یکشنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۴۱ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۷۷۴۱
فستیوال ها و جشنواره های هنری

فیلم‌های خانوادگی «هیروکازو کورئیدا» برنده نخل طلای کن ۲۰۱۸ بررسی شد؛

داستان‌ دردآور ژاپنی علیه معمای جدید فرهادی

جایزه نخل طلا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره

هفتاد و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن با اعطای جایزه نخل طلا به فیلم ژاپنی «دزدان فروشگاه» به کارگردانی «هیروکازو کورئیدا» به کار خود پایان داد و جعفر پناهی نیز برای فیلم «سه رخ» برنده جایزه بهترین فیلمنامه به صورت مشترک با «آلیس رورواچر» ایتالیایی برای فیلم «لازاروی خوشحال» شد. این جشنواره برای سینماگران ایران بسیار مهم بود زیرا تعداد فراوانی از ایرانی‌ها در بزرگ‌ترین جشن «سینمای متفاوت» حاضر بودند. سینمای ژاپن همیشه برای فیلم‌دوستان سینه چاک جهان و حتی ایران محلی برای اندیشه و لذت بوده است.

 

 

ارمغان این کشور شرق آسیایی فیلم‌های ماندگار و کلیدی در تاریخ سینماست که می‌توان به‌ آثاری مانند «راشومون» (۱۹۵۰) به کارگردانی «آکیرا کوروساوا»، «داستان توکیو» (۱۹۵۳) ساخته «یاسوجیرو ازو»، «هفت سامورایی» (۱۹۵۴) به کارگردانی «آکیرا کوروساوا» (۱۹۵۴)، «هاراکیری» (۱۹۶۲) ساخته «ماساکی کوبایاشی»، «کوایدان» (۱۹۶۴) به کارگردانی «ماساکی کوبایاشی»، «زن در ریگ روان» (۱۹۶۴) اثر «هیروشی تشیگاهارا»، «۱۳ آدم‌کش» (۲۰۱۰) به کارگردانی «تاکاشی میکه»، «اوگتسو مونوگاتاری» (۱۹۵۳) ساخته «کنجی میزوگوچی» و انیمه

 

«شهر اشباح» (۲۰۰۱) اثر «هایائو میازاکی» اشاره کرد. امروز سینمای ژاپن، دوباره کیفیت و قدرت خودش را به سینمای جهان ثابت کرد. آن‌ها نخل طلای کن را که معتبرترین جایزه سینمای متفاوت و هنری است را به خانه بردند. منتقدان نظرهای مثبتی هم برای فیلم ژاپنی «دزدان فروشگاه» نوشتند. ولی داستان فیلم «همه می‌دانند» اصغر فرهادی برای ما ایرانی‌ها خیلی تلخ تمام شد. 

 

فرهادی ناکام بزرگ جشنواره کن

اصغر فرهادی با فیلم «همه می‌دانند» مهمترین ناکام جشنواره کن است. او که سنت جشنواره را با حضور توامان به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره و رقابت بخش اصلی شکسته بود، امید فراوانی برای دریافت حداقل یک جایزه داشت. اما فیلم فرهادی که نماینده کشور اسپانیا بود هیچ جایزه‌ای دریافت نکرد و امتیاز او از سوی منتقدهای سینمایی به عدد ۲ هم نرسید. فیلم‌های آسیایی در این دوره درخشان عمل کردند و موفق‌ترین قاره با دریافت چهار جایزه اصلی شدند. فیلم پناهی هم به صورت زیرزمینی تولید شده است و نماینده اصلی سینمای ایران در جشنواره نبود.

 

سال‌ها بود که فرهادی در هر جشنواره‌ای شرکت می‌کرد با دستان پر به خانه باز‌می‌گشت. به نظر می‌رسد برنده جایزه فیلمنامه‌نویسی کن و دو تندیس اسکار دیگر برای فیلم‌دوستان تبدیل به یک کارگردان تکراری شده است. داستان‌ دردآور ژاپنی «هیروکازو کورئیدا» فرهادی را شکست داد. سینمای ژاپن و سینمای ایران در اغلب جشنواره‌های مهم در رقابت با یکدیگر هستند. البته سینمای ژاپن در چندین دهه گذشته افت شدیدی کرده بود. آن‌ها با حضور فیلم‌های قدرتمند «وانگ کار وای»، کارگردان هنگ‌کنگی و «ژانگ ییمو» کارگردان چینی و «کیم کی- دوک»، کارگردان کره‌ای قدرت خود را در شرق آسیا هم از دست داده بودند. اما سینمای ایران با حضور اصغر فرهادی و زنده‌یاد عباس کیارستمی در تمام جشنواره‌ها درخشش خیره‌کننده‌ای داشت. 

 

از «رقص در غبار» تا «همه می‌دانند»

اولین فیلم بلند سینمایی فرهادی اثری به نام «رقص در غبار» (۱۳۸۱) بود. فرهادی این فیلم را در همکاری با محمدرضا فاضلی و علیرضا بذرافشان نوشت و خودش آن را جلوی دوربین برد. در همان زمان توانست در چندین جشنواره مانند «آسیا پاسیفیک» و حتی جشن خانه سینما موفق عمل کند. بنابراین سکوی فرهادی از فیلم اولش رقم خورد. اما مهمترین حضور او در سینمای ایران با فیلم «چهارشنبه‌سوری» (۱۳۸۴) رقم خورد. این فیلم سیمرغ بلورین برترین کارگردانی را در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر به دست آورد.

 

فرهادی این فیلم را هم با مانی حقیقی نوشت که آن روزها دنبال کارگردانی سینما نبود. فیلم «درباره الی» (۱۳۸۷) هم شروع درخشش در جشنواره‌های بزرگ اروپایی برای فرهادی بود. این فیلم خرس نقره‌ای جشنواره برلین را در سال ۲۰۰۹ به دست آورد. این فیلم نمونه‌ای از سینمای ملودرام با کارگردانی واقع‌گرای پیچیده را دنبال می‌کرد که باعث شکل‌گیری فیلم‌هایی تقلیدی در سینمای ایران شد.

 

فرهادی حالا دیگر به صورت مستقل فیلم‌هایش را می‌نویسد. اما اوج موفقیت‌های فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» (۱۳۸۹) رقم خورد. این فیلم برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۱۲ شد. مهمترین جایزه سینمای ایران پس از نخل طلای عباس کیارستمی اتفاق افتاد. فرهادی بار دیگر با فیلم «گذشته» (۲۰۱۳) و «فروشنده» (۱۳۹۴) موفق عمل کرد و به ترتیب در کن و اسکار باز هم برنده جایزه‌ شد. «فروشنده» باز هم تندیس طلایی اسکار را گرفت. با این تفاسیر فیلم «همه می‌دانند» فرهادی ضعیف‌ترین اثر او در ۱۵ سال گذشته است.

 

بازگشت سامورایی‌ها

«دیوید الریچ»، منتقد «ایندی وایر» درباره فیلم «دزدان فروشگاه» می‌نویسد: «درام نویسنده و کارگردان ژاپنی عمیقا درباره نیروهایی است که یک خانواده را حفظ (یا فروپاشیده) می‌کنند. [...] «هیروکازو کورئیدا» در ژانر و سبک خود به اوج رسیده و دیگر یکی از قدرتمند‌ترین کارگردان‌های سینما در ۲۵ سال گذشته شده است.

 

اضطراب‌ها و درد و دل‌های والدین در فیلم‌های این فیلم‌ساز ژاپنی مردم را به این فکر می‌اندازد که او میراث‌دار «یاساجیرو ازو» است. 

 

«رابین کالینز» از نشریه «تلگراف» نیز درباره فیلم «هیروکازو کورئیدا» نوشته است: «فیلم‌ساز ژاپنی به این پرسش اساسی بازگشته است که بقا و پیوستگی خانواده‌ها بسیار مهم است. به نظرم این مضمون‌ها‌ یکی از چرخش‌های هیجان‌انگیز غیرمنتظره در سینما است. «مگی لی» نیز از سایت «ورایتی» تاکید بسیار زیادی بر کیفیت بالای فیلم‌برداری «کوندو ریوتو» در فیلم «دزدان فروشگاه» می‌کند و درباره فیلم می‌نویسد: «تدوین خود «کورئیدا» بی‌نظیر است و احترام زیادی برای او قائل هستم. فیلم را نسبت به فیلم‌های گذشته‌اش سرزنده‌تر، بشاش‌تر و آراسته‌تر کرده است.» 

 

ترحم و تلخی فیلم‌های «هیروکازو کورئیدا» 

در ادامه، به مناسبت برنده شدن فیلم ژاپنی «دزدان فروشگاه» ترجمه بخشی از گفت‌وگوی «پیتر بردشاو» منتقد صاحب‌سبک روزنامه «گاردین» با «هیروکازو کورئیدا» را می‌خوانید.

 

«هیروکازو کورئیدا» را در سایه لذت‌بخش باغ در جشنواره کن ملاقات کردم که کنار مترجمش نشسته بود. مترجمی که جریان پرسش و پاسخ را هدایت می‌کند و فضایی به شدت احترام‌انگیز حاکم است که اصلا بد نیست. زمانی او را ملاقات کردم که آخرین فیلمش،‌ «خواهر کوچک ما» (۲۰۱۵) را در جشنواره کن نمایش داده بود. یک درام شیرین و ظریف بود که از روی اثر «خاطرات روزانه یومی‌ماچی» کار «آکیما یوشیدا» ساخته شده بود. داستانی درباره سه خواهر بالغ که پس از جدایی والدین‌شان در خانه مادربزرگ‌شان زندگی می‌کنند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند پس از مرگ پدرشان مسئولیت خواهر ۱۳ ساله‌شان را بر عهده بگیرند.

 

شاهد «درام خانوادگی» دردناک و صمیمی هستیم که به نظر می‌رسد «کورئیدا» در آن متخصص است. به عنوان مثال فیلمی که درباره عوض کردن بچه‌است، «مثل پدر، مثل پسر» (۲۰۱۳)، با «آرزوی من» (۲۰۱۱) که در آن زندگی برادر و خواهری پس از جدایی پدر و مادرشان را می‌بینیم. در فیلم «قدم زدن همیشگی» (۲۰۰۸) خانواده‌ای که پسرشان شده و او را از دست داده‌اند جان پسر دیگری را از غرق شدن نجات می‌دهند. و راستی، فیلم «هیچکس نمی‌داند» (۲۰۰۴) که در آن بچه ۱۲ ساله‌ای وقتی که مادرش از خانه بیرون می‌رود به دنبال خواهر یا برادرش می‌گردد. ترحم و تلخی، فیلم‌های «هیروکازو کورئیدا» را هدایت می‌کنند. 

 

همین باعث شده که فیلم‌های او را با آثار استاد بزرگ «یاساجیرو ازو» مقایسه کنند. از زمانی که فیلم عجیب، غریب، دوست‌داشتنی و کالت «پس از زندگی» (۱۹۹۸) «کورئیدا» را دیدم عاشق سینمایش شدم. مکان رویایی که در آن شادترین خاطرات‌مان را می‌توانیم انتخاب کنیم، آن‌قدر هم در آن‌جا زندگی می‌کنیم تا اینکه بمیریم. 

 

عاشق داستان‌های دردآور خانوادگی هستم

درباره اهمیت عدم حضور در خانواده‌ها و شکاف‌های دردآور از «هیروکازو کورئیدا» پرسیدم. او هم گفت: «عاشق ساختن داستان درباره همین موضوع هستم. خیلی مهم است که داستانی درباره خانواده و اعضای گم‌شده آن را روایت کنم که اعضای دیگر خانواده باقی مانده‌اند و تلاش می‌کنند نقش پدر و مادر را ایفا کنند. اعضای باقی‌مانده می‌خواهند پیوستگی خانواده را حفظ کنند. این نوع از داستان‌ها را دوست دارم. چنین موضوعاتی خیلی مرا تحت تاثیر قرار می‌دهد.» 

 

«کورئیدا» ادامه می‌دهد که ساخت و احساس شکاف در خانواده‌ها چیزی است که خانواده‌ها درباره آن هستند: «من پدرم را ۱۵ سال پیش از دست دادم. مادرم را هم از دست دادم. حالا یک دختر دارم. من می‌خواهم یک پدر باشم. با توجه به این مسائل دریافتم که همیشه می‌خواستم یک پدر باشم. ما همیشه سعی می‌کنیم چیزی در میان خانواده باشیم. همیشه چیزی غایب می‌شود و تلاش داریم تا بر آن فائق آییم. این داستان از نسل گذشته تا نسل آینده ادامه دارد.»

 

از خانواده و خواهر یا برادر «کورئیدا» پرسیدم. دو خواهر بزرگ‌تر او در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در توکیو بزرگ شدند. آیا پدر و مادر «کورئیدا» سینما را دوست داشتند؟ چشم‌های او ناگهان برق می‌زندد. می‌گوید: «مادرم عاشق فیلم‌ها بود. او «اینگرید برگمن»، «جون فونتین» و «ویوین لی» را دوست داشت. ما با همدیگر نمی‌توانستم به سینما برویم. ولی او همیشه فیلم‌ها را در تلویزیون تماشا می‌کرد. او تمام کارها و بحث‌های خانوادگی را برای دیدن فیلم‌ها متوقف می‌کرد. با هم می‌نشستیم و فیلم می‌دیدم. اینجوری شد که من هم عاشق فیلم شدم، دقیقا مثل او.» 

 

فیلم‌هایم شبیه به کارهای «یاساجیرو ازو» نیست

از واکنش «کورئیدا» در رابطه با مقایسه‌اش با «یاساجیرو ازو» پرسیدم. او گفت: «این مقایسه را البته به عنوان یک تمجید در نظر می‌گیرم. تلاش دارم از این بابت تشکر کنم. ولی فیلم‌های من بیشتر شبیه کارهای «میکیو ناروسه» ژاپنی و «کن لوچ» انگلیسی هستند.» 

 

دیگر نمی‌توانستم درباره فیلم «پس از زندگی» سوالی نپرسم. اینکه چطور سردرگم در حافظه و فکر و خیالاتم شدم و تلاش کردم تا از آن فیلم بهشتی واژه‌ای ابدی برای آن صرف کنم. «کورئیدا» سرش را تکان داد و خنید و گفت: «اگر نمی‌توانید انتخاب کنید یعنی اینکه زنده هستید. هر زمان که انتخاب کردید یعنی مرده‌اید.»

 

سیدحسین رسولی

 

 

 

ebtekarnews.com
  • 12
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش