شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۲۰ - ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۵۰۷۶
فیلم و سینمای ایران

کارگردان «دنگ‌وفنگ روزگار»: شوخی جنسی نداشتیم دنبال بامزه کردن صحنه‌ها بودیم

سریال دنگ‌وفنگ روزگار,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

معمولا کارگردان‌ها دوست ندارند اثرشان بین نوروز و ماه مبارک رمضان پخش شود اما این بار جواد مزدآبادی کارگردان مجموعه ۳۰ قسمتی «دنگ‌وفنگ روزگار» از زمان پخش سریالش راضی است. او حتی با وجود همه انتقادها به انتخاب بازیگرانش، از آنها هم راضی است.

 

«دنگ‌وفنگ روزگار» داستان خانواده اردشیر چالنگری و ماجراهای زندگی اوست که بعد از تعطیلات نوروز از شبکه یک پخش می‌شود. مزدآبادی پیش از این سریال‌هایی مانند «چهارچرخ»، «مثل شیشه» و «آدمخوار» را ساخته است. در این سریال در برخی صحنه‌ها شوخی‌های جنسی آشکار و نهان دیده می‌شود. نکته‌ای که کارگردانش آن را قبول دارد اما تاکید می‌کند که از عمد نبوده و ناظران پخش شبکه یک می‌دانند که با حسن نیت بوده است.

 

آقای مزدآبادی، زمان پخش این سریال جا‌به‌جا شده یا از همان ابتدا قرار بود که در همین زمان پخش بشود؟

با توجه به اینکه سریال طنز است و امسال هم ماه مبارک رمضان و رحلت امام خمینی(ره) با هم تلاقی کرده و نیز مناسبت‌های وفات ماه مبارک رمضان امسال بیشتر از سال‌های قبل است، تصمیم بر این گرفته شد که پس از تعطیلات و همزمان با ماه شعبان که اعیاد مختلفی دارد، این سریال پخش شود. «دنگ‌وفنگ روزگار» برای ماه رمضان مناسب نبود و مدیران شبکه با توجه به شرایط موجود ترجیح دادند که در این زمان پخش شود. به نظرم ماه خوبی است و سریال در این زمان دیده می‌شود.

 

با توجه به اینکه مردم در ایام نوروز سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی زیادی دیده‌اند آیا پخش بلافاصله سریال بعد از تعطیلات باعث اشباع سلایق تماشاگران نمی‌شود؟

من قبلا با سریال «چهارچرخ» این تجربه را داشتم. به نظرم اگر کار قابلیت داشته باشد و بیننده خوشش بیاید سریال را فارغ از زمان دنبال می‌کند. آنهایی که سریال‌بین هستند آن را پیگیری می‌کنند و برای مخاطب زمان پخش سریال خیلی مهم نیست.

 

انتخاب بازیگران براساس بودجه‌تان بوده یا براساس فیلمنامه؟

تهیه‌کننده دست‌وبال ما را نبسته بود اما به هرحال این کار یک سریال پر پرسوناژی بود و نزدیک به ۱۲۰ بازیگر داشت. وقتی ترکیب سریال را می‌بندی جدا از بحث بودجه، بحث توانایی نیز مطرح است. شما نمی‌توانید ۱۲۰ بازیگر عالی و ستاره را بیاورید. من سعی کردم هم از بازیگرهای چهره استفاده کنم و هم از بازیگران جوان. به نظرم ترکیب خوبی شد.

 

آیا از ابتدا نظر شما برای ایفاگر نقش اصلی محمد نادری بود؟

بله، از همان لحظه‌ای که فیلمنامه را خواندم ایشان برای کاراکتر اصلی انتخاب شد و به نظرم آمد که او می‌تواند این نقش را خوب بازی کند.

 

با توجه به اختلاف سن خودش با کاراکتری که بازی می‌کند، آیا از بازی محمد نادری راضی هستید؟

 در سریال «شمعدونی» هم محمد نادری همین سن را حدودا بازی کرد و شاید بزرگ‌تر هم بود. حتی سن بچه‌هایش از بچه‌های سریال ما بیشتر بودند. اما چیزی که برای من مهم بود اینکه او را از آن کاراکترهایی که در «شمعدونی» و «دورهمی» داشته جدا بکنیم. دوست نداشتم نقش‌های قبلی‌اش را تکرار کند. باید محمد را می‌شکستیم. جلسات مختلفی تمرین کردیم. درنهایت مردم باید بگویند که نتیجه چه بوده است. بازخوردهای مردم خوب بوده است. درصد موافقان نقش محمد نادری بیشتر از مخالفانش است.

 

به‌عنوان کسی که همه قسمت‌های این سریال را دیده فکر می‌کنم که بازی آقای نادری در این سریال، مجموعه‌ای از نقش‌های قبلی‌اش است و شاید خودش را تکرار کرده است.

به هر حال هر بازیگری آورده‌ای برای خودش دارد. کم هستند بازیگرانی که کاراکترهای قبلی‌شان را رها کنند و از نو، شخصیتی تازه بسازند. محمد هم تجربه زیادی در کار تصویر ندارد و بیشتر نوشته و تئاتر کار کرده است و بازیگر خوبی است و در آینده تبدیل به بازیگر ۶ دانگی خواهد شد. البته سلیقه هم موثر است. الان ممکن است کسی از «ولی» یا «نغمه» خوشش بیاید. مثلا بازیگر نوجوانی که نقش پسر محمد نادری را بازی می‌کند و مورد توجه قرار گرفته است از بین ۳۰۰، ۴۰۰ نفر انتخاب شده است. برای این نوجوان یک ماه جلسه دورخوانی و تمرین داشتیم. بالانس‌کردن بازیگران مطرح با شخصیت‌های «نوا»، «نغمه» و «نوید» کار سختی است. ما ادعایی نداریم که عالی هستیم اما همه تلاش‌مان را کردیم.

 

نقد دیگری که بر این سریال وارد است قابل پیش‌بینی بودنش لحظه‌های خنده‌دار سریال است که اغلب آنها را قبلا در سریال‌های طنز دیگر دیده‌ایم.

هر جوری که بخواهیم نگاه کنیم کمدی شیوه‌های مختلفی دارد و می‌توانیم موقعیت‌های مختلف را تعریف بکنیم. به هر حال وقتی داریم کمدی کار می‌کنیم جاهایی وجه شباهت با کارهای قبلی دیده ‌شده هم به وجود می‌آید. مهم ترکیب نهایی کار است؛ یعنی آیا جنس آدم‌هایی که تعریف کردیم یا مثلا خانواده‌های «اردشیر» یا «ولی» قابل باور هستند یا خیر؟ یکی از کاراکترهایی که در این کار به‌شدت گل خواهد کرد، کاراکتر «شاهد عینی» با بازی سینا رازانی است؛ بازیگر توانایی که در تئاتر آثار موفقی داشته است. جلسات تمرین متعددی برگزار کردیم تا شبیه آدم‌های قبلی در سریال‌های قبلی نشود. ابتدایی‌ترین حالتی که سینا داشت و به سمتش می‌رفت، تقلید بازی امین حیایی بود. اما جنس بازی الان سینا برای خودش است و از کسی کپی نکرده. اینها مرزهای باریکی است که باید رعایت شود. یا حتی آقای گرجستانی که مدت‌ها بود نقش اصلی بازی نکرده بود. اما درنهایت تاکید می‌کنم که تلاش کردیم حال مخاطب خوب شود و ادعایی هم نداریم. ممکن است جاهایی هم نقطه ضعف‌هایی داشته باشیم.

 

تصویربرداری سریال تمام شده است؟ تمام قسمت‌ها را تحویل تلویزیون دادید؟

هنوز درگیر ضبط هستیم. ۲۹ قسمت آماده داریم اما خرده‌ریزهایی از اواسط سریال کم دارد و درگیر ضبط و مونتاژ به‌طور همزمان هستیم. درنهایت ۳۰قسمت می‌شود و تا قبل از ماه مبارک رمضان به اتمام می‌رسد. شاید روزی سه ساعت می‌خوابم و بیشتر درگیر تصویربرداری و مونتاژ هستم.

 

در سال‌های اخیر شاهد استفاده از شوخی‌های جنسی یا رکیک در سینمای ایران هستیم. در قسمت‌هایی که از «دنگ‌وفنگ روزگار » تا الان دیدیم از این جنس شوخی‌ها کم نبوده است. این شوخی‌ها آگاهانه بوده یا اصطلاحا از دست ناظران تلویزیون در رفته است؟

واقعا اینجوری نبوده که بخواهیم آگاهانه به این سمت برویم. مخصوصا اینکه خودم هم به‌شدت آدم اخلاق‌مداری در این ماجرا هستم. سرصحنه نه من و نه بازیگران به دنبال این مدل شوخی که می‌گویید نبودیم. در کار فقط دنبال بامزه کردن صحنه بودیم. اما از آن طرف اگر در کار طنز بخواهیم بازیگر را خیلی محدود کنیم از آن سمت بام می‌افتیم و بیننده می‌پرسد اسم این کار را گذاشتید طنز اما هیچ صحنه طنزی وجود ندارد. درنهایت هم پخش شبکه یک خیلی سختگیر است و شاید فرض را بر حسن‌نیت گذاشته است. طنز مرز باریکی با لودگی دارد و کارگردان وظیفه دارد که این مرز را نظارت کند. اگر صحنه‌هایی همراه با لودگی هم بوده در مونتاژ حذف کردیم و سعی کردیم شیطنت بازیگران را مدیریت کنیم. اجازه نمی‌دهیم که چنین صحنه‌هایی از رسانه ملی پخش شود اما ممکن است برای صحنه‌هایی سوء‌تعبیر هم ایجاد شود.

 

در این سریال با جملات یا احادیث معروف شوخی می‌شود. مثلا با جمله «ما زندگی می‌کنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم» که منسوب به آقای بهجت است، یا مثلا حدیث «من قال و ما قال.» از شوخی با این جملات چه هدفی را دنبال می‌کردید؟

ما فقط سعی کردیم نمونه‌هایی از زندگی مردم را منعکس ‌کنیم. بعضی از مردم عادت کرده‌اند که جملاتی را به آدم‌هایی نسبت دهند یا برخی هم بدون تفکر این جملات را از دیگران می‌پذیرند. این رفتار را ریزبینانه به چالش کشیدیم. زمانی مد شده بود که همه جملات را به دکتر شریعتی نسبت می‌دادند. نمی‌توانستیم اسم دکتر علی شریعتی را بیاوریم. ما تلاش کردیم که سمت مسائل سیاسی نرویم و نهایتا حال مردم را خوب کنیم.

 

سیدمهدی موسوی‌تبار

«دنگ‌وفنگ روزگار» داستان خانواده اردشیر چالنگری و ماجراهای زندگی اوست که بعد از تعطیلات نوروز از شبکه یک پخش می‌شود. مزدآبادی پیش از این سریال‌هایی مانند «چهارچرخ»، «مثل شیشه» و «آدمخوار» را ساخته است. در این سریال در برخی صحنه‌ها شوخی‌های جنسی آشکار و نهان دیده می‌شود. نکته‌ای که کارگردانش آن را قبول دارد اما تاکید می‌کند که از عمد نبوده و ناظران پخش شبکه یک می‌دانند که با حسن نیت بوده است.

با توجه به اینکه سریال طنز است و امسال هم ماه مبارک رمضان و رحلت امام خمینی(ره) با هم تلاقی کرده و نیز مناسبت‌های وفات ماه مبارک رمضان امسال بیشتر از سال‌های قبل است، تصمیم بر این گرفته شد که پس از تعطیلات و همزمان با ماه شعبان که اعیاد مختلفی دارد، این سریال پخش شود. «دنگ‌وفنگ روزگار» برای ماه رمضان مناسب نبود و مدیران شبکه با توجه به شرایط موجود ترجیح دادند که در این زمان پخش شود. به نظرم ماه خوبی است و سریال در این زمان دیده می‌شود.

آقای مزدآبادی، زمان پخش این سریال جا‌به‌جا شده یا از همان ابتدا قرار بود که در همین زمان پخش بشود؟

انتخاب بازیگران براساس بودجه‌تان بوده یا براساس فیلمنامه؟

تهیه‌کننده دست‌وبال ما را نبسته بود اما به هرحال این کار یک سریال پر پرسوناژی بود و نزدیک به ۱۲۰ بازیگر داشت. وقتی ترکیب سریال را می‌بندی جدا از بحث بودجه، بحث توانایی نیز مطرح است. شما نمی‌توانید ۱۲۰ بازیگر عالی و ستاره را بیاورید. من سعی کردم هم از بازیگرهای چهره استفاده کنم و هم از بازیگران جوان. به نظرم ترکیب خوبی شد.

با توجه به اختلاف سن خودش با کاراکتری که بازی می‌کند، آیا از بازی محمد نادری راضی هستید؟

در سریال «شمعدونی» هم محمد نادری همین سن را حدودا بازی کرد و شاید بزرگ‌تر هم بود. حتی سن بچه‌هایش از بچه‌های سریال ما بیشتر بودند. اما چیزی که برای من مهم بود اینکه او را از آن کاراکترهایی که در «شمعدونی» و «دورهمی» داشته جدا بکنیم. دوست نداشتم نقش‌های قبلی‌اش را تکرار کند. باید محمد را می‌شکستیم. جلسات مختلفی تمرین کردیم. درنهایت مردم باید بگویند که نتیجه چه بوده است. بازخوردهای مردم خوب بوده است. درصد موافقان نقش محمد نادری بیشتر از مخالفانش است.

نقد دیگری که بر این سریال وارد است قابل پیش‌بینی بودنش لحظه‌های خنده‌دار سریال است که اغلب آنها را قبلا در سریال‌های طنز دیگر دیده‌ایم.

هر جوری که بخواهیم نگاه کنیم کمدی شیوه‌های مختلفی دارد و می‌توانیم موقعیت‌های مختلف را تعریف بکنیم. به هر حال وقتی داریم کمدی کار می‌کنیم جاهایی وجه شباهت با کارهای قبلی دیده ‌شده هم به وجود می‌آید. مهم ترکیب نهایی کار است؛ یعنی آیا جنس آدم‌هایی که تعریف کردیم یا مثلا خانواده‌های «اردشیر» یا «ولی» قابل باور هستند یا خیر؟ یکی از کاراکترهایی که در این کار به‌شدت گل خواهد کرد، کاراکتر «شاهد عینی» با بازی سینا رازانی است؛ بازیگر توانایی که در تئاتر آثار موفقی داشته است. جلسات تمرین متعددی برگزار کردیم تا شبیه آدم‌های قبلی در سریال‌های قبلی نشود. ابتدایی‌ترین حالتی که سینا داشت و به سمتش می‌رفت، تقلید بازی امین حیایی بود. اما جنس بازی الان سینا برای خودش است و از کسی کپی نکرده. اینها مرزهای باریکی است که باید رعایت شود. یا حتی آقای گرجستانی که مدت‌ها بود نقش اصلی بازی نکرده بود. اما درنهایت تاکید می‌کنم که تلاش کردیم حال مخاطب خوب شود و ادعایی هم نداریم. ممکن است جاهایی هم نقطه ضعف‌هایی داشته باشیم.

farheekhtegan.ir
  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش