شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۷:۴۷ - ۰۹ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۲۲۲۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

ایزابل هوپر درباره نقش‌های پیچیده‌اش می‌گوید

ایزابل هوپر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

ایزابل هوپر سال‌های‌ سال است که با حضور در یک‌سری فیلم متفاوت از جریان اصلی سینما می‌درخشد؛ چنانکه منتقدان در تمام این سال‌ها گفته‌اند، شاید بهترین بازیگر زن دنیای سینما برای ایفای شخصیت‌های پیچیده و قوی این بازیگر باشد. در واقع این گفته کمترین نشانی از اغراق یا بزرگ‌نمایی هم ندارد. هوپر از همان نخستین بازی‌هایش در فیلم‌های کلود شابرول ازجمله فیلم درخشان مراسم که او را بدل به یک ستاره کردند؛ تا معلم پیانو شاهکار بی‌بدیل میشاییل‌هانکه؛ و البته تا نامزدی جایزه اسکارش در ‌سال گذشته با فیلم او که شاهکاری بود از کارگردان درجه یک اروپایی پل ورهوفن؛ همیشه کیفیتی معمایی و اسرارآمیز و عمقی روانشناختی در طراحی و ایفای نقش شخصیت‌هایش به همراه داشته است.

 

درباره ایزابل هوپر و جلوه‌های گسترده توانایی او بارها و بارها گفته و نوشته شده؛ و شگفت که آگاهانه یا ناخودآگاه در این میان کمتر به تنوع نقش‌هایی که بازی می‌کند، اشاره شده و در ارزیابی گستره این توانایی‌ها بیشتر وسعت احساسی که این بازیگر برای هر شخصیت به همراه می‌آورد، مورد توجه و ارزیابی و قضاوت واقع شده است.

 

فراموش نکرده‌ایم گفته‌های‌ هانکه را درباره هوپر؛ که در گفت‌وگویی در ‌سال ۲۰۰۱ درباره این بازیگر شاید بهترین و هوشمندانه‌ترین توصیف را به کار بست: شما از یک طرف، با نهایت عذابِ او مواجه می‌شوید و از سوی دیگر، با خردگرایی محض‌اش. هیچ بازیگر دیگری نمی‌تواند این دو را با هم ترکیب کند. بله حق با‌ هانکه بود و آشکارا این موضوع بسیار پیچیده به نظر می‌رسد؛ البته مگر این‌که شما ایزابل هوپر باشید. ایزابل هوپر این ویژگی را البته فقط در معدودی فیلم مهم به جلوه نگذاشته؛ و تمام کارنامه او پر است از یک گستره وسیع احساسی؛ چه در نحوه بازیگری و چه از جهت تأثیرگذاری بر احساسات و ادراک مخاطبان.

 

او در جدیدترین فیلمش با نام خانم‌ هاید که اقتباس آزادی است، از دکتر جِکیل و آقای ‌هاید به کارگردانی سِرژ بوزون- منتقد فرانسوی که فیلمساز شده‌ است- نیز، دوگانگی شخصیتش را ارایه داده و نه‌تنها این دوگانگی را تناقض ننامیده و کم‌اهمیتش جلوه داده؛ که حتی گفته است به‌ ندرت باید به این موضوع توجه داشت که درحال بازی‌کردن در نقش یک هیولاست: من به‌عنوان یک بازیگر کار خاصی با این موضوع نداشتم، چون این بیشتر یک تکنیک فیلمسازی به حساب می‌آید و شیوه‌ای که سرژ آن صحنه‌ها را فیلمبرداری کرد. می‌دانستم که برای بازی در این صحنه‌ها قرار است دوقطبی شوم و از جلوه‌های ویژه هم استفاده خواهد شد.

 

نقش خانم ‌هاید بیشتر فنی بود و بر پایه‌ سینما شکل گرفت؛ و من به‌عنوان بازیگر، بیشتر معلم مدرسه بودم... در خانم‌ هاید که چندی پیش نخستین نمایش‌اش را در جشنواره فیلم نیویورک تجربه کرد، هوپر نقش یک معلم مدرسه‌ کهنه‌کار را بازی کرده است و در بخشی از داستان یک تمهید داستانی هیولاگونه، همه چیز را در مسیر تازه‌ای قرار می‌دهد. با این‌که هوپر قبول دارد پس از مجموعه‌ای از نقش‌های پرمایه و قوی در کارنامه‌اش، حالا در ظاهر نقش یک معلم مدرسه‌ به ‌آخرخط‌رسیده را بازی کرده است که دانش‌آموزانش می‌کوشند او و ظاهرش را دست بیندازند، اما خودش در نحوه اجرای نقش به بهترین وجهی نشان می‌دهد که با این نگاه به این شخصیت نگاه نمی‌کند.

 

در واقع آشکار است که او این شخصیت را جور دیگری برای خودش تحلیل کرده است: مبارزه با نابرابری در جامعه‌ فرانسه که او به‌ خوبی می‌داند ریشه در نظام آموزشی دارد. او می‌داند که در تدریس، خوب نیست اما پس از ۳۵‌سال همچنان در برقراری ارتباط با دانش‌آموزان محروم، رفتارش را حفظ کرده است؛ و اینها موضوع‌هایی هستند که درخصوص این شخصیت مورد توجه هوپر قرار گرفتند. هوپر می‌گوید: این شخصیت، ضعیف یا شکننده نیست، او بیشتر غم‌زده و دلتنگ است. البته که او راضی و خرسند نیست.

 

او می‌داند در مقام معلم، چیزی مهم و حیاتی را از دست داده و به همین دلیل غمگین است، چون این مأموریت را دارد و می‌داند یک معلم باید چگونه باشد، نظام آموزشی باید چگونه عمل کند و این‌که دانش و علمِ لذت‌بخش، برای این دانش‌آموزان چه معنایی می‌تواند داشته باشد. با این حال تلخی وجود ندارد و شاعرانگی در فیلم موج می‌زند و این شخصیت هم یک شمایل شاعرانه است. هوپر البته در این میان واقع‌بین هم هست و نمی‌خواهد ارزش‌های افزوده‌ای به کارش الصاق کند. به این دلیل هم این برداشت آرمانگرایانه را رد می‌کند که دلیل پذیرفتن این نقش از سوی او این بوده که قصد داشته است نقش متفاوتی را تجربه کند.

 

در حقیقت وقتی به این نکته اعتراف می‌کند که برای او در زمان انتخاب پروژه‌ها، خود نقش در درجه دوم اهمیت قرار دارد، شاهدی است بر مثال واقع‌بینی ایزابل هوپر: من کارگردان‌ها را انتخاب می‌کنم نه نقش‌ها را. انتخاب یک نقش فقط برای کارکردن و بدون این‌که کاملا از این موضوع آگاه باشیم که چه کسی فیلم را می‌سازد، برای من هیچ معنی و مفهومی ندارد. به نظرم این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار است که شما چگونه فیلمی را می‌سازید که آشکارا برمی‌گردد به کارگردانی که با او همکاری می‌کنید. هوپر می‌گوید: در ابتدای کارنامه‌اش از هدایت و کارگردانی بد تجربه دارد و به همین دلیل از اول، راه و رویکردش را در انتخاب پروژه‌هایش مشخص کرده است.

 

اطمینان به یک کارگردان و فرورفتن در قالب یک شخصیت همان عواملی هستند که به هوپر اجازه می‌دهند از بازیگری لذت ببرد و آن را به نحواحسن انجام دهد. او بوزون را به خاطر تفاسیر اجتماعی غنی فیلم‌هایش دوست دارد و البته عنصری از عدم واقعیت؛ نوعی شاعرانگی سینمایی که احساسات را برمی‌انگیزد. با این وجود اعتراف می‌کند که در نخستین همکاری‌اش با بوزون در فیلم اوج محصول ۲۰۱۳ زمان زیادی سپری شد تا خودش را با این کارگردان جوان تنظیم کند: گاهی وقت‌ها با کارگردانی‌اش مشکل داشتم؛ نمی‌خواهم برای او از واژه‌ آبستره استفاده کنم، چون او یک طرح کلی در ذهنش دارد که لزوما نمی‌خواهد از آن دور شود؛ و گاهی وقت‌ها نمی‌تواند خواسته‌هایش را با واژگان بیان کند و به همین خاطر من دچار مشکل می‌شدم؛

 

به‌ هرحال او بیشتر از زبان بدن، حرکت و ریتم برای هدایت بازیگرانش بهره می‌برد. کیفیت موزیکال منحصربه‌فرد دنیای سینمایی بوزون باعث جذب هوپر به پروژه‌های این کارگردان جوان شده است. بنابراین صرف زمان برای همخوانی و رسیدن به درک متقابل، امری پذیرفتنی است، چون هوپر به‌ هرحال به ‌سرعت متوجه شد که بوزون چطور شخصیت او را تصور کرده است. تماشای ظهور و شکل‌گیری یک شخصیت، استعاره کاملی است از رویکرد هوپر نسبت به بازیگری: او نیازی به درک همه‌ جنبه‌های یک شخصیت برای بازی در قالب او ندارد. خودش موضوع را این طور توضیح می‌دهد: مسأله این نیست که نمی‌خواهم همه چیز را بفهمم. فقط باید با این موضوع کنار بیاییم که وقتی در فیلمی بازی می‌کنید لزوما همه چیز را نمی‌فهمید؛ چون در ذهن کارگردان جای نگرفته‌اید. حتی شاید خود او هم دقیقا نداند که چه کاری می‌کند. من به این ایده باور دارم که فیلم‌ها زندگی خودشان را دارند.

 

شما باید به خودتان اجازه دهید که اثر و شرایط شما را پیش ببرند. شما چشم‌بسته وارد می‌شوید اما با اعتماد که این موضوعی حیاتی و ضروری است. ایزابل هوپر در پایان با نقل قولی از فیلمساز بزرگی که با او همکاری کرده است، حرفش را جور دیگری بیان می‌کند: میشاییل‌هانکه می‌گوید: اجازه دهید غافلگیر شویم. شما باید فیلمسازی را با ظرفیت غافلگیرشدن دنبال کنید؛ این ویژگی است که فیلمسازان بزرگ از آن بهره‌مندند و فیلمسازی هم به آن نیاز دارد و البته این گفته از خود ایزابل هوپر که همه چیز را درباره نگاه این بازیگر به سینما توضیح می‌دهد: به این ایده باور دارم که فیلم‌ها زندگی خودشان را دارند. شما باید به خودتان اجازه دهید که اثر و شرایط شما را پیش ببرند. شما چشم‌بسته وارد می‌شوید اما با اعتماد که این موضوعی حیاتی و ضروری است.

 

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 11
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش