پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۲۰ - ۱۰ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۲۶۶۸
فیلم و سینمای ایران

نخستین سریال ترسناک ایرانی در راه است

احضار,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 این روزها در فضای مجازی و نیز در دکه‌ها و فروشگاه‌های فروش اقلام فرهنگی شاهد تبلیغاتی هستیم که از انتشار قریب‌الوقوع سریال احضار خبر می‌دهند. تبلیغاتی که بیشتر روی این نکته استوار شده که احضار نخستین سریال ترسناک ایرانی است که قرار به‌زودی در شبکه نمایش خانگی توزیع شود.

 

درباره احضار

سریال ترسناک احضار را رامین عباسی‌زاده ساخته و در عین حال تهیه‌کنندگی کار نیز برعهده او بوده است. این سریال که ادعا می‌شود نخستین سریال در ژانر وحشت است، ظاهرا داستانی با موضوع اجنه، ارواح و روابط بین این موجودات را روایت می‌کند. البته خلاصه داستانی که از طرف روابط عمومی سریال منتشر شده، اشاره‌ای به این مضامین نکرده و تنها در یک جمله مبهم آورده: «اغلب ترس‌ها با شناخت از بین می‌روند، اما ترس‌هایی که تا مرگ ناشناخته می‌مانند، هرگز رهایمان نمی‌کنند.»

 

نکته جالب دیگر در مورد سریال احضار ترکیب بازیگران آن است. در شرایطی که سریال‌های شبکه نمایش خانگی در هر چه قطورتر‌کردن فهرست نام‌های بازیگران‌شان با هم رقابت می‌کنند، احضار مسیری کاملا برعکس رفته و از بازیگرانی کاملا ناشناس استفاده کرده؛ بازیگرانی چون الهه جعفری، شهریار ربانی، کیمیا ملایی، بنیامین پیروانی، یاسمن همتی، حسین صیف، نرگس امینی، شیما مرزی، مریم عباس‌زاده و... که هیچ‌کدام نام‌هایی آشنا برای مخاطب به شمار نمی‌آیند. حالا این‌که چه عاملی موجب شده رامین عباسی‌زاده به این ریسک دست بزند، می‌تواند دو پاسخ کاملا متفاوت داشته باشد که هر دو به نتایجی یکسره متفاوت نیز ختم می‌شوند.

 

یا این‌که عباسی‌زاده از کیفیت کارش و تاثیرگذاری آن اطمینان صددرصدی داشته و نخواسته با ردیف کرده نام‌ها حواس تماشاگر را از رخدادهای فیلم به سمت ویترین منحرف کند (و البته در کل سینمای وحشت، سینمای ستاره‌ها نیست و در خود ‌هالیوود هم کمتر فیلم ترسناکی سراغ داریم که از ستارگان درجه یک بهره برده باشد)؛

 

که در این صورت می‌توان به تماشای احضار امید بست، به‌خصوص که در زمان پیش‌تولید این کار بارها اعلام شد احضار به‌خاطر ماهیت ژانری، بخش عمده بازیگرانش را از طریق فراخوان استعدادیابی انتخاب کرده؛ که این رویکرد آگاهانه می‌تواند امیدها را افزایش دهد. دلیل دیگر اما این می‌تواند باشد که اوضاع نحیف مالی سریال سبب این رویکرد شده، که در این صورت از همین حالا تکلیف احضار را می‌توان روشن‌شده دانست، که در این بازار بشدت رقابتی با بودجه‌ای نحیف نمی‌توان به رقابت شهرزادها رفت...

 

رامین عباسی‌زاده کیست؟

آنهایی که نام رامین عباسی‌زاده برایشان آشناست، بی‌شک با نام او به یاد سریال‌هایی چون او یک فرشته بود، سقوط یک فرشته، کت جادویی، پلیس جوان و پریدخت می‌افتند؛ که رامین داستان ما آنها را تهیه‌ کرده. سریال‌هایی که به‌خصوص دو تای اولی با مایه‌های آشکار و نهان وحشت نشان می‌دهند که ظاهرا علاقه به این ژانر در این تهیه‌کننده ریشه‌دار است...

 

عباسی‌زاده اما در احضار کارگردانی کار را نیز خود برعهده گرفته، که باید دید این نخستین تجربه او در این زمینه به بار خواهد نشست یا او نیز به سرنوشت تهیه‌کنندگانی دچار خواهد شد که با برداشتن بیش از یک هندوانه بیشترین آسیب را به نتیجه کارشان وارد آورده‌اند...

 

آیا احضار موفق خواهد شد؟

پاسخ این پرسش چندان آسان نیست، به‌خصوص از این جهت که به‌رغم این‌که ژانر وحشت در ایران، ژانر پرهواداری ا‌ست و فیلم‌های ترسناک همیشه در بازار زیرزمینی جزو پرفروش‌ترین‌ها بوده‌اند، اما تعداد آثار ترسناک تلویزیون و سینمای ایران حتی به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد؛ که این نشان از دشواری ساخت آثار ترسناک و عدم‌اطمینان سینماگران این دیار به سلیقه مخاطبان دارد؛ که همین هم کار احضار را نیز دشوار جلوه می‌دهد...

 

موزه ترس

در حدود ٩٠ سالی که از عمر سینمای ایران می‌گذرد، شاید بتوان موفق‌ترین فیلم ترسناک سینمای ایران را شب بیست‌ونهم حمید رخشانی دانست. فیلمی که داستانی درباره آل و سایر خرافه‌های فرهنگ ایرانی روایت می‌کرد و با همین هم توانست مو بر اندام تماشاگرانش سیخ کند. بعد از شب بیست‌ونهم؛ سینمای ایران با این‌که در آثاری چون آل، رز زرد، خوابگاه دختران، اثیری، اقلیما، حریم، پستچی سه‌بار در نمی‌زند، پارک‌وی، خواب لیلا، زنگ‌ها، کلبه و حتی ماهی و گربه به سوی سینمای وحشت رفت، اما این نکته که هیچ‌کدام از این آثار نه به‌عنوان فیلم ترسناک شناخته شدند و نه این‌که تماشاگران را ترساندند، دشواری کار فیلمسازان را در ورود به این حیطه آشکارتر می‌کند....

 

 یک‌بار در گزارشی در این صفحه نوشتیم که «انگار سینماگران ایرانی از این‌که فیلم‌شان ترسناک لقب بگیرد، خجالت می‌کشند و برای همین به بیراهه می‌زنند و فیلم‌هایی با پتانسیل ترس‌آفرینی را پر می‌کنند از انواع بیانیه‌های اجتماعی و سیاسی و حتی روانشناسانه؛ مثل اثیری، یا پارک‌وی که می‌توانست یک اسلشر تکان‌دهنده باشد، یا مثل خوابگاه دختران که سرگردانی کارگردانش بین کمدی و ترس فیلم را به کاریکاتوری تبدیل کرد، یا حتی مثل ماهی و گربه که ایده‌های فرمی کارگردان نفس فیلم را گرفت...

 

حالا باید دید احضار هم به این آسیب‌ها گرفتار شده یا این‌که رامین عباسی‌زاده توانسته از این مهلکه به‌ سلامتی بگذرد. باید منتظر ماند و دید!

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 15
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش