سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۳:۴۷ - ۰۲ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۰۴۶۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

سیاوش طهمورث:

خیلی‌ها می خواهند یک شبه وارد سینما شوند و پول و شهرت به دست بیاورند/ مسئولین مقصرند که اصلا هنر را نمی شناسند!

سیاوش طهمورث,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش بانی فیلم، سیاوش طهمورث که این شبها سریال «مینو» را روی آنتن شبکه یک دارد، از آن دست هنرمندانی است که چندان دل خوشی از شرایط حاکم بر سینما، تئاتر و تلویزیون ندارد و از این رو ترجیح می دهد که کمتر در این عرصه حضور داشته باشد. وی در گفت و گو با بانی فیلم درباره حضور عده ای سودجو در سینما و تلویزیون گفت که پایشان به تئاتر هم رسیده است. باقی را از زبان او بخوانید:

 

چه خبر؟ حضورتان در فیلم و یا سریالی قطعی شده که در این باره توضیح بدهید؟

– نه الان سر فیلمبرداری هیچ کاری نیستم اما مدتی است که بازی در یک سریال را به پایان رسانده ام.

 

منظورتان کدام سریال است؟

– سریال «دردانه خلیج فارس» به کارگردانی حسن لفافیان که فکر می کنم قرار است تا پایان سال از شبکه اول پخش شود.

 

درباره نقشی که در این سریال بازی کرده اید هم می گویید؟

– من خیلی درباره نقش هایی که بازی می کنم توضیح نمی دهم. فقط می توانم بگویم که نقش یک مرد جنوبی را در این سریال بازی کردم.

 

با گویش و لهجه جنوبی بازی کردید؟

– نه اصلا من با این موضوع موافق نیستم و اینکه بازیگر با لهجه صحبت کند را اصلا نمی پذیرم.

 

چرا؟ به هر حال ممکن است نقشی به بازیگر سپرده شود که نیاز به گویش خاصی در بازی داشته باشد؟

– چون فکر می کنم نمی توانند خوب بازی کنند و تبدیل به ادا می شود که اصلا صحیح نیست. در ضمن فارسی زبان اصلی است و همه هم می فهمند که شما جنوبی نیستی و در بازی ادای جنوبی صحبت کردن را در می آوری. بنابراین من در این سریال هم فارسی صحبت می کنم و هیچ اهجه و گویش خاصی در بازی ندارم.

 

درست مثل بازی در سریال «مینو» که شما بدون لهجه بازی کردید؟

– بله دقیقا. شما به عنوان مخاطب که این سریال را تماشا می کنید، به نظرتان اشکالی وجود دارد که من با لهجه صحبت نمی کنم؟

 

نه البته در گفت و گویی که با کارگردان داشتیم، در این باره گفت که پدر مینو اصلاتاً در داستان جنوبی نیست و به همین دلیل با گویش خاصی بازی نمی کند.

– بله در فیلمنامه هم بود که پدر مینو جنوبی نیست. اما به نظر شما آنهایی هم که با لهجه صحبت می کنند، درست صحبت می کنند و مطابق با گویش این منطقه است؟

 

ما که شناخت دقیقی از این گویش ها نداریم. اما چیزی که در اغلب سریال ها وجود دارد و گاهی با مشکل روبرو می شود، همین مسئله لهجه بازیگران است.

– من فکر می کنم بازیگری مدل کاسبی کردن شده که یک زمان لهجه اصفهانی می گیریم و یا جنوبی و یا ترک! چون شناخت دقیقی از این گویش ها نداریم، به نظرم کار درستی نیست.

 

برگردیم به سریال «مینو» و اینکه چرا این قدر در سریال بداخلاق هستید؟

– آن هم دلیل دارد. خب به خاطر مشکلات و سختی هایی است که در زندگی تحمل می کند.

 

بله موافقم اما در برخورد با رضا و مینو به نظر می رسد که علاقه مند است این دو نفر را از هم جدا کند و بین آنها فاصله بی اندازد!

– البته با رضا برخورد می کند به این دلیل که دخترش را دوست دارد و می داند که چه چیز پشت ماجراست و به همین دلیل با ازدواج آنها مخالف است. در قسمت های بعد حتما خودتان متوجه خواهید شد که دلیل این رفتار من در بازی چیست.

 

بازی در این سریال چطور بود؟ فضای کار و کلیت داستان را می پسندید؟

– واقعیت این است که به هر حال ما به عنوان بازیگر بین پیشنهادهایی که می شود می توانیم و مجبوریم انتخاب کنیم. من هم سعی می کنم از بین پیشنهادهایی که می شود، بهترین انتخاب را بکنم. وگرنه شرایط آنقدر باب میل نیست که بگویم فلان کار را انتخاب کنم که خیلی اثر فاخری است. اما فکر می کنم سریال «مینو» کار ضعیفی نیست. به هر حال هر کاری نقاط ضعف و قوتی دارد، اما این کار به نظر من سریال ضعیفی نیست. به خصوص اینکه من هم سعی می کنم در کارهای مبتذل و ضعیف بازی نکنم.

 

بله موافقم اما فکر می کنم زمانی که فیلمنامه ای به شما پیشنهاد می شود و مطالعه می کنید تا وقتی که آن کار تدوین شده روی آنتن می رود، خیلی درگیر اتفاقات می شود و با آنچه که شما مطالعه کردید، فاصله دارد!

– بله دقیقا. اصلاحاتی روی کارها صورت می گیرد. از طرفی به هر حال زمان اجرا هم نظرات بازیگران روی کار اعمال می شود که به نظر من چه بسا ممکن است کار بهتر هم شود و نتیجه بهتری هم حاصل شود. البته از آن طرف هم سراغ داریم بازیگرانی را که با اعمال نفوذ خود کار را خراب تر می کنند.

 

از تئاتر و سینما چه خبر؟ پیشنهادی دارید که هنوز تصمیم نگرفته باشید در آن کار حضور پیدا کنید؟

– اگر بخواهم درباره سینما و تئاتر کلی تر صحبت کنم که باید بگویم در کلیت ما بازنده ایم! نه این تئاتر مورد علاقه من است و نه این سینما و این تلویزیون.

 

چطور؟ از چه نظر؟

– به این خاطر که همه چیز در هنر ما به پول ختم می شود و بس! متاسفانه عده ای هم به دنبال پول افتاده اند و از این شرایط به نفع خود استفاده می کنند. کارگردانی که فیلم می سازد باید سینما را بشناسد. نه فقط کارگردان، بلکه همه عواملی که کنار هم جمع می شوند تا یک اثر سینمایی و یا تلویزیونی بسازند، باید شناخت دقیقی از آن مدیوم داشته باشند که متاسفانه اغلب آنها این شناخت را ندارند.

 

صراحتاً می گویم که مشکل ما از جایی آغاز شد که عده ای دزد در سینما و تلویزیون و حتی تئاتر پول شویی می کنند که سینما را به ابتذال کشیده اند. متاسفم بگویم که حتی این افراد وارد تئاتر هم شده اند! بدتر اینکه در ساختن سالن های نمایش هم ورود کرده اند. به همین دلیل متاسفم که بگویم هنر ما تبدیل به یک تجارت مبتذل شده است.

 

مهمتر اینکه همه در این زمینه فقط شعار می دهند و هیچ کسی هم به فکر نیست! البته شما به عنوان بازیگر که فکر نمی کنم کاری از دستتان بربیاید.

– تنها کاری که از دست من به عنوان بازیگر در چنین شرایطی برمی آید این است که در چنین کارهایی بازی نکنم.چون بازیگری که وارد تئاتری می شود که در آن تئاتر عده ای پول شویی می کنند، به این مسئله دامن می زند.

 

وگرنه تئاتر ارث پدر هیچ کسی نیست. بیایند و بازی کنند و با تجربیات تئاتری شان بازی شان را قوی تر کنند. اما به عنوان کالا وارد نشوند! چون متاسفانه به عنوان کالا به تئاتر می آیند تا مردم بیایند و آنها را تماشا کنند. وگرنه اگر با این هدف که به تجربیاتشان در سینما اضافه شود، وارد تئاتر می شوند که اتفاق خوبی است. به نظر من چنین افرادی به خودشان توهین می کنند که دیگران نگاه ابزار و کالا به انها دارند.

 

بله متاسفانه از این دست مسائل در سینما بسیار دیده می شود و هیچ نظارت دقیقی هم روی این مسائل وجود ندارد!

– مشکل همینجاست. وقتی یک نفر روی ۸ فیلم سینمایی سرمایه گذاری می کند، مشخص است که از کجا آمده است. همه هم می دانند و قطعا مسئولین هم این موضوع را می دانند اما من نمی دانم چرا هیچ کسی یقه این فرد را نمی گیرد و بگوید از کجه آورده ای که می توانی روی ۸ فیلم سینمایی سرمایه گذاری کنی! باید این نظارت وجود داشته باشد که چنین پول هایی از کجا وارد سینما می شود! البته اطمینان دارم که مسئولین می دانند این پول ها از کجا آمده اما به هر حال دست هایی در کار وجود دارد که نمی دانم چرا با آنها مقابله نمی شود.

 

پس می توان گفت مسبب فاصله ای که بین سینما و تلویزیون ما با دهه های گذشته وجود دارد، همین مسئله است؟

– یکی از دلایل عمده اش همین مسئله است. دلیل دیگرش این است که بازیگران ما یا بهتر بگویم هنرپیشه های ما فقط به دنبال پول درآوردن هستند. چون ما متاسفانه بازیگر کم داریم. متاسفم بگویم که بازیگری بی درو پیکر ترین حرفه در کشور ماست. چون هر کسی از راه می رسد، به واسطه آشنایی و نسبت خانوادگی و یا پول دزدی پدرش وارد این حرفه می شود و قداست آن را از بین می برد. مضاف بر اینکه این همه کلاس بازیگری و دانشکده وجود دارد، اما با کدام خروجی؟! سالیانه هزاران فارغ التحصیل از این کلاس ها و دانشگاه ها خارج می شوند، اما کجا می روند؟!

 

اما بازیگران هم سن شما جزو فارغ التحصیلان این رشته هستند!

– نه هیچ کدام از ما از این دانشگاه های من درآوردی فارغ التحصیل نشده ایم! خیلی ها فکر می کنند فارغ التحصیل این دانشگاه ها هستند، کارگردان و بازیگر می شوند. در صورتی که هنرمند شدن به این راحتی نیست.

 

و بدتر اینکه همه می خواهند یک شبه به نتیجه هم برسند!

– بله می خواهند یک شبه وارد سینما شوند و پول و شهرت به دست بیاورند. من بارها به چشم دیده ام بازیگری را که حتی نمی داند چگونه مقابل دوربین بایستد و با دست و پایش بازی کند و هیچ کسی هم از بازی او راضی نیست، اما دستمزدهای کلان می گیرد و از سینما پول در می آورد!

 

بله و در عوض هنرمندانی هستند که خانه نشین شده اند و کاری به آنها پیشنهاد نمی شود!

– بله و به نظر من مسئولین مقصرند که برنامه ریزی بلد نیستند. اصلا هنر را نمی شناسند! من همیشه بدون هیچ ترس و واهمه ای و صراحتاً این مسائل را گفتم و باز هم تکرار می کنم که مسئولین هنری ما هنر را نمی شناسند! در غیر این صورت می توانستند مقابل خیلی از ابتذال ها را بگیرند. مثل مقابله با تئاتر آزاد!

 

مشخص است که خیلی این شرایط برای شما آزاردهنده است؟

– بله چون عده ای زندگی شان را در این کار و به طور کلی برای هنر گذاشته اند. عده ای توانسته بودند که سینما، تلویزیون و تئاتر را به جایی برسانند اما برخی دیگر این اجازه را ندادند.

 

منظورتان برخی بازیگران هستند یا کارگردان ها و تهیه کننده ها؟

هم برخی از بازیگران که اصلا بازیگر نیستند و هم سرمایه گذارهایی که عنوان تهیه کننده را برای خود انتخاب کرده اند و در سینما و تلویزیون کار می کنند. اما مشکل عمده ما این است که مدیران ما شناخت دقیق از هنر ندارند. به همین دلیل نمی توانند عملکرد درستی داشته باشند. هیچ برنامه ای برای تئاتر، سینما و تلویزیون ندارند، چون شناختی از هنر ندارند. وگرنه مقابل خیلی چیرها را می توان گرفت. به عنوان مثال خودم تعهد می دهم سینمای ایران را در عرض ۶ ماه نجات بدهم. به من مسئولیت بدهند تا ببینند در عرض ۶ ماه چه تغییراتی ایجاد می کنم. اما این اجازه را به من نمی دهند چون مقرون به صرفه نیست!

 

زینب علیپور

 

  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش