جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۳:۳۳ - ۲۷ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۶۹۹۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

پگاه ارضی:

حضور چهره‌‌ها در یک فیلم روی انتخاب آن در جشنواره‌‌های خارجی، خیلی تاثیرگذار نخواهد بود

شهاب حسینی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
«حقیقتا از کاربرد دو کلمه بازیگر و‌ گیشه در یک جمله گریزان هستم و به نظرم به‌نوعی بی‌احترامی به ساحت بازیگر و حرفه سخت بازیگری است.»

پگاه ارضی از کارگردانان موفق حوزه فیلم‌کوتاه این بار برای ساخت اولین فیلم بلند خود پشت دوربین رفته است و «نبات» را با درخشش شهاب حسینی و نازنین فراهانی ساخته است. با او گپ‌وگفت مفصلی داشتیم درخصوص فیلم «نبات»، سختی‌‌های ساخت فیلم اول، دنیای فیلم‌کوتاه و تاثیر آن در آینده یک فیلمساز، که در ادامه می‌خوانید.

 

باتوجه به این‌که شما تجربه ساخت شانزده فیلم‌کوتاه را که در کارنامه خود دارید و به‌واسطه آن جوایز مختلفی را دریافت کرده‌اید، فکر می‌کنید طی این مسیر یعنی ساخت فیلم‌کوتاه تا چه میزان برای رسیدن به ساخت فیلم بلند می‌تواند موثر باشد؟

ساخت فیلم‌کوتاه می‌تواند خیلی کمک‌کننده باشد چرا که یک هنرجو و یا فیلمساز را کاملا از نظر فنی برای تجربه‌ای بزرگ‌تر آماده می‌کند. حتی فکر می‌کنم یک جاهایی تجربه ساخت فیلم‌کوتاه به نسبت سابقه دستیاری کارگردان می‌تواند به یک فیلمساز بیشتر کمک کند، آن هم به این دلیل که در فرآیند ساخت فیلم‌کوتاه شما به‌عنوان فیلمساز بیشتر از آن‌که کارگردان و یا نویسنده باشید در اصطلاح نقش آچار فرانسه را بر عهده دارید. از آن‌جایی که بیشتر مواقع فیلم‌های کوتاه بدون صرف هزینه و یا با هزینه‌ای محدود ساخته می‌شود ممکن خود فیلمساز حتی مجبور شود کار فیلمبردار، صدابردار، تدوینگر، بازیگر و... را انجام دهد، در نتیجه فارغ از کارگردانی در سایر بخش‌ها هم تجربه‌ای به دست می‌آورد و دانش اولیه‌ای نسبت به وظایف سایر عوامل پیدا می‌کند.

 

البته این حرف لزوما به این معنی نیست که یک دستیار کارگردان شناختی نسبت به این مسائل ندارد اما یک دستیار چون وظایف گسترده خود را سر صحنه بر عهده دارد و درگیر انجام آن است پس نمی‌تواند تجربه‌ای مشابه یک فیلمساز کوتاه داشته باشد و‌ مثلا هم‌زمان جای فیلمبردار هم قرار بگیرد؛ از این‌رو به نظرم ساخت فیلم‌کوتاه به یک فیلمساز در جهت ساخت اثر بلند بسیار می‌تواند کمک کند. این را هم اضافه کنم که یک کارگردان باید نسبت به تمام ابعاد فیلمسازی و تمام کارهایی که سر صحنه صورت می‌گیرد اشراف و اطلاعات داشته باشد؛ بنابراین نه فقط نسبت به یک فیلمساز بلکه باید به تولید فیلم نیز آگاه باشد؛ به‌خصوص در کشور ما که اکثر آکادمی‌‌هایی که فارغ از دانشگاه فیلمسازی یاد می‌دهند(مبنای تئوری دارند) و کمتر پیش می‌آید تا یک هنرجو کار عملی انجام دهد؛ به همین سبب و در چنین شرایطی به نظرم مهم است که یک فیلمساز و یا هنرجو تا جایی که می‌تواند فیلم‌کوتاه بسازد. حتی خود من با وجود این‌که فیلم بلندم را ساختم اما این‌طور فکر نمی‌کنم که دیگر نباید فیلم‌کوتاه بسازم چرا که مشق خیلی مهمی است و شما را آماده می‌کند.

 

 

ساخت این فیلم‌های کوتاه چه میزان به شما کمک کرد تا استارت ساخت اولین فیلم‌ بلند خود یعنی «نبات»را بزنید؟

همان‌طور که در سوال قبلی به آن اشاره کردم فیلم‌کوتاه فیلمساز را از نظر فنی برای ساخت فیلم بلند خیلی آماده می‌کند اما متاسفانه استارت ساخت فیلم بلند فقط متکی به دانش فنی نیست و فیلمساز برای این کار وارد یک صنعت پیچیده می‌شود. زدن استارت ساخت فیلم بلند نیازمند دو عامل است، یکی داشتن متن خوب که بتوانی به‌واسطه آن بازیگران و عوامل درجه‌یک را کنار هم جمع کنی و دیگری جذب سرمایه است که متاسفانه در حال حاضر کار بسیار دشواری شده است. باتوجه به تجربه کمی که دارم به نظرم این دو عامل در زدن استارت ساخت فیلم بلند بسیار تعیین‌کننده است؛ ضمن این‌که فیلمساز با ساخت فیلم‌کوتاه تجربه‌‌های فنی قابل اعتنایی هم به دست آورده است و یا این‌که در پروسه ساخت فیلم‌کوتاه می‌تواند با عوامل سینمایی آشنا شود و ارتباط برقرار کند که این ارتباطات در آینده به کمک او خواهند آمد.

 

 

شما تجربه داوری در جشنواره فیلم‌های کوتاه را در کشور‌‌های دیگر دارید از این تجربه آن هم به‌عنوان یک نماینده خانم از ایران برایمان بگویید.

به نظرم فارغ از جنسیت زن یا مرد، هر کسی که از کشورمان ایران بتواند در جایی حضور پیدا کند و به‌خوبی دیده شود و به‌عنوان یک نماینده در هر رشته و زمینه‌ای معرف هنرمندی ایرانیان باشد، افتخارآفرین است. من در ایران تجربه قرارگرفتن در هیات‌داوران و یا تشکیلات مشابه را نداشتم اما رقم خوردن این تجربه در اسپانیا برایم جذاب و جالب بود. زمانی که می‌خواستیم برندگان را مشخص کنیم فرم‌‌هایی را در اختیار ما قرار دادند که باید در آن ابعا‌د مختلف یک فیلم را بررسی می‌کردیم؛ مثلا این‌که به فیلمبرداری، صدابرداری، موسیقی، بازیگری و... چه امتیازی می‌دهیم و باید دلایل دادن آن امتیاز را می‌نوشتیم، اگر می‌گفتیم موسیقی بد است باید به نقاط ضعف آن و دلایل این بد بودن اشاره می‌کردیم؛ چنین پروسه و روندی سبب می‌شد تا برخورد‌ سلیقه‌ای با آثار اتفاق نیفتد. تجربه بسیار سخت و پراسترسی بود چرا که شما چه بخواهید چه نخواهید اندکی سلیقه شخصی در آن دخیل می‌شود و لیکن اعمال چنین پروسه‌ای برای گرفتن نظر و رای داوران سبب شد تا فارغ از سلیقه به آثار نگاه شود.

 

 

تجربه ساخت اولین فیلم سینمایی‌تان «نبات» چطور بود، ایده اولیه این فیلم چگونه شکل گرفت؟

برای من رسیدن به ایده ساخت یک فیلم هیچ وقت به این شکل نبوده که در خیابان به چیزی برخورد کنم و بگوییم چه ایده خوبی است. من در نوشتن و نگارش فیلمنامه اصولا به سمت چیز‌‌هایی می‌روم که دغدغه‌‌های خودم است و خاستگاه انسانی دارد. مسائل مورد توجه من صرفا دغدغه‌‌های اجتماعی نیست بلکه انسانی است. زمانی که شروع به نگارش فیلمنامه «نبات» کردم دغدغه غرور و تاوان را داشتم و به این فکر می‌کردم انسان‌‌ها به‌خاطر غرور و زدن یا نزدن حرف‌هایی، چقدر مسیر زندگی‌شان را عوض می‌کنند و گاها چه تاوان‌‌هایی را پس خواهند داد. در کنار همه این‌ها چند ایده عاشقانه هم داشتم که به‌مرور زمان به هم متصل شدند. اساسا سراغ کاراکتر‌‌ها و دغدغه‌‌هایی می‌روم که به‌نوعی خودم و یا اطرافیانم لمسش کردند البته این اصلا به این معنا نیست که چیزی را از واقعیت کپی کردم و ساختم، اصلا! مدت زیادی تمرکزم روی نگارش فیلمنامه «نبات» بود چرا که با وجود این‌که قصه ساده‌ای دارد اما شخصیت‌‌هایش بسیار پیچیده هستند و نگارش این نوع فیلمنامه حداقل برای من کار سختی بود چون باید شخصیت‌پردازی‌‌ها بسیار عمیق می‌شد و این خودش یک چالش فیلمنامه‌نویسی است.

 

 

«نبات» قصد القای چه مفهوم و محتوایی را به مخاطب دارد و فکر می‌کنید چه میزان در این مسیر موفق عمل کردید؟

من فکر می‌کنم «نبات» نباید هیچ چیزی را القا کند، «نبات» از نظر من باید فقط برای مخاطب ایجاد سوال کند. به نظرم هیچ وقت هیچ چیزی نباید به مخاطب القا یا تحمیل شود و نباید به جای او تصمیم گرفته شود. کار فیلمساز قضاوت نیست بلکه ایجاد سوال برای مخاطب است؛ حتی یک سوال ولو چند ثانیه مکث و رسیدن به یک دگرگونی خفیف. اگر این اتفاق بیفتد ما کار خودمان را انجام دادیم. در «نبات» با ورود به یک بحران انسانی و احساسی برای مخاطب سوالی ایجاد می‌شود که خودش جواب می‌دهد و من به‌عنوان نویسنده نه جوابی دادم و نه قضاوتی کردم. البته این به آن معنا نیست که داستان گنگ می‌ماند و یا پایان آن باز است، اصلا! در ۹۰دقیقه ما وظیفه تعلیم و تربیت مخاطب را نداریم، ما فقط باید او را حساس کنیم تا سوالی برایش ایجاد شود. اما در پاسخ به این‌که تا چه حد در رابطه با این قضیه موفق بودم باید بگویم تا زمانی که فیلم اکران نشود و مردم آن را نبینند نمی‌توانم در این باره اظهارنظر کنم. هر فیلمساز برای مخاطب فیلم می‌سازد و با دیده شدن فیلم توسط تماشاگر می‌شود نتیجه گرفت آیا یک فیلم خوب است یا بد و فیلمساز به هدفش رسیده است یا نه؟

 

 

به هر حال ساخت فیلم اول سختی‌‌های خاص خودش را دارد شما برای ساخت اولین فیلم سینمایی خود با چه مشکلاتی و سختی‌‌هایی روبه‌رو بودید؟

جواب به این سوال یک بحث طولانی را مطالبه می‌کند، اما شما تصور کنید یک هنرجو یا یک هنرمند وقتی ایده‌ای در ذهنش شکل می‌گیرد برای آن‌که آن را تبدیل به فیلمنامه کند مدت‌‌ها فکر می‌کند و می‌نویسد، با شخصیت‌‌ها و داستان زندگی می‌کند تا این‌که به یک متن نسبتا خوب برسد، این همه تلاش به کنار، تازه بعد از نگارش فیلمنامه، راهی سخت آغاز می‌شود و باید به‌دنبال جذب سرمایه برای تولید آن بود، همین که یک ایده باید مسیری را طی کند تا به پرده سینما برسد و میلیون‌‌ها نفر آن را ببینند چیزی شبیه به هفت‌خوان رستم است؛ خوان اول نگارش فیلمنامه، خوان دوم گرفتن مجوز کارگردانی، خوان سوم جذب سرمایه، خوان چهارم گرفتن الباقی مجوزها، خوان پنجم فرآیند تولید فیلم، خوان ششم پخش و خوان هفتم، اکران فیلم است. البته از هفت خوان بیشتر است و صحبت از فراز و فرود هر کدام از این خوان‌‌ها یک کتاب می‌شود. به این نکته هم اشاره کنم که این‌ها مانع نیستند بلکه هر کدام یک مسیر هستند که در آن موانع متفاوتی وجود دارد.

 

 

باتوجه به حضور بازیگران چهره و سوپراستار در این فیلم چون شهاب حسینی، فکر می‌کنید این فیلم‌ چه میزان در ایران و جشنواره‌‌های جهانی دیده خواهد شد و دلیل حضور این بازیگران برای شما در نظر گرفتن گیشه بوده است؟ در فیلم‌های بعدی هم شما از بازیگران ستاره استفاده خواهید کرد؟

حضور چهره‌‌ها و ستاره‌ها در یک فیلم روی انتخاب آن در جشنواره‌‌های خارجی، خیلی تاثیرگذار نخواهد بود، چرا که آن‌ها یک اثر را به‌عنوان یک فیلم بررسی می‌کنند و تمام ابعاد آن از کارگردانی، متن، بازی‌ها، طراحی صحنه و... را می‌سنجند؛ این‌طور نیست که بگویند چون صرفا آقای ایکس با آن سابقه درخشان در یک اثر بازی می‌کند پس آن فیلم لزوما خوب است؛ البته حضور چهره‌‌های شاخص عرصه بازیگری در یک فیلم، ویژگی به حساب می‌آید و یک برگ برنده است اما تنها برگ برنده نیست. اما در پاسخ به ادامه سوالتان حقیقتا از کاربرد دو کلمه بازیگر و‌ گیشه در یک جمله گریزان هستم و به نظرم به‌نوعی بی‌احترامی به ساحت بازیگر و حرفه سخت بازیگری است. نه من و نه بسیاری از فیلمسازان نسل جدید به‌دنبال بازیگر گیشه‌ای نبودیم، آن هم در شرایطی که فیلمنامه را خودمان نوشتیم؛ وقتی یک فیلمنامه را خودت می‌نویسی با شخصیت‌‌های آن که ‌‌زاده روح و تخیل خودت است اخت می‌شوی و اصلا دلت نمی‌خواهد که خراب شود. هر فیلمساز به‌دنبال بهترین گزینه برای ایفای نقش است؛

 

درست است که بحث گیشه خیلی مهم شده اما فیلمساز به‌دنبال یک بازیگر توانمند و باهوش است تا نقش مورد نظر را خوب بازی کند. درخصوص انتخاب شهاب حسینی باید بگویم او ‌بهترین گزینه برای بازی این نقش بود چراکه که او علاوه بر این‌که یک سوپراستار است، نزد مردم محبوبیت بسیار دارد و تمام فاکتورهایی که من به‌دنبال آن‌ها بودم را هم دارا بود؛ درنتیجه این همکاری، یک خوش‌اقبالی به حساب می‌آید. برای کارهای آینده‌ام از بهترین و‌ مناسب‌ترین گزینه برای ایفای نقش استفاده خواهم کرد، حالا این گزینه می‌تواند استار باشد، می‌تواند بازیگری باشد که اصلا شناخته شده نیست و اتفاقا به نظرم همین ترکیب بازیگران در سینما جذاب است، این‌که کسی بعد از سال‌ها تجربه با نقشی درخشان‌تر از قبل دیده می‌شود. بازی بازیگران در یک اثر شبیه سمفونی است و باید هارمونی داشته باشد، مهم این است که بازیگران در کنار هم یک خروجی قابل اعتنا را ارائه دهند؛ به‌طور کل شهاب حسینی، نازنین فراهانی و ستایش محمودی بهترین انتخاب‌ها برای کاراکترهای این فیلمنامه بودند و از جایی که من انسان خوش‌شانسی هستم بهترین گزینه‌هایم، آن‌هایی هستند که مردم بسیار به آن‌ها علاقه‌مندند.

 

زهرا دمز آبادي

 

 

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش