جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۲۲ - ۱۰ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۲۳۶۵
فیلم و سینمای ایران

درباره فیلم «زیر نظر» که با حاشیه‌هایی تلاش شد دیده شود؛ زیر صفر!

فیلم سینمایی زیر نظر,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«یکی از کاناپه‌هایی که محسن (رضا عطاران) با سلیقه همسرش مهشید، به‌تازگی آن را خریده بود، بر اثر سوختگی به اندازه نوک انگشت سوراخ شده است و ظاهرا همه چیز تقصیر امید (امیر جعفری) رفیق محسن بوده که در خانه بساط تریاک کشیدن به راه انداخته بود. کل زمان فیلم به درگیری محسن و امید برای مخفی کردن سوراخ روی کاناپه می‌گذرد. مهشید به سفر شمال رفته و محسن می‌ترسد که وقتی برگشت، با دیدن سوراخ روی کاناپه بفهمد که آنها در خانه تریاک ‌کشیده‌اند. در این میان همسایه طبقه پایین محسن و مهشید که زنی مطلقه به نام گیتی است، از محسن خوشش می‌آید و سعی می‌کند با او وارد رابطه شود، در حالی که محسن به اصطلاح اصلا توی باغ نیست و به چیزی جز این فکر نمی‌کند که زنش نباید متوجه سوراخ روی کاناپه شود... .»

فیلمنامه «زیر نظر» را ابوالفضل کاهانی نوشته و کلیت کار شباهت زیادی به غالب کارهای عبدالرضا کاهانی دارد. فیلم، کمدی است، ولی با کمدی‌های رایج در این روزهای سینمای ایران مقداری تفاوت دارد. فضای کار ابزورد است و همان‌طور که از مطالعه خلاصه داستان مشخص برمی‌آید، یک دور باطل پوچ را نمایش می‌دهد. حین جروبحث‌های محسن و امید برای پوشاندن سوراخ روی کاناپه، مشخص می‌شود خانم ثقفی، همسایه طبقه بالای محسن و مهشید، در منزلش فوت کرده و پلیس به ساختمان می‌آید تا درباره علت مرگ تحقیق کند. پلیس سراغ تصاویری می‌رود که دوربین مداربسته ساختمان از رفت‌وآمد همسایه‌ها به منزل خانم ثقفی ضبط کرده بود. به همین بهانه بارها تصاویر اهالی ساختمان که در راهرو حرکت می‌کنند، از نمای دوربین مداربسته نمایش داده می‌شود. سکانس آخر فیلم هم که خارج از ساختمان اتفاق می‌افتد، در مقابل یک دوربین مداربسته است.

نام سرایدار افغانستانی ساختمان که سروش جمشیدی نقش آن را بازی می‌کند، «نظر» است و این دوربین‌های مداربسته و حضور سرایداری به نام نظر که متصدی دوربین‌هاست، نام فیلم را توجیه می‌کند. به نظر می‌رسد در اینجا کنایه‌ای سیاسی در میان باشد، اما لحن فیلم لرزان‌تر از آن است که صدای چنین کنایه‌ای به‌راحتی شنیده شود. ترس محسن از اینکه همسرش سوراخ روی کاناپه را ببیند، شاید تا ۱۰ دقیقه اول کار منطقی باشد و کم‌کم شکل مریض‌گونه بی‌منطق پیدا می‌کند و این درحالی است که همسرش اتومبیل خانوادگی‌شان را به شمال برده و روی سقف ماشین‌شان یک درخت افتاده و نابودش کرده... به هرحال مهشید زنگ می‌زند و نه‌تنها خونسرد، بلکه با لحنی طلبکار می‌گوید سقف ماشین نابود شد، ولی محسن از گفتن اینکه یک سوراخ روی کاناپه ایجاد کرده، می‌ترسد.

مهشید در راه برگشت به تهران، سوار ماشین یک پیرمرد ثروتمند می‌شود و محسن حق ندارد به او چیزی بگوید، در حالی‌که خود محسن باید از مهشید بابت کار نکرده‌اش در قبال گیتی بترسد. زیر نظر بودن، احساسی به محسن داده است که او را به خودسانسوری و حتی یک ترس خودویرانگر واداشته است. طعنه سیاسی و شاید اجتماعی فیلم همین است؛ اما چنانکه به نظر می‌رسد، این پیام به‌راحتی برای هر مخاطبی قابل‌دریافت نیست و کلی تفسیر و نشانه‌کاوی و ارجاع به بخش‌های متفاوت قصه لازم است تا این قضیه جا بیفتد.

فیلم به‌ شکلی نمکین و رندانه ضدزن هم هست. در حقیقت عجیب است که در این فیلم، زنان نماد قدرت قرار گرفته‌اند؛ حتی مدیر ساختمانی که محل روایت قصه قرار گرفته هم یک زن است.اینها به اضافه لحن تئاتری کار، همه چیزهایی هستند که «زیر نظر» را از ریل کمدی‌های رایج این روزها خارج می‌کنند و باعث می‌شوند چنین فیلمی موردپسند مخاطب عام نباشد؛ هرچند هنرپیشه‌هایی مثل رضا عطاران، امیر جعفری، مهران احمدی و... در آن حضور دارند. این روزها وقتی بحث کمدی در سینما به میان می‌آید، بلافاصله موضوع کنایه‌های جنسی هم مطرح می‌شود. ظاهرا عیار سنجش شرافت فیلم‌ها با این سنجیده می‌شود که چقدر در استفاده از چنین متلک‌هایی پرهیز داشته‌اند و تعداد سالن‌هایی که به هر فیلم تعلق خواهد گرفت و طبیعتا مقدار فروش هر فیلم هم به این برمی‌گردد که چقدر در استفاده از این جور متلک‌ها سخاوتمند بوده است. در فیلم‌های عبدالرضا کاهانی هم معمولا این نوع متلک‌ها به کار می‌رود، اما هیچ‌وقت نتوانسته باعث فروش فیلم‌های او شود. در کمدی ابزورد زیرنظر هم به نظر می‌رسد وضع به همین شکل باشد. مخاطب اصلی چنین فیلمی علاقه‌مندان تئاتر هستند نه آنهایی که طی چند وقت اخیر با تماشای فیلم‌هایی مثل «رحمان۱۴۰۰» و «مطرب» و... پایشان به سالن‌ها باز شده است و بدنه مخاطبان سینمای ایران در این روزها را تشکیل داده‌اند و با دیدن نام مجید صالحی به‌عنوان کارگردان، تصور یک کمدی فارسی در آنها ایجاد می‌شود.

 ۲ شگرد قدیمی تبلیغات فیلم سینمایی

با آغاز اکران فیلم سینمایی «زیرنظر» هنوز حوزه هنری این فیلم را در برنامه سینماهایش قرار نداده؛ این خبری است که چند روز گذشته بارها در رسانه‌های سینمایی بازنشر شده است. محمد شایسته، تهیه‌کننده «زیرنظر» در مورد عدم اکران فیلم سینمایی «زیرنظر» در سینماهای حوزه هنری گفته است: «هرچند با رایزنی به‌دنبال حل این مشکل بوده‌ایم، ولی گویا اساسا با کل فیلم مشکل دارند و نه سکانس‌های خاص، چون حتی یک سالن هم به «زیرنظر» نداده‌اند!»

واقعیت این است که ۲۰ سینمای اول پرفروش ایران بیش از ۵۷ درصد از کل فروش ۹ ماه اخیر را در اختیار داشتند که از این تعداد فقط چهار سینمای آزادی، هویزه مشهد، پردیس سینمایی ساحل اصفهان و پردیس سینمایی چهارباغ در اختیار حوزه هنری هستند و مابقی سینماهای شهرستانی هم عملا آنچنان تاثیری در فروش یک اثر سینمایی ندارند. باید پذیرفت که دیگر مثل ۶ و هفت سال پیش اگر حوزه هنری از اکران یک فیلم امتناع کند، نه‌تنها تاثیری بر میزان فروش ندارد، بلکه تبدیل به یک هیاهو برای سازندگان آن اثر است و نه چیز دیگر.

البته شکل دیگری از جنجال رسانه‌ای هم تاکید بر این است که تلویزیون اجازه پخش تیزرهای تبلیغاتی را نمی‌دهد؛ موردی که تهیه‌کننده «زیرنظر» در گفت‌وگو با سایت‌های سینمایی به آن اشاره کرده و گفته است: «تلویزیون تاکنون که به ما تیزر نداده و نمی‌دانم در روزهای آینده چه خواهد شد، ولی تجربه می‌گوید وقتی در ابتدا تیزر نمی‌دهند، اینکه در آینده نزدیک تیزر بدهند هم چندان ممکن نیست.»

اگرچه پخش تیزر تلویزیونی یک فیلم سینمایی به‌عنوان پیشنهاد رسمی رسانه ملی به خانواده‌ها تلقی می‌شود و وجاهتی برای یک اثر سینمایی است، اما نباید از این نکته غافل شد که مخاطب تلویزیون اکثریت جامعه ایران است که چندسالی است یا با سالن‌های سینمای ایران قهر کرده‌اند‌ یا اینکه در شهر و شهرستان خودشان هم دسترسی به سالن سینمایی ندارند. می‌توان گفت همه جاروجنجال‌های رسانه‌ای که در مورد عدم پخش تیزر فیلم‌های سینمایی از تلویزیون مطرح می‌شود، بیشتر به امکانی برای مظلوم‌نمایی سازندگان فیلم، در صفحات مجازی تبدیل شده است.

میلاد جلیل‌زاده

farhikhtegandaily.com
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش