دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۳۲ - ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۲۶۳۸
فیلم و سینمای ایران

افشین هاشمی: تمام اصول شرعی و قانونی صدای زن در «خاله قورباغه» رعایت شده‌است

افشین هاشمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
افشین هاشمی کارگردان فیلم سینمایی «خاله قورباغه» درباره پروسه ساخت این فیلم، دغدغه‌ها، مشکلات و اتفاقات روزهای تولید اثر می‌گوید. وی همچنین به سینمای کودک می‌پردازد و معتقد است دهه شصت، سینماگران اغلب در مقام یک پدر و مادر فیلم می‌ساختند.

به گزارش باشگاه پویا، افشین هاشمی بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما، درباره فیلم سینمایی «خاله قورباغه» بخش اول آن‌را منتشر کردیم صحبت می‌کند، حال در ادامه بخش دوم و نهایی این مصاحبه را می‌خوانید.

 

با توجه به خالی بودن سینما از فیلم عروسکی و در کل کم‌توجّهی به سینمای کودک، این سؤال ایجاد می‌شود که چه شد ناگهان ما با فیلم عروسکی «خاله قورباغه» آنهم به کارگردانی افشین هاشمی کسی که تاکنون فعالیت خاصی در زمینه سینمای کودک نداشته است، مواجه می‌شویم؟

من از بچه‌گی تا الان، چه در شهر و کشور خودم و چه در سفر، همیشه سعی می‌کنم در خیابان از راه‌ها و مسیرهایی بروم که تاکنون نرفته‌ام، من عاشق شنا کردن در دریاهایی هستم که تا حالا در آن شنا نکردم، اگر بدانم کوسه ندارد و امن است، حتما می‌روم. ساخت فیلمی مثل خاله قورباغه برای من یک تجربه متفاوت بود و در واقع یافتن کوچه پس کوچه هایی که تا این لحظه نرفتم، علّتش همین بود، فقط می‌خواستم این فرم راهم تجربه‌ کنم.

 

آیا این فرم را ادامه می‌دهید؟

اگر دوباره امکانی پیش بیاید که با فیلمنامه خوبی مواجه شوم و پیشنهاد شود، بله انجام می دهم. گاردی ندارم که بگویم نه هرگز.

 

شما در بسیاری از موارد به فروش بالای فیلم اشاره می‌کنید. آیا احساس نمی‌کنید اینکه «خاله قورباغه» تنها فیلم عروسکی روی پرده است، عامل اصلی و مهم این اتفاق باشد؟ چون تک‌گزینه بودن آن مثلا برای پدر و مادری که می‌خواهند فرزندشان را به سینما ببرند، یا مهدکودک یا مدرسه‌ای که بخواهند بچه‌هایشان را به سینما ببرند، باعث می‌شود فروش این فیلم بیشتر از زمانی باشد که «خاله قورباغه» رقیب دیگری در سینمای کودک داشته باشد.

 

درست است اما کسی تماشاگر را مجبور نمی کند که برود این فیلم را ببیند، مثل اینکه بگوییم الان یک فیلم جنایی روی اکران است، این یعنی اینکه همه مردم می روند تا آن فیلم را ببینند؟ نه. کسی که دوست داشته باشد می‌رود می‌بیند، کسی که دوست نداشته باشد می‌رود فیلم دیگری می‌بیند. ضمن آنکه شما می توانید مثلا بروید پردیس قلهک یا پردیس چارسو انیمیشن های روز دنیا را روی پرده سینما ببینید. یعنی شما امکان دیگری هم دارید.

 

افشین هاشمی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

از چه زمانی فیلم‌برداری «خاله قورباغه» آغاز شد و کجا مراحل ضبط آن را انجام دادید؟

فکر می‌کنم اسفند ۹۶ شروع کردیم و تصویربرداری را کلید زدیم و خرداد ۹۷ هم تمام کردیم. حدود سه ماه و نیم ضبط داشتیم و در استودیو فارابی هم فیلم‌برداری کردیم.

 

از روزهای آغازین و تصمیم ساخت این فیلم تا روزهای فیلم‌برداری و مراحل پس از تولید، با چه اتفاقاتی روبه‌رو بودید و چگونه گذشت؟

ابتدا نکته‌ای را اشاره کنم، من قبل ساخت «خاله قورباغه» تمام فیلم‌های عروسکی مثل شهر موش های یک و دو، کار نادره ترکمانی و کار اتل متل توتوله و... هر فیلمی که در آن عروسکی وجود داشت یکبار دیگر نشستم و دیدم که ببینم آنها تا کجاها رفتند و چه تکنیک هایی استفاده کردند و ما چه امکاناتی داریم؟ اگرآنها از یک تکنیکی استفاده کردند که خوب است من هم استفاده کنم. اگر هم جایی نقصی هست، من جبرانش کنم.

 

سخت‌ترین مرحله برای من، پس تولید فیلم بود. تمام این دغدغه‌ها و آنچه بعنوان کاستی اشاره کردید، نگرانم می‌کرد

اما در پروسه ساخت باید بگویم من دوره فیلمبرداری خیلی خوبی داشتم و این را مدیون قصد و نیت و پایداری خانم طائرپور برای ساخت کار برای کودک می‌دانم. یعنی من کاملا آزادانه ایده هایی را که با امکانات موجود مهیا بود، انجام می‌دادم. اما آنچه که برای من سخت‌تر بود اتفاقا مرحله پس از تولید فیلم بود.

 

 یعنی مرحله تدوین و سپس آماده سازی آن برای محصول نهایی، چون من نگران همه این حرف هایی که شما زدید و موضوعاتی که به عنوان کاستی های فیلم اشاره کردید بودم. اینکه چگونه این فیلم با ریتم بهتری ارائه شود؟ آیا بچه امروز این حرف ها را می فهمد؟ اصلا فرض کنیم بفهمد اصلا حوصله این حرف ها را دارد؟ به بچه بگوییم مادربزرگت دلش برایت تنگ شده، آیا اصلا گوش می‌کند؟ مثلا مادرم همیشه به من می گوید به عزیزت زنگ زدی من پشت گوش می‌اندازم و بعد هر از گاهی زنگ می زنم بعد که گوشی را برمی دارد خیلی خوشحال می شوم منظورم این است که من کودک نیستم ولی کودکانه ای دارم از زیر کار فرار می کنم، اگر کودک امروز را نیم ساعت نگه داریم و راجع به این مفاهیم اخلاقی برایش صحبت کنیم بلافاصله می‌گوید: این چقدر گیراست! و ازین حرفا

 

این سوال من هم هست و اینجاست که چالش بین من و نویسنده ای که حالا تهیه کننده هم بود شروع شده بود و ما بحث می کردیم سر سکانس ها که چه کار کنیم و چه کار نکنیم کوتاه کنیم یا طولانی کنیم و...

 

زمان برد تا نسخه‌ای که کمی بلندتر بود به این نسخه کوتاه‌تر تبدیل شود و الان آنچه که دارید می بینید محصول نهایی به نقطه اشتراک رسیدن من و خانم طائرپور با حق اولویت خانم طائرپور است. حق اولویت هم به عنوان تهیه کننده و هم به عنوان نویسنده. این چالش‌ها به معنای خوب بودن یا بد بودن کار نیست، ویژگی کار مشترک این است.

 

جنبه آنکه بخش زیادی از فیلم موزیکال است، چیست؟

زمانی که من وارد فیلم شدم بخش عمده ای از این کارها انجام شده بود، یعنی قسمت زیادی از فیلمنامه نوشته نشده بود و بخشی از فیلمنامه باقی مانده بود، اما موسیقی ها ساخته شده بود، ترانه ها سروده شده بود و سعید شهرام (آهنگ‌ساز فیلم) کارشان را روی ترانه ها تمام کرده بود. این بدین معنا نیست که من موافقش نیستم و از کار راضی نیستم، منظورم این نیست، فقط دارم توضیح فنی می دهم.

 

 یعنی ترانه ها ساخته شده و آماده بود، من هم قرار بوده راوی پیام نویسنده یعنی فرشته طائرپور باشم، نه فیلمنامه ای که خودم از صفر تا صد آن را می نویسم و حالا می خواهم به تصویر بکشم، یعنی سفارشی که البته مغایر با نظرات خودم نیست روی پرده بیاورم. جدای از این بحث شعر و ترانه چیزی است که بچه ها خیلی دوست دارند و از همه مهمتر خودم خیلی دوست دارم چرا نباید باشد؟ بنظرم خیلی به‌کار کمک کرد. حتی من یک روزی فیلمی خواهم ساخت که کاملا موزیکال است.

 

همچنین چون در فیلم گلنار ترانه اصلی‌اش با صدای سحردولتشاهی است، در این فیلم هم سکانس اوّلش که مربوط به فیلم گلنار است، صدای ایشان است و مابقی فیلم صدای غزل شاکری و خود بازیگران.

 

تمام اصول شرعی و قانونی صدای زن رعایت شده است

 

یعنی تکخوانی است؟ ازین جهت مشکلی برای فیلم پیش نیامد؟

در فیلم تمام اصول شرعی و قانونی صدای زن رعایت شده است. در صورتیکه در فیلم گلنار که دهه ۶۰ ساخته شد و دوران امام بود، موسیقی ها بصورت تکخوانی است و هیچ اتفاقی نیفتاد. بگذریم از این قضیه الان قانون می گوید نباید باشد، ماهم قبول کردیم، من مسئولش نیستم.  به هر حال در این فیلم صدا دو بار ریمکس شد و یکجاهایی را «شهراد بانکی» خوانده و هم‌خوانی شده است، همچنین صدای خانم‌ها کمی دفورمِ شد تا مشکل قانونی‌ای ایجاد نشود.

 

برخی به عروسک گردانی انتقاد دارند و می‌گویند ساده است و خلاقیت خاصی ندارد. نظرتان در مورد عروسک گردانی‌ها چیست؟

میزانسن با عروسک گردانی دو چیز متفاوت است، میزانسن در حیطه من قرار می گیرد، بخش عروسک گردانی بخش عمده‌ای از آن به خود عروسک گردان‌ها و بخشی هم به من برمی گردد، اگر این نظر تخصصی یک عروسک گردان باشد حتما نظر مهمی است که ما باید به آن فکر کنیم.  اما نکته ای که وجود دارد به هر حال چندتن از بهترین عروسک‌گردانان در این کار حضور داشتند و همه این مجموعه را «مرضیه محبوب» که خودشان تخصصشان کار عروسکی هست انتخاب کردند.  در نتیجه اگر ضعفی داشته از دید من پنهان مانده اما من فکر می‌کنم خانم محبوب در انتخابشان دقت کافی را داشتند و نهایت توانشان را گذاشته‌اند.

 

سوال پایانی‌ام کمی کلّی‌تر است. بنظر شما چرا در سال های اخیر به سینمای کودک کمتر توجه می شود ؟

یک عامل اصلی کاهش آثار سینمایی برای کودکان ، عدم میل به ازدواج و فرزنددار شدن جامعه و اهالی سینما است

 

من نظر شخصی روی این موضوع نداشتم از یک دوست خبرنگاری یاد گرفتم که ایشان مجموعه تحقیقاتی روی سینمای کودک داشت، گفت: خیلی اتفاق جالبی است که در دهه ۶۰ همه کسانی که دارند محصول کودک تولید می کنند خودشان مادر هستند یا پدر هستند و بچه دارند. انگار بخاطر آن مسئولیتی که در قبال بچه خودش و سپس برای بچه های بقیه حس می کرده، این ضرورت برایش ایجاد میشده است که اثری تولید کند.

 

 امروزه در جامعه ای هستیم پر از خبرهای طلاق هستیم، پر از فروپاشی های خانوادگی، پر از امتناع از ازدواج، پر از فرار از بچه‌دار شدن و چیزهایی از این دست. یعنی انگار علاقه نسبت به تشکیل شاکله خانواده کم شده است.  به همین نسبت آن احساس مسئولیت برای تولید محصول برای بچه وجود ندارد.

 

این بخش منفی قضیه است بخش مثبتی هم دارد، وقتی دشمنی حمله می کند خواهی نخواهی خانواده همبسته‌تر می شود ،مشترک می شود. مثلا او پدرش را فرستاده جنگ، من موظف هستم بچه اش را سرگرم کنم. این یکی غذا می دهد من موظف هستم چیزهایی را تامین کنم و... یعنی آن همبستگی احساس مسئولیت‌مان نسبت به یکدیگر را افزایش می‌داد. امروزه از همین اخباری که می شنویم و مجموعه دزدی و کشت و کشتار و اتفاق و این میزان اختلاس و احتکار و غیره، اینها جایی برای فکر کردن به بچه و فضای پاک و سالم برای بچه باقی نمی گذارد.

 

از شما بعنوان کسی که فیلمی در حوزه کودک ساخته‌اید و مراحل قانونی آن را طی کرده‌اید این سؤال را می‌پرسم، مراکزی مثل «شورای سیاست گذاری سینمای کودکان» یا «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و مراکزی از این قبیل که وظیفه‌شان پرداختن به سینمای کودک است، چگونه عمل می‌کنند؟ در کجای پازل سینمای کودک قرار دارند؟

 

با یک دهم بودجه چه‌کار می‌توان کرد؟!

من سوادی در این مورد ندارم برای اینکه هیچ وقت در این بخش ها قرار نگرفتم، زمانی وارد پروژه «خاله قورباغه» شدم که این کارها انجام شده و از مرحله شورا گذشته بود.  اما خیلی اتفاقی دیروز یکی از اعضایی که در برخی ازین شوراها فعال بوده شنیدم، اینها می نشینند کلی برنامه ریزی می کنند که چه تعداد فیلم باید تولید کنیم؟ چگونه باید این فیلم ها تولید شود؟ در این بازه زمانی چگونه باید اکران شود تا سینمای کودک جان بگیرد و بچه ها محصول داشته باشند؟و...

 

یعنی براساس بودجه‌ای که قرار است به‌ آنها پرداخت شود کلّی برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری می‌کنند، اما ناگهان بودجه‌ای که به‌دستشان می‌رسد یک دهم یا یک بیستم آن است! نتیجه آن فکر می کنید چه می شود؟! مگر می‌شود بدون بودجه کاری کرد و فیلمی ساخت و منتظر سال خوبی برای سینمای کودک بود؟! فقط امیدواریم شرایط بهتری برای کشور و همچنین سینمای کشورمان بوجود آید، خصوصا سینمای کودک. که بسیار مهم است.

 

 

  • 10
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش