چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۳۶ - ۲۲ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۵۱۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

مریم کاظمی:

برخلاف جریان یک رود شنا کردن سخت است!

شکوه یک زندگی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر سریال "شکوه یک زندگی" گفت: من و بیتا سحر خیز در شکوه یک زندگی سکانسهای مشترکی با هم داشتیم، خیلی از تجربه و سابقه وی اطلاعی ندارم اما ارتباط خوبی بینمان برقرار شد.

به گزارش میزان، مریم کاظمی بازیگر سرشناس تئاتر، تلویزیون و سینما در رشته بازیگری و کارگردانی تحصیل کرده است، وی تا به حال سابقه فعالیت در عرصه هنر به عنوان دستیار کارگردان و همچنین نویسنده و کارگردانی و بازیگری را دارد.

 

کاظمی بازیگری در تئاتر را در سال ۶۶ و با بازی در نمایش "مسیح هرگز نخواهد گریست" شروع کرده و در سال ۷۲ با بازی در فیلم "جاده عشق" اولین تجربه خود در سینما را پشت سر گذاشت. همچنین کاظمی بازیگری در مدیوم تلویزیون را با بازی در سریال "زندگی" در سال ۶۴ شروع کرد.

 

"کلاه قرمزی"،"سلام کوچولو"، "در کوچه های باران"، "ماهرخ" و "نیمه پنهان" تنها بخش کمی از آثاری است که این بازیگر در آن ها به ایفای نقش پرداخته است. وی در حال حاضر دبیری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را عهده دار است. آخرین اثر مریم کاظمی نیز مجموعه تلویزیونی "شکوه یک زندگی" است که به تازگی برای پخش در ماه محرم آماده شده و به نمایش در آمده و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است.

 

از فضای کار و تعامل عوامل سریال "شکوه یک زندگی" در طول تولید برایمان بگویید.

کاظمی: یکی از محدود سریال هایی بود که ۹۰ درصد داستان آن در شهرستان و خارج از تهران می‌گذشت و این فرصت بسیار خوبی برای بازیگران نمایش به وجود می‌آورد چرا که مجبور می‌شدند در طول چند روز و چند هفته در کنار هم زندگی کنند.شب‌ها همه به محل اسکانی که برایمان تهیه دیده شده بود بر می‌گشتیم و لحظات خوبی را سپری می‌کردیم، به همین خاطر شرایط خوب و دوستانه‌ای برای همه ما به وجود آمد که همدیگر را بشناسیم و این اتفاقات وقتی صبح فردا جلوی دوربین قرار می‌گرفتیم در روند بازی مان تاثیر بسیار مثبتی داشت.

 

با تعاریفی که کردید به نظر می‌رسد فضای صمیمانه و متفاوتی برای عوامل کار رقم خورده است.

کاظمی: فیلم ها و سریال هایی که لوکیشن آنها خارج از تهران است شبیه به یک تور دسته جمعی است. فکر می کنم این فرصت مغتنمی است که آدم ها بتوانند در یک فرصت محدود کنار هم زندگی کنند. با همه افرادی که با آن‌ها کار کردم لذت بردم و در کنار آن‌ها بودن برایم ارزشمند بود و از شرایطی که این سریال برای همکاری من در کنار سایر عوامل فراهم کرد احساس رضایت می کنم.

 

 کمی از روند حضورتان در سریال شکوه یک زندگی برایمان بگویید

کاظمی: اوایل یا اواسط آبان ماه سال گذشته بود که درباره این سریال با من صحبت شد اما تولید سریال به دلایلی یک ماه عقب افتاد تا اینکه از ۲۴ آذرماه سال گذشته اولین بار جلوی دوربین رفتم و تا ۱۶ اسفند ماه بازی درنقش شهلا به طول انجامید. که من تقریبا به شکل پراکنده ۳ ماه در این سریال مقابل دوربین بودم و مدت زمان ساخت کل مجموعه ۵ ماه طول کشید، البته گروه تولید برای آماده سازی خانه‌ها و لوکیشن های سریال هم دو ماه مشغول بودند.

 

 زندگی سه ماهه شما در روستا و در کنار مردم روستا بودن چه لحظاتی را برایتان رقم زد؟

کاظمی: همان طور که از اخلاق ما ایرانی‌ها بر می آید به محض این که مشخص می شود یک گروه فیلمبرداری قرار است به نقطه ای برای تولید برود با استقبال مردم منطقه در هر نقطه مواجه می شود. ما نیز این شانس را داشتیم که با مهمان نوازی مردم خوب شمال به خصوص آن خطه و روستایی که متعلق به شهرستان بهشهر بود مواجه شویم.

 

 اسم روستا چیست؟

کاظمی: در ذهنم بود اما در همین لحظه اسمش را فراموش کردم.

 

کار در روستا بسیار برایم جذاب بود و همین طور روستایی که لوکیشن ما محسوب می شد از یک پارک جنگلی رد می شد و تا بالای کوه ادامه داشت، آن قدر که وقتی یک فرد از کوه رد می شد احتمال دیده شدن شهر دامغان برایش وجود داشت. این روستا منطقه بسیار بکری است و این فرصت خوبی برای گروه‌های سریال و فیلم است که می توانند نقاط مختلف را شمال کشور را بینند و برای فیلمبرداری از نقطه‌ای به نقطه دیگر بروند و مناطق گردشکری و زیبای کشورمان را بینند. ما از مهمان نوازی مردم منطقه برخوردار بودیم و همه آن ها با چند نفر از ما به شکل پراکنده هنوز ارتباط دارند و از روزهای خوش گذشته یاد می کنند.

 

مجموعه تلویزیونی شکوه یک زندگی با استقبال خوبی از سوی مخاطبان رسانه ملی مواجه شد، دلیل این موفقیت و استقبال را در چه می دانید؟

کاظمی: بسیار خوشحال هستم که این اتفاق افتاده است. من فکر می کنم مسائل مربوط به جنگ ایران و عراق در دوران هشت سال دفاع مقدس محوریت جذابی برای مخاطب دارد، به شخصیت ها جهت می‌دهد و با افت و خیزهای زیاد احساسات بسیاری را بر می‌انگیزد، اما این سریال به این افت و خیزها و احساسات نپرداخت بلکه به تبعاتی که جنگ تحمیلی در زندگی مردم عادی حتی در دورترین روستاهای ایران گذاشت پرداخت.

 

این که مردم حتی اگر از منطقه جنگی دور باشند، وقتی در یک کشور هستند زندگی شان از عشق ها، آرزوها، اقتصاد، زندگی گرفته تا جشن ها و دیگر اتفاقات زندگی شان تحت تاثیر جنگ قرار می گیرد .

به نظر من از دیگر عناصری که مخاطب را جذب کرد ۳ دوره زمانی بود که سریال شکوه یک زندگی آن را روایت کرده و به زیبایی به تصویر کشد، اول دوره قبل از انقلاب و سپس سال های آغازین انقلاب که بلافاصله به جنگ ایران و عراق منجر شد و همچنین این روزهای کشور که سال ها از انقلاب اسلامی ایران می گذرد.

 

پیام اصلی سریال چه بود؟

کاظمی: مسیر عشق واقعی بسیار سخت است و به آسانی به دست نمی‌آید، عشق زمینی و عشق به کشور. شکوه یک زندگی با به تصویر کشیدن همبستگی مردان و زنان کشورمان در کنار هم یادآوری کرد که اگر کسی بخواهد با توجه به آرمان‌هایش و عشقی که در دلش ریشه دوانده به احساسش حرکت و جهت دهد و به آن هویت ببخشد و به آرمان هایش احترام بگذارد مطمئنا راه سختی در پیش دارد اما همیشه سربلند می ماند.

 

انتخاب راه آسان شاید در مقطعی باعث پیروزی شود اما در نهایت پیروزی در کار نیست چرا که یک انسان نه اقبال عمومی، نه مردمی و همچنین اقبال قلب خود را راحت به دست نمی‌آورد، یعنی همه آن هایی که مانند شهروز در سریال شکوه یک زندگی به دروغ متوسل می شوند به نظر می رسد راه آسانی را انتخاب کرده اند اما در نهایت به نتیجه نمی رسند چراکه راه حقیقت سخت است و برای همین است که همه انسان‌ها در این راه قدم بر نمی دارند.

 

نمی توان به راه آسان در دراز مدت امید بست و زندگی خود را روی آن پایه گذاری کرد، مطمئناً زمان می گذرد و خیلی چیزها حقیقت را عیان می کند، برای همین است که همیشه داستان کسانی که پای عقاید، ایمان و عشقی که در قلب و ذهنشان بوده ایستاده اند قابل احترام و جذاب است.

 

برخلاف جریان یک رود شنا کردن سخت است وگرنه همه ما آدم ها در مسیر نا هموار حرکت می کردیم و انتخاب هایمان انتخاب های عمومی بود که شاید ارزش گفتن ندارد. ما فقط می توانیم تسهیل گر باشیم برای کسانی که قرار است شرایط خاصی را در زندگی تجربه کنند.

 

 خودتان در خصوص نتیجه سریال چه فکر می کنید؟

کاظمی: نظر ما مطرح نیست چون ما راضی باشیم یا نباشیم باید مردم نظر دهند تا بازخورد معلوم شود. ما کارها را اجرا نمی کنیم که خودمان راضی باشیم، برای من و همکارانم رضایت برای انجام یک کار باید وجود داشته باشد تا قرار داد بسته شود و یک بازیگر در کار حضور پیدا کند، مثل عروس و دامادی که برای اقدام به عقد با یکدیگر باید رضایت کافی داشته باشند اما این که بعدها چه می شود را هیچ کس نمی داند، پس من می توانم تنها بگویم که برای ورود به این کار رضایت کامل داشتم و از همکاری با این سریال راضی هستم و در تمام لحظاتی که کنار همکارانم جلوی دوربین بودم و کار کردم لذت بردم.

 

 از بازی در مقابل بیتا سحرخیز چه حسی داشتید؟

کاظمی: به عنوان بازیگری که با با بیتا سحرخیز سکانسهای مشترک زیادی داشتم باید بگویم که در هنگام انجام کار از انرژی و احساسی که به هم انتقال می‌دادیم و ارتباطی که با هم داشتیم لذت می‌بردیم، چه پشت صحنه و چه جلوی دوربین، من از همکاری با وی بسیار راضی هستم و به عنوان یک بازیگر کارهای بیتا سحرخیز را در سال های گذشته همیشه دنبال نکرده ام که بتوانم به عنوان منتقد نظری درباره وی بدهم.

 

 چرا "شهلا" در مجموعه شکوه یک زندگی لهجه نداشت؟

کاظمی: شهلا شخصیتی بود که همیشه در شهر زندگی کرده بود و تجربه زندگی در روستا را نداشت که به زبان شمالی تسلط داشته باشد به همین خاطر اتاق فکر سریال شکوه یک زندگی با مشورت کارگردان و نویسنده تصمیم گرفتند که این شخصیت بدون لهجه صحبت کند.

 

اینکه در بیشتر سریال های شمالی حضور دارید دلیل خاصی دارد؟

کاظمی: دلیل خاصی ندارد، اگر سريالی که به من پیشنهاد می‌شود سناریو و گروه خوبی داشته باشد همچنین در خصوص دستمزد با تهیه کننده به نتیجه برسم و از لحاظ زمانی وقت داشته باشم بازی در آن را قبول می‌کنم.

 

درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

کاظمی: در حال حاضر به دلیل این که دبیر جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان هستم و به تازگی کار اجرایی نمایش "خسیس" را به اتمام رساندم، نتوانستم کارهایی که در این مدت پیشنهاد شد را بپذیرم. اگر تا سه ماه آینده کارم سبک تر شود و پیشنهادی به من بشود ممکن است بپذیرم.

 

چه اقداماتی تا امروز برای جشنواره تئاتر بین المللی کودک و نوجوان انجام شده است؟

کاظمی: در حال حاضر در مرحله انتخاب آثار و تعیین سمت های اجرایی جشنواره هستیم و از طرفی زمینه سازی برای یک جشنواره خوب بسیار برایم مهم است تا بتوانم با رعایت تمامی اصول در نیمه اول آذر ماه جشنواره را به خوبی برگزار کنم.

 

 کیفیت آثار این دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی می کنید؟

کاظمی: کیفیت کارها براساس بضاعت یک سال گذشته تئاتر کودک و نوجوان رقم می خورد یعنی با توجه به وضعیت کیفیت آثار در طول یک سال گذشته باید جشنواره را برگزار کنیم و نمی‌توانیم یک روزه کیفیت کارها را بهتر کنیم. آثار براساس تولید یک ساله تئاتر کشور انتخاب می شوند، هر بضاعتی که تئاتر کودک و نوجوان کشور در طول یک سال داشته باشد بهترین آن برای جشنواره انتخاب می کنیم ولی کیفیت کاملا وابسته به اجراهاست.

 

 

 

 

  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش