جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۱۴ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۱۶۰۲
فیلم و سینمای ایران

چرا مردم باید هفته ای پنج تا ۱۰ هزارتومان خرج برخی تولیدات بی محتوا و سطحی ویدئویی کنند؟

شبکه نمایش خانگی در خدمت سریال های پر طمطراق بی مایه!

شبکه نمایش خانگی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در شرایطی که سریال سازی از حیث کمی در شبکه ویدئویی رونق گرفته و هفته چند قسمت از این مجموعه ها راهی مراکز فروش می شوند، ظاهراً کسی توجهی به کیفیت این ساخته ها ندارد و بیشتر، جیب سازندگان است که هدف قرار گرفته. در حالی که شورای صنفی نمایش زمزمه افزایش قیمت بلیت سینما را به عنوان گزینه ای نسبتاً ارزان برای قشر متوسط جامعه مطرح کرده، این سریالها نیز هر هفته ماه سهم قابل توجهی از بودجه ناچیز برخی از خانواده ها را به خود اختصاص می دهند. سریال هایی که سازندگانشان بدون توجه به زوال استفاده از دی وی دی و پس از ۲۳ سال از ورود این تکنولوژی قدیمی شده به بازار، همچنان مردم را دعوت به خرید آنها می کنند.

 

در صورتی که در اغلب کشورهای دنیا با جایگزینی ویدئوی درخواستی یا VOD، تلاش شده تا هزینه کمتری به مصرف کننده تحمیل شود، در ایران همچنان تبلیغ برای خرید DVD رونق دارد. هر چند به یُمن دانلودهای غیرقانونی، هم اکنون مسئولان به صرافت افتاده اند تا دست کم امکان دانلود حلال را برای مصرف کنندگان این آثار فراهم کنند که آن هم با کیفیت خوب و بدون احتساب هزینه اینترنت مصرفی، برای هر قسمت بین ۳۵۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان آب می خورد! مخاطبی که فرصت تماشای سریال های روز دنیا با کیفیت و محتوایی چشمگیر اغلب حتی در همان اپیزود نخست را دارد و می تواند مقایسه کند.

 

در مواجهه با این آثار اما آنچه مشاهده می شود، محصولاتی کسالت بار و بی محتوا هستند که از میان آنها فقط یکی- دو نمونه را می توان پذیرفت و بقیه فقط برای بقا دست و پا می زنند. در ادامه نگاهی داریم به این آثار.

 

«ممنوعه»، جذاب به نسبت سایر رقبا

«ممنوعه» به کارگردانی امیرپورکیان ابتدا به نظر نمی رسید که بتواند مخاطبان را جذب کند. حتی توقیف موقت آن در اوایل توزیع نیز ناقوس مرگش را به صدا درآورد. بویژه اینکه روی سعه صدر دلواپسان و شهامت و پایداری مدیران هنری هم بیش از اندازه حساب کرده بود. با این وصف، «ممنوعه» عاری از زرق و برق معمول این دست آثار و با گروه بازیگرانی که شاید در استفاده از لفظ «سوپراستار» برایشان باید با احتیاط عملکرد، در فصل نخست خود نسبتاً موفق بود. پورکیان حتی در کارگردانی درام عاشقانه اش هم با استفاده بجا از حرکات دوربین روی دست و نزدیک شدن به کاراکترها و معرفی واقعی آنها، توانست جلوتر از بقیه مدعیان گام بردارد.

 

«ممنوعه» با وجود گذر از سد توقیف و ممیزی های گاه به گاهی که بازیگران آن اخبارش را در صفحات خود رسانه ای می کنند، همچنان لحظات دیدنی دارد. تقابل یا همگرایی شخصیتهایش شعاری و اغراق آمیز نیست و بیننده همراه آنها را می فهمد و برایش استدلال می تراشد. ترکیب گروه بازیگران علی رغم اینکه شاید در ابتدا به نوعی بیننده را پس بزند و نامتعارف جلوه کند،  اما در ادامه و با پیشرفت قصه برای او قابل باور می شود و بی جایگزین به نظر می رسد. گرچه خلاء حضور ستاره های مطرح سینما در این سریال احتمالاً برای برخی چندان خوشایند نباشد. با این حال میلاد کی مرام در ادامه نقش جوانهای عاصی و سرکش از تکرار گریخته و الهه حصاری در نقش دختران عاشق کم سن و سال بازی گرمی دارد؛ این دو پارتنرهای درستی از آب درآمده و خوب با هم مَچ شده اند.

 

لحن صریح مجموعه در نقد آسیب های اجتماعی و پرداخت بی تعارف به مسئله فاصله طبقاتی و اختلافات عمیق خانوادگی در جامعه امروز که در عین قیچی خوردن و یا تقید به قانون و عرف، گزندگی اش را حفظ کرده، از جمله ویژگی های مجموعه است. از جمله رابطه سرد سامی(میلاد کی مرام) با ناپدری مادی گرایش اویس تجنگی(امیر جعفری)، رابطه عاشقانه میان برکه(الهه حصاری) و سامی، ارتباط عاطفی خارج از عرف خسرو(هادی حجازی فر) با پروانه(نیکی کریمی) و … .

 

با این وجود «ممنوعه» گویی در متن، ظرفی کوچک برای مظروفی بزرگ است. می خواهد از تمام دغدغه های امروز جامعه جرعه ای به تماشاگر بنوشاند و به مثابه یک اثر اجتماعی همه جانبه نگر به نظر برسد که منطقی و ممکن نیست. همین می شود که در مواردی چون پرداختن به کاراکتر خلیل(نیماشعبان نژاد) به عنوان یک ترنس یا آناهیتا درگاهی در نقش  طلا، دختری ظاهراً موجه اما اسیر اعتیاد، ابتر و نارسا عمل می کند. از سویی مجموعه در آنچه از سوی سازندگان فصل دوم نام گرفته، ریتم بشدت کندی پیدا کرده و مدام در حال تکرار مکررات است. برخلاف فصل اول که سلسله اتفاقات بخوبی و متناسب در پی یکدیگر می آمدند و ضرباهنگ درستی داشتند، در فصل دوم انگار ایده ها پایان یافته و کفگیر به ته دیگ خورده و همه چیز باید کش بیاید.

 

بااین حال «ممنوعه» با اغماض نسبت به برخی ضعفهایش، در استفاده از مقدورات و امکاناتش قابل قبول و جذاب عمل کرده است.

 

«نهنگ آبی»، ادابازی متفرعنانه برای هیچ

«نهنگ آبی» بعد از پنج قسمت و برای خریدار صبوری که ۵۰ هزارتومان بابت آن پرداخته، هنوز شوقی برای تماشا و پیگیری ایجاد نکرده است. فریدون جیرانی با  لشگری از بازیگران سینما که لیلا حاتمی در صدر آنان می درخشد، فیلمنامه چند پاره و مغشوشی در اختیار داشته. بازیگرانی که گویی از اعتبارشان برای رونق بخشیدن به این سریال خرج شده تا کمبودهای بزرگ دیگرش جبران شود. بهرام توکلی قدرت خلق یک قهرمان محبوب برای رسانه ای که ناگزیر است تا تماشاگرش را مجاب به پرداخت هزینه هفتگی برای تماشا  کند، نداشته.

 

ساعد سهیلی در نقش آرمین، جوانی که امنیت شبکه های وب را خوب می داند و پتانسیل کشیده شدن به کارهای خلاف را هم دارد، بیشتر شبیه نمونه های بنجل خارجی است که در بی مووی های هالیوودی دیده ایم، تا جوانی ایرانی. این مشکل ایرانی نبودن، اتمسفر سریال و مناسبات کاراکترها را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. ضمن اینکه تشعشعات علاقه جیرانی به فضاهای نوآر در نورپردازی محدود و لوکیشنهای تیره و تار سریال موجب شده تا سردی مشهودی سایه خود را بر مجموعه بگستراند. کنتراست شدید و بی مورد و نورپردازی‌های پُر سایه روشن در این سریال بیشتر از آنکه آنرا شبیه به دنیای نوآرها کند، امکان دیدن آنچه در کادر میگذرد را مشکل کرده! واقعاً چه اصراری بر این نوع نورپردازی برای این سریال بوده؟! اگر هدف سازندگان القای دلهره و اضطراب بوده که بعید می دانم حاصل شده باشد.

 

چیزی که از شکل گیری هرگونه ارتباط عاطفی و حسی میان تماشاگر و کاراکتر جلوگیری می کند. در این شرایط وقتی داستان هم بیشتر نوعی ذوق زدگی از ورود به پرونده یک مسئله فراموش شده و از مُد افتاده، یعنی بازی نهنگ آبی باشد تا یک درام قوی و پرکشش، بی شک کار کارگردان دشوارتر هم می شود. همه این کمبودها و نواقص دست به دست یکدیگر داده اند تا انبوه ستارگان حاضر در سریال نتوانند به یک شیمی پذیرفتنی برسند و به اصطلاح جواب دهند. بازیگران انگار هر یک ساز خود را می زنند تا اینکه در ترکیبی هدایت یافته، در خدمت کلیت اثر باشند.

 

ضمن اینکه سریال به دلیل ناتوانی از ارائه شناسنامه برای آدمهایش، کسالت بار و بدون جذابیت برای تماشاگر پیش می رود. روندی که او را از پیگیری قصه بازمی دارد. «نهنگ آبی» جیرانی همچون فیلم امسال اودرجشنواره(آشفتگی) از پادرهوایی مضمونی و ساختاری رنج می برد و در واقع تکلیفش با خودش روشن نیست. این سستی و گنگی در شخصیت پردازی دامن بازیگران را هم گرفته و سبب شده بازی آنان منطق دراماتیک باورپذیری نداشته باشد.

 

هادی داداشی

 

 

banifilm.ir
  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش