جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۲۶ - ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۳۵۴۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با پانته‌آ سیروس؛ بازیگر نقش بی‌بی مریم

پانته‌آ سیروس,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
روایت برشی از زندگی بی‌بی‌مریم این شب‌ها به نقطه پایان نزدیک می‌شود، اما زندگی پرماجرا و پرافتخار این بانو، قصه‌های فراوانی برای گفتن دارد. قصه‌هایی که بازیگر این سریال امیدوار است کسی پیدا شود و ادامه آن را روایت کند.

به گزارش جام‌جم، پانته‌آ سیروس، بازیگری است که به بی‌بی مریم در قاب پرویز شیخ‌طادی جان بخشیده؛ او نقاش است و تاکنون تجربه‌های سینمایی، تلویزیونی و تئاتر را از سر گذرانده، اما با نقش این بانوی بختیاری به مخاطبان بیشتری معرفی شد.

سیروس به‌واسطه آمادگی جسمانی و توانایی تیراندازی و اسب‌سواری‌اش مورد توجه عوامل سریال بانوی سردار قرار گرفت و بالاخره توانست بر مرکب بی‌بی که مدت‌ها دنبال سواری قابل می‎گشت، سوار شود و بشود بانوی سردار. با این بازیگر در دفتر روزنامه جام‌جم، گفت‌وگوی مفصلی داشتیم. خودتان سریال را دنبال می‌کنید و راضی هستید؟ بله، در مجموع راضی‌ام. دوست داشتید، چیزی را تغییر دهید؟ مایل بودم فرصت داشتیم و لهجه را به کار اضافه می‌کردیم. این در واقع لهجه مکمل این فضا و لباس‌هاست.

قبول دارم. این بیشترین انتقادی است که نسبت به کارتان مطرح می‌شود. خیلی حرف‌ها زده می‌شود، اما آدم‌ها در جریان بخشی از اتفاقات هستند و از سختی‌های آن کار و دلایل اتفاقات خبر ندارند.

در کار‌هایی که مربوط به یک قوم و ایل است، شما درگیر یک‌سری حساسیت‌هایی می‌شوید که اصلا به ذهنتان هم نمی‌رسید. این حساسیت‌ها ناشی از عدم شناخت و تعصبات از یک‌سو و عدم آگاهی از سوی دیگر است. به هر حال من در جایگاهی نیستم که بتوانم این حساسیت‌ها را قضاوت کنم و تنها با آن‌ها مواجه می‌شدم. وقتی تمام این موارد را کنار هم می‌گذارم باید بگویم که یک‌سری از انتقادات به کار وارد نیست، یک‌سری دیگر را هم در جایگاهی نیستم که بخواهم پاسخ دهم و بعضی موارد را هم می‌پذیرم. مثل همین لهجه که اگر زمان بیشتری داشتیم، حتما روی آن کار می‌‎کردیم. واقعیت این است که من امروز قرارداد بستم و فردا کار کلید خورد.

آنچه من شنیده‌ام این است که نه به خاطر زمان بلکه به دلیل حساسیت‌های احتمالی نسبت به ادای لهجه، این مورد از کار حذف شده است.

قطعا ما هر کاری در جهت نشان دادن یک قوم انجام دهیم، یک‌سری آدم حساس هستند که به آن خرده می‌گیرند. مثلا می‌گویند «آ» را باید بیشتر می‌کشید یا.... گاهی می‌بینم محتوای اثر تحت‌تاثیر این حساسیت‌ها فراموش می‌شود. ما داریم اسطوره‌ای که متاسفانه غیر از بختیاری‌ها، بسیاری آن را نمی‌شناختند از گنجه بیرون می‌آوریم، به آن می‌پردازیم و می‌گوییم این شخص باعث افتخار است.

آن وقت به عنوان مثال، ایراد می‌گیرند چرا اسبش سفید است؟ چرا فلانی را این‌گونه صدا کرد؟ این‌ها احوال قوم ما نیست، لباس‌ها رنگ‌آمیزی آنچنانی‌تری باید داشته باشد و ده‌ها مورد از این‌گونه گله‌گذاری‌ها. اگر ما پول هنگفت یا صنعت تلویزیونی و سینمایی عجیبی داشتیم، می‌توانستیم بهتر باشیم، اما واقعا بعضی کار‌های ما با محدودیت‌های زیادی ساخته می‌شود و این همه مو را از ماست کشیدن، بی‌انصافی است. باید گفت «گر تو بهتر می‌زنی، بستان بزن»؛ اگر تو می‌توانی بهتر بساز. چرا نمایشنامه رادیویی، تئاتر و فیلم سینمایی‌اش را نداشته باشیم؟ اگر ساخته شود، من صف اول می‌ایستم و آن کار را تشویق می‌کنم.

سوای قضیه لهجه، بازخورد‌ها چگونه بوده است؟

بدون اغراق ۹۰ تا ۹۵ درصد کسانی که در صفحه‌های مجازی و ... با ایشان ارتباط دارم می‌گویند از بازی راضی هستند و بی بی را باور کردند. از این قضیه خیلی خوشحالم و به آن افتخار می‌کنم. کسانی هم اعتراض دارند که بخشی از آن‌ها وسواس و حساسیت است و بخش دیگر قابل پذیرش.

معترضان چه می‌گویند؟‌

می‌گویند واقعیت این نیست و ماجرا چیز دیگری بوده و حرف‌هایی از این نوع. در صورتی که ما می‌گوییم، این اقتباس پرویز شیخ‌طادی است. مسلما هیچ‌کدام از این داستان‌ها به عینه اتفاق نیفتاده است. ما در ۱۲ قسمت برداشتی از شخصیت بی‌بی مریم داشتیم.

پس این برشی از زندگی بی‌بی است.

بله. حتی نشان دادن زندگی یک زن معمولی و معرفی نقش‌های مختلف او به عنوان مادر، همسر، فرزند، خواهر و... هم به بیش از ده قسمت نیاز دارد؛ چه برسد به بی‌بی مریم بختیاری که باید در این زمان کوتاه ابعاد مختلف شخصیتش را نشان دهی، برای مخاطب جذاب هم بشود و مستندگونه نباشد.

پانته‌آ سیروس,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

با این تفاصیل چرا مینی‌سریال ساخته شد؟

این را باید از خودشان بپرسید. کاش می‌شد که طولانی‌تر باشد. اصلا اول قرار بود پنج قسمت باشد، بعد شد هفت قسمت و کم‌کم به ۱۲ رسید.

البته ظاهرا فصل بعدی قرار است ساخته شود که به زندگی علیمردان‌خان می‌پردازد.

شنیدم، اما اطلاع دقیق ندارم.

به عنوان مادر این شخصیت حضور خواهید داشت؟

اگر ساخته شود و آقای شیخ‌طادی کارگردانش باشند، احتمالش هست، اما اگر کارگردان تغییر کند، مطمئن نیستم.

شما پیش از این هم در سینما کار کرده‌اید و هم تلویزیون، اما هیچ‌یک از نقش‌هایتان به اندازه بی‌بی مریم دیده نشد.

واقعیت این است که بازی در چنین نقشی که آنقدر دیده شود برایم مثل رویا بود. البته دیده شدنش نه، بلکه بازی در نقشی با این ویژگی‌ها برایم آرزو بود. من می‌توانستم یک زن گریه کن را بازی کنم که مدام به او ظلم می‌شود و گوشه‌ای در خانه اشک می‌ریزد یا یک زن پریشان‌حال و روانی باشم، دیده هم می‌شد، اما موضوع این است که بازی در چنین نقشی خیلی به آرزو شبیه‌تر بود تا واقعیت. البته این احساس من است و شاید بینندگان بگویند نقش خاصی نیست، من به آن‌ها هم احترام می‌گذارم.

می‌شود راجع‌به کیفیت اثر و بازی شما در این نقش صحبت کرد و نقد داشت، اما پذیرفتنی است که نقش بی‌بی مریم تفاوت‌هایی دارد، چون اصولا برای خانم‌های بازیگر نقش زن فعال و قدرتمند کمتر نوشته می‌شود.

واقعا همین‌طور است. البته این موضوع هم به امکانات و هم عدم توانایی بازیگران برمی‌گردد. رامبد جوان در مصاحبه‌ای درباره فیلم قانون مورفی گفته بود، ساختن فیلم اکشن بسیار سخت است و تازه بلدش هم نیستیم.

پانته‌آ سیروس,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سخت به لحاظ کمبود تجربه یا امکانات؟

هر دو. مشکل ما این است که برای ساختن یک فیلم اکشن نمونه‌های خارجی را می‌بینیم و فکر می‌کنیم، چون آن‌ها موفق هستند باید از روی دستشان بنویسیم. ما نه آن امکانات را داریم و نه آن بازیگران را؛ به خصوص آقایان، چون خانم‌ها به دلیل پوشش، قضیه‌شان فرق می‌کند. اغلب بازیگران ما حتی دو طبقه را هم با آسانسور بالا می‌روند و در فیلم‌ها اکت خاصی ندارند.

از سوی دیگر اصلا از بازیگران خواسته نمی‌شود، اگر هم خواسته شود و بازیگر هم از پسش بربیاد امکانات کافی برای ساخت وجود ندارد. نمی‌گویم امکانات نیست، اما کم است و می‌بینیم بیشتر کار‌هایی که در این زمینه انجام می‌شود، کمدی از آب درمی‌آید و مخاطب پس می‌زند.

ما یک‌سری خصوصیات فرهنگی و قومی داریم که می‌توانیم در آن‌ها صاحب سبک باشیم. اصلا دلیلی ندارد اکشن آمریکایی بسازیم، مگر ما آمریکایی هستیم؟! ما اگر به تاریخ فرهنگی و اقوام خود بپردازیم حتی می‌توانیم ژانری تازه در آثار اکشن ایجاد کنیم که متعلق به خودمان است. وقتی مخاطب از سوارکاری و تیراندازی من خوشش می‌آید و بازخورد مثبت نشان می‌دهد یعنی این کار شدنی است.

برمی‌گردیم به همان نکته‌ای که درباره توانمندی‌های فیزیکی بازیگران گفتید. خود شما به خاطر همین ورزشکار بودن و داشتن این توانایی‌ها برای نقش بی‌بی مریم انتخاب شدید.

بله. ظاهرا برای پیدا کردن بازیگر نقش اول دردسر‌هایی داشتند، چون هنرپیشه‌ای که توانایی سوارکاری و... را داشته باشد پیدا نمی‌کردند و زمان و بودجه‌شان هم محدود بوده است. اهل فن می‌دانند که بدلکار پروسه تصویربرداری را طولانی می‌کند، چون باید یک‌بار تصاویر را با بازیگر بگیرند و بار دیگر با بدل و این تصاویر با هم ادغام شود. بیننده حرفه‌ای هم بدل را از هنرپیشه تشخیص می‌دهد و مچ فیلم را می‌گیرد.

فرخ مجیدی، فیلمبردار این سریال یک روز به من گفت تعجب می‌کنم، بازیگران باید تیراندازی، سوارکاری و شنا بلد باشند. حالا شنا به دلایلی در فیلم‌های ایرانی زیاد استفاده نمی‌شود، اما تیراندازی و سوارکاری جزو مهارت‌های اصلی است.

به‌ویژه با عقبه تاریخی که ایران دارد.

دقیقا اگر دست از کپی کردن برداریم و به اسطوره‌های ایرانی بپردازیم، باید بازیگرانمان به این مهارت‌ها مجهز باشند. باید زد و خورد‌ها و... در آثار ما ایرانی باشد نه شبیه آنچه کشور‌های دیگر می‌سازند. در این صورت دیگر خنده‌دار نیست و موجب افتخار می‌شود. من از بچگی اسب و تفنگ شکاری داشتم و از پدر ورزشکارم این مهارت‌ها را آموختم، اما مسلما تنها من نیستم که چنین توانایی‌هایی دارم؛ بازیگران قدیمی و تازه‌ای هستند که آن‌ها هم از پس این کار‌ها برمی‌آیند، اما بازار کار برایشان وجود ندارد و وقتی از توانایی‌هایشان استفاده نمی‌شود، آن‌ها هم دانسته‌هایشان را به فراموشی می‌سپارند.

با توجه به اشرافی که به ورزش دارید، چقدر در طراحی حرکات بی‌بی نقش داشتید؟

تمام طراحی‌ها را خود آقای شیخ‌طادی انجام می‌دادند و من با توانایی‌های خودم تبدیلشان می‌کردم به اعمالی قابل اجرا و باور پذیر، در نتیجه حاصل کار مشترک کارگردان و من بود.

پانته‌آ سیروس,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در طول کار دچار آسیب نشدید؟

وقتی مدام ورزش کنی و بدن آماده‌ای داشته باشی، کمتر دچار آسیب می‌شوی، اما به هر حال ممکن است پیش بیاید و برای من هم یک‌بار اتفاق افتاد. باید در جایی از سریال گیوه‌هایم را درمی‌آوردم، گالش پا می‌کردم و از اسب می‌پریدم. انگشتم روی سنگ فرود آمد و از جا دررفت. بقیه سکانس را تصویربرداری کردیم و نگذاشتم کسی بفهمد. موقع ظهر بود که گفتم باید به درمانگاه بروم. آتل بستند و باز سر کار برگشتم. یک روز هم استراحت نکردم.

انتقاد دیگری که مطرح می‌شود به بیان برمی‌گردد که گاهی ادبی می‌شود و گاه عامیانه.

خیلی نمی‌توانم از این موضوع دفاع کنم، اما می‌دانم مثلا بی‌بی با والی‌ها متفاوت‌تر از علیمردان‌خان حرف می‌زند و لحن با توجه به مخاطب و حس و حال سکانس تغییر می‌کند.

مثلا در قسمت دوم لحن بی‌بی در نریشن‌هایی که در کوه و کمر می‌گوید، کاملا تغییر می‌کند و از صنایع ادبی در آن استفاده می‌شود.

بی‌بی مریم، شاعر و به لحاظ ادبی غنی بوده است. آن نریشن شبیه دل‌نوشته‌هایی است که گاهی خودمان هم می‌نویسیم. این خاطره‌نویسی‌ها گاه ادبی است و گاه خودمانی. این نوسان گاهی به لهجه هم سرایت می‌کند. مثلا در جایی خود شما یا بازیگرانی مثل عمار تفتی کلمات لری می‌گویید و در ادامه باز بی‌لهجه می‌شوید.

من لری بلد نیستم و خیلی دوست داشتم یاد بگیرم برای همین فکر نمی‌کنم در جایی از سریال لری حرف زده باشم. اگر هم موردی بوده شاید تکرار کلمات شخص مقابلم یا چیزی شبیه به آن بوده است. همان‌طور که اشاره کردم مایل بودم لااقل یک ته‌لهجه لری داشته باشم.

اصلا شناختی از این شخصیت داشتید؟

نه متاسفانه. اول که کار را پذیرفته بودم، هر چقدر دوستان بیشتر در مورد این شخصیت برایم می‌گفتند، از تعجب چشمانم گشادتر می‌شد و با خود می‌گفتم چرا نباید او را بشناسم؟! بعد گفتم شاید من نمی‌دانم و بقیه اطلاع دارند. از دیگران هم پرسیدم و بسیاری او را نمی‌شناختند و افسوسم بیشتر شد. منابع کمی از ایشان در دسترس است.

پانته‌آ سیروس,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

برای شناخت این شخصیت منبعی در اختیارتان گذاشته شد؟

آنقدر کار سخت و فشرده بود که غیر از فیلمنامه، گفته‌های آقای شیخ‌طادی و جست‌وجو در اینترنت چیز زیادی در اختیار نداشتم.

این شخصیت به لحاظ سنی از شما کوچک‌تر است.

بله. حدود دو سال از زندگی او در ۳۵ - ۳۴ سالگی را می‌بینیم و قصه در همین مقطع به پایان می‌رسد.

جالب این است که برای شما بازیگری و شناخته شدن در سن جوانی اتفاق نیفتاد. چه حسی در این مورد دارید؟

فکر می‌کنم هر چیزی باید در زمان خودش اتفاق بیفتد و برای من هم زمانش الان است. شواهد هم همین را نشان می‌دهد. وقتی بی‌بی مریم در این سن به من پیشنهاد می‌شود، یعنی من بردم و مزد زحماتم در این چند سال را گرفتم.

چه شد که بازیگر شدید؟

قبل از دانشگاه خیلی به بازیگری علاقه‌مند بودم، اما به دلایل فرهنگی، خانواده‌ام مایل نبود و من طراحی صنعتی خواندم و نقاشی را به صورت حرفه‌ای دنبال کردم. بعد از چند سال شرایط زندگی‌ام تغییر کرد و دیدم می‌توانم دنبال آن چیزی علاقه دارم بروم. در کلاس‌های دوبله شرکت کردم، اما دیدم دلم اکت می‌خواهد و دوبله پاسخگوی هیجانات من نیست. به کلاس‌های بازیگری رفتم و پیشنهاد‌های کار شروع شد.

از اولین تجربه‌هایتان بگویید.

نقش‌هایی بازی کردم که به اندازه اکسسوار صحنه بود و این برایم تجربه‌ای شد که با کارگردانی که نمی‌شناسم کار نکنم و به قول و قرار‌های دروغینی که در مورد اهمیت نقش پیش از شروع تصویربرداری می‌دهند، اعتماد نکنم.

کاری هست که از بازی کردنش راضی نباشید؟

دو کار هست که به خاطرش خوشحال نیستم. یکی سریال خاطرات مرد ناتمام، ساخته صادق کرمیار و دیگری فیلم بن بست وثوق. این دو کار اشتباه من بود. البته کار‌هایی هم هست که دوست دارم و از عواملشان آموختم، مثل «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا»، خرگیوش، ساعت ۵ عصر، اینجا همه چیز خوب است، تنهایی لیلا و ماه تی‌تی.

  • 10
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
سلام فصل دوم بانوی سردار رابسازید مردم مشتاق فصل دوم هستند.
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش