شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۱۷ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۳۲۲
چهره ها در سینما و تلویزیون

مهدی پاکدل و بازی در نمایشی که به هنرمندان سفارشی‌ساز می‌پردازد

مهدی پاکدل,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
مهدی پاکدل که با نمایش «وقتی کبوترها ناپدید شدند» روی صحنه تئاتر مستقل بازی خواهد کرد، می‌گوید در این نمایش که به هنر و بویژه هنرمندان سفارشی‌ساز می‌پردازد و نقشی بسیار متفاوت از آنچه تا به حال بازی کرده است، دارد.

این بازیگر سینما و تئاتر که نمایش‌های ریچارد سوم (داود رشیدی)، دیر راهبان (فرهاد مهندس‌پور)، پای دیوار بزرگ شهر (حسن معجونی)، همسایه آقا و اهل قبور (حسین کیانی)، یرما و داستان یک پلکان (رضا گوران) خشکسالی و دروغ، ماچیسمو، برهان و نوشتن در تاریکی (محمد یعقوبی)، حضرت والا و امر ملوکانه (حسین پاکدل)، رومولیت (مصطفی کوشکی و هستی حسینی) و کنسرت نمایش سی (علی اصغر دشتی) بخشی از تجربه‌های تئاتری او از دهه ۷۰ تا سال ۹۷ است، این روزها در نمایش تازه‌ای از تولیدات تئاتر مستقل تهران با نام «وقتی کبوترها ناپدید شدند» به کارگردانی هستی حسینی بازی می‌کند؛ نمایشی که داستانش در زمان جنگ جهانی دوم می‌گذرد اما حال و هوایی امروزی دارد.

 

پاکدل که در دو دهه گذشته در مقطعی خیلی فعال‌تر در تئاتر بازی کرده و زمانی هم حضور پررنگ‌تری در سینما داشته است، درباره حضور بیشتر در تئاتر و فضای امروزی آن در گفت‌وگویی با ایسنا گفت: من با توجه به اینکه حق انتخاب بیشتری دارم و اصطلاحاً دستم بازتر است از میان کارهایی که پیشنهاد می‌شود، ترجیح می‌دهم براساس علاقه‌مندی، ایده‌ها و دغدغه‌هایم در تئاتر، نقشی را انتخاب کنم. برهمین اساس در سال‌های گذشته که برخوردم با تئاتر جدی‌تر شده در نمایش‌های مختلفی مثل «جنایات و مکافات»، «افسون معبد سوخته»، «حضرت والا» و «امر ملوکانه» به کارگردانی برادرم (حسین پاکدل) و پروژه «سی» بازی کردم. سال قبل هم در نمایش «رومولیت» بازی کردم که همیشه دوست داشتم یکی از نمایش‌های شکسپیر را کار کنم و چه نقشی جذاب‌تر از رومئو آن هم در یک فضای تجربه‌گرا؟!

 

وی افزود: من مسیری که تئاتر مستقل تهران پیگیری می‌کند را دوست دارم و نتیجه‌اش همین است که امسال بار دیگر این همکاری را پذیرفتم. البته قرار بود سال قبل دوباره کنسرت نمایش «سی» را اجرا کنیم که امکان آن فراهم نشد و امیدوارم امسال یا سال آینده شرایطش پیش آید چون «سی» جذابیت‌های زیادی برای من داشت.

 

این بازیگر ادامه داد: البته در بین پیشنهادهایی که برای بازی دریافت می‌کنم یکی دو متن هم از سوی کارگردان‌های جوانی به دستم رسیدند که وقتی آن‌ها را خواندم باورم نمی‌شد و درک نمی‌کردم چرا اینقدر خشونت و بی‌اخلاقی باید در یک نمایش باشد؟ برایم سوال بود که این خشونت در نسل جوان چرا این طور بروز می‌کند؟ البته حتماً این خشونت دلایلی دارد و شاید یک جامعه‌شناس بهتر بتواند درباره چرایی آن اظهارنظر کند.

 

پاکدل با اشاره به اینکه نمایش «وقتی کبوترها ناپدید شدند» از یک درام‌نویس معاصر است که برای اولین بار در ایران ترجمه شده و اجرا می‌شود، درباره ویژگی‌های این اثر که بازی در آن را پذیرفته است بویژه در مقایسه با نمایش‌هایی که گاهی سطح سلیقه مخاطب را پایین می‌آورند، گفت: من فکر می‌کنم تئاتر مثل بقیه هنرها هم از فضای اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر می‌پذیرد و هم می‌تواند بر آن تأثیر بگذارد. ضمن اینکه امکان فعالیت سالن‌های خصوصی تنوع نمایش‌ها را بالا می‌برد ولی گاهی هم پیش می‌آید که برای جور شدن دخل و خرج کارها، از خلاقیت کم شود و نمایش رویکرد گیشه‌ای پیدا کند که به نظرم نمی‌توان این موضوع را خیلی ایراد و مشکل دانست چون با توجه به تعداد بالای تئاترها در هر شب، تنوع نمایش‌ها هم می‌تواند پاسخگوی هر سلیقه‌ای باشد و همین رقابت می‌تواند باعث افزایش کیفیت هم شود.

 

او اضافه کرد: نمایش «کبوترها ناپدید شدند» اگرچه از لحاظ تاریخی به زمان جنگ جهانی دوم برمی‌گردد ولی مسائلی انسانی و اخلاقی را مطرح می‌کند. این نمایش قصه بسیار جذابی دارد و پر از مابه‌ازا با جامعه امروز ایران است. جدا از داستان گیرای نمایش، آنچه مرا تشویق کرد تا در این نمایش بازی کنم، نقشی خاصی است که پیشنهاد شد و در میان دیگر کارهایم بویژه تئاتر با بقیه متفاوت است.

 

مهدی پاکدل بیان کرد: این نمایش درباره تأثیر هنر بر جامعه و فضای جنگ و خانواده است و نیز هنرمندانی که وابسته هستند و سفارشی کار می‌کنند و درواقع به نوعی وقت هنر را تلف می‌کنند. هنر ممکن است به راحتی از سبد خرید خانواده‌ای کنار گذاشته شود ولی در این نمایش نشان می‌دهیم که این‌طور نیست و هنرمند با اصالتش و بدون اینکه خودش یا هنرش را بفروشد چه تأثیری می‌تواند روی جان انسان‌ها بگذارد. از این لحاظ من نمایش «وقتی کبوترها ناپدید شدند» را خیلی دوست دارم و مطمئنم با استقبال هم روبرو می‌شود.

 

وی تاکید کرد: ما تلاش می‌کنیم نمایش «وقتی کبوترها ناپدید شدند» چنان جذاب باشد که هم مخاطبان حرفه‌ای تئاتر و هم آن‌هایی که ممکن است برای اولین بار به تماشای تئاتر می‌آیند از آن لذت ببرند. ما باید تلاش کنیم تعداد بیشتری تماشاگر با سلایق مختلف جذب کنیم و این طور نیست که کاری را برای یک گروه خاص آماده کنیم. البته تئاتر مستقل تهران هم تماشاگر خاص خود را دارد که می‌داند سلیقه و دغدغه این گروه چیست.

 

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» دهمین نمایشی است که با حمایت تئاتر مستقل تولید شده و از ۱۵ اردیبهشت‌ماه روی صحنه می‌رود.

 

مهدی پاکدل، خاطره حاتمی، عباس خداقلی‌زاده، شهروز دل‌افکار، سارا زینعلی، الهه شه‌پرست، مهدی کوشکی و مجید نوروزی بازیگران این نمایش به کارگردانی هستی حسینی هستند که توسط سفی اکسانن نوشته شده و محسن ابوالحسنی هم آن را ترجمه کرده است.

 

مهدی پاکدل,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

عکس‌ها مربوط به تست گریم نمایش و برداشته شده توسط ساینا قادری است.

 

 

  • 11
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش