چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۴۲ - ۲۳ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۵۷۴۱
فیلم و سینمای ایران

آیا یک مطلب امیر نادری را به رفتن ترغیب کرد؟

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,امیر نادری
پنجمین قسمت از سری جدید برنامه «سینما۱» ۲۲ تیرماه به نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «آب، باد، خاک» ساخته امیر نادری اختصاص یافت.

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، احمد طالبی نژاد، منتقد و نویسنده سینمایی میهمان این قسمت از «سینما۱» بود.

 

وی در ابتدای این گفتگو درخصوص علت ترک وطن امیر نادری و شایعه نقدهای تند آن سالها به فیلم «دونده» گفت: تصور ما نیز این بود که نقدهای تند خسرو دهقان در مجله «فیلم» که وی را به بی سوادی متهم کرده بود، سبب شد امیر نادری ترک وطن کند. اولا باید گفت امیر نادری در شرایطی زندگی کرد که امکان تحصیل آکادمیک نداشت ولی بی تردید به دلیل غریضه‌ای که در نهادش بود یکی از باسوادترین و آگاه ترین فیلمسازان وطن بود.

 

وی افزود: اما من در منزل یکی از دوستان آقای نادری دفترچه خاطراتی از نادری را دیدم که در هواپیما و حین بازگشت از یکی از سفرهای خارجی خود نوشته بود که اگر به ایران برگردد، چه امتیازاتی برایش دارد و اگر برنگرد چه امتیازاتی دارد. یعنی او، از پیش از میل به رفتن داشت و شاید آن نقدها او را برای رفتن ترغیب کرد و بهانه‌ای شد

 

در ادامه غلامعباس فاضلی، مجری و کارشناس برنامه بیان داشت: این مسئله هرچند به شایعه شبیه‌تر است و اساسا برای یک فیلمساز نقطه ضعف محسوب می‌شود که بخاطر نقد بر یک فیلمی وطنش را ترک کند، اما در عین حال به این نکته نیز اشاره می‌کند که در آن دهه چقدر نقد و منتقدان اثرگذار بوده‌اند.

 

طالبی‌نژاد بیان داشت: دقیقا. نادری در اولین سفر به اروپا شروع به مطالعه میدانی هنر مخصوصا نقاشی میکند و به شدت تحت تاثیر امپرسیالیستی قرار می‌گیرد و سپس با سینمای روشنفکری ایتالیا و فرانسه آشنا می‌شود. برای همین او در دوران اول فیلمسازی‌اش، بیشتر تحت تاثیر نئورئالیسم بود و فیلم‌های تلخ اجتماعی می‌ساخت. تا اینکه به بحبوهه انقلاب خورد و همان زمان رفت و چرخی زد و چرخشی کرد و وقتی برگشت دیگر آن امیر نادری سابق نبود.

 

این منتقد ادامه داد: نادری از فیلم «انتظار» و بعد در «دونده» کم کم به سمت سینمای شاعرانه پیش رفت و تبدیل به آدم دیگری شد و هیچ وقت به گذشته بازنگشت. اما در این شاعرانگی تفاوت‌های محسوسی با سینمای کیارستمی داشت. مثلا در آثار کیارستمی ابدا خشونت نمی‌بینیم، درحالی آثار نادری پر است از خشونت طبیعت.

 

طالبی نژاد در ادامه درخصوص فیلم «آب، باد، خاک» اظهار داشت: این فیلم مدیون مونتاژ است. فیلم‌هایی که از قواعد کلاسیک در روایت پیروی نمی‌کنند و بر مبنای موقعیت‌ها شکل می‌گیرند، راهی ندارند جز اینکه از تدوین دینامیک استفاده کنند. بخشی از قوت و قدرت فیلم نیز ناشی از همین تدوین دینامیک است که نتیجه تدوین دو نما، نمای تازه‌ای می‌شود و قواعد تدوین کلاسیک را می‌شکند.

 

وی درخصوص خاصیت و ویژگی‌های این تدوین گفت: این فیلم برای چشم است و این نوع فیلم‌ها با شعور مخاطب کار دارد؛ نه احساس و عواطف آن. شما بعد از فیلم احساس می‌کنید تجربه عجیبی را از سر گذرانده‌اید. گویی خودتان از دل طوفان بیابان فیلم بیرون آمده‌اید. بنای این فیلم به گونه‌ای تنازع بقا است. هرچند در این فیلم برعکس فیلم‌های قبلی نادری، فیلم با تلخی مطلق تمام نمی‌شود.

 

در ادامه فاضلی نیز خاطرنشان کرد:‌ نادری جزو آن نسلی از فیلمسازان است که دغدغه‌های اجتماعی برایش خیلی مهم است. یعنی تنها فرم برای آنها مهم نیست. در این فیلم نیز در کنار فرم، نمایش دغدغه اجتماعی طبقه‌ای جامعه مثل بیابان گردان مشهود است.

 

طالبی نژاد نیز افزود: بله. نادری عکاس درجه یکی بود و تصاویر عکاسی اجتماعی زیبایی را در این فیلم میبینیم. قاب‌بندی‌های زیبا از دغدغه‌های اجتماعی‌اش، این فیلم را دیدنی کرده است.

 

فاضلی درخصوص فرم و شکل «آب، باد، خاک» بیان داشت: نادری این فیلم را در گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما تولید کرده است و «آب، باد، خاک» از نظر ساختار با شکل مستندسازی که در تلویزیون رایج بود، شبهات دارد. از طرفی فکر می‌کنم شکل این فیلم وامدار شکل رایج فیلمسازی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن دوره است.

 

طالبی نژاد در این خصوص توضیح داد: مستندنمایی حیرت انگیزی در فیلم می‌بینیم. همه چیز ساختگی است اما آنقدر در پرداخت حس مستند موفق عمل کرده که در لحظههایی مخاطب حس می‌کند، یک مستند می‌بینید. و این نیز به عکاس بودن نادری بازمی‌گردد. در واقع  فیلم «آب، باد، خاک» گسترش یافته یک عکس است. کودکی در میان بیابان! اما درباره کانونی بودن فیلم موافق نیستم. فیلم‌های به اصطلاح کانونی به دلیل ضرورت مخاطب کودک و نوجوان، از زبان ساده تر و داستان بیشتری برخوردار بودند. اساسا الگوی آنها فیلم‌های کودک و نوجوان اروپای شرقی بود که بچه‌هایی که در فیلم بودند در ظرف سنی خود نمی‌گنجیدند و به دنبال آرزوهای بلندپروازانه بودند. ویژگی این فیلم ها این بود که باید فرم نرم و حال و هوای داستانی در خود داشتند. اما فیلم «آب، باد، خاک» ابدا چنین ویژگی‌هایی در آن نیست.

 

فاضلی اظهار داشت: پس بنابراین می توان گفت ساخت فیلم «آب، باد، خاک» در تلویزیون، منجر به این شد که نادری شخصی ترین فیلم آن دروان خود را بسازد. آزاد از داستان یا پایان خاص فیلم های قبلی‌اش.

 

طالبی نژاد ادامه داد: دقیقا. فیلم‌های امیر نادری عمدتا درباره کودکان است نه مناسب کودکان. «آب، باد، خاک» نه فیلم فلسفی و نه اخلاقی است. بلکه فیلمی برای تنازع بقا است. جدال انسان و طبیعت همیشه بوده و هست، در عین حال ما را با واقعیت خشکسالی طبیعت آشنا میکند. همچنین نوجوان فیلم مثل یک سفر اشراقی یا اُدیسه درونی به دنبال کشف یک حقیقت و جستجوی گمشده‌ای است. در تمام فیلم می بینیم نوجوان به دنبال بقای دیگران است، اما در انتها برای بقای خود نیز به آب می‌رسد. در واقع در دل نیستی و مرگ به دنبال آب است.

 

در ادامه فاضلی بیان داشت: من فکر می‌کنم می توان نام دیگری هم به فیلم نهاد؛ مثل «عصر یخبندان»! چون در عین حال که فیلم در بیابان و خشکی می‌گذرد، همه چیز در جمود است و گویی یخبندان حاکم است.

 

طالبی نژاد در انتها خاطرنشان کرد: من توصیه‌ام به علاقمندان سینما این است که فیلم را دوباره ببیند. و فارغ از هر پیش قضاوت، ببینید چقدر با آن ارتباط برقرار می‌کنند. «آب، باد، خاک» سینمایی شاعرانه است. یعنی سینمایی که قرار نیست مثل نثر شروع و انتها داشته باشد و برای ما قصه بگوید، بلکه شاعرانگی را جای منطق می‌نشاند. بنابراین این جنس فیلمها، درک عمیق‌تری از زندگی به ما می‌دهند. فیلمی که ما را به درون خود دعوت می‌کند و این پرسش ازلی و ابدی که اگر من در چنین موقعیتی قرار بگیریم چه می کنم؟! لذا مخاطب در این فیلم منفعل نیست.

 

برنامه تلویزیونی «سینما۱» پنجشنبه شب‌ها ساعت ۲۳ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در دوره جدید این برنامه، فیلم به انتخاب میهمان برنامه به نمایش درمی آید و سپس بررسی و تحلیل آن با حضور میهمان و مجری «سینما۱» انجام خواهد شد.

 

تهیه کننده، سردبیر و مجری «سینما۱» غلامعباس فاضلی، منتقد و نویسنده سینمایی است. این برنامه در«تامین برنامه» شبکه یک سیما تولید شده است.

 

 

 

 

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش