شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۴۳ - ۱۲ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۲۸۱۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهنام تشکر؛ بازیگر سریال «گمشدگان»

فیلمنامه خوب باشد نقش تکراری مهم نیست!

بهنام تشکر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
 بهنام تشکر را خیلیها همچنان با بازی در مجموعه «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت می شناسند. با وجود اینکه وی دانش آموخته تئاتر است و سالها با نمایش های مختلفی روی صحنه رفته است. تا به امروز هم در فیلم ها و سریال های بسیاری در نقش های مختلف حضور داشته است.

به گزارش بانی فیلم،اما مدتی بود که بیشتر در مجموعه های طنز ایفای نقش می کرد. از جمله این اواخر که در سریال «لیسانسه ها» بار دیگر با صحت همکاری کرد. اما یکباره با بازی در مجموعه «گمشدگان» به کارگردانی رضا کریمی آن هم در قالب یک نقش کاملا جدی توانست مورد توجه قرار بگیرد. او در این سریال نقش یک پدر معتاد را بازی می کند که پس از فوت همسرش همه چیز خود را باخته است و به افیون پناه برده است. تا جایی که برای بدست آوردن مواد مخدر دخترش را نیز معامله می کند.

 

تشکر این روزها سخت مشغول بازی در فصل دوم «لیسانسه ها» است. از این رو بانی فیلم با وی پیرامون این سریال و مجموعه «گمشدگان» و تئاتر گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید:

 

 

 گویا این روزها تمام تمرکزتان را روی فصل دوم «لیسانسه ها» گذاشته اید؟

– بله و سخت مشغول کار هستیم.

 

 فکر می کنم حضور پلیس که شما ایفاگر آن هستید، در فصل دوم بیشتر شده است؟

– بله به هر حال داستان در فصل دوم اینگونه است که پلیس حضور پررنگ تری به نسبت فصل اول دارد.

 

 برسیم به سریال «گمشدگان» و بازی خوب شما در این سریال. البته سوالی که ذهن من را به شدت مشغول کرده این است که پس از فرار ترنج و طاهر از خانه پدری، چرا پدر به دنبال فرزندانش نمی گردد. آیا سکانس هایی از بازی شما در این سریال حذف شده است؟

– در ادامه به سکانس های بازی من هم می رسیم. البته از ابتدا هم فیلمنامه به گونه ای بود که ترنج قهرمان قصه بود و داستان با او پیش می رفت و داستان مربوط به ترنج است و قرار است که تماشاگر با او و ماجراهایش جلو برود.

 

 پس معتقدید که بخش هایی از کار و بازی شما حذف نشده است؟

– متاسفانه من به دلیل اینکه سر فیلمبرداری بودم، فرصت نکردم که سریال را دنبال کنم.

 

 به این دلیل این سوال را پرسیدم که داستان در ابتدا با شما آغاز شد و در ادامه فقط ما ماجراهای ترنج را دنبال می کنیم. تصورم این بود که به دلیل برخی مسائل درباره استعمال مواد مخدر که در قسمت های ابتدایی شاهد بودیم، شاید بخشی از بازی ما حذف شده باشد!

– فکر نمی کنم که سکانسی حذف شده باشد.

 

 یعنی پدر به دنبال فرزندانش به تهران نمی آید و علاقه مند نیست که از سرنوشت آنها مطلع شود؟

– نه قرار نیست که این صحنه ها را ببینیم.

 

 در ابتدا این تصور برای مخاطب به وجود می آمد که با یک سریال متفاوت روبروست. اما در ادامه اتفاق دیگری برای سریال افتاد. نظر شما در این باره چیست؟

– من به دلیل اینکه کار را دنبال نکرده ام، نمی توانم در این باره اظهار نظر کنم. اما فکر می کنم توانسته مورد توجه مخاطب قرار بگیرد.

 

 در این مدت فیدبک مثبت هم از مخاطبان سریال گرفته اید؟

– به هر حال مردم وقتی من را می بینند، اظهار لطف دارند. بنابراین فکر می کنم سریال را دوست دارند و توانسته اند با کاراکترهای این مجموعه ارتباط برقرار کنند.

 

 از کلیت کار و فضای این مجموعه و همکاری با رضا کریمی که نخستین همکاری تان را با هم تجربه می کنید، می گویید؟

– بله نخستین همکاری من با آقای کریمی بود که تجربه خیلی خوبی بود. ارتباط خوبی در کار داشتیم و فکر می کنم هر دو مترصد این هستیم که باز هم در کار دیگری با یکدیگر همکاری کنیم.

 

 از کار تئاترتان چه خبر؟

– فعلا که به تمرین بیشتری نیاز دارد و از این رو بهرام تشکر تصمیم گرفت که فعلا برای اجرا عجله ای نداشته باشد تا تمرین بیشتری برای این نمایش صورت بگیرد.

 

 البته شما هم درگیر بازی در سریال سروش صحت هستید.

– بله اما مغایرتی با هم نداشت. بیشتر به همان دلیل بود که عرض کردم.

 

 سریال «لیسانسه ها» را می توان طنز متفاوتی در تلویزیون دانست. شما در این مجموعه نقش یک پلیس را بازی کردید که در یک مجموعه طنز می تواند کمی حساسیت برانگیز باشد. با این حال چقدر دستتان برای بازی در این نقش باز بود؟

– اتفاقا یکی از دلایلی که من جنس بازی ام را اینگونه گرفتم، یعنی جدی بازی کردم همین بود. البته در کنار این نقش دو نفر از دستیارانش هستند که جنس بازی دیگری دارند. اما به جدیت این آدم نیستند. به هر حال برای خود من هم جالب بود. جالب است که برایتان بگویم نه تنها بازی من مورد اعتراض قرار نگرفت، بلکه خیلی هم مورد توجه دوستان نیروی انتظامی قرار گرفت.

 

 و با این نقش فضای متفاوت تری را هم باز در تلویزیون تجربه کردید.

– البته من در مجموعه های طنز زیاد بازی کردم. اما خب در قالب چنین نقشی و با چنین فضایی نه تجربه اینچنینی نداشتم.

 

 شما در تلویزیون در کارهای کمدی بسیاری ایفای نقش کرده اید. بنابراین به نظر شما چرا خنداندن مردم ایران کار بسیار دشواری است؟

– ببینید ما مردم خیلی باهوشی داریم، فقط امکانات نداریم. ایرانیان به خاطر شرایط کشورمان و شرایطی که درآن در حال زندگی هستیم و بزرگ شدیم، آدمهای پیچیدهای هستند. زیرا در شرایط خیلی ویژهای بزرگ شدیم، ما جنگ را دیدیم، ما بمباران و موشک باران را دیدیم، تحریمها به ما فشار آورده ما خیلی چیزها دیدیم که به نگاه بعضیها مردم جهان اولی ندیدند، به همین دلیل چیزی را که داریم میبینیم راجع به آن فکر میکنیم که آیا بخندیم یا نخندیم.کلاً ما آدمهای راحتی نیستیم.

 

 به نظر شما که تجربه بسیاری در این زمینه دارید، کمدی واقعی و به دور از لودگی چه کمدی است؟

– به نظر من فیلمنامه نقش بسیار مهمی دارد. فیلمنامه هرچقدر صادقانه تر باشد و کمدی درست و به روزی داشته باشد موفقتر است.کمدی درست یعنی که ما سعی نکنیم به هر قیمتی تماشاگر را بخندانیم.

 

 معمولا مجموعه های کمدی باعث محبوبیت برخی بازیگران می شوند و در شهرت و محبوبیت آنها تاثیر بسیاری دارند. بنابراین شما هم دوست دارید همچنان در قالب نقش های کمدی ایفای نقش کنید و یا با توجه به نقشی که در سریال «گمشدگان» ایفا کردید، دوست دارید از این دست کارها را بیشتر تجربه کنید؟

– حضور من در یک مجموعه به عوامل بسیاری بستگی دارد که مهمترین آنها فیلمنامه است. برای من همواره فیلمنامه ای که پیشنهاد می شود، خیلی مهم است. چون فیلمنامه رکن اصلی یک کار است. چه در سینما و چه در تلویزیون. بنابراین اگر کار کمدی خوب با یک فیلمنامه خوب به من پیشنهاد شود، می پذیرم. حال اگر یک کار جدی و فضای متفاوتی هم از کمدی به من پیشنهاد شود که فیلمنامه خوبی داشته باشد هم می پذیرم. اینگونه نیست که بگویم من تصمیم دارم فقط کمدی کار کنم و یا جدی. همه چیز به فیلمنامه ای که پیشنهاد می شود، بستگی دارد.

 

 البته یکی از اتفاقاتی که صرفا در تلویزوین برای بازیگران می افتد، این است که اگر در قالب یک نقش بتوانند مورد توجه قرار بگیرند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند، همواره پیشنهادهایی که به انها می شود در قالب همان نقش است و همین نکته باعث می شود که بازیگر به تکرار بیفتد؟

– نه برای من فرقی نمی کند که حالا اگر در سریال «گمشدگان» توانستم خوب بازی کنم و مخاطب دوست داشته باشد، از این به بعد پیشنهاد مشابه داشته باشم و نگران این اتفاق باشم. همانطور که گفتم فیلمنامه برای من از هر چیزی مهمتر است. بنابراین اگر بعد از این سریال نقش های اینچنینی به من پیشنهاد شود، در صورتی که فیلمنامه خوبی داشته باشد، می پذیرم.

 

 شما با سروش صحت «ساختمان پزشکان»را کار کرده بودید و حالا در «لیسانسه ها» همکار هستید. فکر می کنید نوع کمدی این دو مجموعه چه تفاوتی با هم دارد؟

– من فکر می کنم کمدی و فضای «لیسانسه ها» فانتزی تر است و سروش در این مجموعه قوی تر کار کرده است. یعنی نوع نگاهش به طنز خیلی خیلی قوی تر شده است. بنابراین من فکر می کنم فصل دوم این مجموعه اتفاق خوبی است و آقای صحت در این فصل به یک نقطه عطفی رسیده است.

 

 به نظر شما مردم بیشتر با کدام فضا بیشتر ارتباط برقرار کرده اند و با فضایی که از هر دو کار شما ترسیم کردید، برای مخاطب جذاب تر است؟

– به نظر من هر دو برای مخاطب جذاب است. هر کدام فضای مخصوص به خود را دارند. به خصوص اینکه زمانی که فیلمنامه را خودشان می نویسند، تسلطشان روی کار بیشتر است.

 

 و در سینما چطور؟ دوست دارید در چه ژانری بیشتر فعالیت کنید؟ البته حضور شما در سینما خیلی کمتر از تلویزیون است!

– به این دلیل است که من بیشتر درگیر سریال هستم و زمانی که در یک مجموعه تلویزیونی بازی می کنم، فرصتی برای حضور در سینما باقی نمی ماند. البته اگر فیلمنامه خوبی پیشنهاد شود، در سینما هم بازی می کنم.

 

 با این حساب در هر مدیومی که کار می کنید، فیلمنامه برایتان حرف اول را می زند؟

– بله صد در صد و باز هم تکرار می کنم که فیلمنامه برای من خیلی مهم است.

 

 با این حساب یکی از دلایل فعالیتتان در تلویزیون فیلمنامه هایی بوده که به شما پیشنهاد شده است؟ یعنی کارهای بهتری در تلویزیون به شما پیشنهاد شده که حضور پررنگ تری داشتید؟

– البته در سینما هم پیشنهادهای خوبی شده است، اما وقتی بوده که من درگیر بازی در یک مجموعه تلویزیونی بودم و فرصت نکردم آن پیشنهاد را بپذیرم.

 

 یعنی با توجه به محدودیت هایی که تلویزیون به نسبت سینما دارد و فاصله ای که مردم از تلویزیون گرفته اند، اما باز هم کار در تلویزیون را به سینما ترجیح داده اید؟

– هرچقدر که تلویزیون مخاطب کمتری داشته باشد، باز هم مخاطبان این رسانه به نسبت تلویزیون قابل مقایسه نیستند. چون مخاطبان تلویزیون گسترده تر از سینماست و این برای من جذاب تر است.

 

 و در پایان…

معمولا هر بازیگری برای نقشی که بازی می کند، زحمت می کشد و از تجربیات خود استفاده می کند. امیدوارم مردم و مخاطبان سریال «گمشدکان» که روی آنتن است و فصل دوم «لیسانسه ها» که به زودی پخش می شود، همواره این مجموعه ها را دوست داشته باشند و همین طور بازی من را . چون خوشحال می شوم وقتی که می بینم مردم بازی هم را در یک کار دوست دارند. ضمن اینکه «گمشدگان» به موضوعاتی در جامعه اشاره می کند که فکر می کنم برای مخاطبان ضروری است و این نوع اتفاقات برای عده ای آشناست و به گونه ای است که مخاطب می تواند با داستان و کاراکترها ارتباط برقرار کند.

 

 

 

 

  • 12
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش