جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۵۰ - ۱۵ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۴۰۵۷
فیلم و سینمای ایران

مسائل روانشناسی در خفه گی غلط و آسیب زننده است

خفه گی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 فکر می کنم دانش روانشناسی و روانکاوی در حوزه های مختلف زندگی بشری خود را نشان داده است. چیزی که ما نامش را دانش بین رشته ای می گذاریم. دانشی بین روانکاوی و هنر یا شعر و یا تحلیل کتاب و آثار هنری. چیزی که از دیرباز توسط فروید انجام می شده و اکنون هم به شکل بیشتری خود را نشان می دهد. ما در فضای فرهنگی و یا تبیلغات از دانش روانشناسی بسیار زیاد استفاده می کنیم. مسلما در فضای فیلم هم این اتفاق افتاده و در اکثر فیلم هایی که در دنیا ساخته می شود نمی توانید ردی از روانشناسی و یا راونکاوی پیدا نکنید.

 

بالاخره یک تم، اتفاق، مفهوم، رابطه و الگو در این ها وجود دارد که دوزش متفاوت است. یک عده از فیلم ها روی آن مانور می دهند و بنا را بر آن می گذارند، عده ای دیگر از فیلم ها به آن ها بهای چندانی نمی دهند و از آن می گذرند. اگر بخواهیم درباره کشور خودمان صحبت کنیم، چیزی که در این میان مهم است شاید عدم شناخت نویسندگان و کارگردانان ما از مسئله روانشناسی و روانکاوی به شکل درست باشد. از دیرباز در تمامی فیلم ها و سریال های ایرانی می دیدیم که حتما نام شخصی را به عنوان مشاور انتظامی فیلم می آوردند. همیشه یک مشاور انتظامی در فیلم ها بوده است، ولی اکنون هم می توانم فیلمی را مثال بزنم که در حوزه روانشناسی در ایران ساخته شده، ولی اثری از هیچ مشاور، روانشناس، روانپزشک و یا راونکاوی در آن به عنوان مشاور در کنارشان نیست. البته اصراری نداریم که خود آن کارگردان و نویسنده اطلاعات روانشناسانه داشته باشند، ولی می توانند از اساتید این رشته به عنوان مشاور استفاده کنند و خوشبختانه در بعضی از فیلم ها هم این اتفاق افتاده است. شاید فیلم «برادرم خسرو» نمونه بسیار خوبی بود که وقتی تیتراژ را نگاه می کردید، نام دو- سه نفر را به عنوان روانشناس و روانپزشک می دیدید و حتی نویسندگان آن هم دو نفر بودند. ولی متأسفانه در بسیاری از فیلم های ایرانی می بینیم که نویسنده، کارگردان و تهیه کننده یک نفر است و هیچ مشاوری هم ندارد.

 

بخش دیگر هم عدم تمایل هنرمندان و نویسندگان و کارگردانان به وارد شدن در این فضاست. گویا اشتیاقی ندارند که موضوعاتشان را چه بر اساس مفهومی روانشناسی بیان کنند یا اینکه بخواهند آن مفهوم روانشناسی را به شکل درست استفاده کنند.

 

مثلا در فیلم سینمایی «باغ فردوس ۵ بعد از ظهر» روانپزشکی که به عنوان روانپزشک و درمانگر یک خانم است خودش وارد بازی می شود و دنبال آن شخصیت می رود، موهایش را کوتاه می کند، در خانه اش به روی همه باز است… چنین چیزی را کجای دنیا داریم که روانشناس آنقدر درگیر شود؟ این مسئله واقعا غیرعلمی بوده و هیچ مطالعه ای در آن وجود نداشته است. البته مابین این دو مورد، مورد سومی هم وجود دارد که از عنوان روانشناس و روانپزشک و… استفاده کرده، ولی به صورت غلط که بسیار آسیب زننده است.

 

فیلم «خفگی» نیز نمونه دیگری از این دست فیلم هاست. این فیلم برای من فضای عجیب و غریبی داشت. من بین یک فضای رئال و دورتر از فضای رئال گیر کرده بودم. کجای دنیا می بینید که باران ببارد و سقف یک بیمارستان پایین بیاید که در آن تخت بیمار است. مگر چنین چیزی ممکن است؟ مگر نباید بیماران در فضای امنی نگهداری شوند؟ یا مگر می شود یک پرستار متعهد خوب که دوره و آموزش دیده اند و خودش هم زیرنظر است، چنین کاری کند؟ پرستار در پارت اول فیلم همراه بیمار برای کمک کردن و رسیدن به واقعیت کمک می کند و در پارت دوم به بیمار خیانت می کند و مسیر دیگری می رود و مرتکب قتل می شود که از فضای رئال هم بسیار دور است. حتی روانپزشکی که آشنای خانوادگی آن آقا بود و می خواست نامه ای مبنی بر بیمار بودن زن بنویسد تا او بستری شود، همه زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی یک روانشناس متعهد و با اخلاق است.

 

از فیلم های خوبی که در حوزه روانشناسی ساخته شده اند می توان به فیلم های «انتهای خیابان هشتم» و «انزوا»، «ناهید»، «سایه روشن» اشاره کرد که مفاهیم روانشناسانه کاملا در آنها مشهود است.

 

فکر می کنم روانشناسان، روانپزشکان و روانکاوان به چند شکل می توانند به فیلمسازان در ساخت فیلم کمک کنند. اولین شکل آن تحلیل نوشتن روی فیلم ها و انتشار آن در نشریات است. من خود سال ها در مجله رشد مشاور عضو هیأت تحریریه بودم و در مورد فیلم های ایرانی و خارجی مطلب می نوشتم. وقتی این مطالب منتشر شود، هنرمندان هم آنها را می خوانند و شاید برای خودشان هم جالب باشد. مسئله دوم چیزی است که خودم تجربه کرده ام و آن این است که وقتی جلسات تحلیل فیلم برگزار و از دید روانکاوانه به فیلم نگاه می کردیم، بلااستثنا کارگردان، نویسنده و حتی بازیگران شوکه می شدند و می گفتند شما چه مواردی در فیلم دیده اید که حتی ما خودمان متوجه آن نشده ایم. یکی از دلایل آن این است که وقتی ناآگاه نویسنده را تحلیل می کنیم، این اتفاق می افتد. گفته می شود وقتی فیلمی ساخته می شود تماشاگری حضور ندارد و تنها سازنده اثر است که حضور دارد، ولی وقتی فیلم تمام شد ما دیگر با سازنده اثر کاری نداریم. تماشاگر می ماند و اثر، ما می خواهیم اثر را تحلیل کنیم و با کارگردان و نویسنده کاری نداریم. از طریق اثر و نمادهایی که در آن وجود دارد، نام ها و روابط فیلم به ناآگاه فیلم می رسیم. شاید سازنده ناآگاه این اسامی را گذاشته و یا هدفی داشته است.

 

گام دوم این است که مراکز روانشناسی و کلینیک های روان درمانی برنامه هایی را ترتیب دهند که مردم استقبال کنند، فضا را باز کنند تا تعامل بین رشته ای شکل بگیرد.

 

مورد سوم هم از طریق عوامل و دست اندرکاران و مدیران باشد. مثل برنامه ای که با آقای دکتر امیرحسن ندایی در شبکه چهار داریم، این برنامه در مورد تحلیل ۱۰ فیلم در حوزه روانشناسی بود و مدیران این شبکه در نظر گرفته بودند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش