پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۲۲ - ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۴۷۴۸
فیلم و سینمای ایران

خودمان هم رستاخیز را فراموش کردیم

بازیگر نقش حضرت عباس(ع) در فیلم توقیفی: خیلی از همکاران از حضور من در فیلمشان نگران شدند/ حساسیت‌ها شوخی‌بردار نبود

بهادر زمانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

بیش از ۵۰۰ نفر گرمای ۵۰ درجه بیابان‌های بم را با لباس، گریم و تجهیزات خاص سینمایی تحمل کردند تا فیلم رستاخیز بالاخره روزی در سینماها اکران شود، اما از یک جایی به بعد انگار بخت فیلم به شکل مبهمی بسته شد تا همین امروز.

بهادر زمانی هم جزو همین افراد بود؛ بازیگری که نقش حضرت ابوالفضل را بازی کرده بود و از آن زمان تا به حال، تمام دعواها سر حذف و حضور او بوده است؛ بازیگر جوانی که البته کارگردانی سینما خوانده و به قول خودش هیچ‌وقت تمایلی برای بازیگری نداشته، اما به‌طور اتفاقی سر از این پروژه درآورده و بعد بهترین سال‌های کاری خود را از دست داده است. او حالا به «شهروند» می‌گوید که نه‌تنها او که شاید بسیاری از همکارانش سعی می‌کنند «رستاخیز» را فراموش کنند: «شخصیت‌هایی که با فیلم مخالفت می‌کردند در مواجهه با من، مرا در آغوش می‌گرفتند و گریه می‌کردند، در صورتی که فکر می‌کردم وقتی مخالفت کرده‌اند احتمالا کارشان با من به برخورد فیزیکی کشیده می‌شود.»

فکر می‌کنم باید برای یک بازیگر خیلی سخت باشد که فیلمی را بازی کند و بعد اکران آن این‌طور با مشکل مواجه شود. حالا که تقریبا پنج سال از زمان توقیف فیلم گذشته، چه حس و نگاهی به ماجرا دارید؟

همان‌طور که گفتید، سخت است. آدم گاهی نمی‌داند باید دوست داشته باشد کاری اکران شود یا نه، چون چیزهایی را در جامعه می‌بینید و احتمال می‌دهید فیلمی تأثیر منفی داشته باشد، اما از سوی دیگر می‌بینید زحمت سنگینی برای کار کشیده شده و حیف است که در صندوق خاک بخورد. نه‌تنها من که شاید خیلی از همکارانم سعی کردیم این کار را فراموش کنیم. مدام درباره آن می‌پرسند و یادآوری می‌شود، اما خودمان آن را فراموش کرده‌ایم.

شاید دردناکی آن دقیقا همین جا باشد.

البته تا چند‌سال قبل خیلی دردناک بود. الان ۱۰ ‌سال از ساخت آن می‌گذرد. شما تا زمانی برای نگه‌داشتن چیزی تلاش می‌کنی، اما وقتی زمان آن می‌گذرد، دیگر آنقدر پررنگ نیست. به‌هرحال اگر فیلم همان زمان به ثمر می‌نشست در سرنوشت همه ما تأثیر می‌گذاشت، اما این اتفاق نیفتاد. حالا هم اگر اکران شود شاید آن تاثیری که آن زمان تصور می‌رفت را نداشته باشد، چون سینما صنعت است و با پیشرفت تکنولوژی خیلی مسائل تغییر می‌کند. رستاخیز با بضاعت تکنولوژی ۱۰ سال قبل ساخته شد و در آن زمان از خیلی فیلم‌های درجه یک بهتر بود اما شاید الان دیگر آن جذابیت بصری را نداشته باشد.

زمانی که کار را شروع کردید، فکر می‌کردید با چنین سرنوشتی روبه‌رو شود؟

اصلا، آن‌قدر ما را مطمئن کرده بودند- از این جهت که همه تاییدیه‌های لازم را گرفته‌اند- که ما اصلا به این موضوع فکر نمی‌کردیم و فقط به دنبال این بودیم که کار به بهترین نحو انجام شود.

واقعا هیچ خبری از اکران آن یا تلاش‌های تازه درباره آن نیست؟

به‌هرحال هیچ فیلمی پخش‌نشده نمی‌ماند. بالاخره زمانی با مدل‌هایی که این روزها فیلم‌ها به دست تماشاگران می‌رسد، پخش خواهد شد ولی قطعا تهیه‌کننده تفکراتی برای بازخورد کار داشته است و تا شرایط جوابگو بودن برای هزینه‌های کار مهیا نشود، از این طریق پخش نخواهد شد. عجیب است که چند وقت قبل گفتند که مجوز پخش بین‌المللی کار را داده‌اند در صورتی که فیلم در کشور خودمان ممنوع است.

چطور شد که در این نقش مهم و خاص بازی کردید؟

قصه آن طولانی و زمانبر است و از طرفی خلاصه گفتن آن، کیفیت کار را کم می‌کند. ما همیشه درباره ماورا حرف می‌زنیم، اما شاید آن را زیاد باور نداریم. مدل ورود من به رستاخیز ماورایی بود. خب، من کارگردانی خوانده‌ام و اساسا علاقه زیادی هم به بازیگری نداشتم. اتفاقی متوجه کار شدم و خیلی غیر ارادی تمایل پیدا کردم برای آن تست بدهم، درحالی که هیچ‌وقت در ذهنم نبود که برای تست بازیگری بروم. کلی گشتم اما دریچه ورود به دفتر سازنده فیلم را پیدا نکردم، بنابراین بی‌خیال شدم و ماجرا را رها کردم، اما چند وقت بعد دستیار کارگردان را در مراسمی ملاقات کردم. او درباره رستاخیز با من صحبت کرد و بعد از آن فکر کردم چقدر عجیب است که دنبال چیزی می‌روی اما نمی‌شود و وقتی آن را رها می‌کنی، خودش سراغت می‌آید. از زمانی که به دفتر تماشا رفتم تا قطعی شدن حضورم در فیلم، یک ماه طول کشید. در این یک ماه سختگیری‌های سنگینی داشتم و می‌توانم بگویم طوفانی‌ترین زمان زندگی‌ام همان یک ماه بود.

برای رسیدن به تاییدیه‌های نهایی چه کردید؟

ابعاد یک آدم هیچ‌وقت به آن اندازه درشت نیست و من باید به جایی می‌رسیدم که قدرت بدنی کاراکتر را نشان بدهم، بنابراین ورزش سنگین و تغذیه خاصی داشتم اما در زمان فیلمبرداری به خاطر شرایط کار مجبور بودم ورزش را رها کنم بنابراین کمی لطمه خوردم. شما فکر کنید ۸۸ کیلو وزن داشته باشید و در مدت زمان کمی بخواهید به ۱۰۵ کیلو برسید. ضمن این‌که بازگشتن به وزن قبلی هم سختی‌‌های زیادی دارد که همه با آن آشنا هستند. جز ماجرای ظاهر، سعی کردم تا قبل از شروع فیلمبرداری دوره‌های مرتبط با بازیگری را بگذرانم. در کل فشرده‌ترین دوره کاری من زمستان ۸۷ تا پاییز ‌سال ۸۸ بود.

بهادر زمانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

بازی در چنین فیلمی چه تاثیری بر زندگی حرفه‌ای شما گذاشت؟

اتفاقی در درون من افتاد و وسواسم برای انتخاب کار بیشتر شد، برای همین پیشنهادهای زیادی را رد کردم تا به چهره کاری که بازی کرده‌ام لطمه‌ای نخورد. اتفاق دیگر در بیرون من افتاد، به این شکل که بعد از توقیف و سر و صداها، خیلی از همکاران از حضور من در فیلمشان نگران شدند چون حساسیت‌ها شوخی‌بردار نبود. می‌ترسیدند من را انتخاب کنند، همزمان اتفاقاتی برای رستاخیز بیفتد و دامن فیلمشان را بگیرد. البته گفتن نام فیلم‌ها کار درستی نیست، اما در جریان چهار تا پنج پروژه بودم.

نقش‌ها چطور بود، باز هم مثبت بود یا کمی متفاوت‌تر؟

البته این‌که بازیگری تنها در یک نقش بازی کند خیلی به بازیگر مرتبط نیست. فیلمسازهای ما برای انتخاب جرأت ریسک ندارند.

بازیگر هم می‌تواند قبول نکند.

بله، اما نه در کشور ما. بازیگری که مصونیت مالی ندارد، اگر مثل من ۲۰ فیلمنامه را رد کند، بعد بفهمد فیلمی که به خاطرش پیشنهادها را رد کرده اکران نمی‌شود، خب! خودش می‌ماند و خودش و این‌که از خاطره سینمایی حذف شده است. این درد بزرگتری است.

ظاهرا جز تنهایی لیلا و رستاخیز کار دیگری نداشتید.

البته حالا قرار است در سریال کرگدن آقای کیارش اسدی‌زاده کار کنم، اما چون در فصل دوم هستم نامم در تبلیغات آن نیامده است. پارسال در فیلم جان لیلی بودم که در جشنواره عمار پربیننده‌ترین فیلم شد. گیت را هم برای گروه هنر و تجربه بازی کردم که به‌زودی در جشنواره‌های خارجی پخش می‌شود. یک فیلم هم ساخته‌ام، منتها در سکوت خبری.

چرا در سکوت خبری؟

وقتی می‌بینید از جریان‌های خبری چیزی درنمی‌آید، ترجیح می‌دهید در سکوت کار کنید؛ مثلا برای رستاخیز سال‌های ۸۹، ۹۰ و ۹۱ هر بار شرکت در جشنواره را خبری ‌کردیم، اما کار به جشنواره نمی‌رفت. ظاهرا این زمان زود می‌گذرد اما برای هنرمندی که زمان طلایی خود را گذاشته است، سیاست‌گذاری خوبی نیست. زمانی که در فیلم رستاخیز بازی کردم ۲۶ سالم بود بنابراین این سال‌ها گلدن‌تایم من بوده است. وقتی هم که فیلم بیرون آمد، آن سر و صداها پیش آمد.

از واکنش‌ها به حضورتان در فیلم بگویید.

جالب است… شخصیت‌هایی که با فیلم مخالفت می‌کردند در مواجهه با من، در آغوشم می‌گرفتند و گریه می‌کردند در صورتی که فکر می‌کردم وقتی مخالفت کرده‌اند احتمالا کارشان با من به برخورد فیزیکی کشیده می‌شود.

بهادر زمانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

اصل ماجرا هم بر سر نقش شما بود.

مراجع در این‌که چهره کاراکتر‌های مذهبی پخش شود، اختلاف نظر داشتند و برخی معتقد بودند که نباید از بازیگر، قدیس ساخته شود. البته در عراق واکنش‌ها اصلا این‌طور نبود.

حضرت ابوالفضل(ع) جایگاه ویژه‌ای برای بسیاری از ما دارد و جز مقوله دین، در خاطره ما به شکلی حک شده است. بازی در این نقش چه تاثیری روی شما داشت؟

شاید گفتن درباره آن صحبت از اعتقاد باشد و من معتقدم که بیرونی کردن درونیات زیاد جذاب نیست، اما دست‌کم این را فهمیدم؛ همه چیزهایی که در زندگی برای ما پیش می‌آید و حتی به آن علاقه‌مند می‌شویم برای این است که نشان دهد هیچ چیزی خدا نمی‌شود.

الان از گروه و به‌ویژه کارگردان اثر خبر دارید؟

هیچ خبری از آنها ندارم.

تجربه کار کردن با احمدرضا درویش کارگردان فیلم رستاخیز به‌عنوان یکی از کارگردانان مهم سینمای ایران، چطور بود؟

اگر تاریخچه کاری ایشان را ببینید، متوجه می‌شوید که کاراکترهای اصلی بیشتر فیلم‌هایش فقط یک‌بار با او کار کرده‌اند. خب، دلیلش این است که احمدرضا درویش مدل خاص خودش را دارد. او به هیچ بازیگری اجازه بازی نمی‌دهد، شاید به این دلیل که با فاصله زمانی زیادی فیلم می‌سازد، بنابراین وقتی می‌خواهد فیلم را بسازد صددرصد می‌داند از بازیگر چه می‌خواهد و این کار را برای بازیگر سخت می‌کند.

کارهای آقای درویش در کل سینمای جهان کارهای سختی است و این را همه کسانی که با او کار کرده‌اند، می‌گویند. من سعی کردم از ایشان نکات کارگردانی بردارم، به این دلیل که بازی من بازی مشخصی بود. خلاقیت من این بود که چطور این همه راهبرد بازیگری را نگه دارم.

***

ماجرای یک توقیف پر ابهام فیلم رستاخیز

«رستاخیز» ‌سال ۹۲ در سی و دومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد اما اکران آن در ‌سال ۹۴ تنها ساعتی پس از شروع، به دلیل مخالفت برخی مراجع و علما به پایین کشیده شد، درحالی‌که برای کسب پروانه نمایش بیش از ۵۰ نمایش خصوصی برای مسئولان، روحانیون، اساتید دانشگاه و اقشار مختلف ترتیب داده شده بود. تاکنون هیچ‌کدام از رایزنی‌ها و نامه‌نگاری‌ها برای رفع توقیف فیلم جواب نداده است. البته اظهارنظرهایی درباره این‌که «با ایجاد ‌هاله نور روی چهره حضرت ابوالفضل (ع) مشکلی برای اکران نیست» هم وجود داشته است اما سازندگان و کارگردان فیلم نه به آن راضی هستند و نه این کار را به لحاظ فنی ممکن می‌دانند.

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش