چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۰۶ - ۲۱ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۵۶۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

داریوش اسدزاده از کاهش تاثیرگذاری سریال های تلویزیونی بر جامعه می گوید

داریوش اسدزاده,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

راز ماندگاری سریال‌های تلویزیونی چیست؟ چطور «شب‌های برره» همه‌‎گیر می‌شود و بلافاصله راهش را به فرهنگ کوچه و بازار باز می‌کند اما تب دسته‌دسته کارهای حتی پرطرفدار خیلی زود فروکش می‌کند و چیزی از آن به‌جا نمی‌»اند؟ چرا مجموعه‌هایی چون «پس از باران» که اتفاقا از استانداردهای روز جدا افتاده همچنان و در بازپخش‌های چندباره‌اش پر طرفدار است؟ معیار ماندگاری سریال‌های تلویزیونی چیست؟ داریوش اسدزاده یکی از باتجربه‌ترین‌های تاریخ سینما و تلویزیون در گفت‌وگو سعی می‌کند جواب‌گوی بخشی از سوال‌ها باشد... 

 

داریوش اسدزاده در هفت و پنج سال حضور و فعالیت هنری، در بیش از شصت سریال و چندین تله‌فیلم و هشتاد و اندی فیلم سینمایی بازی کرد و نامش در بسیاری از ساخته‌های ماندگار سینما و تلویزیون ثبت شده است. «سمندون»، «خانه سبز»، «آژانس دوستی» چند نمونه از سریال‌های ماندگاری است که اسدزاده در آن‌های ایفای نقش کرده است.

 

سازندگان سریال‌های تاریخی کمترین شناختی از تاریخ ندارند

داریوش اسدزاده درمورد سریال‌های جدیدی که ساخته و روانه آنتن صدا و سیما می‌شوند، می‌گوید: «از آن‌جایی که کمتر از خانه خارج می‌شوم، اوقات فراغتم را پای تلویزیون می‌گذرانم و تقریبا تمام کارهای تازه و برنامه‌های تلویزیون را می‌بینم. واقعیت این است که سریال‌های جدیدی که ساخته می‌شوند، اعتبار چندانی ندارند. برای مثال سریال‌های تاریخی که تمرکزشان روی برهه‌ای خاص از تاریخ یا واقعه مشخصی است، بزرگ‌ترین ضعف را در همین بخش دارند.

 

سازندگان کمترین شناختی از تاریخ ندارند و حتی زحمت مطالعه را به خودشان نداده‌اند. این موضوع درمورد تمام عوامل سریال صدق می‌کند و هیچ‌کدام از کاری که انجام می‌دهند آگاهی ندارند. مجموعه عواملی چون پرسوناژها، گریم و طراحی طوری است که اصلا نمی‌توان سریال را تحمل کرد و قابل دیدن نیستند و نشان از بی‌اطلاعی سازندگان و عوامل از تاریخ، بیوگرافی شخصیت‌ها و زندگی در آن دوران به‌خصوص دارد. بسیاری از اوقات از دیدن این سریال‌های ضعیف عصبانی می‌شوم و سریال را ناتمام رها می‌کنم. دسته دیگری از فیلم‌ها هم با عنوان کمدی ساخته می‌شوند که متاسفانه آن‌قدر بدبخت شده‌اند که هیچ چیز برای ارائه ندارند. ما فیلمسازان بزرگی داریم که جوایز جهانی را می‌گیرند و سینماگران شناخته شده‌ای هستند؛ نباید با ساخته شدن فیلم‌های مبتذل و ضعیف مورد تمسخر قرار بگیریم.»

 

زمان و دوران ساخته شدن سریال‌ها در آن‌ها جاری هستند

اسدزاده که بیش از هفت دهه در حوزه بازیگری چه در نمایش و چه در تلویزیون و سینما تجربه دارد، بااشاره به مشخصه اصلی سریال‌هایی که پیش‌تر و در دهه‌های گذشته ساخته می‌شدند، می‌گوید: «محصولات سینما و تلویزیونی بستگی به زمان‌شان دارند. زمان و دوران ساخته شدن سریال‌ها در آن‌ها جاری هستند. برای مثال سریال‌های دهه چهل مشخصات خودشان را دارند و روح جاری در کار مربوط آن روزگار است. آدم‌های درون داستان و طرز فکر آنان همانی است که در دوران وجود داشته است. از طرفی هرچقدر بشر پیشرفت می‌کند و جلوتر می‌رود، در آثارش نمود دارد. افکار و ابعاد مختلف زندگی با پیشروی زمانه، پیشرفت می‌کند و خودش را نشان می‌دهد.

فیلم‌های 

«دختر لر» محصول ۱۳۱۳ شمسی یا «آبی و راویِ» اوانس اوهانیانس محصول ۱۳۰۹ که در زمان خودشان به شدت پیشرو بودند، غیر قابل تماشا هستند و در زمان خودشان حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند. 

 

آدم‌های خلاق و تاثیرگذار کوچ کرده‌اند

این بازیگر کهنه‌کار درمورد تاثیر بازیگران و نسل هنرمندان روی کیفیت آثار در هر دوره می‌گوید: «در هر دوره‌ای بچه‌های با استعدادی در حوزه نمایش و البته سینما ظهور می‌کنند؛ از دانشگاه‌ها و یا از صحنه‌ها وارد عرصه حرفه‌ای می‌شوند اما تنها این موضوع و اتفاق برای خلق آثار ماندگار کافی نیست و نمی‌تواند به‌تنهایی موجب تغییر رویه شود و نهایتا به معدود فیلم‌های درخشان در طول شال می‌شود که اتفاقا سینمای جهان را به تحسین وا می‌دارند. این اتفاق حاصل ذوق فردی است و در جریان کلی تاثیری ندارد. موضوع این است که عده زیادی از بچه‌های با استعداد که اتفاقا تحصیل‌کرده هستند و اطلاعات بسیار خوبی هم دارند، سرمایه‌ای برای ساختن ایده‌ها و خلق آثار درخشان ندارند.

 

اتفاق دیگر این است که متاسفانه بسیاری از آدم‌های خلاق و تاثیرگذار کوچ کرده‌اند و دیگر در ایران نیستند. چه بسا حضور آنان موجب تکانی اساسی به وضع رخوت‌آلود موجود می‌شد. راستش من هم به مدت ۱۰ سال در آمریکا و کنار فرزندام زندگی کردم اما دوباره تصمیم گرفتم که برگردم. دلیلش هم این بود که ما در ایران و با فرهنگ و فضای این جامعه بزرگ شده‌ایم و کمی برای تغییر دادن خودمان با شرایط روز کشورهای غربی دیر شده است. فرزندان من و همسن و سال‌های‌شان می‌توانند خودشان را به روز کنند و اتفاقا از این تغییر استقبال می‌کنند اما افرادی چون با اخلاق و آداب مملکت خودشان خو گرفته‌اند.»

 

یکی‌دو نفر نمونه خروار نیست

او معتقد است، با گذشت زمان نتوانسته‌ایم پیشرفت کنیم و متاسفانه درجا زده‌ایم: «هر چه زمان جلوتر رفت و پیش آمدیم، جای پیشرفت و به‌روز شدن، افت کردیم و درجا زدیم. واقعیت این است که یکی‌دو نفر نمونه خروار نیست و اهالی هنر اوضاع و احوال خوبی ندارند.» 

 

مدیران فرهنگی کمی مطالعه کنند

اسدزاده که بخش بزرگی از تقصیر و تاثیر در کیفیت آثار را برعهده مدیران فرهنگی می‌داند، می‌گوید: «به نظرم افرادی که در جایگاه مدیریتی صدا و سیما یا ارشاد و دیگر ارگان‌ها می‌نشینند باید خودشان را وادار به مطالعه کنند و متن‌های نمایشی بخوانند وگرنه دادن پول و رد و بدل کردن مبلغ‌های زیاد برای گرفتن کار و رضایت دادن به ساخته شدن فیلم‌ و سریال و موارد بسیار دیگر در این زمینه که کار سختی نیست. باید مطالعه کرد و نمایش‌نامه خواند تا متوجه ماجرا شوند.»

 

ادبیات نمایشی یعنی همه‌چیز

او معتقد است که ادبیات نمایشی، معیار ماندگاری آثار است و تنها ادبیات است که می‌تواند در قالب آثاری در حوزه نمایش و سینما وارد فرهنگ عامه شود: «سینما، تئاتر و تلویزیون در زیر مجموعه ادبیات نمایشی است. ادبیات نمایشی ینی همه‌چیز؛ یعنی جامعه، فکر و زندگی مردم. فیلم‌هایی که از ادبیات نمایشی قدرتمندی بهره می‌برند، قابلیت ماندگاری دارند و می‌توانند راه‌شان را میان مردم باز کنند. این صحبت از تجربه ۷۵ ساله من در این حوزه می‌آید.» 

 

تئاتر تهران در ۱۳۱۹ برای روشن‌فکران و نخبگان دایر شد

داریوش اسدزاده که همچنان تمام اتفاق‌های مهم زندگی‌اش و عرصه هنر کشور را به خوبی به یاد دارد و خاطرات را با جرئیات به خاطر می‌آورد و دلیل آن را مطالعه مدام می‌داند، به فعالیت‌ این روزهایش اشاره می‌کند و می‌گوید: «زندگیم را با مطالعه و نوشتن می‌گذرانم و به تازگی کتاب «تهران و خاطراتم» را برگرفته از تاریخ نمایش و خاطرات این هشت دهه فعالیت هنری را به ارشاد داده‌ام و منتظر صدور مجوز آن هستم. در این کتاب وارد سیاست شده‌ام و از اولین تئاتری که در این ممکلت پایه‌گذاری شد را به نوشته‌ام. اتفاقی که در سال ۱۳۱۹ افتاد و من هم یکی از افرادی بودم که در این اتفاق نقش داشتم. تئاتر تهران به منظور محلی برای اجرای ثابت نمایش‌هایی برای روشن‌فکران و نخبگاه جامعه آن روزها تاسیس شد.»

 

 

سعید طاهری

 

 

 

 

 

ebtekarnews.com
  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش