سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۱۵ - ۱۳ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۳۴۷۴
فیلم و سینمای ایران

مصاحبه با کارگردان فیلم «آشوب»؛ فیلم شکست خورده گیشه ۹۶

کاظم راست‌گفتار,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

عناوینی مثل پربازیگر‌ترین فیلم سال و سرگذشت یک خواننده لاله‌زاری به کمک اکران فیلم «آشوب» نیامد تا با ۳۷۰میلیون تومان فروش به یکی از شکست‌خورده‌های گیشه در سال ۹۶ تبدیل شود، اما پس از پایان اکران، خبرهایی از پخش «آشوب» در قالب یک مینی‌سریال به گوش می‌رسید. تا این‌که از ابتدای آذرماه، این مجموعه در پنج قسمت عرضه شد و نمایش آن به پایان رسید. به این مناسبت، پای حرف‌های کاظم راست‌گفتار نشستیم.

 

 

پیش‌تولید فیلم ‌سینمایی «آشوب» از بهار سال ۹۴ شروع شده بود، اما در بهار ۹۶ به روی پرده سینماها رفت. چرا این‌قدر مسیر به‌اکران‌رسیدن این فیلم طولانی شد؟

بله، همین‌طور است. ما در بهار ۹۴ که مراحل پیش‌تولید شروع شد، بی‌وقفه کار را انجام دادیم و در شهریور و مهر همان سال، فیلمبرداری تمام شد، اما به‌دلیل شرایط عجیب و غریب اکران فیلم در سینمای ایران و همچنین به‌دلیل این‌که فیلم‌های اجتماعی و آثاری که از رگه‌هایی از کمدی برخوردار نیستند در سینما با استقبال روبه‌رو نمی‌شوند، در این دو سال با سرگروه‌های سینمایی و شرکت‌های پخش در حال مذاکره بودیم تا بتوانیم فیلم را به اکران برسانیم.

 

این تنها مشکل فیلم ما نیست، الان مافیای سینماداران مانعی بزرگ برای بسیاری از آثار اجتماعی ساخته‌شده در سینماست. اگر فیلمی کمدی باشد، به‌دلیل استقبال بالای مردم از آن، سینما‌ها آن را به‌سرعت جذب می‌کنند و به روی پرده می‌رود؛ مثلا فیلمی کمدی داریم که فاصله تمام‌شدن فیلمبرداری‌اش تا اکران آن حداکثر دوماه طول می‌کشد. فیلم‌های اجتماعی‌ای هم در سال ۹۲-۹۱ تولید شده‌اند، اما هنوز رنگ پرده به خود ندیده‌اند.

 

این به منفعت‌طلبی صاحبان سینما برمی‌گردد که سلیقه مخاطبان را به سمت فیلم‌های خنده‌دار و دلقک‌بازی سوق می‌دهند. این روزها دیگر چیزی به اسم سینمای کمدی هم اهمیتی ندارد. بعید نیست تا دو یا سه سال دیگر بالای سردر سینماها اسم سیرک بگذارند؛ چون اگر قرار است دلقکی بیاید و مردم را سرگرم کند، دیگر مفهوم واقعی سینما از بین می‌رود.

 

فیلم «آشوب» با داستانی که درباره یک خواننده لاله‌زاری روایت می‌کند و اصطلاحا رنگ و لعاب ظاهری که داشت انتظار می‌رفت مخاطب عام را جذب کند، اما این اتفاق نیفتاد و در گیشه شکست خورد. آن زمان به زمان و سالن‌های در اختیار فیلم اعتراض داشتید.

الان پردیس‌های سینمایی به‌وجودآمده که بسیار اتفاق خوب و رو به جلویی محسوب می‌شود؛ چون امتحانش را به‌خوبی در کشورهای اروپایی و آمریکایی پس داده است. وقتی مردم وارد این پردیس‌ها می‌شوند، یک منوی متنوع در برابرشان قرار می‌گیرد و می‌توانند از میان تعدادی فیلم یکی از آن‌ها را انتخاب کنند، اما فقط ظاهر این پردیس‌ها در ایران خوب است، چون اولا تعداد فیلم‌ها بسیار زیاد بوده، ثانیا نحوه سانس‌بندی بسیار غیرمنصفانه است. فیلم «آشوب» دقیقا در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری و مصادف با ماه رمضان اکران شد. وقتی سانس ساعت ۱۰صبح و ۳بعدازظهر برای فیلم من تعریف می‌کنند اصلا توجیهی ندارد؛ چون هیچ‌کس در ماه رمضان در این ساعت برای دیدن فیلم به پردیس‌ها نمی‌رود.  

 

در زمان پیش‌تولید «آشوب» گفته بودید فیلمنامه این کار بسیار متفاوت است و آن‌قدر شخصیت‌پردازی‌ها بجا انجام شده است که هر بازیگری فیلمنامه را می‌خواند ابراز تمایل می‌کند در این اثر حضور داشته باشد؛ در نتیجه می‌بینیم همه بازیگران سریال از میان هنرمندانی انتخاب شده‌اند که همیشه در اولویت‌های دوم و سوم سینما قرار دارند.

 

 

در فیلم «آشوب» ستاره به معنای موردنظر شما را نداریم؛ چون سوپراستارهای سینمای ما هیچ‌یک قدرت بازی در درامی با این وسعت و قدرت را نداشتند. نقشی را که کوروش تهامی بازی کرده است، هیچ بازیگر مرد ایرانی دیگری نمی‌توانست بازی کند؛ کسی که توانایی خوانندگی و بازیگری را در این وسعت داشته و از چهره معصومی نیز برخوردار باشد که تماشاگر آن را باور کند؛ بنابراین ما به ستاره فکر نمی‌کردیم و سعی کردیم از بازیگران باسابقه و اصطلاحا استخوان‌خردکرده حتی در نقش‌های کوتاه استفاده کنیم. در این فیلم، ۴۲بازیگر پرسابقه و حرفه‌ای سینمای ایران بازی می‌کنند و این یک رکورد محسوب می‌شود.

 

 

چرا تصمیم گرفتید مینی‌سریال این فیلم را به شبکه نمایش خانگی بدهید؟ برای جبران شکست فیلم این روند را به وجود آوردید؟

ما در ابتدا برنامه‌ریزی کرده بودیم یک کار جدید انجام دهیم. می‌خواستیم یک سریال و یک فیلم سینمایی بسازیم. سریال را به بازار عرضه کنیم و پس از پخش سه قسمت از آن، نسخه سینمایی آن را به اکران برسانیم، ولی با وجود داشتن مجوز از وزارت ارشاد، زمان اکران فیلم آن‌قدر بی‌در و پیکر و خارج از خواست ما انجام شد که عملا نتوانستیم این پروژه را به انجام برسانیم. حاضر شدیم در آن بازه زمانی فیلم اکران شود، با این‌که می‌دانستیم در آن زمان فیلم موفق نمی‌شود.

 

با این اتفاقاتی که برای اکران فیلم افتاد، چرا از اکران آن صرف‌نظر نکردید؟ شاید مردم «آشوب» را به‌عنوان تنها یک سریال نمایش خانگی راحت‌تر می‌پذیرفتند؟ یکی از بازیگران فیلم هم از حذفیات نسخه سینمایی در مقابل نسخه اصلی و بلند کار ابراز نارضایتی کرده بود.

نمی‌توانستیم این کار را بکنیم، چون پروانه ما سینمایی بود. از طرفی، نمی‌توانستیم کنترل کنیم که همزمان با پخش قسمت سوم سریال فیلم سینمایی را اکران کنیم.

 

 

سریال «آشوب» قصد بازسازی دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی را دارد. از طرفی، روزهای پخش آن دوشنبه بود. شائبه‌ای وجود داشت مبنی بر این‌که «آشوب» مــی‌خـواهـد بـا «شهرزاد» رقابت کند.

ما هیچ‌وقت نخواسته‌ایم با سریال «شهرزاد» رقابت کنیم؛ چون اصلا داستان «آشوب» چیز دیگری است. از طرفی، فیلمنامه این کار را من سال ۷۷ نوشته‌ام و حتی فیلمبرداری آن پیش از تولید «شهرزاد» انجام شده است. اصلا «آشوب» تاریخ ندارد. درست است که از گرافیک، پس‌زمینه‌ها و طراحی صحنه و لباس مربوط به دهه ۲۰ و ۳۰ استفاده کردیم، اما حرف ما چیز دیگری است.

 

در زمان پخش سریال، نقدهایی درباره طراحی صحنه و لباس آشوب وجود داشت؛ مثلا جایی در کتابخانه متعلق به داریوش فرهنگ می‌بینیم کتاب‌های چاپ دهه ۹۰ وجود دارد یا حتی در صحنه‌ای امیرحسین صدیق روی دوشش سویشرت انداخته است و... بسیاری نقص‌های دیگر صحنه. اگر قرار است داستان در بستر اتفاقات آن سال‌ها باشد نادیده‌گرفتن این نکات قابل توجیه است؟

این را برای نخستین‌بار و پس از تمام‌شدن این سریال در این‌جا مطرح می‌کنم. اگر کتابی در کتابخانه وجود دارد که چاپ دهه ۹۰ است، کاملا عمدی است. می‌خواستیم بگوییم این ماجراها و اتفاقات در در سال‌های اخیر هم وجود دارد و مشکلات مردم امروزه را با بیان و سر و شکلی قدیمی نشان دادیم تا بتوانیم حرفمان را بزنیم. اشعار سریال هریک در سال‌های مختلف گفته شده‌اند. حتی در خیلی از صحنه‌ها داکت‌های نگهداری سیم‌های برق روی دیوارهاست؛ چون می‌خواستیم بگوییم این قصه تاریخ ندارد و در هر برهه‌ای از تاریخ این مملکت فقر، منفعت‌طلبی، بی‌اخلاقی و... وجود دارد. این روش را برای بیان حرف‌های انتقادی در نظر گرفتیم و هیچ شخصیتی مابه‌ازای تاریخی ندارد.

 

«شوهر آهوخانم» سریال دوم شما برای شبکه نمایش خانگی است که قرار بود از آخر پاییز امسال کلید بخورد. این پروژه در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

با توجه به سنگ‌اندازی‌های وزارت ارشاد، در مرحله پروانه ساخت این پروژه مانده‌ایم.

 

حرف آخر

فکر می‌کنم حرف من در این شعر استاد شفیعی‌کدکنی خلاصه می‌شود؛ گر ملحد و گر دهری و کافر باشد/ گر دشمن خلق و فتنه‌پرور باشد/ باید بچشد عذاب تنهایی را/ مردی که ز عصر خود فراتر باشد

 

نیلا نوید

 

 

asemandaily.ir
  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
به نظرمن خیلی سریال کسل کننده ای بود
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش