دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۱۲ - ۲۰ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۵۳۱۰
فیلم و سینمای ایران

کارگردان «کلمبوس»: با بدسلیقگی‌های جشنواره فجر دلزده شدم/ اصلا نمی‌پسندم که مهاجرت کنیم

هاتف علیمردانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
هاتف علیمردانی گفت: در «کلمبوس» سعی کردم فیلمی خانوادگی و متفاوت از شوخی‌هایی که در تئاترهای آزاد دیده می‌شود بسازم، هرچند هجوم فیلم‌ها در اکران ریشه این نوع فیلم‌های مستقل را می‌سوزاند.

کارگردان فیلم‌های «کوچه بی‌نام»، «هفت ماهگی» و «بخاطر پونه» سال گذشته در سکوت خبری فیلم جدیدی را ساخت که در خبرها از آن به عنوان یک کمدی متفاوت یاد می‌شد؛ اکران «کلمبوس» با بازی فرهاد اصلانی، سعید پورصمیمی، شبنم مقدمی و مجید صالحی و با حضور هانیه توسلی از ۱۴ آذر به سرگروهی پردیس کورش آغاز شده است و کارگردانش در گفت‌وگویی با ایسنا، از دغدغه‌های ساخت این فیلم که به مهاجرت می‌پردازد و نیز دلخوری‌هایی که مانع شده تا فیلمش را برای جشنواره فجر نگه دارد، گفت. 

 

«کلمبوس» از فیلم‌های دیگرم جدا نیست

علیمردانی در پاسخ به اینکه بیشتر به عنوان یک فیلمساز اجتماعی شناخته می‌شود و چه شد که پس از ساخت چند فیلم اجتماعی سراغ ساخت یک کمدی رفته است؟ به ایسنا بیان کرد: من «کلمبوس» را از فیلم‌های دیگرم خیلی جدا نمی‌دانم و به نظرم این هم یک فیلم اجتماعی است مثل «کوچه بی‌نام» که رگه‌های کمدی دارد. البته وقتی مردم فیلم را ببینند بیشتر می‌توانند آن را قضاوت کنند.

 

وی که سال گذشته فیلمش را کلید زده بود، درباره همزمانی داستان «کلمبوس» با افزایش موج مهاجرت‌ و برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در دو سه ماه اخیر در کشور بیشتر مطرح شده است و اینکه آیا استفاده از کمدی برای تلطیف کردن چنین فضایی بوده است؟ گفت: موقعی که فیلمنامه «کلمبوس» را می‌نوشتم دلار قیمت بالایی نداشت و حتی بحث آن هم این طور مطرح نبود، در حالی که در فیلم پیش‌بینی افزایش ۹ هزار تومانی دلار می‌شود یا «درقوزآباد» را می‌شنویم که چند ماه قبل به شکلی دیگر نامش در عرصه سیاست مطرح شد.

 

این‌ها برای خود من نیز جالب بود هرچند فیلم‌های دیگرم را هم که ببینید، یکسری اتفاقات بوده که واقعی شده است. به نظرم یک کارگردان باید شاخک‌های حساس‌تری نسبت به مسائل اجتماعی داشته باشد و آنچه در جامعه پیش می‌آید را سریع‌تر حس کند. من همیشه سعی کرده‌ام شهودی بنویسم و آن چیزهایی که در دل جامعه تجربه می‌شود را ببینم و بنویسم. در «کوچه بی‌نام» هم قصه فیلم را از روی ماجراهای یک خانواده واقعی نوشتم و در پایان قصه فیلم که پدر مُرد، پدر آن خانواده واقعی زنده بود اما به طرزی باورنکردنی یک سال بعد او هم فوت کرد.

 

علیمردانی اضافه کرد:‌ در «هفت ماهگی» هم تصادف واقعی باران کوثری چند روز قبل از صحنه تصادف فیلم رخ داد و انگار هر بار یک ارتباط خاصی میان متن و فضای واقعی به وجود می‌آید که خودم هم درک درستی از آن ندارم و تعجب می‌کنم. علت کمدی بودن بخش‌هایی از «کلمبوس» هم در این است که آنقدر کام مردم تلخ است که به نظرم رسید باید با زبانی شیرین این قصه را به تصویر بکشیم.

 

از زندگی در بحران تا بحران اکران در سینما

کارگردان «آباجان» با اشاره به داستان فیلم جدیدش که به مهاجرت یک خانواده به امریکا ارتباط دارد، گفت: ما در بحران به دنیا آمده‌ایم و در بحران هم زندگی کردیم و هیشه دنبال راه فرار هستیم. این فرار و اینکه به کجا می‌روی خیلی اتفاق پیچیده و مهمی است. البته چون خودِ من مهاجرت کرده‌ام با  آن مخالف نیستم ولی اینکه به کجا بروی و بتوانی خودت را به همان آدمی که در مملکت خودت بودی تبدیل کنی مهم است. من اصلا نمی‌پسندم که مهاجرت کنیم و بعد به قیمت فرار  از اینجا حاضر به انجام پَست‌ترین کارها باشیم.

 

وی در پاسخ به اینکه آیا دغدغه طرح مسائل اجتماعی در ساخت «کلمبوس» برایش اولویت داشته یا با افزایش ساخت فیلم‌های کمدی ترجیح داده نوعی دیگر از فیلمسازی را تجربه کند؟ بیان کرد: فیلم ساختن و اکران کردن و همچنین فیلمساز ماندن راه پر پیچ و خمی دارد که باید از آن‌ها گذشت. همین الان که فیلم «کلمبوس» اکران شده، قرار است فیلم «مارموز» هم تا چند روز دیگر اکرانش آغاز شود و هفته بعد هم «قانون مورفی».

 

این حجم بالا در اکران بحران وحشتناکی را به این سینمای ضعیف وارد می‌کند و سبب حاکم شدن یک آنارشیسم بد در سینما شده است. به نظرم هجمه ساخت فیلم باید کنترل شود چون تعداد فیلم‌ها زیاد شده و الان در بدترین فصل که تعداد تماشاچی‌ها یک سوم است، هجوم فیلم‌ها برای اکران سه برابر شده است. این وضع ریشه سینمای مستقل را می‌سوزاند.

 

تغییر دبیر در جشنواره فجر، سَم است

علیمردانی در پاسخ به اینکه با توجه به این اوضاع چرا «کلمبوس» را الان اکران کرده و اصلا متقاضی جشنواره فجر نشده است؟ گفت: انتخاب این زمان با شرکت پخش بود و در سه روز ابتدایی اکران فیلم هم به فروش نیم ‌میلیاردی رسیدیم و خوشبختانه فیلم‌هایم اگرچه همیشه در بدترین فصل اکران شده‌اند اما تبلیغات سینه به سینه آن توسط مردم باعث فروش خوب آن شده است و اطمینان دارم اگر فیلم خوب ساخته باشم حتما دیده می‌شود.

 

وی افزود: درباره جشنواره فجر هم اول باید بگویم که در حال حاضر این جشنواره دبیری کاربلد دارد و امیدوارم تغییر نکند، چون تغییر دبیر و تغییر سلیقه برای چنین جشنواره‌ای سَم است. وقتی هر سال دبیر عوض شود همه چیز را تغییر می‌دهد و به نظرم حضور آقای داروغه‌زاده می‌تواند حال جشنواره فجر را بهتر کند.

 

با بدسلیقگی‌های جشنواره فجر دلزده شدم

او اضافه کرد: اما درباره خودم باید بگویم که از جشنواره بسیار دلزده هستم و بعد از هفت سال پیاپی که در جشنواره بودم همیشه جایی که نباید دیده می‌شدم، دیده شدم و جایی که باید دیده می‌شدم دیده نشدم. آنقدر در سال آخری که در این جشنواره شرکت کردم (سال ۹۵ با فیلم «آباجان»)، داوری‌ها و بدسلیقگی‌ها مرا دلزده کرد که دیگر هیچ علاقه‌ای به شرکت در آن برایم باقی نمانده است. اما امیدوارم با ادامه مسیر فعلی، جشنواره به روزهای خوبش برگردد. البته «کلمبوس» هم در جشنواره تورنتو نمایش داده شد و جایزه هم گرفت هرچند می‌توانست در جشنواره فجر دیده شود ولی این جشنواره مسیری دارد که امیدوارم جوان‌ترها بیشتر بتوانند در آن شرکت کنند و من بعد از هفت سال حضور در جشنواره فجر دیگر دلیلی برای شرکت در آن در خودم نمی‌بینم.

 

این کارگردان جوان درباره برنامه‌ریزی برای نمایش «کلمبوس» در جشنواره‌های دیگر هم گفت: این فیلم خیلی متناسب با جشنواره‌های  خارجی نیست چون دغدغه‌هایی را مطرح می‌کند که برای ایران است و مخاطب خارجی ممکن است آن را درک نکند. «کوچه بی‌نام» هم به هیچ جشنواره‌ای نرفت چون داستانش مسئله ایران است و فکر نمی‌کنم «کلمبوس» هم در جشنواره‌های خارجی کارکرد داشته باشد، اما اکران عمومی آن از اوایل سال نو میلادی در امریکا و کانادا آغاز می‌شود.

 

هاتف علیمردانی با تقدیر از بازیگران فیلمش بویژه مجید صالحی که معتقد است این بازیگر به حق خود در سینما نرسیده و نیز فرهاد اصلانی که بازی‌اش را در «کلمبوس» بازی ری‌اکشن‌ها می‌داند چرا که او جزو بازیگرانی است که تحلیل و درک درستی از نقش دارد، درباره انتقادتی که به فیلم‌های کمدی و شوخی‌های آن می‌شود و تلاشی که برای پرهیز از استفاده آن‌ها کرده توضیح داد: خانوادگی بودن فیلم «کلمبوس» مسئله‌ای است که خیلی روی آن تاکید داشتم.

 

با توجه به اینکه باید تفاوتی میان تئاترهای آزاد و فیلم سینمایی کمدی وجود داشته باشد، به نظر می‌رسد فیلم‌ها به شدت به شوخی‌های جنسی و کمدی‌های سخیف رو آورده‌اند، این در حالی است که در جامعه ما آستانه شوخی در باره سکس و سیاست به شدت پایین است و کوچکترین حرف و اشاره‌ای درباره آن‌ها باعث خنده می‌شود. این سواستفاده از آستانه پایین درک شوخی، باعث شده حرفِ در لفافه به گونه‌ای گفته شود که از اصل موضوع مشمئزکننده‌تر باشد.

 

تبعات دور زدن ممیزی با شوخی‌های سخیف

او گفت: ما یاد گرفته‌ایم برای اینکه مدام ممیزی را دور بزنیم از کلماتی استفاده کنیم تا منظورهای دیگری را برسانیم ولی حالی که از گفتن آن کلمات ایجاد می‌شود، از گفتن حرف اصلی بدتر شده است در حالی که در فیلم‌های خارجی هم این اندازه شوخی‌های سخیف دیده نمی‌شود و به همین دلیل در این فیلم سعی کردم با کمدی اتفاق و قصه شوخی ایجاد کنم چون آن روش بدترین و ساده‌ترین راه است که می‌شود، انتخاب کرد.

 

 

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش