سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۵۸ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۱۷۹۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

زیبا بروفه: یکی از نخستین قربانیان انتشار تصاویر خصوصی در کشور هستم

زیبا بروفه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
زیبا بروفه یکی از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون است که در اواخردهه۷۰ و اوایل دهه۸۰ به شهرت زیادی دست یافت، اما در سال‌های بعد دچار حواشی شد. البته پس از آن حواشی و دوری مقطعی از بازیگری، بروفه بازهم این حرفه را تا به امروز ادامه داده است.

به گزارش صبح نو، زیبا بروفه با ایفای نقش در فیلم «شب روباه» به کارگردانی آقای همایون اسعدیان، وارد حرفه بازیگری شد. 

 

او با بازی در سریال «مجید دلبندم» به شهرت فراوانی رسید و پس از چند فیلم و سریال ناگهان حضورش در بازیگری بسیار کم شد. با زیبا برفه به منظور صحبت درباره حواشی گذشته‌اش و هم‌چنین فعالیت‌های این روزهایش گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

این روزها در سینما و تلویزیون کم پیدا شده‌اید؟!

چرا اتفاقاً هستم! آخرین کارم سریال «هاتف» بود که در مهرماه و در ایام ماه محرم از تلویزیون پخش شد. بعد از این سریال باردار شدم و اخیراً نتوانستم کار زیادی قبول کنم. فرزندم الان دوماهه است و طبیعتاً این مدت را با فرزندم گذرانده‌ام.

 

شما از معدود بازیگرانی هستید که مقطعی درحد ستاره مطرح شدید اما ناگهان روند رشدتان را ادامه ندادید؛ علتش چه بود؟

واقعیتش این است من در دوره‌ای، همزمان سه فیلم سینمایی به روی پرده سینماها داشتم. اما در اوج فعالیتم ممنوع‌الکار شدم. به دلیل انتشاربخش‌هایی از فیلم عروسی‌ام این اتفاق افتاد.

 

فکر نمی‌کنید بی‌احتیاطی خودتان عامل این اتفاق شد؟

در آن زمان به ندرت موبایل وجود داشت و حتی آنهایی هم که داشتند تحویل گرفتیم. در زمان ازدواجم کسی مرا نمی‌شناخت. آن فیلم هم شامل ۱۰دقیقه تصویری بود که در هارد رایانه دوستمان جا مانده بود و با دسترسی به آن ۱۰دقیقه این اتفاق افتاد.

 

شما یکی از نخستین قربانیان انتشار تصاویر خصوصی در کشور هستید!

بله همین‌طور است. تنها دلیل دوری‌ام از بازیگری همین موضوع بود. وقتی چهار سال انواع پروژه‌ها را به شما پیشنهاد بدهند و شما بگویی کار نمی‌کنم طبیعی است که به مرور کمرنگ می‌شوی.

 

به شما رسماً گفته بودند که ممنوع‌الکارید؟

بله رسماً گفته بودند که اجازه کار ندارم. 

 

متأسفانه من نخستین نفری بودم که این حادثه برایم رخ داد و اگر امروز این مشکل برای کسی به وجود بیاید مطمئن باشید ممنوع‌الکارش نمی‌کنند. بعد از من برای دیگران مواردی رخ داد که صرفاً با یک تذکر حل شد. برای من این اتفاق زمانی افتاد که سنم کم بود و واقعاً ترسیدم. در روحیه من تأثیر بدی گذاشت.

 

آیا این اتفاق با توجه به زمان اوج فعالیت شما عمدی نبود؟

نه! مطمئنم که عمدی درکار نبوده است. بعد ازاین حادثه من دیگر پایم را درهیچ مهمانی نگذاشتم. آن‌قدر برایم حساس شده بود که هیچ مراسمی نمی‌رفتم و فقط هدیه‌ام را برایشان ارسال می‌کردم. به نظرم هیچ عمدی درکار نبوده اما متأسفانه همین قضیه در روحیه‌ام تأثیر بسیار بدی گذاشت. چهار سال را مطلقاً اجازه کار نداشتم و چهار سال بعد را به صورت مشروط یعنی صرفاً بازی در نقش‌های دو و سه اجازه داشتم که خودم نخواستم انجام دهم.

 

بعداً چگونه این شرایط را مدیریت کردید؟

بعد از آن دیگر حال خوشی برای ادامه بازیگری نداشتم. درمقطعی گفتند که بیا برنامه تلویزیونی را اجرا کن و ما هم ممنوع‌الکاری‌ات را برطرف می‌کنیم اما من گفتم که علاقه‌ای به این کار ندارم چون مجری نیستم. برای کسی که زمانی اوجی را داشته و مدتی کلاً نبوده است، بازگشتش شبیه یک شروع دوباره خواهد بود.

 

نقش‌های مهم پیشنهاد می‌شد؟

راستش دیگر دل و جان کار کردن را نداشتم. گاهی به من نقش‌های دست چندم پیشنهاد می‌شد و همین باعث می‌شد به من بر بخورد! به همین خاطر قبول نمی‌کردم. در اکران‌های خصوصی شرکت نمی‌کردم و مصاحبه نمی‌کردم. اصلاً انگار با خودم لج کرده بودم. البته تأثیر بسیار خوبی هم این مسائل در زندگی شخصی‌ام گذاشت و این بود که یک روحیه مقاوم به من داده شد؛ شبیه یک پوست انداختن.

 

واکنش خانواده چگونه بود؟

خب طبیعتاً خانواده‌ام خوشحال نبودند اما همیشه درکنارم بودند. برایم جالب بود هرجا می‌رفتم همچنان با مجیددلبندم مرا می‌شناختند و سؤال می‌کردند که چرا دیگر کار نمی‌کنم. شاید بدتر از همه چیز این بود که آن زمان به من گفته بودند به کسی نگو ممنوع‌الکاری و همین تحمل شرایط را برایم سخت‌تر می‌کرد.

 

این اواخر چطور؟

این روزها در پیشنهاداتی که می‌شد بعضاً مشکلاتی بود که مثلاً می‌خواستند از دستمزد من کم کنند و من حاضر به این کار نمی‌شدم. 

 

پس باتوجه به شرایط شما برخی دنبال سوءاستفاده بودند؟

عملاً پیش می‌آمد اما هرگز من دیالوگی در این زمینه از کسی نشنیدم. 

 

من متوجهم وقتی شما دور می‌شوی برای شروع دوباره باید زمان بگذاری تا دوباره توانایی‌هایت ثابت شود. 

این مسأله توانی دارد و آن این است که مثلاً دستمزد کمتری بگیری تا دوباره دیده شوی.

 

شرایط امروزتان خوب است؟

من درسریال هاتف نقشی بسیارخوب داشتم. نقش اصلی کار مثل ریحانه و طلسم‌شدگان روی دوش شخصیت من بود. آسپرین در شبکه نمایش خانگی هم به همین شکل بود. 

 

نقشی متفاوت بود که آن‌قدر حرکات صورتم را کنترل کرده بودم که برخی در صفحه شخصی‌ام کامنت گذاشته بودند فلانی چون صورتش را بوتاکس کرده تکان نمی‌خورد! درصورتی که آن‌قدر خنثی بودن صورت برایم مهم بود این اتفاق افتاده بود و این کامنت‌ها نشان داد من موفق شده‌ام.

 

فضای مجازی این روزها برای بازیگران نقشی فراتر از یک سرگرمی را دارد! شما چه فکری برایش دارید؟!

دراینستاگرام خیلی کم کارم. این کم کار بودن خوب نیست. شغلم بازیگری است و باید دیده شوم. اما به هرقیمتی حاضر نیستم دیده شوم.

 

 اهل حاشیه درست کردن از زندگی شخصی‌ام نیستم. این اخلاق من است و به هرشکلی دیده شدن را دوست ندارم. 

 

از طریق پیجم امکان درآمدزایی بسیاری داشتم و همین الان هم پیشنهادات تبلیغاتی را بررسی می‌کنم.

 

برخی از طریق همین صفحات دیده می‌شوند!

باور کنید من به‌خاطر دیده شدن نه ولی برای کسب درآمد به این کارها فکر می‌کنم. مردم فکر می‌کنند هنرپیشه‌ها درآمد آن‌چنانی دارند.

 

 اگر مشغول باشند دستمزدشان خوب است اما به همان اندازه خرجشان هم بالاست. من به درآمد همسرم کاری ندارم. 

 

منی که از جوانی کار کرده‌ام و مستقل بوده‌ام دوست ندارم به همسرم بگویم به من پول بده! 

 

پس درحوزه برندینگ هم کار می‌کنید؟

اتفاقاً اخیراً کار برای برندی که حوزه بسیار گسترده‌ای داشت، پیشنهاد شد. چندنفر از دیگر همکارانم هم با این برند همکاری کردند اما وقتی خودم محصولشان را استفاده کردم؛ دیدم کیفیت خوبی ندارد. همین باعث شد وجدانم اجازه همکاری با آ‌نها را ندهد.

 

باتوجه به این که اخیراً فرزندتان متولد شده، 

 

آیا برنامه‌ای برای کار دارید؟

بله ان‌شاءالله حتماً! به‌خاطر فرزندم هم که شده باید لجبازی با خودم را کنار بگذارم. 

 

فکر می‌کنم فرزندم که شش ماهه شود بتوانم بازهم بازی کنم. جالب است از وقتی که فرزندم به دنیا آمده است، پیشنهادات بسیار خوبی ارائه شده ولی امکانش را فعلاً ندارم.

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش