان طور که گفتم معتقدم «مردم گرام» یک وجهه دیگری از اجرای خانم ها را نشان داد و گفت که نجمه جودکی می تواند یک مصاحبه چالشی انجام دهد.

قبلا ژیلا صادقی، مژده لواسانی و آزاده نامداری هم در برنامه های دیگری شیوه جدیدی از اجرای خانم ها را نشان دادند و مصاحبه چالشی کردند.

درست می گویی، اما در تمام این مواردی که گفتی مجری خانم اواسط چالش کوتاه آمده. اما من کوتاه نمی آیم تا زمانی که جواب سوالم را بگیرم. البته به تازگی قرار است بخشی به برنامه اضافه شود به نام «کافه مردم» که در آن، خیلی واضح تر و چالشی تر با هنرمندان صحبت می کنیم.

گفت و گوی اخیرت با پژمان بازغی، چند روزی است در شبکه های اجتماعی و کانال های ماهواره ای دست به دست می چرخد و جنجال خاصی به پا کرده. در جریان این ماجرا هستی؟

خیلی از دست مردم ناراحتم که آنقدر راحت قضاوت می کنند. گفت و گوی چالشی، یک روندی داد. این گفت و گو هم از یک جایی شروع شده و در جایی به پایان رسیده. خیلی ها کل گفت و گو را ندیده اند و فقط از روی بخش کوتاهی که در شبکه های اجتماعی دست به دست شده، قضاوت کرده اند.

قبل از شروع برنامه با مهمان ها مطرح می کنی که می خواهی در چه زمینه ای وارد چالش شوی؟

اصلا قبل از گفت و گو صحبتی نمی کنم. برای همین آنقدر واقعی است.

پس اگر میانه راه از مسیر مصاحبه شاکی شود می تواند اجازه پخش ندهد.

بله می تواند. حتی در سری های جدید بهشان می گویم می توانید جواب دهید یا ندهید. اما درباره بعضی سوال ها اصرار دارم که حتما باید جواب دهد.

نجمه جودکی

هیچ محدودیتی از طرف برنامه هم نداری؟

نه اصلا. من در نهایت ادب با آنها گفت و گو می کنم. مجری بی ادبی نیستم.

چند شب قبل، مهمان هایی در برنامه داشتی که درست همین دو سه هفته پیش به ماه عسل هم آمده بودند. چرا روی آنها دست گذاشتی؟

مشکل برنامه ضبطی دقیقا همین است. اینکه تا به پخش برسد طول می کشد و شاید یک برنامه زنده، سوژه شما را بسوزاند. این مهمانانی که می گویید اول در برنامه ما آمدند و بعد از آن به برنامه ماه عسل رفتند اما پخش ما دیر شد و مردم آنها را اول در ماه عسل دیدند.

قرار بود حمید گودرزی مجری این برنامه باشد. چطور شد به تو رسید؟

بله من هم شنیده بودم که قرار است حمید گودرزی مجری باشد اما یک روز به من زنگ زدند و گفتند تو برای اجرا بیا. من حتی نپرسیدم که چرا حمید گودرزی کنار گذاشته شده. 

۷sobh.com
  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش