پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴
۱۰:۴۱ - ۱۷ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۴۳۸۸
فیلم و سینمای ایران

با مستندهای «سینماحقیقت»

با دوربین ما به دل سربازخانه بیایید/ مردانی به دنبال یک کارت

مستند سربازخانه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
کارگردان مستند «سربازخانه» می‌گوید در فیلمش هیچ سربازی را سوژه قرار نداده و در بخشی از فیلمش به این موضوع پرداخته که انگیزه افراد مختلف برای گرفتن کارت پایان خدمت چیست.

به گزارش مهر، هادی معصوم‌دوست نویسنده و مستندساز که پارسال با فیلم «خوان بی خان» در جشنواره «سینما حقیقت» حضور داشت امسال با مستند دیگری با نام «سربازخانه» در بخش مستندهای بلند یازدهمین جشنواره «سینما حقیقت» حضور یافته است. از او پیش از این دو رمان هم به انتشار رسیده؛ «نُه‌مرگ» و «چین خوردگی» که اولی در نشر چشمه و دومین رمان او در نشر ققنوس انتشار یافته‌اند.

 

مستند «خوان بی خان» پارسال در بخش کارگردانی جشنواره نامزد بود و جایزه دبیر جشنواره را دریافت کرد. همچنین این مستند در سی ‌و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در سه بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین دستاورآورد هنری نامزد بود. علاوه بر این در هشتمین جشن خانه سینما در بخش های بهترین مستند بلند، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین صدابرداری و بهترین صداگذاری نامزد بود و تندیس بهترین فیلم مستند بلند را از آن خود کرد.

 

به بهانه حضور «سربازخانه» در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» گفتگوی کوتاهی با هادی معصوم دوست ترتیب داده‌ایم که از نظرتان می‌گذرد.

 

*چه شد که با وجود محدودیت ها تصمیم گرفتید دوربین را داخل پادگان ببرید؟

- اصلا اینکه سوژه‌ فیلم چه باشد چه اهمیتی دارد وقتی به این باور داریم اگر کارگردان کارش را بلد باشد از هر سوژه‌ای فیلم خوب در می‌آورد!

 

بعضی فکر می‌کنند در مستند باید سراغ سوژه‌هایی با موقعیت‌های حاد بروند تا موفق باشند که در برخی موارد جوایز جشنواره‌ها در شکل‌گیری این اشتباه موثر بوده ولی فیلم خوب صرفا انرژی‌اش را از سوژه‌اش نمی‌گیرد.

 

من سربازخانه را انتخاب کردم چون فکر می‌کردم فرم مناسبی برای روایت در این محیط پیدا کرده‌ام، آن محیط را خوب می‌شناسم و حرفی برای گفتن دارم. وقتی وارد پادگان می‌شوی انگار وارد یک شهر شده‌ای. جمعیت بزرگی سرباز می‌بینی که از هر قشری آنجا جمع شده‌اند. ذهنیت از پیش تعریف شده و کلیشه‌ای شاید تو را به این سمت هل بدهد که برو سه چهارتا شخصیت را انتخاب کن که زندگی‌شان بیرون از اینجا شرایط حادی دارد و با زندگی آنها پیش برو ولی من از همان اول تصمیم گرفتم به خاطر وفاداری به اصل مفهوم سربازی هیچ کدام از سربازها را شخصیت نکنم. تو وقتی وارد پادگان می‌شوی دیگر شخصیت فردی نداری زیرا هر چیزی را که در ظاهر به تو فردیت می‌دهد از تو می‌گیرند و تو یکی می‌شوی در جمع هزاران؛ مثل یک کارخانه و در چنین فضایی این فرآیند است که اهمیت دارد. در مستند «سربازخانه» هم سربازها به محض ورود مو و ریش‌شان ماشین می‌شود و بعد ما در نمایی طولانی می‌بینیم که صدها سرباز یک شکل و یک رنگ به سمت آسایشگاه‌هایشان می‌روند.

 

مستند سربازخانه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

*یعنی تصمیم گرفتید فقط از دور به زندگی سربازها نگاه کنید؟

- نه به این معنا. اتفاقا به زندگی‌شان نزدیک می‌شوم ولی بیشتر به زندگی نظامی‌شان و چیزهایی که آنجا روح و روانشان را تحت فشار قرار داده است. مسلما خیلی از آنها نگرانی‌هایی داشتند که به بیرون از پادگان ارتباط داشت؛ یکی نگران همسرش بود و یکی دلتنگ خانواده‌اش، یکی جز کار و دغدغه مالی هیچ نگرانی دیگری نداشت و کسانی هم بودند که به سربازی پناه آورده بودند یعنی از یک شرایط دشوار فرار کرده بودند تا شاید آنجا آرام بگیرند. عده‌ای کارت پایان خدمت را فقط برای کارشان نیاز داشتند و عده‌ای برای سفر خارجی، پاسپورت و گواهینامه ولی مشکل غالب بین اکثر آنها که از طبقه متوسط و فقیر جامعه بودند مساله بیکاری بود و آمده بودند سربازی تا با کارت پایان خدمت بتوانند کار پیدا کنند.

 

من فیلم را روی همین خرده داستان‌ها سوار کرده‌ام؛ آدم‌هایی از طبقات مختلف که هر کدام به دلیلی به پادگان آمده‌اند و حالا دارند آموزش‌های نظامی می‌بینند. برای جنگیدن با چه؟ من می‌گویم شرایط دشوار اجتماعی که آن بیرون انتظارشان را می‌کشد.

 

*امسال چهارمین سالی است که با فیلمی در جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارید. در نگاهی اجمالی جشنواره را چطور می‌بینید؟

- در اینکه «سینماحقیقت» مهمترین جشنواره سینمای مستند ایران است شکی نیست به همین دلیل هم توقع از آن بالا می‌رود. وقتی توقع و حساسیت تا این حد بالاست کوچکترین اشتباهی می‌تواند بر روند سینمای مستندمان تاثیر بگذارد و این حساسیت از مرحله انتخاب تا داوری، نمایش مناسب فیلم‌ها و پوشش مناسب رسانه‌ای برای حساس کردن مخاطب معمولی که به دلیل ناآگاهی هنوز یک فیلم درجه دو داستانی را به دیدن یک فیلم مستند ترجیح می دهد، خودش را نشان می‌دهد.

 

از انتخاب و داوری هم مثال آوردم چون فکر می‌کنم اتفاق مهمی است. هرچند که بعضی‌ها می‌گویند انتخاب و داوری سلیقه است و خیلی نباید آن را جدی گرفت ولی حتی اگر از منظر فردی نخواهیم نگاه کنیم باز هم جوایز مهمند چون خواه ناخواه روند فیلمسازی مستند در سال آینده را سمت و سو می‌دهند. وقتی به یک شیوه‌ فیلمسازی خاص جوایزی داده می‌شود یعنی صحه گذاشتن بر آن پس سال بعد فیلم‌های زیادی می‌بینی که به این شیوه در انتخاب سوژه و پرداخت رو آورده‌اند و اگر آن جایزه کارشناسی نبوده باشد به همین سادگی باعث انحراف در سینمای مستندمان شده‌ و به سطحی‌گرایی دامن زده‌ و ذهن عده‌ای فیلمساز تازه کار را که چشمشان به همین جشنواره‌هاست مسموم می‌کند.

 

همانطور که گفتم جشنواره «سینماحقیقت» یکی از مهمترین جشنواره‌های فیلم مستند در ایران است و به همین دلیل توقع و حساسیت‌ها از این جشنواره بالاست.

 

فرشید قربانپور

 

 

 

  • 12
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش