سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۳:۴۹ - ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۲۱۴۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفتگو با « رایا نصیری» کارگردان «دژاوو»

رایا نصیری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
«من رنج‌کشیده سینما هستم. در این حرفه غم نان و هزاران مشکل داشتم اما صبوری به خرج دادم و فکر می‌کنم «دژاوو» توانست تا حدی خستگی این راه را از تنم به خارج کند.»

 رایا نصیری پس از سال‌‌ها کار در دنیای سینما و حدود یک دهه کارگردانی فیلم مستند، حالا اولین فیلم داستانی خود را با نام «دژاوو» ساخته و در گروه هنر و تجربه اکران کرده است. فیلم «دژاوو» با بازی مرضیه وفامهر، مهدی احمدی، رویا افشار و... این روزها روی پرده است و با استقبال خوبی مواجه شده، به همین بهانه با رایا نصیری درخصوص فیلم «دژاوو» و سال‌‌ها فعالیت در حوزه مستند به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

فیلم شما به عمق یک رابطه زناشویی رفته است درحالی‌که پرداخت به این مسئله معمولا در سینمای ما در سطح مانده است، باتوجه به این‌که شما پیش از این سابقه ساخت مستند‌‌های اجتماعی داشتید و مستند‌سازی یک جزئی‌نگری را با خود به همراه دارد، تا چه اندازه از این پیشینه خود، در ساخت «دژاوو» و طرح موضوع آن وام گرفتید؟

از ابتدا فعالیتم را در حوزه سینمای داستانی شروع کردم و فیلم‌های کوتاه داستانی می‌ساختم بر حسب یک اتفاق وارد فضای مستند شدم و فیلمسازی در این حوزه را به‌صورت تجربی یاد گرفتم. ده سال در این حوزه کار کردم. جزو انجمن مستندسازان و بعد‌تر جزو هیات‌مدیره انجمن صنفی آن شدم. نتیجه سال‌‌ها تحقیقات و جست‌وجوگری‌‌های من در حوزه مستند، نگاه من را به یک مسئله معطوف و متوجه کرد و آن زنان و مسائل آنان در ایران و به‌طور کلی جوامع شرق بود. سه سال پیش شروع کردم به ساخت فیلم مستندی تحت عنوان «عشق، گم‌شده»، در تحقیقات این مستند به‌دنبال علت این موضوع رفتم که چرا زنان احساسات خود را بروز نمی‌دهند و یا کمتر آن را نشان می‌دهند؟ در جریان این تحقیقات به ریشه فرهنگی و تربیتی این قضیه رسیدم که زنان همواره درگیر باید و نباید‌‌هایی هستند و همین مسئله سبب می‌شود تا آن‌ها خیلی چیزها را بروز ندهند. وقتی حول محور این موضوع ریزتر شدم به تاثیرات این موضوع در زندگی زناشویی رسیدم. متاسفانه در زندگی‌‌های زناشویی پس از گذشت پنج سال، زوج‌ها دچار عدم تفاهم می‌شوند و هر کدام به‌دلیل این‌که آنچه توقع دارند را از سوی طرف مقابل دریافت نمی‌کنند، رفته‌رفته به سمت جمع‌‌هایی می‌روند که بتوانند در آن خودشان را نشان دهند و هویت‌شان را بازیابی کنند. به‌دنبال این دغدغه‌ها، تجربیات شخصی خودم و مشاهده‌‌هایم در فضای مستند، «دژاوو» شکل گرفت.

شما به هر حال فیلمساز زن هستید و این نکته به هنگام تماشای فیلم «دژاوو» تا حدی برای مخاطب محسوس است که یک کارگردان زن آن را ساخته است، خودتان تا چه حد این موضوع را قبول دارید؟

من به‌عنوان یک فیلمساز زن دنیای زنانه را بهتر می‌شناسم و همین موضوع باعث می‌شود خودآگاه یا ناخودآگاه، مغرضانه یا غیرمغرضانه این اتفاق بیفتد. هیچ فیلمساز زن و یا مردی نمی‌تواند این ادعا را داشته باشد که جنسیتش در تحلیل موضوع مورد بحث تاثیر ندارد. من به این مسئله آگاه بودم اما سعی کردم در مرحله نگارش فیلمنامه از دوستانی کمک بگیرم تا نگاه زنانه‌ام تعدیل پیدا کند و مخاطب اذیت نشود. من تفکیک جنسیتی برای مخاطبم قائل نبودم و فقط دوست داشتم تماشاگر فیلمم به‌عنوان یک انسان، اتفاقی ساده را مشاهده و خود را در آن پیدا کند. نمی‌خواستم فیلم «دژاوو» از آن دست فیلم‌های قضاوتگر باشد می‌خواستم هم مردان و هم زنان وقتی به تماشای فیلم می‌نشینند بدون هیچ داوری و سرزنشی خودشان را در آن پیدا کنند به همین دلیل نگاه زنانه آن را تعدیل کردم تا دافعه‌ای ایجاد نشود. البته انتخاب چهار کاراکتر زن از چهار نسل مختلف، آن هم با طرز تفکر و تحلیل‌‌های متفاوت برایم به‌نوعی چالش به حساب می‌آمد و تمایل داشتم به‌صورت ساده نه به‌شکلی پیچیده و فلسفی و یا حتی خیلی روان‌شناسانه به قصه زندگی آن‌ها بپردازم.

باتوجه به این‌که خودتان نگارش فیلمنامه را هم بر عهده دارید، چقدر پرداختن به مسائل زنان در سینما برایتان اولویت دارد؟

به‌صورت منفک به این قضیه نگاه نمی‌کنم. من خودم زن هستم در بیان احساساتم و یا هویتم در جامعه دچار مشکل می‌شوم و هزاران مسئله دیگر؛ اما این‌ها باعث نشده من دچار بغض شوم و حالا بخواهم از طریق ابزار سینما و به‌شکل عقده‌گشایی حرفی را بزنم. بیشتر تمایل دارم به‌صورت آگاهانه آنچه را که وجود دارد، بیان کنم. فمنیسم را در حد معقول قبول دارم و معتقدم یک ضرورت است اما با نگاه افراطی به این جریان مخالف هستم و فکر می‌کنم اگر در این باره تعمق کنیم اصلا به‌شکل افراطی برخورد نخواهیم کرد چرا که می‌دانیم به جای ایجاد همراهی، دافعه به وجود می‌آورد.

فیلم «دژاوو» با تعداد محدودی کاراکتر و در یک لوکیشن می‌گذرد، ریتم همواره از ابتدا تا انتهای فیلم کند است، چرا این ریتم را برای فیلم انتخاب کردید و واهمه آن را نداشتید که مخاطب با این ریتم همراه نشود؟

من چنین تجربه‌ای را در فضای مستند داشتم. تماشای مستند کار سختی است و تماشاگری که بخواهد در رابطه با یک موضوع عمیقا فکر کند، مستند می‌بیند. لحن فیلم «دژاوو» هم مستند است، دوربین همیشه‌ای لول بوده، فیلم محدود به لوکیشن است و ما تنوع بصری و سرگرمی برای مخاطب ایجاد نکردیم. شروع فیلم هم با یک پلان هلی‌شات بوده و با ریتمی آهسته شروع می‌شود. آن زمان که از پله‌‌های پنج‌طبقه بالا می‌رویم درواقع این قرارداد را با مخاطب خود بستم که تو قرار است فیلمی با ریتم کند البته نه به معنای بد تماشا کنی. به هر حال ریسک بزرگی بود و این امکان وجود داشت که هر برچسبی روی فیلم بخورد. اما خوشبختانه همراهی سرمایه‌گذاران و تهیه‌کننده فیلم باعث شد تا من این ریسک را کنم. قبل از ساخت «دژاوو» چهار فیلمنامه در ژانر‌‌ها و فضاهای مختلف در دست داشتم اما همه تهیه‌کنندگان بر ساخت «دژاوو» اتفاق نظر داشتند. فکر می‌کنم بیش از آن‌که بحث بودجه در میان باشد آن‌ها قصه «دژاوو» را دوست داشتند و من نیز چون در آن بازه زمانی درگیر ساخت یک مستند نزدیک به موضوع این فیلم بودم تمایل داشتم از میان فیلمنامه‌‌ها «دژاوو» ساخته شود که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد. این‌که موفق بودم یا نه، بماند. اما به هر حال این فیلم یک تجربه بود و خودم می‌دانم چه نمره‌ای باید بگیرد. اما برایم مهم است که توانستم در حد بضاعتی که وجود داشت، احساسی را منتقل کنم.

«دژاوو» اولین فیلم داستانی شماست که در سینمای مستقل ساخته شده، باتوجه به این‌که سال‌‌هاست کارگردانی مستند می‌کنید چرا زودتر برای ساخت فیلم داستانی خود اقدام نکردید؟

۲۸سال است در سینما فعالیت می‌کنم. ابتدا برای قرارگیری در فضای حرفه‌ای سینما در فیلم «چکمه» کاری از محمدعلی طالبی به‌عنوان بازیگر حضور پیدا کردم و بعد از آن در جایگاه بازیگر، برنامه‌ریز و دستیار کارگردان فضای سینما را لمس کردم. واقعیت این است که من می‌توانستم چند سال پیش اولین فیلم بلند خودم را بسازم اما تجربه کار در فضای مستند رضایت خاطری را برایم به همراه داشت که باعث شد حاضر نشوم به هر قیمتی فیلم بسازم. منتظر ماندم تا شرایطی ایجاد شود و با کسانی که کد‌‌های ذهنی‌شان با من منطبق است همکاری کنم. ما تهیه‌کنندگانی که فیلمساز و جهان فیلم را درک کند بسیار کم داریم اما خوشبختانه من در این مورد شانس خوبی داشتم و فکر می‌کنم نتیجه صبوری‌‌هایم را گرفتم. من رنج‌کشیده سینما هستم. در این حرفه غم نان و هزاران مشکل داشتم اما صبوری به خرج دادم و فکر می‌کنم «دژاوو» توانست تا حدی خستگی این راه را از تنم به خارج کند.

در فیلم «دژاوو» کارگردانی‌تان تا حدی نزدیک به فضای مستند است، چقدر این اتفاق تعمدی بوده است؟

این اتفاق کاملا تعمدی بوده است، به هر حال ما در فیلم‌های داستانی محدودیت‌‌هایی داریم و نمی‌توانیم برخی چیز‌‌ها را به تصویر بکشیم، این محدودیت‌‌ها شامل ممیزی هم می‌شود. در گونه مستند هم همین طور است برخی چیزها را به اجبار نمی‌توانی نشان بدهی. تجربه ساخت فیلم مستند به من آموخته بود که چگونه آنچه را که دچار ممیزی است بازگو کنم و نشان دهم. از طرفی من در فضای سینمای داستانی کار کرده بودم و دانش‌آموخته آن هستم. همین مسئله باعث شد تا در ساخت «دژاوو» از مولفه‌‌های هر دو فضا استفاده کنم. به‌طور کل می‌توانم بگویم لحن این فیلم مستند است. چنانچه ما در نورپردازی‌مان از نور‌‌های طبیعی استفاده کردیم و یا باتوجه به این‌که لوکیشن‌مان خانه‌ای کنار اتوبان بود در صدابرداری و صداگذاری فیلم از صدای موجود در محیط به بهترین شکل استفاده کردیم.

مرضیه وفامهر از آن دسته بازیگرانی است که بازی بیرونی دارد اما در «دژاوو» کاملا بازی درونی از او می‌بینیم و یا مهدی احمدی، در این سال‌‌ها بیشتر او را شبیه به همان مرد فیلم «شب‌‌های روشن» دیدیم. معیارتان برای انتخاب بازیگران چطور بود؟

تمام کاراکتر‌‌های فیلم «دژاوو» برای من در واقعیت وجود دارند و همه آن‌ها را می‌شناسم. پیداکردن بازیگر توانمندی که ظاهرش با شخصیت تناسب داشته باشد کار سخت و پیچیده‌ای بود. در زمان نگارش فیلمنامه، سکانس به سکانس چهره مرضیه وفامهر در ذهنم می‌آمد و به نظرم رسید که چهره مرضیه وفامهر با شخصیت سارا کاملا هم‌خوانی دارد. یا مثلا ایفای نقش فرنگیس کاملا مناسب رویا افشار بود. درخصوص انتخاب مهدی احمدی برای بازی در نقش باید بگویم که ابتدا به سبب تصویری که از او در «شب‌‌های روشن» و چندین فیلم دیگر داشتیم، کمی می‌ترسیم. قرار شد در فیلم «دژاوو» وجه دوست‌داشتنی مرد «شب‌‌های روشن» را نبینیم و وجهی دیگری را آقای احمدی به تصویر بکشند. در جلسات دور‌خوانی فیلمنامه تمام نگاهم نسبت شخصیت‌‌ها را برای بازیگران بازگو کردم و خوشبختانه آن‌ها هم در همان چهارچوبی که مدنظرم بود به ایفای نقش پرداختند. مثلا می‌دانستم خانم وفامهر بازی هیجانی و اکت‌‌های بیرونی دارند اما به این تعامل رسیدیم که برای ایفای نقش سارا بازی‌شان درونی شود.

ملیکا مومنی‌راد

khabargozarisaba.ir
  • 18
  • 7
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش