جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۰۶ - ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۲۳۵۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

مدیر دوبله سریال بازی تاج و تخت:

جان اسنو مانع بزرگ دوبله سریال بود

سریال بازی تاج و تخت,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سریال بازی تاج و تخت که ایده آن از‌ سال ٢٠٠٦ شکل گرفت، در این سال‌ها طرفداران زیادی در ایران و جهان پیدا کرده و حالا درست در دقیقه نود و روزهایی که پخش فصل ٨ به‌عنوان فصلی نهایی آن شروع شده است، حامد عزیزی، صداپیشه و گوینده رادیو ایرانی به سفارش رسانه نماوا مدیریت دوبله این پروژه را برعهده گرفته است.

 

او که از اعضای انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم و خانه سینمای ایران است و سابقه زیادی در گویندگی دارد، در گفت‌وگو با «شهروند» درباره روند شکل‌گیری این پروژه توضیحاتی داده است. فعلا قسمت اول و دوم فصل هشتم این سریال توسط گروه ٣٧نفری دوبله شده است و احتمالا بعد از پایان فصل ٨، کار فصل‌های قبلی آن هم شروع خواهد شد.

 

چطور شد که تصمیم به دوبله‌کاری گرفته شد که تا این اندازه جذابیت و البته حاشیه دارد؟

کار به سفارش مجموعه نماوا که یک رسانه وی.او.دی مجاز است دوبله شد. مسأله‌ای که بازی تاج و تخت داشت درباره شبهات کاراکتر جان اسنو بود که بعد از توزیع فصل ٧ با مشکلاتی روبه‌رو شد، اما گره داستان در قسمت پایانی فصل ٧ باز شد و مشخص شد که دارای مشکل نامشروعی نیست و این برچسب برای حفاظت از جانش به او زده شده است؛ مسأله‌ای که کمک کرد کتاب آن از ارشاد مجوز بگیرد.

 

زمانی که سریال را دنبال می‌کردید به دوبله آن هم فکر کرده بودید؟

از ٨ تا ٩‌سال قبل سریال را دنبال می‌کردم و به آن اشراف کامل داشتم. حساسیت‌های زیادی روی نوع روابط در سریال وجود داشت، اما درنهایت کار درست از آب درآمد. بسیاری از عباراتی که منجر به تشویش عفت عمومی می‌شد را استفاده نکردیم. از دو‌سال قبل و وقتی هنوز پیشنهادی مطرح نبود، فکر کرده بودم که باید با فصل ٨ چه کرد، بنابراین می‌دانستم مسیر چیست و چطور باید طی شود تا هم به متن آسیب وارد نکند و هم مشکل ممیزی نداشته باشد. همچنین از کمک بسیاری از ویراستاران پیشکسوت استفاده کردم تا کار آسیب نبیند. يسنا ايروانی که از ١٤‌سال قبل ترجمه می‌کند، سریال را با دقت و حوصله ترجمه کرد. مقداری برای این‌که دیالوگ‌ها وزن داشته باشد و شبیه دیالوگ فیلم‌های دیگر نباشد، وقت گذاشتم. گروهی بیش از ٩‌سال برای تولید چنین اثری وقت گذاشته بودند تا درنهایت فضای آن شبیه هیچ فضای دیگری نباشد، بنابراین چنین کاری باید به لحاظ روایت کلامی هم با تولیدات معمولی سینما فرق داشته باشد.

 

برای دوبله چقدر زمان گذاشتید؟

زمان ما محدود بود. قسمت اول روز دوشنبه صبح پخش و تا پنجشنبه صبح دوبله شد. جمعه برای توزیع آماده و پخش شد؛ اتفاقی که برای بقیه سریال هم خواهد افتاد. مدیران نماوا هوشمندانه فینال داستان را برای دوبله مطرح کردند، دقیقا زمانی که همه چیز مشخص شده است و شخصیت اصلی هم مشکل مشروعیت ندارد، بنابراین ما هم در دیالوگ‌ها از عبارت ناپاکزاده استفاده کردیم. نخواستیم واژه‌هایی که مناسب فضای ذهنی خانواده‌ها نیست آن را مغشوش کند، ضمن این‌که حیف بود چنین پروژه عظیمی در جامعه ما دیده نشود. در این پنج سال بسیاری از مردم با ارسال پیام‌هایی می‌پرسیدند که چرا کار را ترجمه نکردید؟ به‌هرحال کار نتیجه داد که البته ماحصل تلاش شخصی هم نبود.

 

چند نفر کار دوبله را انجام دادند؟

بیست و نه نفر برای قسمت اول و در کل برای دو قسمت ٣٧ نفر. نخستین‌بار است که این تعداد دوبلور برای یک قسمت ٥٠ دقیقه‌ای کار کرده‌اند، بنابراین به لحاظ استفاده از گوینده رکورد جدیدی داشتیم. ‌در حال حاضر سعيد مظفری، محمود قنبری، ناصر ممدوح، افشين زی‌نوری، حميد منوچهری، كتايون اعظمی، ناهيد اميريان، خسرو شمشيرگران، غلامرضا صادقی، مهسا عرفانی، بهمن‌ هاشمی، آبتين ممدوح، مهدی امينی، نازنين ياری، سيما رستگاران، امير منوچهری، مريم جلينی، پويا فهيمی، كريم بيانی، خشايار شمشيرگران، ميرطاهر مظلومی، متانت اسماعيلی، حميد رضايی، ساحل كريمی، امير كسروی، اصغر رضايی‌نيک، بهروز علیمحمدی، شراره حضرتی، کورش فهیمی و مجتبی فتح‌اللهی گویندگان این سریال هستند.

 

تصمیمی برای دوبله فصل‌های قبل سریال هم وجود دارد؟

نیت نماوا این است که با همین الگویی که در فصل ٨ پیاده می‌شود، هفت فصل اول را هم کار کنیم تا یک اثر فاخر ماندگار ایجاد شود، اما درباره زمان آن اجازه بدهید در پایان فصل ٨ صحبت کنیم.

 

در جریان کار چقدر از دیالوگ‌ها تغییر کرد؟

از مجموع ٧٠٥ خط دیالوگ نزدیک به ٧ خط دیالوگ ویراست شده است، اما به این معنا نیست که خط داستان گم شده است. عباراتی جایگزین شده است که زهر فرهنگی اثر را می‌گیرد، اما سانسوری صورت نگرفته است.

 

البته احتمالا سانسورها برای فصل اول و دوم بیشتر است.

فصل یک و دو روایتگر توحش و تکبر خاندان‌های هفت کشور است که زمامداران آن به مرور متوجه می‌شوند که غرق بودن در مسائل قدرت و یومیه خطر را از پشت دروازه‌ها به بیخ گوششان رسانده است؛ اتفاقاتی که آنها را متحول می‌کند و از فصل سوم به بعد، به خودشان می‌آیند. به‌هرحال داستان از مبدأ باید سیری را طی کند تا به نقطه‌های دیگر در فصل‌های بعدی برسد. البته صحنه‌های غیرمتعارف در پروسه دوبله قرار نمی‌گیرد، اما مقدار آن زیاد نیست، در صورتی که زیاد به نظر می‌رسد. از طرفی نسبت به ٨‌سال قبل تکنولوژی تنظیم لباس بازیگران پیشرفت زیادی کرده است و صحنه‌هایی که به لحاظ پوشش، مناسب فضای اجتماعی نیست را روتوش می‌کنند. اندیشه‌ای که تا این‌جا برای قابل پخش شدن کار کمک و حمایت کرد حتما برای ادامه هم کمک خواهد کرد.

 

چه سختی‌ها و محدودیت‌هایی داشتید؟

محدودیتی نداشتیم، نه به لحاظ بودجه و نه مسائل فنی، صدابرداری و  تکنیکی.

 

بودجه چقدر بود؟

گفتند هر تعداد گوینده مورد نیاز است به کار بگیرید، طوری که هیچ گوینده‌ای رل تکراری نداشته باشد. حیف بود حماسه‌ای که بر مبنای کتب فانتزی در دنیاست، در ایران دیده نشود و سطح ادبی، سرگرمی و سلیقه آنها را جابه‌جا نکند.

 

بازخوردهایتان چطور بود؟

خدا را شکر کار دیده شد و دوستان ممیزی و مجوزی هم دیدند که مشکلی نداشت. حتی یک کلمه از دیالوگ‌ها هم در ارشاد نیاز به ممیزی نداشت. گروهی از طرفداران مجموعه در استان گلستان بعد از توزیع قسمت اول فصل هشتم متنی را با مشارکت اساتید ادب گلستان برای قسمت اول فصل اول فرستادند با این توضیح که به لحاظ خط داستانی و به لحاظ ادبی قابل توزیع و پخش است. حتی مترجم کتاب هم تماس گرفت. دوستان از نماوا هم می‌گویند که قسمت اول سریال در هفته اول ٣٥‌هزار بار دیده شد.

 

فکر می‌کنید مخاطبان این سریال چه کسانی هستند؟

در وهله اول مخاطبان آن فرهیخته هستند و کسانی که دوست دارند به داستانی ناب چشم بدوزند.

 

چه تفاوتی با کارهایی که تاکنون دوبله کرده‌اید، داشت؟

واقعا قابل قیاس نبود. همه کارهایی که تاکنون دوبله کرده‌ام یک طرف و این کار یک طرف دیگر. جنس این کار از جنس اجرایی روتین و روان مدیریت دوبلاژ و گویندگی روان نیست. جنس آن جنس نمایش است. مترجم و گوینده کار می‌کنند و همه عوامل یک تئاتر را روی پرده نمایش اجرا می‌کنند. ما هر هفته یک میزانسنی را آماده می‌کنیم تا بدون غلط روی پرده تلویزیون بنشیند.

 

از نتیجه کار راضی بودید؟

متاسفم که در ‌سال ٩٧ خیلی از بزرگان دوبله ازجمله آقای بهرام زند، عبادی و آرین‌نژاد را از دست دادیم؛ به‌ویژه آقای حسین عرفانی که ضربه بزرگی بود. ‌ای کاش زمانی که شروع کردیم، این عزیزان سلامت بودند. وجود آنها می‌توانست به اعلا شدن کار کمک کند، اما امیدوارم سایه کسانی که همچنان هستند، حفظ شود.

 

احتمالا با آنها درباره این کار صحبت کرده بودید؟

بارها با آقای عرفانی درباره شخصیت رابرت باراتیون صحبت کرده بودم، این‌که می‌توانست به جای او حرف بزند و همین‌طور درباره این‌که فضا و جریانی که سریال در جهان ایجاد کرده بود. البته سریال را کامل ندیده بود و فقط بخش‌هایی از آن را از طریق خودم دیده بود. به‌هرحال وجود ایشان می‌توانست برای ما دلگرمی باشد و البته حالا هم بزرگان زیادی چون ناصر ممدوح، محمود قنبری همراه ما هستند.

 

نیره خادمی

 

  • 20
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش