سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۴۳ - ۱۱ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۲۷۶۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

فريبا متخصص: برخی هنرمندان از گریه واقعی جلوی دوربین اِبا دارند

فريبا متخصص,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

تقريبا «فريبا متخصص» را همه مي‌شناسند. او هنرپيشه با سابقه‌اي است که فعاليت هنري خود را از سال ۱۳۶۰ با تئاتر آغاز کرد و بعد از آن هم در اوايل دهه۶۰ پايش به تلويزيون باز شد.در سريال‌هاي بسياري حضور داشته که از جمله آنها مي‌توان به «گالش‌هاي مادربزرگ»، «وزيرمختار»، «مزد ترس»، «همسايه‌ها»، «باغ گيلاس»، «آواي فاخته»، «تولدي ديگر»، «در چشم باد»، «به کجا چنين شتابان»، «رهايم نکن» و ... اشاره کرد و يکي از بازي‌هاي درخشان خود را در «شهرزاد» به نمايش گذاشت.

اما شايد خيلي هم ندانند که اين هنرپيشه محبوب و مردمي، در همه اين سال‌ها و درحالي که جلوي دوربين بوده، در راديو هم حضور فعالي داشته و به‌تازگي از راديو بازنشسته شده است.اما بازنشستگي براي او مفهومي ‌ندارد و همچنان با عشق در راديو فعاليت مي‌کند و هرقدر هم بگويند ديگر اين روزها تعداد افرادي که برنامه‌هاي راديو را گوش مي‌دهند، زياد نيستند، او نمي‌پذيرد و البته براي اين حرف هم دليل محکمي‌ دارد.

فريبا متخصص به‌تازگي هم تنديس جشنواره، لوح تقدير و جايزه نقدي در بخش جايزه ويژه هيات داوران را در بخش کارگرداني براي نمايش «بر ذمه زمين» در نخستين جشنواره نوايش از آن خود کرد.البته اين هنرمند که بيشتر هم در راديو نمايش فعاليت مي‌کند، معتقد است در حال حاضر شرايط به‌صورتي است که مردم مانند گذشته حوصله گوش کردن به نمايش‌هاي راديويي بلندمدت را ندارند و دوست دارند در کمترين زمان ممکن به نتيجه‌گيري برسند و درباره جشنواره نوايش با موضوع نمايش‌هاي کوتاه راديويي نيز عنوان داشت: اصولا جشنواره‌هايي که درخصوص نمايش کوتاه راديويي باشد را دوست دارم؛ چرا که به‌دليل زمان کوتاهشان، فرصت گوش کردن را به مخاطب مي‌دهند.

همچنين معتقدم که ۸۰ درصد يک نمايش خوب راديويي، متن آن است؛ چرا که اگر متن حرفي براي گفتن داشته باشد مطمئنا مي‌تواند با بازي هنرمندان قابل شنيدن شود، دومين مساله ريتم و ضرباهنگ خوب است و اينکه هر چه داستان به زندگي خودمان نزديک‌تر باشد، باورپذيرتر مي‌شود.به گزارش فارس، اين هنرمند البته به بخش‌هاي مردمي ‌و حضور مردم در جشنواره ها هم علاقه بسياري دارد و در اين باره معتقد است: بخش مردمي ‌جشنواره «نوايش» مي‌تواند موقعيت مناسبي باشد براي کساني که دوست دارند توانايي‌شان را در زمينه توليد نمايش‌هاي کوتاه راديويي محک بزنند و بايد بگويم که من شخصا به اين بخش علاقه دارم؛ چرا که به‌دليل بکر بودن آثار، با نوآوري‌هاي جذابي در آن روبه‌رو مي‌شويم.در ادامه وي پاسخگوي سوالات بود.

خانم متخصص ظاهرا پس از مجموعه «رهايم مکن» به کارگرداني آقاي عسگرپور به‌تازگي در سريال جديد ديگري با نام «بوم و بانو» حضور يافته‌ايد.

بله. همين‌طور است. به‌تازگي قرارداد تلويزيوني براي سريال جديد آقاي سلطاني بسته‌ام. قرار است در اين سريال که هنوز تصويربرداري آن آغاز نشده است، نقش متفاوتي داشته باشم.

نقش جديدي که به آن اشاره کرديد چيست؟

البته هنوز خيلي در جريان نيستم اما تا جايي که مي‌دانم قرار است نقش زن يک تيمسار را بازي کنم که در دوره اواخر سلطنت احمدشاه و اوايل روي کارآمدن رضاشاه زندگي کرده است.

شما کداميک از مديوم‌هاي تئاتر، تلويزيون، سينما و يا راديو را بيشتر دوست داريد؟

خانه اول من همواره تئاتر است. چراکه کارم را از تئاتر شروع کرده‌ام و بعد از آن به سمت تلويزيون و در ادامه هم به راديو آمدم، اما به‌دليل اينکه استخدام صدا و سيما بودم علاوه بر حضور در تلويزيون در راديو هم حضور داشتم و برنامه اجرا مي‌کردم.

جالب است که در تمام اين سال‌ها به‌رغم فراز و فرودهايي که براي راديو پيش آمده و روي کار آمدن رسانه‌هاي جديد، شما همچنان با عشق در راديو فعاليت مي‌کنيد و حتي حضور در پروژه‌هاي مختلف سينما، تلويزيون و نمايش خانگي منجر نشده که راديو را کنار بگذاريد.

کاملا درست است. من از سال ۶۸ به راديو آمدم و در حقيقت استخدام راديو هستم. حدود ۳۰ سال است که در راديو فعاليت کرده‌ام و الان هم بايد باشم. الان هم با اينکه بازنشسته شده‌ام ولي هنوز کار مي‌کنم و تا زنده باشم در خانه خودم که راديوست کار مي‌کنم. از نظر من راديو يک صنعت و يک فن است وقتي آدم آن فن و تخصص را ياد مي‌گيرد ديگر ماجرا فرق دارد و کار خيلي لذتبخش مي‌شود. البته که من اعتقاد دارم ما هنوز و بعد از اين سال‌ها هنوز جا براي يادگرفتن داريم و در اين مسير هنوز بايد تلاش کنيم.

موضوع مهمي ‌که در ميان بيشتر هنرمندان رواج دارد اين است که بيشتر آنهايي که از راديو پايشان به تصوير باز مي‌شود و شناخته‌تر مي‌شوند و يا در پروژه‌هاي مهم حضور پيدا مي‌کنند، ديگر رقبتي به راديو ندارند و ترجيح مي‌دهند تصوير را ادامه بدهند.چرا اين اتفاق مي‌افتد؟

ببينيد، تصوير و راديو هر دو از هم جدا هستند و دو مقوله جدا را تشکيل مي‌دهند که اتفاقا اصلا ربطي به هم ندارند. مثل اين که يک آشپز فقط بلد باشد که يک مدل غذا بپزد. در حالي که قطعا يک آشپز هم به عنوان مثال قورمه‌سبزي مي‌پزد، هم قيمه بلد است، هم فسنجان، مرغ و هزار غذاي ديگر.هر اثري مديوم خاص خودش را مي‌خواهد.مثلا تئاتر، سينما، تلويزيون و راديو هرکدام مديوم خاص خودشان را دارند و اصلا نمي‌توانيد اينها را با هم مقايسه کنيد.هرکدام منجر به تجربه‌اي خاص مي‌شوند که در ديگري تکرارناپذير است.

اينها قابل مقايسه با يکديگر نيستند؟

قطعا. وقتي من مي‌دانم که بسياري از کساني که برنامه‌هاي ما را در راديو مي‌شنوند نابينا هستند، برايم لذت‌بخش‌تر است که کاري برايشان انجام بدهم و به عشق اينکه آنها ما را مي‌شنوند اين کار را مي‌کنم. در همين زمينه هم تلاش مي‌کنم آن چيزي که خودم هنگام اجرا در ذهنم نقش مي‌بندد، را جوري ادا کنم که براي نابينايان هم قابل درک و تجسم باشد و بتوانند همان را در ذهنشان تصور کنند.

اين موضوع برايم بسيار اهميت دارد که اين عزيزان هم براي خودشان و در ذهن خودشان اين تصوير را بسازند و آن را لمس کرده و تجربه کنند.ما به‌عنوان هنرمند نمي‌توانيم تنها در يک مديوم سينما يا تلويزيون کار کنيم و يا فقط راديو.اين حداقل براي من غير ممکن است. واقعيت اين است که من به عشق خيلي از افرادي که در خانه هستند، توي ماشين نشسته‌اند، يا حتي کساني که در نقاط دوردست کشورمان به شبکه‌هاي تلويزيوني دسترسي ندارند و فقط شنونده برنامه‌هاي راديو هستند، کار مي‌کنم. اين برايم خيلي لذتبخش است و تمام تلاشم را مي‌کنم که شنونده برنامه‌هاي من، بتواند با آن ارتباط نزديکي بگيرد و خود را در آن ببيند.

شما هم مثل بقيه هنرمندان آثارتان را مانند فرزندانتان دوست داريد و نمي‌توانيد بينشان بهترين را انتخاب کنيد؟

مثل فرزند که نه، ولي مي‌توانم بگويم که همه کارهايم را دوست دارم و تلاش مي‌کنم همان‌طور که گفتم در قدم اول باورش کنم و تنها در اين حالت است که مطمئنم کسي که آن را مي‌شنود و يا مي‌بيند نيز باور مي‌کند. اعتقادم دارم که اگر من آن نقش را چه تصويري و چه راديويي باور نکنم، مخاطب نيز آن را نمي‌پذيرد و مي‌گويد فريبا متخصص الکي بازي کردي. تصنعي است و آن را نمي‌پذيرد. به همين دليل تلاش مي‌کنم در هر کاري که حضور دارم با دل و جان کار کنم. همان طور هم که گفتم در اين ميان بدون‌شک راديو برايم خيلي عزيز است و طي سال‌ها کار و فعاليت خاطرات خوب بسياري از راديو در اين سه دهه دارم.

ضمن اينکه من اعتقاد دارم که هرکدام از اين مديوم‌‌ها سر جاي خود ويژگي و سختي‌‌هاي مخصوص به خود را هم دارند. مثلا در راديو بازيگر براي انتقال حس بازيش به شنونده، تنها ابزاري که در اختيار دارد صدايش است و در اين ميان نمي‌تواند از ابزار چهره، بدن، دکور و آکسسوار که در سينما، تلويزيون و تئاتر از آن بهره برده مي‌شود، استفاده کند و همين اين امر باعث مي‌‌شود بازيگر با اتکا تنها به توانايي صدا، قابليت حسي و تجاربش کار کند.

به همين دليل هم فعاليت در راديو را در سه دهه ادامه داده‌ايد؟

به‌نظر من بازي در نمايش‌هاي راديويي اين امتياز را براي بازيگر دارد که مي‌تواند هر روز با يک دنياي جديد رو‌به‌رو شود، دنيايي که پراز شخصيت‌هاي متفاوت است. در تصوير هم همين است. شما با ايفاي هر نقش دنياي جديدي را تجربه مي‌کنيد و در اين مسير به‌نظرم بازيگر بايد شجاعت داشته باشد که از ايفاي هيچ نقشي نترسد. من ديده‌ام که خيلي از بازيگران براي اينکه حالت چهره‌شان در حين بازي جلوي دوربين دفرمه نشود از گريه کردن واقعي ابا دارند و همين هم منجر مي‌شود که مخاطب کار را پس بزند.

درحالي که اعتقاد دارم يک بازيگر بايد عين موم بتواند در قالب هر نقشي فرو برود و بتواند آن را دربياورد. من هر نقشي که جاي کار داشته باشد و شناسنامه داشته باشد را بدون در نظرگرفتن اينکه نقش يک آدم روستايي با قيافه معمولي و يا نقش يک زن شيک و روشنفکر خوش لباس است را بازي مي‌‌کنم و تمام تلاشم اول اين است که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند.البته بخشي از کار هم به اين برمي‌گردد که کارگردان‌ها بازيگر را در نقش‌هاي مختلف ببينند و او را انتخاب کنند. به‌عنوان مثال من تا به حال نقش منفي بازي نکرده‌ام يا شايد بهتر باشد بگويم هيچ‌وقت پيشنهاد نقش منفي نداشته‌ام. اين در حالي است که يک بازيگر مي‌تواند تمامي‌ نقش‌ها را بازي کند و فقط يک بُعد ندارد.

armanmeli.ir
  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش