پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۴:۴۰ - ۰۱ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۰۱۷۴
فیلم و سینمای ایران

کیانوش عیاری: افسوس می‌خورم از یک سوء تفاهم ۱۰ساله

کیانوش عیاری,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در سال‌ها و ماه‌های گذشته هر وقت بحث تعیین تکلیف فیلم‌های توقیفی مطرح می‌شد خیلی‌ها منتظر بودند تا در وضعیت «خانه پدری» هم تغییری ایجاد شود. تغییری که اگر چه دیر اتفاق افتاد و انتظار برای تماشای فیلم تحسین شده کیانوش عیاری را به ۱۰ سال رساند، اما بار دیگر هم به مدیران سینمایی و هم فیلمسازان این واقعیت را یادآوری کرد که مانع‌تراشی برای نمایش این فیلم‌های توقیفی صرفاً ناشی از سوء‌تفاهمی بوده است حاصل تنگ‌نظری‌ها؛ تنگ‌نظری‌هایی که شکستن آن به اراده‌‌ای از سوی مدیریت سینمایی نیاز دارد تا در نتیجه آن سوء تفاهم‌ها کنار گذاشته شود و دریچه‌هایی برای گفت‌وگو ایجاد شود.

تجربه اکران فیلم‌های «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی» شاهد مثال دیگری بر این مدعاست. فیلم‌هایی که اکران بدون دردسر آنها بار دیگر ثابت کرد بر خلاف فضاسازی‌ها، نمایش چنین فیلم‌هایی نه تنها دردسر و آشوبی ایجاد نمی‌کند، بلکه در شکل‌گیری یک فضای همدلی‌برانگیز در جامعه گام مؤثری برمی‌دارد.

در یک دهه گذشته که فیلم «خانه پدری» امکان نمایش نداشت بخش زیادی از اهالی سینما تمام قد پشت فیلم ایستادند. شاید به همین دلیل با شنیدن خبر رفع توقیف آن یک شادی جمعی بین سینمادوستان، به‌‌خصوص علاقه‌مندان سینمای کیانوش عیاری شکل گرفت. اگر چه توقیف برای شما تازگی ندارد و تعداد دیگری از فیلم‌هایتان هم این روند را برای نمایش عمومی پشت سر گذاشته‌اند، اما برایمان جالب است بدانیم حس کارگردان «خانه پدری» از نمایش فیلمش بعد این همه سال چیست؟

یک دهه توقیف می‌تواند باعث یک دلشکستگی عمیق و طولانی شود. ولی به هر حال نتیجه‌اش به اتفاق مثبتی منجر شده است. البته امیدوارم فیلم «خانه پدری» مشمول گذر زمان نشده باشد؛ واقعاً امیدوارم! حس امروز من ترکیبی است از خوشحالی، نگرانی و طبیعتاً افسوس؛ افسوس از سوء‌تفاهمی که فیلم را یک دهه گرفتار توقیف کرد.

در یکی دو سال گذشته که خبر نمایش چند فیلم بحث‌برانگیز مثل «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی» شنیده شد برای خیلی‌ها سؤال پیش آمد چه منطقی پشت عدم نمایش چنین فیلم‌هایی بوده، و چرا این همه سال نمایش‌شان به تعویق افتاده است؟ به نظر می‌رسد بیش از اینکه چنین فیلم‌هایی مسأله‌ساز باشند، تصمیم برخی مدیران سینمایی زمینه‌ بروز چنین مشکلاتی شده است.

این روندی بود که به آن عادت داشتیم. مثلاً وقتی که شهردار عوض می‌شد و شهردار جدیدی می‌آمد، اگر به بخشی از کارهایی که مدیر قبلی انجام داده بود، علاقه‌ای نداشت، آنها را از بین می‌برد و سلیقه دیگری حاکم می‌کرد. گاهی حتی برخی از آثار خوب برچیده می‌شد. این اتفاق در شهر اهواز در سال‌های پیش از انقلاب برای من که جوان بودم همیشه عجیب بود و آن را درک نمی‌کردم.

نمی‌فهمیدم چرا یک شهردار به خاطر این که رنگ کرکره مغازها را دوست ندارد، صرفاً براساس سلیقه خودش هزینه سنگینی برای تغییر ایجاد می‌کند تا مثلاً رنگ کرکره مغازه‌ها و دکان‌ها عوض شود. حدس می‌زدم این قاعده در همه جا اتفاق بیفتد و محدود به حوزه شهرداری نباشد. اما نوبت به صدور حکم توقیف برای فیلم‌ها که می‌رسد می‌بینیم با تغییر دولت و وزیر ارشاد و جابه‌جایی مدیریت سینمایی همه آن تصمیم‌ها همچنان ثابت و پابرجا می‌ماند.

برخی مدیران سینمایی مثل شهرداران سابق رفتار نمی‌کنند و همان دستور مربوط به ۱۰ سال پیش را پی می‌گیرند. خوشبختانه در مدیریت فعلی تصمیم گرفته شد مسیر دیگری پی گرفته شود و «خانه پدری» - که با تأکید، توقیف آن را حاصل سوء‌تفاهم می‌دانم – به نمایش عمومی دربیاید. اما الآن این تصمیم را دیگر یک تصمیم شجاعانه تعبیر نمی‌کنم. اسمش را می‌گذارم کنار گذاشتن تنگ‌نظری‌ها و امیدوارم محدود به «خانه پدری» و چند فیلم قبل از آن نباشد و در آینده هم شاهد توقیف هیچ فیلمی نباشیم. تجربه بدون استثنا ثابت کرده هر فیلم توقیف‌شده‌ای، چه کوتاه و چه بلند، وقتی به نمایش عمومی در‌می‌آید آب از آب تکان نمی‌خورد؛ نه ایجاد دلواپسی می‌کند و نه این توان و قدرت را دارد که مثلاً بخواهد علیه کشور عمل کند.

اندکی دقت روی این مسأله کافی است تا مطمئن شویم دیگر هیچ فیلمی نباید توقیف شود. باز شدن این حصار نه تنها برای فیلمساز، بلکه برای کل جامعه، ایجاد دلخوشی می‌کند. این گشایش و باز کردن فضا برای مردم هم جذابیت دارد. درست برعکس، اگر دائماً در خبرها بشنویم که فلان فیلم توقیف شد یا اجرای فلان تئاتر متوقف شد، یا ارکستری که قرار بود اجرا داشته باشد کنسل شد نتیجه‌ای یأس‌آور خواهد داشت. در چنین وضعیتی علاقه‌مندان به هنر تکلیف خود را نمی‌دانند؛ چرا که ممکن است روی هر چیزی دست بگذارند ببینند دچار مشکل شده است. به همین دلیل اتفاقی که برای «خانه پدری» افتاده را به فال نیک می‌گیرم و انکار نمی‌کنم بابت آن خوشحالم. به مسئولان سینمایی هم تبریک می‌گویم. مطمئن باشید منافع این تصمیم خیلی زود خودش را نشان خواهد داد.

گرچه اغلب منتقدان از «خانه پدری» به عنوان یکی از فیلم‌های خوب شما یاد می‌کنند، اما شما باز هم نگرانید که فیلمتان مشمول گذر زمان شده باشد. اما فارغ از خود فیلم، توقیف چه تأثیری روی سازنده‌ فیلم می‌گذارد. برخی معتقدند فیلمی که به نمایش عمومی درنیامده حکم بچه‌ای را دارد که به دنیا نیامده و فرآیند خلاقیت و زایش هنری فیلمساز را مختل می‌کند. برای شما هم اینطور بوده است؟

این اتفاق به خودی خود فیلمساز را دچار رخوت می‌کند. احساس می‌کند نمی‌تواند کار کند و خودسانسوری قد علم می‌کند. خودسانسوری از سانسور بدتر است. سانسور اتفاقی است که گاهی اوقات باعث شهرت فیلم هم می‌شود ولی خودسانسوری منش و شخصیت فیلمساز را دچار کپک‌زدگی می‌کند.

در این یکی، دو روز که بحث نمایش فیلم «خانه پدری» داغ شده، خیلی‌ها کنجکاوند ببینند صحنه مناقشه‌برانگیزی که دلیل اصلی اکران نشدن فیلم در این سال‌ها بوده چه سرنوشتی پیدا کرده. پیش از این اعلام کرده بودید حذف برخی صحنه‌ها ماهیت این فیلم را زیر سؤال می‌برد. برای اعمال تغییرات جزئی تا به اصطلاح زهر برخی صحنه‌های فیلم گرفته شود چگونه با مدیران سینمایی به تعامل رسیدید؟

حاصل این تعامل ناامیدکننده نبود. سازش الزاماً به معنای مقاومت و استقامت نیست. گاهی اوقات سازش می‌تواند یک تصمیم عقلانی باشد. تلاش کردیم بدون اینکه لطمه‌ای به فیلم وارد شود، با تغییرات جزئی زهر آن صحنه مناقشه‌برانگیز را بگیریم. راستش بعد از سال‌ها، حالا که به فیلم نگاه می‌کنم ترجیحم این است این صحنه به همین گونه‌ای باشد که الآن در فیلم است و نه شکل قبلی‌اش.

این تغییر نگاه به خاطر تغییر شرایط جامعه امروز است که آستانه تحملش پایین آمده یا تغییر نگاه فیلمساز؟

می‌تواند حاصل تغییری باشد که به دلیل افزایش سن در من ایجاد شده است. الآن برای من شکل فعلی فیلم جذابتر است.

خبر رفع توقیف «خانه پدری» همزمان شده است با روزهای پایانی ساخت سریال تازه‌تان «۸۷ متر» و ایامی که زمزمه‌هایی درباره شروع فیلم جدیدتان با بازی رضا عطاران شنیده می‌شود. می‌توان امیدوار بود که همزمانی این اتفاق‌ها در نیمه دوم سال ۹۸ شروع فصل تازه‌ای برای فعالیت‌تان باشد؟

راستش هنوز هیچ چیز قطعی نشده است. ولی همین مسأله تمام شدن سریال به خودی خود یک گشایش است. نمایش «خانه پدری» هم گشایشی است که نمی‌تواند روی من تأثیر نداشته باشد. مسلماً با خودش انرژی می‌آورد...

و دلگرم‌تان می‌کند به اینکه چنین گشایشی برای فیلم «کاناپه» هم اتفاق بیفتد؟

امیدوارم. تغییر وضعیت تمام فیلم‌های توقیف‌شده، حتی برای آنهایی که با تنگ‌نظریشان باعث توقیف شده‌اند هم بی‌تأثیر نیست. همیشه برایشان حیرت‌انگیز است که پس چرا پیش‌بینی‌هایی که می‌کردیم اتفاق نیفتاد؟ چرا ویرانی به بار نیاورد و برعکس رضایتی هرچند اندک در جامعه ایجاد کرد؟ برای ایجاد این رضایت هر چند اندک باید هزینه‌هایی بیش از این بپردازیم؛ هزینه در تمامی سطوح.

از اولین روز اکران «خانه پدری» استقبال خوبی شده است و بلیت‌های اغلب سانس‌ها به فروش رفته. چنین استقبالی را پیش‌بینی می‌کردید؟

طبیعی است. فیلمی که یک دهه توقیف بوده و جلب توجه کرده، خواه‌ناخواه مردم را کنجکاو می‌کند. همه فیلم‌های توقیف شده در کنار همه این دلشکستگی‌ها، با استقبال مردم مواجه می‌شوند.

فارغ از ساختار و درونمایه‌ «خانه پدری» که در آینده مفصل‌تر به آن خواهیم پرداخت، حرف ناگفته‌ای خطاب به علاقه‌مندانی دارید که این روزها کنجکاو تماشای فیلمتان هستند؟

فقط می‌توانم از یک آرزو بگویم. امیدوارم که عامل فروش این فیلم صرفاً کنجکاوی ناشی از یک دهه توقف و صحبت‌هایی که جسته و گریخته درباره فیلم شنیده‌اند نباشد. امیدوارم «خانه پدری» بر اساس ویژگی‌های خودش تماشاگران را جذب کند و البته به فروش خوبی هم برسد. فروش بالای چنین فیلمی در کنار فضایی که متأسفانه بر سینمای ایران حاکم است امیدوارکننده خواهد بود.

همین که هر از گاهی یک فیلم جامعه‌نگر به اکران درمی‌آید و فروش خوبی می‌کند و علاقه‌مندان به سینما - نه فقط کسانی که سینما را بهانه‌ای برای پرکردن اوقات خود یا دور شدن از مشکلاتشان می‌بینند - را راضی نگه می‌دارد امیدوارکننده است؛ تماشاگران مشتاقی که گاهی اوقات از سالن سینماها فاصله می‌گیرند و ترجیح می‌دهند به صورت خصوصی فیلم‌های عمدتاً خارجی را پیدا کنند و با دیدن آنها خودشان را راضی نگه دارند. امیدوارم «خانه پدری» این نقش مهم را در کنار دیگر فیلم‌هایی که طی این سال‌ها ساخته شده ایفا کند.

iran-newspaper.com
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش