سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۵۳ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۵۲۵
فیلم و سینمای ایران

گفت‌وگو با عادل یراقی؛ کارگردان فیلم امتحان نهایی

فیلمی، شبیه زندگی واقعی

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,عادل یراقی
نام عباس کیارستمی آنقدر معتبر و شناخته‌شده است که در تیتراژ هر فیلمی که بیاید باعث می‌شود تا مخاطب راجع به آن کنجکاوی بیشتری به خرج دهد و سطح توقعش از آن فیلم بیشتر شود.

عادل یراقی کارگردان جوانی است که در کارگاه‌های کیارستمی مورد توجه این فیلمساز فقید قرار گرفت و همین رابطه استاد و شاگردی بود که منجر به همکاری آنها در ساخت فیلم شد. اولین همکاری آنها فیلم «آشنایی با لیلا» بود که براساس طرحی از کیارستمی و نگارش مشترک فیلمنامه ساخته شد که دو سال پیش به اکران عمومی درآمد. این روزها فیلم «امتحان نهایی» دومین همکاری مشترک کیارستمی و یراقی با بازی شهاب حسینی و لیلا زارع بر پرده سینماهاست که بروشنی ردپای کیارستمی در آن دیده می‌شود. یراقی در گفت‌وگویی که می‌خوانید درباره چرایی و چگونگی ساخت این فیلم توضیح می‌دهد .

 

از چگونگی شکل‌گیری فیلمنامه «امتحان نهایی» برایمان بگویید؟ و این‌که چطور شد تصمیم گرفتید با همکاری زنده‌یاد کیارستمی این فیلمنامه را بنویسید؟

من خودم تحصیلات سینمایی دارم، اما در کارگاه‌های آقای کیارستمی هم شرکت می‌کردم و همان‌جا بود که ایشان از فیلم‌های کوتاهم خوششان آمد. در فیلم اولم، «آشنایی با لیلا» هم دقیقا مثل «امتحان نهایی» طرح از آقای کیارستمی بود و مشترکا فیلمنامه را نوشتیم. مرحوم کیارستمی از نتیجه «آشنایی با لیلا» خیلی راضی بود و باعث شد در فیلم امتحان نهایی نیز ما با هم همکاری کنیم.

 

که متاسفانه نشد تا ماحصل «امتحان نهایی» را ببینند.

نه، «امتحان نهایی» را هم دیدند. ما زمستان سال ۹۳ این فیلم را ساختیم که طبیعتا باید در عرض یک سال پخش و اکران می‌شد، اما با این که قرارداد پخش داشتیم پخش‌کننده از این کار سرباز زد! به هر حال فیلم ماند تا سال گذشته در همین روزها که آقای کیارستمی در بستر بیماری بودند و فیلم را دیدند و خیلی هم آن را دوست داشتند. بخصوص از بازی خانم لیلا زارع، نحوه دیالوگ‌گویی‌ها، لوکیشن‌های فیلم و... خیلی تعریف کردند. حتی از فیلمبرداری آقای جعفریان در «امتحان نهایی» به قدری راضی بودند که گفتند در فیلم بعدی‌ام (که قرار بود در چین بسازند) حتما با آقای جعفریان همکاری خواهند کرد که نشد.

 

در «آشنایی با لیلا» خودتان در کنار لیلا حاتمی بازی کردید و موفق هم بودید. در «امتحان نهایی» هم ظاهرا قرار بوده خودتان بازی کنید، چرا این اتفاق نیفتاد؟

من هیچ‌وقت علاقه‌ای به بازیگری نداشته و ندارم. در «آشنایی با لیلا» هم آقای کیارستمی (چون قبلا در یکی از فیلم‌های کوتاهم بازی کرده‌ بودم) به من پیشنهاد بازی داد و در امتحان نهایی هم به دلیل تجربه بازی در فیلم «آشنایی با لیلا» قرار بود خودم در آن بازی کنم، اما تهیه‌کننده گفت به دلیل مسائل پخش و اکران باید از بازیگر شناخته شده‌ای استفاده کنیم و این شد که من در این فیلم بازی نکردم.

 

چطور شد نقش‌های اصلی را به شهاب حسینی و لیلا زارع سپردید؟ برای این‌که بازیگران را در حال و هوای فیلم قرار دهید از چه تکنیکی استفاده کردید؟

شهاب حسینی که اصلا نیاز به معرفی ندارد، ولی من آشنایی قبلی با او نداشتم، اما بعد از پیگیری‌هایی توانستم ایشان را ببینم و درباره فیلم با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم. حتی آقای حسینی آن زمان سرکار دیگری بود و نزدیک به فیلمبرداری سریال «شهرزاد» هم بود، ولی در نهایت توانستیم با هم همکاری کنیم. خانم زارع هم پیشنهاد آقای حسینی بودند و البته من بعد از چند بار ملاقات با ایشان به این نتیجه رسیدم کاملا برای این نقش مناسب هستند. تمام بازیگران فیلم من بسیار خوب بودند و ما بعد از تمرین‌هایی که با هم داشتیم، توانستیم به جایی که می‌خواهیم برسیم.

 

«امتحان نهایی» پایان تلخی دارد، در صورتی که فیلم‌های زنده‌یاد کیارستمی سرشار از امید و نور زندگی است. این پایان پیشنهاد شما بود یا آقای کیارستمی؟

فیلمنامه همان زمان هم که طرحی دو خطی داشت پایانش تلخ بود و در ممیزی هم حدود یک دقیقه پایان فیلم حذف شد. ایده مرگ از همان ابتدا که آقای کیارستمی طرح را در اختیار من قرار داد در پایان فیلم وجود داشت.

 

با توجه به این‌که در حال حاضر به دلیل فضای انتخابات آمار فروش سینماها پایین آمده، شما برای معرفی و تبلیغ فیلم‌تان از چه روش‌هایی استفاده می‌کنید؟

به نظرم هر فیلمی اگر بعد از ساخت در زمان مناسب اکران نشود و به قول معروف بماند، کارکردش را از دست می‌دهد و فیلم ما هم متاسفانه قربانی همین مناسبات پخش و اکران شد. امتحان نهایی فعلا در تهران حدود ده سینما را آن هم با سئانس‌های مرده که رفت و آمد مردم کم است در اختیار دارد و مسلما در چنین شرایطی با فیلم‌هایی که از هر لحاظ تبلیغات زیادی دارند، نمی‌توانیم رقابت کنیم.

 

«امتحان نهایی» فیلم تجاری نیست، اما اولین فیلم از مکتب فیلم‌های هنری نزدیک به سبک زنده یاد کیارستمی است که اکران عمومی شده است. این فیلم نیاز به مشارکت مخاطبش دارد که باید آن را با دقت و تعمق ببیند. ما در این فیلم تعمدا خواستیم مخاطب را به چالش بکشیم. نخواستیم اضافه بر اتفاق رئالی که در فیلم در جریان است، موضوعی را به مخاطب تحمیل کنیم و این طور می‌شود که فیلم ریتم یک زندگی واقعی را می‌گیرد. «امتحان نهایی» فیلمی متفاوت است که بیننده برای تماشای آن باید حوصله به خرج دهد.

 

داستان یک معلم ریاضی

یراقی در فیلم امتحان نهایی داستان معلم ریاضی( شهاب حسینی) را به تصویر می‌کشد که برای تدریس درس ریاضی به یک پسربچه به خانه آ‌نها رفت و آمد دارد و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه (لیلا زارع) می‌شود. پسر به این مساله پی می‌برد و همین موضوع باعث رقم خوردن اتفاقاتی می‌شود که سوژه اصلی فیلم را تشکیل می‌دهد.

 

 

 

jamejamonline.ir
  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش