یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴
۱۱:۵۲ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۵۲۴۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

مصاحبه با «مگی جیلنهال»؛ از نقش‌های جنجالی تا خشونت جنسی

مگی جیلنهال,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

تقریباً دو دهه پیش بود که مگی جیلنهال، در حالی که روی دست ها و زانوهایش می خزید وارد دفتر کار جیمز اسپیدر شد در حالی که یادداشتی بین دندان هایش بود یا شاید یک کارت ویزیت.  بازی جیلنهال در نقش «لی هالووی»، مسئول دفتر در فیلم بدنام «منشی» (Secretary)، آغاز مسیری شجاعانه برای وی در حوزه بازیگری بود.

 

از آن سال به بعد، او در نقش های پیچیده و گاه متضاد زیادی بازی کرده است: زنی خلافکار، عصیانگر و درونگرا در فیلم مستقل «شری عزیز» (Sherrybaby)، یک زن تاجر توانا و ستیزه جو در عرصه خرید و فروش اسلحه در تریلر «زن با شرافت» (The Honourable Woman). او می گوید که همواره «نسخه فانتزی سینما از زن قدرتمند» را به خاطر «زن واقعی» رد کرده است. از نظر او شخصیت زن واقعی سینما زنی است که هم جنبه های قوی داشته باشد، هم جنبه هایی پیچیده، گیج کننده، خرد شده و آسیب پذیر.

 

او برای تبلیغ آشفته ترین تصویری که تاکنون از یک زن واقعی ارائه داده آمده است. در «معلم مهد کودک» (The Kindergarten Teacher)، جلینهال نقش لیزا را بازی می کند، یک معلم شاد و برونگرا در نیویورک که دو بچه نیز دارد اما وقتی که با دقت بیشتری به شخصیت و زندگی او نگاه کنید با چیزهای تاریکتری روبرو می شوید. ازدواج او اگر چه با عشق آغاز شده اما بدون هیچ گونه هیجانی ادامه دارد و فرزندانش نیز از او فاصله گرفته اند و خود را پشت صفحه نمایش گوشی هایشان قایم کرده اند. او در رویایی انجام یک کار هنری است اما در کلاس هفتگی شعرش، سروده او را گرفته شده از یک اثر دیگر تلقی کرده و رد می نمایند.

 

سپس یک روز پس از اتمام کلاس، لیزا شاهد خواندن یک شعر بسیار زیبا اما مبهم از جیمی پنج ساله در حالتی شبیه توهم و رویا است. بعد از این که لیزا متوجه می شود این شعر سروده خود جیمی است و اینکه خانواده جیمی علاقه ای به حمایت از پسر خود و پرورش استعدادش ندارند، او خود را حامی این استعداد شگفت انگیز می بیند. او شعر جیمی را در گروه شعر خود بازگو می کند، او را با خود به موزه می برد (بدون اجازه خانواده اش) تا خلاقیتش را تحریک کند و اینجاست که اولین خط قرمز را رد می کند.

 

لیزا شماره تلفن خود را به پسربچه می دهد تا به محض این که شعری جدید به ذهنش خطور کرد با او تماس بگیرد. اما لیزا به همین موضوع بسنده نکرده و بسیار جلوتر می رود که وارد حوزه های ناخوشایندی می شود. جیلنهال خود می گوید که لیزا بدون اینکه از چیزی دست بکشد «کارهای بسیار بحث برانگیزی انجام می دهد».

 

مگی جیلنهال,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

این فیلم که بر اساس یک فیلم اسراییلی به همین نام ساخته شده یک تریلر روانشناسانه در ظاهر یک درام مستقل ساده است که در آن با هر تصمیم مبهم و تاریک اخلاقی که لیزا می گیرد، تنش به شکل ترسناکی افزایش می یابد. اکنون در جشنواره، جیلنهال برای دیدن واکنش تماشاگران، در کنار آن ها به تماشای فیلم خود می نشیند. او می گوید که در طول اکران فیلم خود شاهد ناله، خنده و سروصداهای بسیاری از جانب تماشاگران در واکنش به این فیلم بوده که ظاهراً باعث تهییج شدن وی شده است. وی در سخنانش می گوید که این فیلم و شخصیت لیزا بر تماشاگران تاثیرگذار بوده و آن ها را با خود همراه ساخته است.

 

همدردی و همزاد پنداری مخاطبان با لیزا سنگ محکی است که نشان می دهد جیلنهال به خوبی و به شکلی قابل باور توانسته شخصیت لیزا را به تصویر بکشد. جیلنهال بازیگری است که توانسته احساسات سادومازوخیستی را به شکلی بسیار قابل باور و قابل درک به نمایش بگذارد. شخصیت هایی که او بازی می کند پر از انسانیت آشفته هستند که این موضوع تمامی انتخاب های آن ها را از روی درماندگی، احمقانه و هولناک و البته همزمان قابل درک می سازد که در تلاش برای حفظ ارتباط با محیط اطراف ترک برداشته، ناقش و مشکل دارشان صورت گرفته اند.

 

مگی جیلنهال,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

در مورد لیزا، موضوع محیطی است که زنان تنها به عنوان تسهیل کنندگانی برای خلاقیت مردان و نه کسانی که خود می توانند خلاق باشند در نظر گرفته می شوند. جیلنهال می گوید: «او زنی است که به شدت محروم شده است، زنی با ذهنی پویا، کنجکاو و خلاق که تغذیه نشده است. به نظر من زنان زیادی اکنون در ایالات متحده در حال رسیدن به این احساس هستند و به نظرم در بریتانیا نیز شرایط همین است. و از برخی جهات، فکر می کنم که این یک داستان هشدار دهنده است. عواقبی برای محروم کردن ذهن یک زن وجود دارد و عواقب آن در این داستان بسیار هولناک هستند».

 

به نظر می رسد که جیلنهال در مورد علت تحریک شدن افرادی که او نقششان را بازی می کند به طور عمیق فکر می کند. اما پس از کمی صحبت در می یابیم که او در مورد همه چیز با همین وسواس و دقت فکر می کند. برخلاف لیزا می توان گفت که او از لحاظ هنری محروم شده و قحطی زده نیست. در سن ۴۱ سالگی، جیلنهال به نقطه ای از حرفه خود رسیده است که علاوه بر بازی در پروژه ها خود نیز در تهیه آن ها دخالت دارد و می گوید که می خواهد یکی از رمان های النا فرانته را به فیلم تبدیل کند که اولین تجربه کارگردانی وی خواهد بود. او اکنون هم اعتبارش ا دارد و هم استقلالش را، چیزی که در گذشته نداشت و به گفته خودش برای بازی در یک فیلم بسیار بد خون آشامی، تنها به دلیل این که جذابیت و کشش زنانه ای در بازی اش نبود در جلسه تست بازیگری رد شد.

 

مگی جیلنهال,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

حتی بعد از موفقیت فیلم «منشی» نیز علیرغم این که بسیاری برای کار با او اظهار تمایل می کردند اما این کار را از لحاظ مالی هوشمندانه نمی دانستند، اظهاراتی که هیچگاه در مورد یک بازیگر مرد با شرایطی مشابه به زبان آورده نمی شد. چند سال پیش نیز، در سن ۳۷ سالگی، به او گفته شد که برای بازی در یک نقش رمانتیک در برابر یک شخصیت مرد ۵۵ ساله دیگر پیر شده است. به همین دلیل است که او ارتباطی عمیق با شخصیت زنانی که نقششان را بازی می کند- مانند لیزا- برقرار می نماید. او می خواهد نشان دهد که تلاش برای زنده ماندن در این فرهنگ و محیط هزینه هایی دارد که به زنان آسیب رسانده و برایشان دردناک است. اما مگی با شخصیت لیزا همزاد پنداری ندارد و بازی در نقش او را لذت بخش نمی داند زیرا منطق او را مخدوش و غیرقابل قبول می بیند.

 

حتی این موضوع باعث شد که مگی در میانه فیلم به این نتیجه برسد که دست از ادامه ساخت فیلم بکشد زیرا از این بیم داشت که پسربچه بازیگر فیلم، پارکر سواک، از این داستان و ماجراهایش تاثیر بدی بپذیرد. اما بعد از توجه به این موضوع که او، سارا کولانجلو به عنوان کارگردان فیلم و سه تهیه کننده دیگر فیلم همگی مادر فرزندانی خردسال بوده و کسی بهتر از آن ها برای راهنمایی این پسربچه وجود نداشت، جیلنهال که خود نیز دو دختر ۱۲ و ۶ ساله دارد تصمیم به ادامه ساخت فیلم گرفت. مگی در این باره می گوید: «ما می خواستیم از او در برابر احساسات ناخوشایند محافظت کنیم. شگفت انگیز است زیرا شخصیت او مانند هر بچه ۵ ساله ای احساس می کند که مرزبندی ها در جایگاه بد و نامناسبی قرار گرفته اند».

 

یک فاکتور دیگر نیز وجود دارد که از قبل باعث آشتفگی رابطه بین مگی و جیمی شده است: این واقعیت که جیمی فرزند یک خانواده مهاجر هندی و لیزا یک زن سفید پوست است. البته این موضوع در برخی نقدها مورد انتقاد قرار گرفته و آن را دارای مشکلات نژاد پرستانه دانسته اند. جیلنهال اما می گوید که سیالیت نزادی بین شخصیت ها، بخشی واضح از ایده های پیچیده و شلوغ فیلم است: «این حقیقت که او فرزند یک خانواده مهاجر است بخشی از روایت فیلم است و لیزا نه تنها نژاد او را کنار گذاشته بلکه قدرت شاعری اش را از او گرفته است».

 

مگی جیلنهال,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

بعد از آن به سراغ سریال جنجالی «The Deuce» و بازی جیمز فرانکو در این سریال می رویم. در طی فاصله بین فصل اول و دوم این سریال، فرانکو که در این سریال نقش دو برادر دوقلو را بازی می کند، متهم به بدرفتاری جنسی با زنان در دوران حضور در مدرسه بازیگری نیویورک می شود، ادعایی که فرانکو آن را قویاً رد می کند. حتی خواسته شد که وی را از ادامه پروژه کنار بگذارند به خصوص به این دلیل که داستان سریال در مورد خشونت و سوء استفاده از زنان بود. جیلنهال که یکی از فعالان اصلی جنبش #TimesUp در زمینه مبارزه با خشونت و بدرفتاری جنسی با زنان است می گوید که تفکر او در مورد نقش فرانکو در سریال همواره در حال تغییر است. او می گوید که تهیه کنندگان سریال از تمامی زنان تیم تولید در مورد داشتن یا نداشتن مشکل برای همکاری با فرانکو سوال کردند و هیچ کس شکایتی نداشت. اما جیلنهال باور دارد که «برای هر گونه بی احترامی جنسی نسبت به زنان باید عواقبی وجود داشته باشد یا اصلاً نباشد» اما باور دارد که کنسل کردن این سریال باعث می شد که پیامی اشتباه مخابره شود.

 

جیلنهال می گوید: «این سریال در مورد تنفر از زنان و بی عدالتی در دنیای سرگرمی است و احساس می کنم که تمام این زنان الهام بخش در حال گفتن داستان های خود هستند که به روشنی آن چه که اکنون فمنیسیم معنی دارد را به نمایش می گذارند».

 

حسین علی پناهی

 

bartarinha.ir
  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش