سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۵۵ - ۲۱ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۴۸۵۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

جان کارپنتر:

هرگز فیلم های قدیمی ام را نگاه نمی کنم!

جان کارپنتر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
استاد ژانر وحشت که به تازگی آلبوم جدیدی از موسیقی فیلم منتشر کرده است!

به گزارش بانی فیلم،این فیلمساز قدیمی اخیرا در گفت و گویی که با گاردین داشته از این می گوید که چرا هرگز فیلم های جان وین را تماشا نکرده است.

 

سلام جان. الان در حال انجام چه کاری هستی؟

داشتم ویدیو گیم “دستینی ۲” را بازی می کردم. یک بازی علمی تخیلی است. بامزه است.

 

درباره اش شنیده ام. حسابی سخت است و باید به بیگانگان شلیک کنی…

آره سخت است. برای همین است که من زندگی ام را وقف این کردم که ببینم چطور باید آن را بازی کرد. و البته با سن من، چرا که نه؟ باعث می شود دچار دردسر نشوم.

 

در واقع شما به تازگی گفته اید که “چیزهای زیادی نیستند که بتوانند جان کارپنتر را بترسانند، اما نواختن زنده موسیقی می تواند این کار را بکند”. حالا از تور موسیقی که داری و به زودی باید روی صحنه بروی می ترسی؟

نه از این نمی ترسم. دیگر مرحله اشتباه کردن را پشت سر گذاشته ام. در واقع این ترس از دهه ۱۹۶۰ شروع شد. داشتم در مدرسه یک نمایش اجرا می کردم. این ترس شروع شد و من همه خط هایی را که حفظ بودم فراموش کردم. از صحنه پایین آمدم. این فراموشی دلیل همه ترس های من است. اما حالا بهتر کار می کنم.

 

قصد ندارید یک موسیقی از گروه “کوپ دو ویلز” دهه ۱۹۸۰ کار کنید؟

(می خندد). خب نه فکر نمی کنم. الان قصد داریم آلبوم “آنتولوژی” را معرفی کنیم. این آلبوم منتخبی از موسیقی من از دهه ۱۹۷۰ تا به حال است. اغلب همین آهنگ ها را اجرا می کنیم و چند تا آهنگ هم از آلبوم “لاست” اجرا می کنیم.

 

درست است که شما یک سپر جان وین را در دهه ۱۹۷۰ در ماشینتان داشتید؟

بله. من آن را برای تحریک دوستانم در ماشینم نگذاشته بودم. واقعا جان وین را به عنوان یک بازیگر دوست داشتم اما نظرات سیاسی او با من یکی نبود. ولی به عنوان یک بازیگر؛ من با او بزرگ شدم. او برای نسل ما سمبل مردانگی بود. ولی اصلا دوست ندارم دوستانم را تحریک کنم. اصلا کار خوبی نیست.

 

موسیقی متن شما را برخی شبیه فرش می دانند. آیا به این معنی است که آنها ملایم و نرم هستند؟ یا لوکس هستند و مثل یک مجموعه به هم پیوسته آرام بخش هستند.

خب، کاری که من در یک فیلم انجام می دهم درست همان فرش کردن صحنه است، شما باید همه صحنه ها را تماشا کنید و موسیقی من هم کارش حمایت سکانس هاست. برای همین شبیه یک فرش در صحنه است. من می آیم . درست مثل کسی که کارش فرش کردن خانه است. من فرش را می گذارم زمین و شما روی آن راه می روید. و این خیلی راحت است.

 

درست است که شما هرگز فیلم های قدیمی تان را نگاه نمی کنید؟

اوه خدایا. نه اصلا فکرش را هم نکن که این کار را بکنم.

 

اما فیلم های شما به عنوان آثار کلاسیک به شدت دیده می شوند…

خودم نمی خواهم آن ها را دوباره ببینم. می بینم در آن ها اشتباه دارم . این چیزی است که من در آن ها می بینم. شکنجه می شوم. داری با من شوخی می کنی؟ وقتی چیزی را ساختم دیگر با آن کاری ندارم.

 

جیسون بلوم غول دنیای فیلم های ترسناک، به تازگی از قوانینی که برای این ژانر دارد با ما صحبت کرد و همه آن ها ضرورتا بر این متمرکز بود که الگویی چون جان کارپنتر دارد. فکر می کنی چرا الگوی تو هنوز مورد توجه کارگردان های جدید ژانر ترسناک است؟ 

هیچ خبری ندارم. تلاش های من در ارزیابی خودم همیشه به شکست می خورد و همیشه دچار دردسر می شوم. هر کاری کرده ام غریزی بودند. من آن قوانینی را که جیسون بلوم دارد، ندارم. او از من خیلی باهوش تر است. من فقط یک کارگردان بیچاره ام که سعی دارد در این دنیای پردردسر دوام بیاورد.

 

دلت برای روزهایی که فیلم های کم بودجه “دارک استار” و “هالووین” را می ساختی تنگ می شود؟

خب من از کار کردن دست نمی کشم. کار کردن سخت است زیرا باید صبح بیدار شوی. من فقط یک موزیک ویدیو برای یکی از ترانه های آلبوم جدیدمان “کریستین” درست کردم. باید همه شب را کار کنی. خدایا، یادم رفته بود چقدر سخت است. همه شب یبدار ماندن؟ وای…

 

*رابرت رودریگز آماده می شود تا “فرار از نیویورک” را دوباره بسازد و یک پروژه هالووینی هم هست که ۲۰۱۸ منتشر می شود. فکر می کنی مردم درباره بازسازی فیلم هایت چطور فکر می کنند؟

عاشق این کارم به شرط این که به من پول بدهند. اگر به من پول بدهند عالی است. اگر پول ندهند، فرقی برایم نمی کند. فکر می کنم اگر به من پول ندهند غیرمنصفانه است. فکر می کنم همه باید به من پول بدهند. چرا که نه؟ من یک مرد پیرم و به پول نیاز دارم. برایم پول بفرستید.

 

شما در این باره صحبت کرده بودید که چگونه فیلمسازان معاصر از کنترل خلاقانه دست می کشند و تدوین نهایی را خیلی سریع و راحت انجام می دهند. دوست داشتید الان دوباره از اول شروع می کردید؟

برگشتن به عقب کار خیلی سختی است، آن نوع فیلم ها متفاوت بودند. من وقتی کار را شروع کردم که تو می توانستی در عمل یک فیلم پردرآمد را با بودجه پایین بسازی و راهی سینماها کنی. این روزها این کارها حسابی بودجه می خواهند. اگر من از اول شروع می کردم آیا موفق می شدم؟ احتمالا نه. من را پس می زدند.

 

شما با عشق بزرگ به کتاب های کمیک بزرگ شدید. فکر می کنید اقتباس های مدرن از آن ها عادلانه است؟

وقتی سنم بیشتر شود کمتر برایم جالب توجه است، زیرا آن ها فیلم هایی درباره چیزهایی است که نمی تواند اتفاق بیفتد. من فقط اهمیتی نمی دهم.

 

قبلا گفته اید “فیلم ترسناک همیشه یک جور بود. همان است که بود. این منعطفانه است. این با تغییرات اجتماعی تغییر می کند.” امروز فکر می کنید فیلم های ترسناک درباره آمریکای معاصر چه جور نگاهی دارند؟

این ها یک کمی با هم فرق دارد. فیلم ترسناک هم با فرهنگ و در طول زمان مدرنیزه شده است. برای مثال “برو بیرون” از جمله آن هاست. برخی از ژانرها می توانند بمیرند، اما فکر نمی کنم ژانر ترسناک هیچوقت بمیرد.

 

وقتی اولین بار شنیدید که نئونازی ها سعی می کردند نشان دهند زنده هستند، چه فکری کردید؟ درباره کنترل رسانه ها توسط یهودی ها چطور فکر می کنید؟

این اتفاق وقتی افتاد که این دیوانه ها وارد توییتر شدند. من فکر کردم: یعنی دارید شوخی می کنید؟ به این مساله فکر کردم و فهمیدم چرا آن ها اینطور فکر می کنند. این یک قصد نیست. همه این چیزها یک دروغ بزرگ است. واقعا وحشتناک است که چنین چیزهایی اتفاق می افتد. داریم در چه دنیایی زندگی می کنیم…

 

چندی پیش نسبت به هری دین استنتون ادای احترام کردید. چه چیزی او را این طور خاص کرده است؟

او یک بازیگر شخصیت فاضل و کامل بود و یک مرد منحصر به فرد. او کاملا آماده در بخش های خودش حاضر می شد و چیزهایی را به متن اضافه می کرد که در واقع در فیلمنامه نبودند و در واقع عالی بودند. او این کار را مخصوصا در فیلم “فرار از نیویورک” عالی انجام داد. او شخصیت فیلم را مال خودش کرد. او به شخصیتی که باید بازی می کرد به عنوان یک جور شعر نگاه می کرد؛ مثل لرد بایرون شاعر بزرگ بریتانیایی. من به او خیلی فکر نکرده بودم ولی او واقعا بزرگ بود.

 

آلبوم “آنتولوژی: تم های فیلم ۱۹۷۴-۱۹۹۸” از ۲۰ اکتبر منتشر می شود. کارپنتر تور آمریکا را از ۲۹ اکتبر شروع می کند.

 

جان هاوارد کارپنتر متولد ۱۹۴۸ کارگردان، موسیقیدان، فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و تدوینگر سرشناش هالیوود است که در ژانر وحشت فعالیت می‌کند. از کارپنتر به دلیل ساخت آثاری شاخص در این ژانر به عنوان یکی از سلاطین وحشت یاد می‌کنند.

 

پدرش موسیقیدان بود. کارپنتر در جوانی و قبل از تبدیل شدن به یک فیلمساز، به فیلم‌های وسترن و فیلم‌های علمی ـ تخیلی ارزان‌قیمت دهه ۱۹۵۰ علاقه بسیاری داشت. تاثیر فیلم‌های وسترن را در بیشتر فیلم‌هایی که ساخته به خوبی می‌توان مشاهده کرد. کارپنتر در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ وارد مدرسهٔ فیلم‌سازی دانشگاه کالیفرنیا شد و چهارده سال بعد اولین فیلم بلندش را ساخت. کارپنتر در سال ۱۹۷۹ با آدرین باربیایو (بازیگر) ازدواج کرد ولی این پیوند تنها تا سال ۱۹۸۴ دوام یافت. جان کارپنتر در سال ۱۹۹۰ با سندی کینگ ازدواج کرد که تا به امروز دوام یافته است.

 

 

 

 

  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش