پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۰۵ - ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۵۳۰۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

الهام پاوه‌نژاد: با مرسدس تغییر کردم!

الهام پاوه‌نژاد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
الهام پاوه‌نژاد پس از تجربه کارگردانی نمایش کافه پولشری، از ابتدای تیرماه در نمایشی به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی به نام سیستم گرون هلم روی صحنه رفت.

این نمایش، دور سوم اجرای خود در تهران را تجربه کرده است. پاوه‌نژاد در این نمایش با سینا رازانی، امیرحسین رستمی و رضا مولایی همبازی بوده است. 

 

جنس بازی در سیستم گرون هلم سیال است و چون مدام بازی‌ها عوض می‌شود و شخصیت‌ها گویی بازی می‌خورند و بازی می‌دهند، گره‌‌های پی‌در‌پی را می‌بینیم. کنترل حس‌ها در ایفای چنین نقش‌هایی طبعا سخت است، نه؟

سخت‌تر این است که چون دست به بازآفرینی بازی‌هایی زده‌ایم که جوان‌ها امروز با آن آشنا هستند، نمی‌توانیم دست به قضاوت نقش‌ها بزنیم. این البته به ما کمک می‌کند، چون به ما یاد می‌دهد وظیفه‌مان نیست نسبت به کاراکتری که می‌سازیمش، احساسات شخصی‌مان را بروز بدهیم. مثلا از او بدمان یا خوشمان بیاید. اگر بازیگر بتواند در حال زندگی کند و ورودش به بحران‌ها و گره‌های قصه مصادف با ورود تماشاگر شود، موفق خواهد بود.

 

الهام پاوه‌نژاد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

نقش خودتان چطور؟ در مرسدس بارها تماشاگر را حین اجرا غافلگیر می‌کنید.

زنی که من نقشش را بازی می‌کنم، یعنی مرسدس، زنی قدرتمند است و چون بلندپرواز است کارهایی می‌کند که غافلگیرکننده است. از همین روست که واکنش‌های این شخصیت در عین غافلگیری غیرقابل باور نیست.

 

نمایش سیستم گرون هلم پیش از این هم دو بار روی صحنه رفته بود. به نظر شما ضرورت اجرای سوم چه بود؟

امسال که دوباره یا بهتر است بگویم سه‌باره تصمیم گرفتیم سراغ اجرای این نمایش بیاییم، برای ما همچنان جذاب و دیدنی به نظر رسید. این متن، یکی از بهترین نمایشنامه‌هایی است که در روزگار ما نوشته شده است. نمایشی است که بخوبی دغدغه‌های امروزی انسانی و اجتماعی را بازتاب داده است. هر متنی با توجه به این ملاحظات نوشته شده باشد، می‌تواند همچنان جذاب باشد.

 

آیا نمایش نسبت به دو اجرای قبلی، تغییراتی را هم به خود پذیرفته است؟

به لحاظ طراحی باید بگویم، تقریبا همه‌شان تغییر کرد. این جسارت جلالی بود که حتی از صحنه‌هایی که می‌دانست دو بار پیشین بسیار مورد استقبال قرار گرفته است، استفاده نکرد تا مخاطب با نمایش نسبتا جدیدی مواجه شود.

 

در نقش شما هم ظاهرا تغییر عمده‌ای رخ داده است؟

بله، در بخش پایانی؛ در واقع از آنجا که مشکل اصلی برای مرسدس پیش می‌آید، بازی من کلا تغییر کرده است. در دور قبلی اجراها، با نگرش و شیوه دیگری این نقش را ایفا می‌کردم. تنها چند شب به اجرای جدید ما باقی مانده بود که با علیرضا کوشک‌جلالی به این نتیجه رسیدیم که تجربه جدیدی داشته باشیم و به شیوه‌ای جدید رسیدیم که آن را دوست دارم.

 

الهام پاوه‌نژاد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

این تغییرات کلا در طول تمرینات رخ داد؟ از شیوه تمریناتتان بگویید.

بله. ما تمرین‌های فشرده‌ای را پشت سر گذاشتیم، چون جلالی در ایران زندگی نمی‌کند و وقتی برنامه‌ریزی می‌کند که به ایران بیاید، مثلا حدود ۲۰ روز ایران است. وقتی کوشک‌جلالی به ایران می‌آید، هیچ‌کدام از اعضای گروه نمی‌توانند سر کار دیگری باشند، چون باید تمام‌وقت تمرین کنیم. ما تمرین‌های سنگینی برای نخستین اجرای نمایش سیستم گرون هلم در سال ۱۳۹۳ داشتیم، شاید باور نکنید، اما در آن زمان ما از صبح تمرین می‌کردیم.

 

دو ساعت برای خوردن ناهار و استراحت تمرین را تعطیل می‌کردیم و دوباره دور بعدی تمرین‌ها شروع می‌شد. این نمایش بسیار دشوار است و برای طراحی ریتم و بده‌بستان‌ میان بازیگران به تمرین‌ بسیار طولانی احتیاج داشتیم اما زمان چندانی برای تمرین در اختیار نداشتیم و باید ساعت تمرین‌هایمان را بیشتر می‌کردیم! اوایل دور سوم اجراهای نمایش سیستم گرون هلم، عکسی را از پشت‌صحنه تمرین آن دوران پیدا کردم که در آن، امیرحسین رستمی، رضا مولایی و سینا رازانی از شدت خستگی روی مبلی از حال رفته بودند.

 

این نحوه تمرین اصرار کارگردان است؟

فشار تمرینات البته سنگین بود. در این پروسه، تحلیل متن اتفاق افتاد و شاکله اثر آماده شد. وقتی این اتفاق افتاد، سری بعد تمرین‌ها راحت‌تر شد چون در تمرین‌هایمان برای اجرای دوباره نمایش، ارائه‌های جدیدتری را به نمایش اضافه کردیم تا رنگ‌ولعاب عمیق‌تر و غنی‌تری را به کار اضافه کند. در این میان باید این نکته را در نظر بگیرید که علیرضا کوشک‌جلالی به بازیگرانش اعتماد دارد. در دو سری قبلی اجرا، او سه یا چهار اجرا را می‌دید و سپس می‌رفت، این‌بار که رکورد زد و پس از اجرای نخست نمایش، از ایران رفت!

 

به همین دلیل برای دور جدید اجراها، قبل از آمدن او، ما تمرین‌هایمان را آغاز کرده بودیم. هفته‌ای دو یا سه روز دور هم جمع می‌شدیم و متن را می‌خواندیم. سعی کردیم دیالوگ‌ها را مرور کنیم و در فضای نمایش قرار گیریم. وقتی کوشک‌جلالی رسید، تمرین‌هایی پرفشار را آغاز کردیم، چون او واقعا نگاه آرمانگرایانه‌ای به تئاتر دارد و بسادگی از کنار هیچ نکته‌ای رد نمی‌شود، اما خوشبختانه به‌خاطر شرایط طولانی اجرای نمایش و فراز و فرودهایی که در کنار هم تجربه کردیم، تبدیل شدیم به یک خانواده پنج نفره!

 

بحران در سالن‌های تئاتر

اجرای نمایش سیستم گرون هلم در تماشاخانه پالیز با حواشی‌ هم روبه‌رو بوده است. الهام پاوه‌نژاد در این باره می‌گوید: چند بار قطع برق شرایط نامناسبی برای ما پیش آورد، اما خوشبختانه پس از اجرای سوم، با پیگیری اعضای گروه، سالن و اداره برق مشکل حل شد. سالن‌دارهای ما باید بدانند که وقتی در سالنی این حجم از آثار حرفه‌ای روی صحنه می‌رود، باید همواره رصد و ایراد احتمالی آن برطرف شود.

 

نباید مسئول یا مدیر سالن اجازه دهد مشکلی به‌وجود بیاید و بعد درصدد رفع مشکل بربیاید. شاید این اتفاق برای مسئولان سالن تجربه‌ای شده باشد که بدانند باید سالن را مدام بررسی کنند تا برای آثار دیگر، این مشکل پیش نیاید. خود من در ۲۶ سالی که در حوزه هنر فعالیت می‌کنم،

 

سال ۱۳۸۷ در تالار مولوی چنین تجربه‌ای را به یاد دارم! آن زمان در نمایش آتن ـ مسکو به کارگردانی کتایون فیض‌مرندی بازی می‌کردم که ناگهان برق رفت اما در آن مورد، برق قطع شده بود و مشکل از سالن نبود. یادم است در آن زمان مثل امروز، تلفن‌های هوشمند به این وسعت دسترسی وجود نداشت و مخاطبان با نور صفحه تلفن همراه خود، ما را همراهی کردند تا اجرا به سرانجام برسد. نکته‌ای که برای من مساله‌ساز بود، این است که وقتی سالنی را افتتاح می‌کنیم و گروه‌های حرفه‌ای آثار بسیار خوبی را در این سالن اجرا می‌کنند، توقع داریم سالن‌ها به سیستم‌های اضطراری مجهز باشد. باید روی این بخش نظارت بیشتری شود، چون ممکن است بحران پیش بیاید.

 

 

jamejamonline.ir
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش