دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۳:۴۷ - ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۳۱۸۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

سیدبشیر حسینی: هم مهناز افشار باید سواد رسانه‌ای یاد بگیرد، هم رائفی‌پور و مومن‌نسب

بشیر حسینی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
ماجرا از بازنشر یک توییت از یک اکانت فیک آغاز شد. توییتی که هرچند خیلی زود پاک شد ما اسکرین‌شات آن در فضای مجازی منتشر شد و همزمانی آن با یک قتل حالا برای یک هنرپیشه معروف دردسرساز شده است.

به گزارش خبرآنلاین، جنجال بر سر توئیتی از مهناز افشار که در آن به یک توییت از یک اکانت تقلبی واکنش نشان داده بود، سوای از طرح بحث های مختلف درباره تشکیل پرونده قضایی درباره این هنرپیشه سرشناس، مسئله سواد رسانه‌ای را سر زبان‌ها انداخته است. سیدبشیر حسینی داور برنامه «عصر جدید» به عنوان مدیر گروه علوم نوین رسانه‌ دانشکده ارتباطات دانشگاه صداوسیما، یکی از آنهایی است که درباره سواد رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی کار کرده. او درباره این چالش برای خبرآنلاین گفته است.

 

این روزها هشتگ محاکمه مهناز افشار ، بحث سواد رسانه‌ای را دوباره داغ کرده و این مدت شما این‌قدر گفتید سواد رسانه‌ای که این بحث اولین اسمی که در ذهن ایجاد می‌کند شما هستید.

 

اتفاقی که این روزها در ماجرای توییت مهناز افشار با آن روبه‌رو هستیم اتفاقی است که قاعدتا بار اول و آخری نیست که رخ می‌دهد.

 

این روزها ما از یک سو داستان سلبریتی‌هایی را داریم که سرمایه اجتماعی دارند و در برابرش احساس مسوولیت می‌کنند و مسوولیت اجتماعی هم دارند که تا اینجا اتفاق خیلی مثبتی است و می‌شود خوب نگاهش کرد. از سوی دیگر مردم توقعاتی از سلبریتی‌ها دارند و دوست دارند شخصیت‌های محبوبشان در موضوع‌های اجتماعی فعال باشند. این یک مطالبه عمومی است و سلبریتی‌ها هم خصوصا آنهایی که دوست دارند در این حوزه فعال باقی بمانند، طبعا باید در این حوزه‌ها و مسائل فرهنگی و اجتماعی واکنش نشان بدهند. 

 

مشکل از جای دیگری آغاز می‌شود. یکی نبود سواد رسانه‌ای و دیگری تعیین نشدن حیطه تخصصی است. داستان حیطه تخصصی در همه دنیا تعریف دارد. وقتی کسی سلبریتی حوزه موسیقی است، مردم هم حد توقعی که برایش تعریف می‌کنند این است که در محدوده خودش صحبت کند و اگر در موضوع دیگری صحبت کرد، کاملا مثل یک آدم عادی دیگر نظر او خیلی تاثیرگذار نیست و در یک محدوده مشخصی تعریف می‌شود.

 

پس معتقدید عدم آگاهی و دانش مربوط به مسائل مختلف این مشکلات را ایجاد می‌کند؟

بله در همه جای دنیا سیستم ستاره‌سازی‌شان به شدت کنترل می‌‎شود. به تعبیر دیگر الان مدیر برنامه برای ستاره‌های ما فقط کارکرد مادی و ریالی دارد و قرار است قراردادها و نشست و برخاست‌هایشان را تنظیم کند. در صورتی که در همه دنیا نقش مدیر رسانه‌ای و مشاوران اجتماعی هم وجود دارد که به سلبریتی‌ها کمک می‌کنند تا بتوانند آن مسوولیت اجتماعی که دارند را به درستی هدایت کنند. ما این بستر و زیرساخت را نداریم. یعنی سلبریتی ما وقتی با یک مساله مواجه می‌شود، از یک طرف باید عکس‌العمل نشان بدهد و از طرف دیگر می‌بیند اگر عکس‌العمل ساده‌ای نشان بدهد خیلی جلب توجه نمی‌کند.

 

یعنی برای بودن در بورس و این بازار رقابتی فقط توییت می کند؟

معضلی که شبکه‌های اجتماعی خصوصا با تعابیری مثل شاخ اینستاگرامی و ... ایجاد می‌کنند، باعث می‌شود کاربر مجبور باشد روز به روز نظرات آوانگاردتر و عجیب غریب‌تر داشته باشد تا بیشتر به چشم بیاید. قبلا فضا اینطور بود که شهرت با تخصص و قابلیت جمع می‌شد الان ولی شعار جدیدی در دنیا دارند fame for fame (شهرت برای شهرت) که جریانی هم در مقابلش راه افتاده shame to fame (مرگ بر این شهرت) که رقابت در این فضا وجود دارد.

ما یک سلبریتی داریم که می‌خواهد بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد اما سواد و تخصص کافی ندارد، از طرف دیگر فضای شبکه‌های اجتماعی هم دائما او را تشویق می‌کند که نظرات اعجاب‌انگیزتر و جنجالی‌تری مطرح کند تا بیشتر دیده شود و حتی بیشتر فحش بخورد. سلبریتی‌ای که می‌خواهد بیشتر دیده شود، حتی فحش را به جان خودش می‌خرد و حتی بلکه برایش طراحی می‌کند.

 

چالش اصلی که سبب این بحران سلبریتی زدگی‌مان می‌کند در شبکه‌های اجتماعی از کجا ناشی می‌شود؟

یک بستر نامشخص اینجا داریم که به نظرم فقر اصلی‌اش این است که حیطه تخصصی یا چرخه بروز سلبریتی‌ها در آن نامعلوم است. این موضوع دو مشکل دارد.یکی اینکه پشتوانه ندارند، واقعا ما همه چیز را از یک شخص نباید توقع داشته باشیم، لازم است که تخصص‌های مختلف کنارش جمع شود. دوم هم اینکه چه خودش، چه مردم چنین مطالبه‌ای را داشتند که در هر حوزه‌ای ورود پیدا کند. این مشکلی است که سلبریتی‌های ما الان دارند. سلبریتی ما واقعا مشاور اقتصادی خوبی نیست؛ مشاور اجتماعی خوبی نیست و در آسیب‌های اجتماعی به غلط ورود می‌کند. مسائلی که متخصص‌ها کلی با احتیاط به آن نگاه می‌کنند، او یک باره یک نظر غلط می‌دهد و کلی فضا ایجاد می‌کند.

 

چالش بزرگ هم وقتی است که فریب فیک نیوزها را می‌خورند؟ 

دقیقا. همه مشکلات هم از تشخیص ندادن فیک‌نیوزها و حتی حقه‌ها و تله‌هایی که برایشان طراحی شده شروع می‌شود. همانطور که این آدم‌ها هواداران خودشان را دارند، قطعا و جدا مخالفانی هم دارند، چه سیاسی و چه اجتماعی و حتی در حیطه تخصصی‌شان. آنها در موقعیت‌های مختلف پوست موز جلوی پای سلبریتی‌ها می‌اندازند و تحریک‌شان می‌کنند و وقتی سلبریتی سواد رسانه‌ای و مشاور تخصصی ندارد و ساختار شبکه‌های اجتماعی را خوب نمی‌داند که در آن اصل ۴s اجرا می‎شود -یعنی باید کوتاه و شیرین و سریع و ساده یک نظر درست را مطرح کند-، در دام بعدی می‌افتد. اینجاست که فضا مساعد شده برای اینکه او را به تله بیندازند. طبیعی است که وقتی او نظرات رادیکال می‌دهد، در مقابلش عکس‌العمل‌های رادیکالی اتفاق می‌افتد.

 

مثل مسئله اخیر؟

بله مثل همین داستان اخیر مهناز افشار و سلسله توییتهایی که الان حتی یک سری او را مشوق و محرک قتل و حتی مستحق محاکمه می‌دانند و برایش مجازات در نظر می‌گیرند.

 

در برابر سلبریتی‌ها حاکمیت قرار می‌گیرد. علی‌القاعده سلبریتی‌ها باید سرمایه‌ای اجتماعی باشند برای عبور از بحران‌ها اما حتی به وقت بحران‌ها و بلایای طبیعی که به قصد کمک پیش می‌آیند، باعث چالش برای حاکمیت می‌شوند.

 

همانطور که سلبریتی‌های ما نابالغ عمل می‌کنند و با یک حوزه جدید مواجه شده‌اند، حکومت‌ها هم همین طور هستند. سلبریتی‌های سابق رسانه مستقیم شخصی نداشتند الان ما میکروپرسونال سلبریتی‌ها هم داریم که واقعا خرده‌ستاره‌هایی هستند که برای خودشان برند شخصی می‌سازند و مستقیما می‌توانند نظرشان را ثبت و ضبط کنند و حداقل به تعداد فالورهایشان آن نظر به جاهای دیگر هم می‌رسد. یک طرف داستان سرعت عمل است و سلبریتی آموزش ندیده و عجول ما که می‌خواهد حضور اجتماعی داشته باشد ولی نه تنها تخصص آن را ندارد که تخصص رسانه‌ای هم ندارد، ممکن است خیلی هنرپیشه یا خواننده خوبی باشد ولی در این حوزه رسانه‌ای اصلا تخصص ندارد. همانطور که این سلبریتی نابالغ است در همه دنیا حکومت‌ها هم با این پدیده نوظهور مواجه هستند.

 

ده سال پیش این قضیه برای نظام قضایی و امنیتی ما هم وجود نداشت و با چنین بحرانی مواجه نبود. اینجاست که بی تعارف همانطور که از سلبریتی‌ها توقع جدی می‌رود، از حکومت هم توقع جدی می‌رود که این حوزه سواد رسانه‌ای را در دهه پنجم انقلاب جدی بگیرد و حتی جامعه هدف چنین اولویت‌هایی را خودش جدی بگیرد و دوم اینکه زیرساخت‌هایی را فراهم کند.

 

همانطور که گفتید ما یک موضوعات دیگری مثل سیل را هم داریم. از یک طرف سلبریتی‌ها باید سرمایه اجتماعی‌شان را بیاورند که مسوولیت اجتماعی‌شان را انجام داده باشند و از طرف دیگر باید ساختار آنقدر درست باشد که لازم نباشد هر سلبریتی خودش شماره حساب شخصی بدهد و پول‌های غیرشفاف جمع شوند. از آن طرف هم باید هلال احمر، کمیته امداد یا هر نهاد دیگری که هست شفافیت لحظه‌ای داشته باشد و شفاف عمل کند. داستان کراود فاندینگ‌ها در دنیا به همین صورت است که طرف اگر هزارتومان واریز می‌کند همان لحظه می‌بیند. عدد و رقمش برای مردم قابل پیگیری است و این برای مردم وجه صداقت و امنیت را بالا می‌برد.

 

متناسب و متناظر با آن نهاد هم مردم کاملا گزارش شفافی از عملکردش می‌گیرند. مثلا اگر در فلان حادثه مردم ده میلیارد کمک کردند، ریال به ریال آن اینطور هزینه شده. از حاکمیت هم توقع شفافیت و پاسخگویی از یک سو وجود دارد و از سوی دیگر توقع اهمیت دادن به سواد رسانه‌ای.

 

در چنین بزنگاه‌هایی که حالا حاکمیت زیر فشار بخشی از افکار عمومی است که موضع تندتر می‌گیرد، چه اتفاقی می‌افتد؟

در موردی مثل مهناز افشار اگر هوشمندانه عمل کنیم می‌توانیم از این تهدید فرصت بسازیم. من فکر می‌کنم با امثال مهناز افشار هم یک بار باید برخورد شود که اینقدر ساده بازی نخورند و یک فیک‌نیوز نتواند آنها را اینقدر با مشکل و معضل روبه‌رو کند. از یک طرف مردم از آنها مطالبه کنند و از سوی دیگر مثل محکومیت‌های مدنی که ما داریم اولویت و فوریت بالا الزام‌هایی برای گذراندن دوره‌های تخصصی و آموزش‌ها گذاشته شود. حتی محدودیت‌هایی را خودشان اعلام کنند. بسیاری از سلبریتی‌های بزرگ دنیا در اظهارنظرهایشان مشخص می‌کنند که مثلا من در فلان حوزه ورود نمی‌کنم و یا در فلان حیطه تخصصی نظر می‌دهم. درحقیقت باید خودش برای خودش محدودیت بگذارد. ما در سواد رسانه‌ای بحث مشروط و محدود استفاده کردن از رسانه‌ها را داریم که مثلا خود شخص برای خودش شرط می‌گذارد، با هر کسی مصاحبه نمی‌کند، در مورد هر موضوعی اظهارنظر نمی‌کند و تا وقتی مطمئن نشده که منبع خبر و تحلیلش درست است، این ماشه رسانه را نمی‌چکاند. این فضا مثل اسلحه می‌تواند عمل کند آن‌وقت مساله فرق می‌کند.

 

من اینجا بیش از اینکه موافق این باشم که مهناز افشار در دادگاه قوه قضاییه مورد سوال قرار بگیرد، نظرم این است که باید در دادگاههای مردمی و رسانه‌ای محاکمه شود. نه فقط مهناز افشار. هر سلبریتی‌ای که در هر حوزه‌ای ورود پیدا می‌کند. الان وقتش است ما هشتگ سواد رسانه‌ایت را بالا ببر و هشتگ تخصصت چیه را بالا ببریم.

 

این فقط شامل مهناز افشار است یا مثلا رائفی پور را هم در بر می گیرد؟

الان مساله می‌تواند امنیتی شود و نمی‌شود آن را شوخی گرفت. برای همین فکر می‌کنم اگر این تهدید الان را جدی بگیریم و از آن استفاده بهینه کنیم، باید حیطه تخصصی سلبریتی‌ها و همه گروههای مرجعی که حق اظهارنظر دارند توسط خودشان مشخص شود. و این فقط شامل مهناز افشار و پرویز پرستویی و ... نیست و بحثم اصلا سیاسی و حتی صنفی نیست. ما باید مساله ایران و بحران سال ۹۸ را جدی بگیریم. مساله اقتصاد مردم مساله‌ای است که همه در آن سهیم هستیم.

 

این لزوم یادگیری فقط شامل مهناز افشار می شود یا مثلا رائفی پور و مومن نسب هم هست؟

مهناز افشار و فالورهایش، پرویز پرستویی و فالورهایش و... همانطور که می‌توانند تهدید باشند، فرصت هم می‌توانند باشند. می‌توانند زبان مردم باشند و مردم نظراتشان را از زبان آنها بشنوند و حتی مایه رشد جامعه و دولت باشند اما لازمه‌اش این است که هم بیشتر یاد بگیرند و هم خودشان خودشان را محدود کنند.

 

در هر حوزه‌ای پرویز پرستویی نباید ورود کند، همانطور که مهناز افشار نباید ورود کند، همانطور که سیدبشیر حسینی و رائفی‌پور و مومن‌نسب ... نباید ورود کنند. هر کس می‌تواند در حوزه تخصصش ورود کند. قطعا درباره خیلی از این بزرگواران، چه سلبریتی‌ها و چه سخنورها، خود من کلی نکته دارم که این عنوان کارشناس ارشد در تقریبا همه چیز و سیستم اظهار نظر کارشناسی‌شان را درک نمی‌کنم با چه پشتوانه علمی خلق شده است. منصفانه و عالمانه و با فضای مثبتش این است که همه مسوولانه، در حیطه تخصصی و مشخص شده و در راستای منافع ملی و مسئولیت اجتماعی، مثل همه جای دنیا ورود کرده و ورود غیرتخصصی بیش و پیش از برخورد قهری و قضایی، با بالا رفتن سواد رسانه‌ای عمومی، باید برایشان هزینه منفی داشته باشد.

 

 

  • 11
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
سلام ظاهرا سرپوش یه چیزیت میشه ها. تو چیکار به رائفی پور داری اون که داره برای هدایت کردن مردم بویژه جوانان تلاش میکنه
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش