پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۲۲:۳۹ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۳۳۱۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهنوش طباطبایی: اولین بازیگر زن مدل در ایران هستم

بهنوش طباطبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بهنوش طباطبایی می‌گوید اولین بازیگر زن ایرانی است که تصاویرش به‌صورت رسمی به‌عنوان مدل تبلیغاتی روی بیلبوردها رفته است.

به گزارش‌ ایران‌ آرت، بهنوش طباطبایی، بازیگر ۳۷ ساله سینما، تلویزیون و تئاتر که حدود ۲۰ سال از اولین فعالیت‌هایش در زمینه بازیگری می‌گذرد، در تازه‌ترین گفت‌وگوی خود درباره ورودش به حوزه مدلینگ صحبت کرده و دلیل جالبی را برای ورود به این حوزه عنوان کرده است. این بازیگر می‌گوید بازیگران هالیوود به قصد رونق تولید داخلی با برندها همکاری می‌کنند و او نیز چنین هدفی را دارد.

 

طباطبایی در این گفت‌وگو درباره انگیزه خود از انتشار تصاویر و ویدئوهایش در حال ورزش کردن هم صحبت کرده و هدف از انجام این کار را هم تأثیرگذاری در بین بانوان جوان و بخصوص میانسال بیان کرده است. در ادامه بخش‌هایی از صحبت‌های این بازیگر درباره مدلینگ، ورزش کردن و بازیگری در گفت‌وگو با مجله فیلم را خواهید خواند.

 

مدلینگ

مدلینگ در همه جای دنیا یک کار حرفه‌ای و مرسوم است و حتی بازیگران درجه یک هالیوود هم این کار را می‌کنند. دیدگاه من این است که آنها دلسوز صنعت کشورشان هستند و دوست دارند دست همدیگر را بگیرند و با هم بالا بیایند. ما الآن در کشورمان در موقعیتی هستیم که باید از برند و محصول ایرانی حمایت کنیم.

 

اولین بازیگر زن مدل

من از آغاز فعالیت‌هایم و از همان ۱۷-۱۸ سال پیش پیشنهاد تبلیغاتی داشتم و در یک دوره‌ای هم داشتم به این حوزه ورود می‌کردم و اتفاقاً پیشنهادی که داشتم هم از سوی یک برند پوشاک بود (سال ۸۲)، اما آن زمان کلاً تبلیغات برای بازیگرها ممنوع شد. بعد از آن این مسیر فقط برای آقایان بازیگر باز شد و جدیداً هم برای خانم‌ها. فکر می‌کنم من اولین خانم بازیگری باشم که در این سطح تبلیغات محیطی به‌عنوان مدل فعالیت کرده‌ام.

 

درآمد مدلینگ

نکته این است که من با برندی همکاری کرده‌ام که خودم شخصاً محصول کارش را می‌پسندم. وقتی آن برند به واسطه چهره من کارش رونق پیدا کند، این یعنی کارگاهی که آن محصول را تولید می‌کند مجبور می‌شود افراد بیشتری را به کار بگیرد و به اشتغال برساند و این یک خیر و برکتی را برای همه ما می‌آورد. من نمی‌خواهم بگویم که صرفاً به خاطر مسئولیت اجتماعی‌ام وارد این عرصه شده‌ام. قطعاً یک قراردادی وجود دارد اما قرارداد من اصلاً در حدی نیست که بخواهد زندگی‌ام را جابجا کند.

 

شرط همکاری با برندهای خارجی

اگر یک برند خارجی به من پیشنهاد همکاری بدهد، آن را با حساسیت‌های ویژه خودم بررسی می‌کنم. آن برند باید برندی باشد که محصولش در ایران تولید نمی‌شود و ما نیاز داریم آن محصول وارد شود. وقتی آن محصول وارد شود، پس یک سری آدم تربیت می‌شوند و یک سری آموزش می‌بینند که بتوانند تکنسین آن حوزه باشند و بتوانند سرویس‌دهی داشته باشند و بتوانند از محصولی که دارند می‌فروشند پشتیبانی کنند. اینطوری برای خود ایرانی‌ها هم ایجاد کار می‌شود. در این صورت من همکاری با برند خارجی را می‌پذیرم. من از یک برند ترکیه‌ای تولیدکننده محصولات آرایشی و بهداشتی پیشنهاد همکاری داشتم که قیمت‌های خیلی بالایی هم به من پیشنهاد دادند اما نپذیرفتم چون برای من این مسئله مهمتر است که از صنعت خودمان دفاع کنم.

 

ورزش کردن

اگر در زندگی شخصی‌ام به یک مسئله بربخورم که توانسته من را هدایت درست کند، آن را حتماً با مردم شریک می‌شوم. مثلاً یکی از کارهایی که کردم ورزش کردنم بود. فکر کردم که خانم‌ها دارند یک مقدار از ورزش کردن فاصله می‌گیرند. مخصوصاً خانم‌هایی که از جوانی دارند فاصله می‌گیرند، این ترس و دغدغه را دارند که شاید جذابیت و شادابی از آنها گرفته شود. فکر کردم که من اگر ورزش کردن خودم را نشان بدهم شاید بتوانم تأثیر مثبتی بگذارم.

 

فضای مجازی

زمانی که اینترنت و فضای مجازی آمد، ابتدا یک گاردی نسبت به آن به‌وجود آمد و از آن استفاده نادرست می‌شد و الآن در دوره گذارش هستیم. به اعتقاد من اگر از اینترنت و فضای مجازی درست استفاده شود، اتفاقاً خیلی هم می‌تواند خوب باشد. من فکر می‌کنم اگر سلبریتی می‌تواند روی حتی چهار نفر هم تأثیر بگذارد، بهتر است از این فضا استفاده کند.

 

توصیه به علاقه‌مندان بازیگری

به علاقه‌مندانی که به دنبال بازیگر شدن هستند، حتماً راهی که خودم رفتم را توصیه می‌کنم. می‌گویم خیلی مهم است که ببینی چقدر عاشق این کار هستی و چقدر می‌توانی سختی‌هایش را تحمل کنی و آیا اصلاً استعداد داری؟ حتماً باید برای ورود از مکان‌های آموزشی استفاده کنی. ورودش شاید آسان باشد اما ماندگاری در آن سخت‌تر است.

 

حسرت

هیچ حسرتی در زندگی‌ام ندارم چون برای رسیدن به کیفیت مطلوب زندگی تلاش کرده‌ام. من تلاش خودم را کرده‌ام و یا رسیده‌ام و یا نرسیده‌ام. مهم این است که تلاش کرده‌ام و شاید به یک هدفی که مد نظرم بوده است نرسیده‌ام ولی به واسطه آن تلاش به چیزهای دیگری رسیده‌ام که شاید آنها مسیرهای بهتری را پیش پای من گذاشته است.

 

آرزو

آرزو دارم که همیشه آرامش داشته باشم و بتوانم آرامشم را به دیگران منتقل کنم. آرزو دارم که تا لحظه آخر تمیز و با کیفیت بالا زندگی کنم.

 

 

  • 17
  • 7
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش