پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۵۲ - ۱۳ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۲۷۸۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

حمیدرضا پگاه: همیشه مراقب خودم هستم!

حمیدرضا پگاه,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
حمیدرضا پگاه نقش "محمودخان" را در سریال جدید تلویزیون بازی می‌کند و تأکید دارد بازیگر در لوکیشن غلط و گریم نادرست نمی‌تواند حسّ درستی داشته باشد و آن را به بیننده منتقل کند.

عده‌ای هنوز او را با نقش غیبیش در سریال "تفنگ سرپر" به یاد می‌آورند، اما حمیدرضا پگاه بازیگری است با کارنامه‌ای جالب. او را هم در تجربه‌های سینمای مستقل دیده‌ایم، هم فیلم‌های کارگردان‌های فیلم اولی. گاهی در مجموعه‌های تلویزیونی ظاهر شده که در یک سطح از کیفیت نبوده‌اند. حمیدرضا پگاه با وقار و خوش‌چهره است و چند نقش به یادماندنی هم در کارنامه دارد. به حافظه‌ که رجوع کنیم تصویرش در "شبانه‌روز"، "چند تار مو"، "یکی می‌خواد باهات حرف بزنه"، "قلاده‌های طلا" و "عاشق مترسک" را به خاطر خواهیم آورد. در این گفتگو با این بازیگر از تجربه حضورش در سریال‌های تلویزیونی صحبت کردیم که این‌ روزها "گیله‌وا" را روی آنتن دارد.

هرچه پیش می‌روم شرایط برای کار خوب کمتر می‌شود

*شما بازیگر گزیده‌کاری هستید، این ویژگی را همیشه حفظ کرده‌اید و آهسته و پیوسته به مسیرتان در بازیگری ادامه می‌دهید.

من طراحی از پیش تعیین شده برای کارم ندارم، حتی شاید نخواهم گزیده‌کار باشم، این تصویری است که از بیرون دیده می‌شود. شرایط به گونه‌ای است که من کم کار می‌شوم، اگر پیشنهاد خوبی باشد، اگر نقش متفاوتی پیشنهاد شود، اگر پروژه‌ای ارزش ریسک‌کردن داشته باشد حتماً آن را می‌پذیرم. اما هرچه پیش می‌روم شرایط برای انجام کار خوب کمتر می‌شود.

گزیده‌کاری نخواهم کرد

*باز هم نمی‌شود این موضوع را نادیده گرفت که گزیده‌کار هستید. بعضی بازیگرها تقریبا هر پیشنهادی را می‌پذیرند. اما شما معیارهایی دارید که تلاش می‌کنید از آنها عدول نکنید.

با این تعریف شاید بشود از گزیده‌کاری حرف زد. فکر می‌کنم هر بازیگری ایده‌آلی دارد و تلاش می‌کند به آن پایبند باشد. در ضمن من از پرکاری بدم نمی‌آید، اگر شرایط به نحوی باشد که پرکار باشم، گزیده‌کاری نخواهم کرد. از بازیگری لذت می‌برم، این حرفه را دوست دارم، سعی می‌کنم به عنوان بازیگر مراقبت های لازم را از خودم و کارنامه‌ام داشته باشم، اما همیشه به فرصت‌هایی فکر می کنم که از دست می‌روند. عمر می‌گذرد و شما به عنوان بازیگر نمی‌توانید همیشه هر نقشی را بازی کنید.

دوست داشتم کار تاریخی انجام دهم

*چطور شد «گیله وا» را انتخاب کردید؟ فیلمنامه و نقش چه جذابیتی برای شما داشت؟

بعد از سریال "تفنگ سرپر" (امرالله احمدجو) سالها بود کار تاریخی نکرده بودم؛ اولین جذابیت این سریال برایم همین بود، دوست داشتم کار تاریخی انجام دهم. قصه استناد تاریخی داشت و مقطع مهمی از تاریخ سیاسی ایران معاصر را روایت می‌کرد. شخصیت "محمود خان" خوب نوشته شده و جای کار داشت. مجموعه این عوامل ترغیبم کرد در "گیله‌وا" بازی کنم. آقای عاشوری کارگردان این پروژه درباره این موضوع سال‌ها تحقیق کرده و روی آن مسلط بود، این دانش و آگاهی برایم مهم بود.

میهن‌پرستی از مضامین اصلی سریال

*بارزترین ویژگی شخصیتی محمود خان علاوه بر شجاعت و وقار، میهن‌پرستی اوست.

بله. میهن پرستی یکی از مضامین اصلی سریال است.

تئاتر پیشنهاد شود درنگ نمی‌کنم!

*این سال‌ها بیشتر در تلویزیون کار کرده‌اید، چهره‌های زیادی از تلویزیون و سینما به سمت تئاتر رفته‌اند. شما پیشنهادی برای حضور در تئاتر داشته‌اید؟ اصلا تئاتر را دوست دارید؟

من تئاتر را خیلی دوست دارم، گاهی پیشنهادهایی داشته‌ام اما درگیر پروژه‌ای بوده‌ام و نتوانسته‌ام روی صحنه بروم. گاهی هم پیشنهادها طوری نبوده که بتوانم کار خوبی انجام بدهم. حتماً اگر پیشنهاد خوبی از حوزه تئاتر داشته باشم و شرایط فراهم باشد، درنگ نخواهم کرد و می‌پذیرم.

شرایط از بیرون به شما تحمیل می‌شود

*در سینما چطور؟ فیلمنامه‌ها و نقش‌ها مطابق سلیقه شما نیست؟

در بازیگری شما نمی‌توانید همه شرایط را مهیا کنید تا به کار خوب برسید، شرایط از بیرون به شما تحمیل می‌شود. همان‌طور که گفتم من از نفس بازیگری لذت می‌برم، دوست دارم در سینما و تلویزیون نقش‌های خوب بازی کنم. اما وقتی پیشنهادها و شرایط همانی نیست که خروجی نهایی مثبت باشد، کم‌کار می‌شوم. من حتی بازی در فیلم‌ کوتاه را هم دوست دارم، فضای تجربی حاکم بر این فیلم‌ها، برایم جذاب است. درباره بازی در این حوزه هم مقاومتی ندارم، اگر نقش خوب باشد.

روایت تاریخ معاصر و قحطی ایران مهم است

*با کارگردان‌های جوان و فیلم اولی هم کار می کنید. سالها پیش با امید بنکدار و کیوان علی محمدی در "شبانه" همکاری کردید، سال گذشته در "دیدن این فیلم جرم است" مقابل دوربین یک کارگردان اول رفتید و اردلان عاشوری در "گیله‌وا" هم نخستین مجموعه تلویزیونی‌اش را ساخته است.

همان‌طور که گفتم تسلّط ایشان روی موضوع و دغدغه‌ای که درباره روایت تاریخ معاصر و موضوع قحطی ایران و نهضت جنگل داشت برایم جذاب و قابل احترام بود. کارگردان‌های کار اول، ممکن است کم‌تجربه باشند، اما یک دنیا انگیزه دارند. با دقت و عشق کار می‌کنند و نسبت به خروجی کارشان، وسواس و حساسیت بیشتری دارند. این احساسات و نگرش، برای من باارزش است.

"محمود خان" گرفتار می‌شود

*تجربه همکاری با آقای عاشوری چطور بود؟ اگر پیشنهادی داشتید می‌پذیرفت؟

بله، او به موضوع آشنا بود، درباره کاری که باید انجام می‌شد چشم‌انداز و تصویر کلی داشت، این باعث می‌شد تعامل و ارتباط ما با ایشان ساده و سریع اتفاق بیفتد. درباره شخصیت بارها با هم صحبت کردیم، "محمود خان" در موقعیت‌های مختلفی گرفتار می‌شود، مهم بود که مجموع رفتارها و واکنش‌های او منطقی و قابل باور باشد.

*بازی در نقش "محمود خان" توانایی و فیزیک خاصی می‌طلبیده است. مهارت‌هایی مثل سوارکاری بخشی از این توانایی است. تمرین ویژه‌ای داشتید؟

من از زمانی که بازیگری را به شکل جدی دنبال کردم، همیشه مراقب شرایط فیزیکی‌ام بوده‌ام. این یکی از مهارت‌هایی است که یک بازیگر باید داشته باشد؛ هیچ پروژه‌ای به خاطر آماده شدن بازیگر معطل نمی‌ماند و شما زمانی برای رسیدن به فرم دلخواه بدنی ندارید، پس بهترین راه حفظ آمادگی بدنی است.

برای بازیگر شرایط دشوار جذاب است

آمادگی بدنی برای بازی در پروژه‌ای روستایی، پرتحرک و از جنس «گیله وا» را داشتم. برای بازیگر، جذاب است که فارغ از معیارهای سریال‌ها و فیلم‌های آپارتمانی گاهی در شرایطی قرار بگیرد که کمی دشوار است، اما همین دشواری کار در دل طبیعت در گرمای تابستان، لذت بازیگری را برای من دو برابر می‌کند.

گریم و صحنه‌آرایی نادرست به بازیگر لطمه می‌زند

*در کارهای تاریخی لباس، گریم و دکور روی کارتان تأثیر می‌گذارد؟

بازیگری مجموعه‌ای از عناصر، امکانات و پدیده‌هاست، همه این‌ها مؤثر است و به کیفیت بازی بازیگر کمک می‌کند، اما هیچکدام به تنهایی نمی‌تواند عامل موفقیت باشد. بازیگر در لوکیشن غلط، با گریم نادرست نمی‌تواند حس درستی داشته باشد که آن را به بیننده منتقل کند. در نهایت، کار غیرقابل باور و غیرواقعی می‌شود؛ من فکر نمی‌کنم بازیگر بتواند ضعف‌های یک کار را برطرف کند، اگر ضعف گریم، صحنه‌آرایی، پوشش و ... وجود داشته باشد خروجی کار بازیگر هم آسیب می بیند و او به تنهایی، عامل موفقیت نمی‌تواند باشد.

همه به دنبال کیفیت بودیم

*در "گیله‌وا" بازی‌های خوبی از شما و اغلب بازیگرها دیدیم، یکی از امتیازهای مجموعه ترکیب بازیگرهاست.

من سابقه همکاری با خانم ستاره اسکندری داشتم و به جنس کار هم آشنا بودیم، با امیرحسین هاشمی (احمد) و حسین (مهدی زمین‌پرداز) کار نکرده بودم، اما همکاری بسیار خوبی در این پروژه داشتیم. با بهروز شعیبی دوستی داشتم اما همبازی نشده بودیم که در "گیله‌وا" این فرصت پیش آمد. خوشبختانه فضای کاری خوبی بین ما حاکم بود و همه به دنبال ارائه یک کار باکیفیت بودند.

دوست دارم فیلم بسازم

*شما دو فیلم کوتاه هم ساخته‌اید، چرا در این سالها به سمت کارگردانی نرفتید؟

من کارگردانی را هم دوست دارم، در این دو فیلم سعی کردم تجربه کنم. اگر موقعیتی پیش بیاید خوشحال خواهم شد فیلم بسازم.

ماجرای بدهکاری سینما به یک بازیگر

*در یکی از مصاحبه‌هایتان خواندم که گفته بودید سینما به من یک نقش درجه یک بدهکار است. ویژگی‌های این نقش درجه یک چیست؟

بیشتر از این که به نقش درجه یک فکر کنم، به یک فیلم سینمایی خوب فکر می‌کنم. مختصات یک فیلم خوب کاملاً مشخص است.

من شخصیت‌ها را بیشتر از تیپ‌ها دوست دارم

*بعضی بازیگرها تصوری از نقش خاص دارند، مثلا نقش معتاد یا نقش دیوانه. نقش‌هایی سخت که خیلی دیده می‌شوند.

سلیقه من این طور نیست؛ من شخصیت‌ها را بیشتر از تیپ‌ها دوست دارم. بازی کردن در نقشی که درست و مستحکم نوشته شده، لذت‌بخش و هیجان‌انگیز است.

*بازیگری حرفه اصلی شماست؟ هیچ شغل دیگری ندارید؟

نه متأسفانه. در همه این سال‌ها مشغول بازیگری بوده‌ام.

فکر می‌کنم حواشی تمرکزم را بر هم می‌زند

*شما بازیگر کم حاشیه‌ای هستید، شاید این ویژگی تأثیر منفی و مثبتی برای شما داشته باشد. بعضی بازیگرها به خاطر حاشیه‌هایشان پرکار هستند و بیشتر دیده می شوند. فکر می‌کنید این اخلاق و منش شما، چقدر تاثیر منفی یا مثبت روی زندگی حرفه‌ای‌تان داشته است؟

تصمیمی برای خیلی از چیزها نداشته‌ام، این روحیه و اخلاق من است. سعی می‌کنم متمرکز روی حرفه‌ام باشم، به دیگر همکاران و سلیقه‌های مختلف احترام می‌گذارم. فکر می‌کنم حواشی تمرکزم را بر هم می‌زند و وظیفه من به عنوان بازیگر این است که در هر پروژه‌ای با تمام نیرو و انرژی حضور داشته باشم.

سختی‌ها و دشواری‌های بازیگری شیرین است

*اگر باز هم نقش تاریخی به شما پیشنهاد شود و به اندازه «گیله‌وا» شرایط کار دشوار باشد قبول می‌کنید؟

با کمال میل، همین دشواری‌هاست که بازیگری را لذت‌بخش می‌کند، این سختی‌ها شیرین است. "گیله‌وا" در تابستان و گرمای طاقت‌فرسا تصویربرداری شد، ماه‌ها درگیر این پروژه بودیم. امیدوارم بینندگان وقتی این سریال را می‌بینند همان احساس ما را داشته باشند، با اثری سرگرم‌کننده و با کیفیت روبرو شوند و از تماشای "گیله‌وا" لذت ببرند.

tasnimnews.com
  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش