جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۳۷ - ۲۵ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۶۷۵۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

علی ضیا:

علاقه‌ای به بازگویی خط قرمزها ندارم/ تنها مجری هستم که گریم نمی‌کنم!

علی ضیا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
علی ضیا با بیان اینکه علاقه‌ای به بازگویی خط قرمزهای سازمان صداوسیما ندارد، گفت: این موضوعات، مسائل خانوادگی به شمار می‌آید و بنده علاقمند نیستم که با صحبت درباره این موضوعات برنامه را داغ کنم.

به گزارش ایلنا، برنامه «فرمول یک» یکی از برنامه‌هایی است که با وجود پخش در ساعت غیرپیک تلویزیون توانسته توجهات را به سوی خود جلب کند. در بسیاری از موارد صحبت‌های میهمانان این برنامه در فضای مجازی بازتاب داشته و به این صورت حاشیه‌هایی نیز برای آن به وجود آمده است. یکی از آخرین جنجال‌های این برنامه موضوع مجلس بود که در طی آن حجت‌الاسلام زائری صحبت‌هایی را انجام داد که حواشی بسیاری ازجمله حکم ممنوع‌التصویری را برای خود او به دنبال داشت.

 

برای اینکه از وضعیت این برنامه بهتر آگاه شویم؛ با علی ضیا، تهیه‌کننده و مجری جوان «فرمول یک» گفتگو کردیم.

 

به طور کلی چه اتفاقی افتاد که تهیه‌کنندگی برنامه‌ای در شبکه یک را قبول کردید؟ آیا قصد دارید تهیه‌کنندگی را در مدیوم‌های دیگری غیر از برنامه‌سازی هم ادامه دهید؟

این برنامه اولین تهیه‌کنندگی بنده نبوده و قبل از آن، وقتی برنامه «ویتامین ث» به پایان رسید، دو برنامه «نبش جنت‌آباد» و «بعضی‌ها» را برای شبکه سه تهیه کردم. بعد از این موضوع اجرا و تهیه برنامه «فرمول یک» به بنده پیشنهاد شد و خودم ترجیح دادم که در ابتدا دوستان دیگری را هم در کنارم داشته باشم. بر همین اساس این برنامه را در شبکه یک آغاز کردم و اکنون از موفقیت آن بسیار خوشحالم.

 

در پاسخ به قسمت دوم سوال نیز باید بگویم که قطعا تهیه‌کنندگی را ادامه خواهم داد. در حال حاضر نیز به شدت به تهیه‌کنندگی در حوزه‌های دیگری همچون سریال، فیلم و حتی موسیقی فکر می‌کنم و در مورد آنها در حال تحقیق و خواندن هستم.

 

 مجبوریم یک روز در هفته سلبریتی دعوت کنیم

 

به طور کلی روند انتخاب سوژه برای برنامه «فرمول یک» به چه صورتی است و چه تحقیقاتی برای مهمانی که قرار است در برنامه حضور داشته باشد، انجام می‌شود؟

اگر بخواهم این روند را خیلی کوتاه و به صورت یک خطی توضیح دهم باید بگویم که همین حالا تا دو هفته آینده میهمان‌های برنامه مشخص بوده و می‌دانیم که قرار است میزبان چه کسانی در برنامه باشیم. ولی ممکن است ناگهان میهمان برنامه کنسل شود. در این صورت به نوعی یک فشار مضاعف به تیم وارد شده و باید خیلی سریع دنبال سوژه بگردیم و ببینیم که چه کسانی را می‌توانیم به برنامه دعوت کنیم.

 

شکر خدا یک تیم تحقیق منسجم، درست و حسابی و با فکر داریم که وقتی مهمانی کنسل می‌شود، بچه‌ها خیلی سریع بسته به مناسبتی که نزدیک به امروز است، میهمانی را پیدا کرده و به برنامه دعوت می‌کنند.

 

روند به این صورت است که یک تیم تحقیق نزدیک به شش نفره که اکثرا همه بچه‌های خبرنگار حوزه‌های اجتماعی مختلف هستند، تمام تلاش خود را می‌کنند تا برنامه لطمه نبیند.

 

خلاصه اینکه فرم برنامه فرمول یک برای دعوت از میهمان به صورتی است که ما نگاه می‌کنیم و کسانی که یک آسیب اجتماعی داشته و یک قدم برای حل آن برداشته‌اند را به برنامه دعوت می‌کنیم. به جز روزهای چهارشنبه که تنها روزهایی است که سلبریتی‌ها به فرمول یک دعوت می‌شوند. البته این یک روز را هم مجبوریم. چراکه برخی از برنامه‌های تلویزیونی ذائقه مردم را به سمتی بردند که فکر می‌کنند اگر چهره در برنامه نباشد، برنامه خوبی را شاهد نیستند. ما چهار روز هفته در تلاشیم که بگوییم اولویت اصلی مردم هستند و باید کاری بکنیم که مردم خودشان را ببینند. چراکه از نظر بنده دیدن خودمان لذت‌بخش‌تر است.

 

همین جا در این مصاحبه هم اعلام می‌کنم که هر خبرنگار فرهنگی، اجتماعی که علاقمند به فعالیت در برنامه «فرمول یک» باشد، ما دوست داریم که به گروه و تیم ما اضافه شوند. البته رسیدن به برنامه ما روندی دارد. بر این اساس ما با افراد علاقمند مصاحبه می‌کنیم و از آنها رزومه می‌گیریم. بعد از این اتفاق هرچقدر از افراد که راغب باشند، می‌توانند با ما در برنامه فرمول یک همکاری کنند.

 

علاقه‌ای به بازگویی خط قرمزها ندارم

 

خط قرمزهای سازمان صداوسیما به چه صورتی است و چه حساسیت‌هایی روی برنامه‌سازی وجود دارد؟  آیا تا به حال اتفاقی در برنامه‌ای افتاده که بعد از آن حراست سازمان شما را بخواهد؟

ابتدا باید بگویم که اکنون دیگر حراستی وجود ندارد و شکر خدا آنجا تبدیل به مرکز صیانت شده است. اما درباره اینکه خط قرمزها به چه صورتی بوده و اینکه آیا حراست به ما گیر می‌دهد یا خیر ، باید بگویم که بنده علاقه‌ای به بازگویی این موارد ندارم. این موارد موضوعات درون خانوادگی است.

 

من بعد از گذشت یک سال و نیم گفتم در فلان برنامه‌ای که من فلان حرف را زدم، کار به دستگاه قضا هم کشیده شد و خیلی آسیب‌های جدی وارد شد ولی به طور کل خیلی علاقمند نیستم که خودم و فضاهای این چنینی را وارد این جور داغ‌بازی‌ها کنم. به نظر بنده به این صورت برنامه داغ نمی‌شود. برنامه باید خودش حرفی برای گفتن داشته باشد.

 

اینکه بعد و قبل از برنامه چه اتفاقاتی می‌افتد نباید در کیفیت برنامه و مخاطب تاثیر بگذارد. به عنوان مثال اگر حضور میهمانی در برنامه کنسل می‌شود، ما به چند نفر زنگ می‌زنیم و سعی می‌کنیم هر طور شده هماهنگی‌های لازم را برای حضور میهمان دیگری انجام دهیم و در نهایت برنامه قابل قبولی را به مردم ارائه دهیم. قطعا برای مخاطب حضور میهمان مورد علاقه‌اش مهم است. ما هم در کنار این مسائل باید با تلاش خود به صورتی عمل کنیم که سلیقه اکنون مخاطب را رو به پیشرفت ببریم.

 

گریه کردن در اجرا اجتناب‌ناپذیر است

 

در «فرمول یک» شاهد ارائه موضوعاتی هستیم که مربوط به مسائل اجتماعی بوده و ممکن است هر کسی را احساساتی کند. شاید این موضوع تمرکز مجری را با مشکل مواجه کند. با توجه به اینکه رشته دانشگاهی شما مکانیک است و تاحدی از مسائل اجتماعی دور هستید، آیا فکر نمی‌کنید با احساساتی شدن شما موضوع از چارچوب بررسی‌های منطقی و علمی خارج می‌شود؟ اصولا خودتان تا چه اندازه درباره موضوعی که قرار است در برنامه مطرح شود مطالعه می‌کنید؟

نکته‌ای که اشاره کردید، مطلب دوری نیست. به طور کلی با بخشی از مشکلات اجتماعی باید زندگی کرد تا بتوانیم آنها را لمس کنیم. به شخصه برای این موضوع تلاش کرده و از این پس هم خواهم کرد. همچنین باید بگویم که به  لطف خداوند با بخشی از این مشکلات اجتماعی درگیر بودم و آنها را در زندگی‌ام دیده‌ام. ولی بخش دیگری هم وجود دارد که من از آن اطلاعی ندارم. ولی علاوه براینکه خودم درباره آنها مطالعه می‌کنم، تیم برنامه هم به من کمک خواهد کرد. به نوعی بعضی از مسائل اجتماعی وجود دارند که من هیچ اطلاعی درباره آن ندارم، ولی بچه‌های برنامه کلی اطلاعات خوب درباره موضوع دارند و آن را به من انتقال می‌دهند. همچنین به علاوه این موضوع، وقتی مسئله‌ای برای خودم جذاب باشد، کلی در مورد آن می‌خوانم و سعی می‌کنم که در مورد آن اطلاعات کافی را جمع‌آوری کنم.

 

در پاسخ به قسمت دیگر سوال نیز باید بگویم که احساسات هیچ لطمه‌ای به اجرا نمی‌زند. گریه کردن و یا احساساتی شدن در اجرا، یک اتفاق اجتناب‌ناپذیر است. همه ما عاطفه داریم؛ پس از من نخواهید که آدم عاطفه‌داری نباشم؛ چون من نمی‌توانم و از شما هم نمی‌خواهم که عاطفه نداشته باشید.

 

همانطور که من از شما نمی‌خواهم که هیچ‌وقت احساساتی نشوید و اشتباه نکنید، شما هم این را از من نخواهید. چراکه من هم عاطفه دارم و درگیر احساساتم می‌شوم و تلاش می‌کنم که هیچوقت این عاطفه را از دست ندهم. 

 

در نهایت باید بگویم که چیزی که ما در اجرا می‌بینیم با آن چیزی که در بازیگری دیده می‌شود، یک تفاوت عمده دارد. ما خودمان را اجرا می‌کنیم و عزیزان بازیگر دیگران را بازی می‌کنند. ما قرار نیست نقش بازی کنیم، پس اگر مهمانمان چیزی می‌گوید، ممکن است خنده‌ یا گریه‌مان بگیرد یا عصبانی و احساساتی شویم و نمی‌توانیم آن را نشان ندهیم که به اجرا لطمه نزند. چراکه در غیر این صورت باید ربات به جای مجری بگذارند.

 

تنها مجری هستم که گریم نمی‌کنم

 

جیمی فالون، جیمی کمل و خانم الن را در اجرا دنبال می‌کنم

 

در حال حاضر وضعیت به‌گونه‌ای شده که حتی ویژه برنامه شب یلدا را هم به چهره‌هایی می‌دهند که از دنیای دیگری وارد مقوله اجرا شدند. نظرتان در مورد مجری‌های سلبریتی حال حاضر تلویزیون چیست؟

به نظر بنده، هر کسی در حوزه‌ای که ما اجرا می‌کنیم، تخصص دارد و فکر می‌کند از پس اجرای برنامه برمی‌آید؛ می‌تواند مجری‌گری را آغاز کند. البته اینکه بیاییم ششصد قسمت که مصادف با سه تا چهار سال است را اجرا کنیم و بعد مجری شویم اتفاق سختی نیست. چراکه من هم می‌توانم سه سال بهترین فیلم‌های سینمای ایران را بازی کنم و بعد قطعا بازیگر خواهم شد.

 

به طور کلی چقدر پوشش یک مجری در تلویزیون اهمیت دارد و چقدر شما به آن اهمیت می‌دهید؟ آیا مجری خارجی هست که آن را دنبال کنید و به نوعی طرفدار آن باشید؟

پوشش مجری خیلی مهم است ولی اینکه من چقدر اهمیت می‌دهم، همین قدر که جلوی من نشستید و می‌بینید. همیشه موهای ساده‌ای دارم و به‌نوعی می‌توان گفت که شاید من تنها مجری در تلویزیون هستم که گریم نمی‌کنم. با احترام به همه گریمورها، بنده معتقدم که مردم باید خودتان را ببینند. به همین دلیل گریم نمی‌کنم.

 

در پاسخ به قسمت دوم سوال شما نیز باید بگویم که بله، مجری‌های خارجی هم هست که به اجرای آنها علاقمندم. بر همین اساس اجرای آقای جیمی فالون، جیمی کمل و خانم الن را دنبال می‌کنم. البته در مورد بقیه مجری‌ها نیز هم خواندم و هم ویدئوهای آن‌ها را دیدم. ولی تنها آن سه بزرگواری که در ابتدا نام بردم را دنبال می‌کنم.

 

در هیچ شرایطی خارج نخواهم رفت

 

آیا تا به حال برای اجرا از شبکه‌های خارجی پیشنهاد داشتید؟

شکر خدا تا به حال چنین پیشنهادی نداشته‌ام و علاقه‌ای به این پیشنهادات هم ندارم. من بچه ایران هستم و اینجا هر اتفاق، مشکل و بدبختی داشته باشد، مال من است و باید بنشینم و آن را حل کنم. به شخصه معتقدم خوشبختی دو مولفه دارد یکی لوکالیته است که به معنی همان مکان ما یعنی تهران با هوای آلوده‌اش است و مولفه دیگر آن که خانواده است.

 

عمدتا کسانی که از کشور می‌روند، هر دوی این موارد را از دست می‌دهند. ما در ایران چیزهای نابی داریم که در هیچ جای جهان یافت نمی‌شود. انگار باید حتما بلایی سرمان بیاید تا قدر آنها را بدانیم. من اینجا برای همزبانانم صحبت می‌کنم و از دغدغه‌های آنها می‌گویم و سعی می‌کنم قدمی در حل مشکلات مردم بردارم. چرا باید اصلا به این فکر کنم که به شبکه دیگری در کشور دیگر بروم.

 

همینجا می‌گویم که اگر شرایطی پیش بیاید که حتی در صداوسیما نتوانم برنامه اجرا کنم، به خارج از کشور نخواهم رفت و هویت را از اجرایم نمی‌گیرم. من علی ضیا، با افتخار بچه شهرستانم اما به اندازه خودم قدرتمند، باهوش و توانا هستم. با اینکه در تلویزیون به من شهرت و احترام داده شده، اما باید بگویم که هویت من مجری بودن من نیست. بنده شخصیتی دارم که بر اجرا غالب است. من هویت و شخصیتم را از خودم نمی‌گیرم.

 

فرمول یک تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند؟ آیا قرار است بعد از آن برنامه دیگری را اجرا کنید؟

انشاالله تا اواخر امسال فرمول یک ادامه پیدا می‌کند و بعد از آن شب عید را برای نوروز داریم که قرار است با یک طرح متفاوتی انجام شود. بعد از ماه مبارک رمضان نیز فصل جدیدی را برای فرمول یک شروع می‌کنیم. اینکه فرمت این برنامه به چه صورت باشد را بعدا می‌گوییم ولی تمام تلاش ما این است که در هر فصل برنامه، فرم خود را متفاوت کنیم.

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش