سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۰۶ - ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۳۶۸۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

فرهاد قائمیان: پرچم اسفند ماهی‌ها بالاست

فرهاد قائمیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش جام جم آنلاین، فرهاد قائمیان هم آرام است و هم مهربان. هرگز به دنبال هیاهو و جنجال نبوده و به همین دلیل همیشه بدون حاشیه کارش را انجام می‌دهد. او در طول این سال‌‌ها خیلی سخت و گزیده نقش ‌هایش را انتخاب کرده و از همین‌روست که وقتی کارنامه هنری او را بررسی می‌کنیم، متوجه رنگین کمانی از نقش‌های رنگارنگش در تئاتر، سینما و تلویزیون می‌شویم. او چند بار نقش پلیس را داشته، اما در هر اثری به گونه‌ای متفاوت این کاراکتر را خلق کرده و می‌توان گفت که همیشه مخاطبانش را غافلگیر کرده است.

 

فرهاد قائمیان خیلی اهل مصاحبه نیست، اما با پیگیری‌های متعدد برای روز تولدش مهمان ما شد و با او گفت‌وگوی صمیمانه‌ای داشتیم. البته وقتی کیک تولد و شمع را برایش روشن کردیم به شوخی تاکید داشت فقط ۱۸ سالش است. همچنین او دست خالی به روزنامه نیامد و دو تابلوی نفیس از حرم امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س)  هدیه آورد. قائمیان این روزها مجموعه تلویزیونی «هست و نیست» به کارگردانی حسین سهیلی زاده را روی آنتن شبکه دو دارد. همچنین سریال «تاریکی شب، روشنایی روز» و «سر دلبران» را هم در نوبت پخش از تلویزیون دارد. گفت‌وگوی خواندنی ما را با فرهاد قائمیان در ادامه می‌خوانید.

 

مردم بزرگ‌ترین داور هستند

من نسبت به کارهایی که انجام داده‌ام، خیلی تعصب دارم و هیچ کدام را جدا از هم نمی‌دانم، حتی برای یک نقش کوتاه هم زحمت خودم را می‌کشم. البته همه بچه‌های هنر علاقه‌مند هستند کارهایشان درست دیده شود. حال این‌که در چه جایگاهی هستم و در چه نقطه‌ای قرار دارم، بهتر است مردم قضاوت کنند. من در جشنواره‌ها هم حضور داشته‌ام، اما معتقدم بزرگ‌ترین داور و پشتوانه تمام زندگی هنری‌ام، مردم هستند. شخصا برایم یک لبخند، عکس و یک احوالپرسی با مردم، ارزشمندتر از جوایز است. البته جوایز را هم رد نمی‌کنم.

 

تفکیک نمی‌کنم

با احترام به نظر دوستان هنرمند، اما باید بگویم بین تئاتر، سینما و تلویزیون تفکیک قائل نمی‌شوم. کسانی که می‌گویند ما دوست نداریم در تلویزیون بازی کنیم، نظرشان محترم است، اما به احترام مردم و بنا به هر دلیلی که دارند، بهتر است این جمله را نگویند که برای ما کسر شأن است در تلویزیون بازی کنیم. از سوی دیگر نباید علیه تلویزیون جبهه تشکیل بدهیم، چون میلیون‌ها نفر برنامه‌های این رسانه را دنبال می‌کنند. ضمن این‌که ما خیلی چیزها از تلویزیون یاد گرفتیم و باعث شد به هنر سوق پیدا کنیم. ما باید به فرهنگ عمومی مردم، دیدگاه و سلایق آنها احترام بگذاریم، چون خیلی از آثار نمایشی خوب را هم از تلویزیون دیده‌ایم. البته من نسبت به این رسانه انتقاداتی هم دارم و معتقدم برخی از طرح‌ها در همان اتاق فکر باید متوقف شود و نباید به مرحله تولید برسد، اما هیچ‌کدام از اینها دلیل بر بی‌احترامی نمی‌شود. همه ما جای پایی در تلویزیون داریم و هیچ کس اول به سینما نرفته است. همه اول تلویزیون را دیدیم و بعد به سینما گرایش پیدا کردیم. اصولا تلویزیون رابط بین مردم و هنرمندان است.

 

به قسمت اعتقاد دارم

خدا را شاکرم که توانسته‌ام در کارهای معدودی که انجام داده‌ام، خوب ظاهر شوم اما هیچ‌وقت نخواستم بگویم این نقش برای من است، چون مطمئنم اگر قسمت من باشد، حتما نصیب خودم می‌شود. به قسمت و تقدیر خیلی اعتقاد دارم. دعا می‌کنم کارهای خوب زیاد داشته باشم، اما حسرت نمی‌خورم که چرا بازیگر دیگری فلان نقش را ایفا کرد و به من نرسید. به هر حال آن نقش سهم او از زندگی و کائنات بوده است. گاهی پیش آمده نقشی به من پیشنهاد شود، اما بعد در خلوت خودم احساس کردم به هر دلیلی بهتر است نقش به بازیگر دیگری سپرده شود. وقتی دلم به نقشی نباشد، حتی تا مرحله قرارداد، نمی‌پذیرم. ضمن این‌که هرگز همزمان دو کار را انجام نمی‌دهم و بر وسوسه‌ام غلبه می‌کنم. هیچ‌وقت هم پشیمان نشده‌ام.

 

طول و عرض نقش برایم مهم نیست

کار من بازیگری است. اگر نقش درست نوشته شود، برایم فرقی نمی‌کند یک فرد مشهور و ملی را بازی کنم یا یک فرد معمولی را. اگر کار خوب باشد تاریخی یا معاصر بودن زمانش برایم تفاوتی ندارد. ضمن این‌که کوتاهی و بلندی‌اش هم برایم مهم نیست، حتی در فیلم‌هایی مثل شهر زیبا، به رنگ ارغوان، بادیگارد، ناخواسته و... نقش‌های کوتاه بازی کرده‌ام. البته باید اشاره کنم تولید آثار تاریخی کار سختی است. در مجموع دلم می‌خواهد نقشی را بپذیرم که درست شخصیت‌پردازی شده باشد.

 

نقش یک روحانی متفاوت

در مجموعه شهریار نقش پدر این شخصیت را بازی می‌کردم که یک روحانی بود و بسیار متفاوت به‌شمار می‌رفت. در مجموع با افتخار می‌گویم برای این نقش ما به ازای بیرونی نداشتم و خوشحالم نقش پدر استاد شهریار را بازی کرده‌ام.

 

یک گروه همدل

قبل از هر چیز باید بگویم سریال «هست و نیست» که در حال حاضر از شبکه دو روی آنتن است، همزمان نوشته و تولید می‌شود. باید بگویم از همکاری با این گروه با مدیریت و هدایت آقای حسین سهیلی‌زاده و آقای شایان‌فر خیلی خوشحالم. در طول این سال‌ها چندبار پیش آمد با آقای سهیلی‌زاده همکاری کنم، اما سعادت نداشتم. جا دارد یک خسته نباشید صادقانه، دوستانه و رفاقتی به همه عوامل این سریال بگویم، چراکه آقای سهیلی زاده یکی از بهترین‌های برند تلویزیون است. به مردم خیلی احترام می‌گذارد و خواسته‌های آنها را می‌داند و گروه حرفه‌ای برای جلو و پشت دوربین کارهایش، انتخاب می‌کند.

 

سعی می‌کنم خودم را تکرار نکنم

بهترین مشاور، همدل و همراز من، خدا و ائمه هستند. خدا را شکر می‌کنم برای اتفاقات خوبی که در زندگی حرفه‌ای‌ام پیش آمده است. من تا امروز چندبار نقش پلیس را بازی کرده‌ام. آیا سرهنگی که شما در فیلم «نسل سوخته» دیده‌اید با سرهنگ مکی در سریال «یادآوری» یکی است یا سرهنگی که در سریال آقای فخیم‌زاده بازی کرده‌ام؟ گرچه شغل این شخصیت‌ها پلیس بوده، اما سعی کرده ام هر کدام را با یک دیدگاه و تفکر بازی کنم که هیچ ربطی به هم نداشته باشند. . بنابراین باید هر نقشی را با یک دیدگاه بازی کرد که به تکرار نیفتیم. از سوی دیگر نباید برای خودمان یک چارچوب درست کنیم و درگیر آن شویم.

 

روی صحنه خودم را می‌شناسم

من از ابتدا دغدغه ام بازیگری بود. زمانی که مدرسه می‌رفتم تئاتر کار می‌کردم. دوره‌های مونتاژ، فیلمبرداری و... را نه در حد حرفه‌ای، اما مقطعی گذرانده‌ام و فیلم تجربی هم ساخته‌ام. بیش از ۱۲ سال در حوزه‌های ادبیات نمایشی، ادبیات داستانی، خلاقیت هنری و تصویری تدریس کردم. همه این موارد به‌خاطر این بود که کارم را در بازیگری درست انجام بدهم نه این‌که فیلمساز شوم. اگر خدا بخواهد همین روند بازیگری را ادامه می‌دهم. بعد از سریال «تعبیر وارونه یک رویا» به کارگردانی آقای جیرانی از من می‌پرسیدند چرا کاری روی آنتن ندارم. این در حالی است که من در سه مجموعه بازی کرده بودم که در نوبت پخش قرار داشت. ضمن این‌که معتقدم بین کارهایم باید روی صحنه بروم تا خودم را بشناسم و این برایم خیلی مهم است. بنابراین در فاصله این سال‌ها، هم کار تلویزیونی کرده ام و هم تئاتر روی صحنه داشتم. همچنین سریال تاریکی شب، روشنایی روز را در نوبت پخش دارم که به نظرم نقطه عطفی در سریال‌سازی است. سر دلبران کار آقای لطیفی را هم در نوبت پخش دارم که در این سریال هم نقش خاصی را بازی کرده ام. امیدوارم مردم از تماشای این آثار لذت ببرند. ضمن این‌که در این گفت‌وگو تولد رفیق خوبم، آقای لطیفی را هم تبریک می‌گویم.

 

پرچم اسفند ماهی‌ها بالاست

من ۱۸ ساله هستم و پرچم اسفند ماهی‌ها بالاست و بهترین ماه دنیا، اسفند است. سن به شناسنامه نیست، به دل آدم‌هاست و دل من هنوز ۱۸ ساله است. یاد می‌کنم از پدر و مادر عزیزم. روحشان شاد و مطمئنم که ناظر بر کارهایم هستند. از خانواده‌ام (خواهران و برادران) که پشتوانه بزرگ زندگی‌ام هستند، قدردانی می‌کنم. امیدوارم همیشه سربلند باشند. همچنین برای این گفت‌وگوی صمیمانه از شما و بچه‌های خوب روزنامه جام‌جم هم تشکر می‌کنم.

 

فاطمه عودباشی

 

 

  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش