روزیاتو | برای بسیاری از مردم، نوعی خاص از تخلیه هیجانی-عاطفی و تطهیر احساسی در تراژدی وجود دارد که آرامش‌بخش است. هرچقدر هم عجیب به نظر برسد، تماشای یک فیلم یا سریال با روایتی احساسی و قدرتمند می‌تواند به ما کمک کند تا با مشکلات خود کنار بیاییم، احساسات سرکوب‌شده‌مان را بیرون بریزیم و دردهای پنهانمان را پاکسازی کنیم. به همین دلیل تعجبی ندارد که بسیاری از بهترین درام‌های تلویزیونی آن‌قدر غم‌انگیز هستند که می‌توانند اشک را به چشمان ما بیاورند. از مصائب و سختی‌های خانواده‌ها و افراد گرفته تا رویدادهای واقعی که ما را با اعمال بی‌رحمانه و بی‌عدالتی شوکه می‌کنند، داستان‌های تراژیک اغلب به‌طرز دردناکی قابل همذات‌پنداری‌اند و آینه‌ای از زندگی ما می‌شوند. اما درست مانند یک داروی تلخ، این سریال‌ها می‌توانند تأثیری پالاینده بر روحمان داشته باشند؛ ما را بشکنند و دوباره بسازند، شاید کمی خسته‌تر، اما قوی‌تر و کامل‌تر. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ سریال درام غم‌انگیز برتر تاریخ تلویزیون آشنا خواهیم کرد.
۱۰- A Million Little Things (۲۰۱۸–۲۰۲۳)
در سریال A Million Little Things، زمانی که یکی از اعضای گروهی صمیمی از دوستان ناگهان خودکشی می‌کند، زندگی بقیه به شدت دستخوش تغییر می‌شود. در حالی که هر کدام با غم و اندوه از دست دادن دوست خود دست و پنجه نرم می‌کنند، به‌تدریج به اهمیت دوستی‌شان پی می‌برند. این سریال که حول محور مرگ یک دوست می‌چرخد، شباهت زیادی به ۱۳ Reasons Why دارد، اما شخصیت‌های بالغ‌تری داشته و به موضوعات سخت مشابهی چون خودآزاری، افسردگی و مواجهه با مرگ می‌پردازد.
یک میلیون چیز کوچک که با مرگ یکی از شخصیت‌های اصلی آغاز می‌شود، سریالی بسیار تراژیک با صحنه‌های غم‌انگیز فراوان است. علاوه بر خودکشی شوکه‌کننده‌ی جان (با بازی ران لیوینگستون)، این سریال خانوادگی به مسائل دلخراش و مشکلات هر یک از دوستان گروه از جمله مبارزه با سرطان می‌پردازد؛ مسائلی که می‌توانند مخاطب را به گریه بیندازند. در طول پنج فصل، این سریال نقدهای متفاوتی دریافت کرد؛ برخی آن را به خاطر قوس‌های احساسی بلندپروازانه‌اش ستودند، در حالی که برخی به ضعف در عناصر روایی سریال انتقاد داشتند.
۹- ۱۳ Reasons Why (۲۰۱۷–۲۰۲۰)
بر اساس رمان پرفروش جی اَشر، سریال ۱۳ دلیل برای اینکه داستان کلی جنسن (با بازی دیلن مینت) را روایت می‌کند که دو هفته پس از خودکشی تراژیک همکلاسی‌اش، هانا بیکر (با بازی کاترین لنگفورد)، جعبه‌ای حاوی نوارهای کاست متعلق به هانا پیدا می‌کند. در این نوارها، هانا دلایل خودکشی و افراد مسئول در آن را شرح داده است. کلی با شنیدن این نوارها تصمیم می‌گیرد حقیقت را درباره دختری که دوستش داشت، کشف کند.
خودکشی در زندگی نوجوانان دبیرستانی تمی بسیار غم‌انگیز برای بررسی است، و این سریال به‌خوبی با ایجاد فضایی رازآلود از طریق شخصیت کلی به آن می‌پردازد. با پرداختن به موضوعات تلخی مانند خودآزاری، خودکشی و مسائل اجتماعی که جوانان امروزی با آن مواجه‌اند، ۱۳ Reasons Why موفق می‌شود مخاطب را درمانده و دلشکسته کند. با وجود نقدهای متفاوت، این درام نوجوانانه در میان طرفداران این ژانر بسیار محبوب شد.
۸- Six Feet Under (۲۰۰۱–۲۰۰۵)
سریالی درباره مرگ و فناپذیری، Six Feet Under داستان دو نسل از خانواده فیشر را روایت می‌کند؛ جایی که ناتانیل (با بازی ریچارد جنکینز)، پدر خانواده، که مدیر مراسم تدفین است، می‌میرد و کسب و کار تدفین را به پسرانش، نیت (پیتر کراوز) و دیوید (مایکل سی. هال) می‌سپارد. این سریال پنج‌فصلی بر پیامدهای مرگ پدر خانواده و تغییرات در روابط خانوادگی شان تمرکز دارد؛ در حالی که اعضای خانواده با زندگی، کسب‌وکار و مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند.
از مرگ نیت پدر گرفته تا رویدادهای آسیب‌زای متعدد دیگر، سریال شش فوت زیر زمین پر از لحظات دلخراش است و پایانی اشک‌آور دارد که یکی از غم‌انگیزترین پایان‌بندی‌های تاریخ تلویزیون به شمار می‌رود. داستانی درباره یک خانه تدفین و خانواده‌ای که آن را اداره می‌کند، به‌طور طبیعی غم انگیز است، اما همزمان موجب گفت‌وگو درباره‌ی مواجهه با مرگ می‌شود و تأثیری بلندمدت بر مخاطب می‌گذارد. در عین حال، این سریال یک کمدی غم‌انگیز نیز هست که با استفاده از طنز تلخ و کنایه‌های گورستانی به تراژدی و درد می‌پردازد.
۷- The Handmaid’s Tale (۲۰۱۷–۲۰۲۵)
با بازی درخشان الیزابت ماس در نقش اصلی، The Handmaid’s Tale داستان آفرد (ماس) را روایت می‌کند؛ زنی که در دنیایی دیستوپیایی به بردگی کشیده شده و مجبور است برای نخبگان جمهوری گیلیاد فرزند بیاورد.
این سریال که در جهانی تئوکراتیک، تمامیت‌خواه و مردسالارانه روایت می‌شود، به همان اندازه که وفادار به رمان اصلی است، سیاه و آزاردهنده نیز هست. این سریال را می توان یک روایت ترسناک اجتماعی دانست تا یک تراژدی دیستوپیایی. از تجربیات ویرانگر زنان گرفته تا پیچش های ناخوشایند اتفاقات، قوس‌های داستانی شخصیت آفرد و دیگر شخصیت‌های محبوب می‌توانند مخاطب را به گریه بیندازند. سرگذشت ندیمه اولین سریال سرویس های استریمینگ بود که جایزه امی برای بهترین سریال درام را دریافت کرد و به‌خاطر پرداختن به مسائلی مانند حقوق تولیدمثل زنان، از دست رفتن اختیار برای زنان و نظام پدرسالاری، در روایتی بی‌رحمانه اما منسجم، مورد تحسین جهانی قرار گرفت.
۶- Parenthood (۲۰۱۰–۲۰۱۵)
اگر سریال Modern Family با روایتی جدی‌تر و تأمل‌برانگیزتر گفته می‌شد، نتیجه‌اش می‌توانست Parenthood باشد. این سریال، دومین اقتباس تلویزیونی از مجموعه‌ای با همین نام در سال ۱۹۹۰ است و به‌صورت آزاد بر اساس فیلم ران هاوارد در سال ۱۹۸۹ به همین نام ساخته شده است. پدر و مادری (می دانیم معادل مناسبی نیست اما چه کنیم!) زندگی خانواده براورمن و سه نسل آن‌ها را روایت می‌کند. داستان حول محور زیک براورمن (با بازی کریگ تی. نلسون)، همسرش کمیل (بونی بیدلیا)، چهار فرزندشان – آدام (پیتر کراوز)، سارا (لورن گراهام)، کرازبی (دکس شپرد) و جولیا (اریکا کریستنسن) – و خانواده‌های آن‌ها می‌چرخد.
این سریال با پرداختن به مسائل واقعی و مهمی چون روابط خانوادگی، والدگری تک نفره، فرزندخواندگی، مشکلات زناشویی، مسائل جنسی و… همانند هنری است که از زندگی تقلید می‌کند؛ که آن را تبدیل به سریالی ارزشمند و قابل همذات‌پنداری می‌کند. زندگی پرآشوب خانواده براورمن در حالی‌که با مشکلات فردی و خانوادگی خود درگیرند، بین لحظات طنز، دوست‌داشتنی و اندوه بار در نوسان است؛ که اغلب تأثیرگذار و الهام‌بخش به نظر می‌رسد. Parenthood به‌خاطر داستان‌سرایی قوی و شخصیت‌پردازی عمیقش، که توسط گروه بازیگران بااستعدادی به تصویر کشیده شده، تحسین منتقدان را برانگیخته است.
۵- The Leftovers (۲۰۱۴–۲۰۱۷)
یک درام ماوراء‌الطبیعه بر اساس رمانی به همین نام نوشته تام پروتا، The Leftovers داستان ساکنان شهر میپل‌تون، نیویورک را سه سال پس از ناپدید شدن مرموز برخی از ساکنان روایت می‌کند. این سریال بر زندگی برخی از بازماندگان در این شهر تمرکز دارد و تقلاهای آن‌ها برای سازگاری با شرایط جدید را به تصویر می‌کشد. با موضوعاتی مانند ماوراء الطبیعه، مرگ و سوگ، و لحظاتی آزاردهنده، بازماندگان را می‌توان با سریال‌هایی مانند Manifest و Station Eleven مقایسه کرد.
با وجود پیش‌فرض داستانی ماوراء‌الطبیعه‌اش، این سریال درام داستانی غم‌انگیز اما قدرتمند درباره فقدان عزیزان، اندوه، ایمان و رنج است. در روایتی هنرمندانه و تفکربرانگیز، این سریال احساسات پیچیده شخصیت‌ها را بررسی می‌کند که به‌طرزی درخشان توسط گروه بازیگرانش، شامل جاستین ثرو، جووان آدپو، کری کون و رجینا کینگ، به تصویر کشیده شده‌اند. علی‌رغم نقدهای اولیه‌ی متفاوت، The Leftovers در طول چهار فصل خود به‌تدریج محبوب‌تر شد و اکنون یکی از بهترین سریال‌های درام تلویزیون محسوب می‌شود.
۴- This Is Us (۲۰۱۶–۲۰۲۲)
از خالق سریال‌های خانوادگی چون Neighbors و فیلم‌هایی مانند Crazy, Stupid, Love، این درام خانوادگی شبکه NBC در بازه‌های زمانی مختلفی روایت می‌شود. This Is Us زندگی دو والد و سه فرزند خانواده پیرسون را در دوره‌های زمانی مختلف دنبال می‌کند. اوج داستان این خواهر و برادران – معروف به «سه‌تای بزرگ» – یعنی کوین (جاستین هارتلی)، کیت (کریسی متز) و رندال (استرلینگ کی. براون) در زمان حال روایت می‌شود، در حالی‌که زندگی پدر و مادرشان، جک (مایلو ونتیمیگلیا) و ربکا (مندی مور) در قالب فلاش‌بک‌های غیرخطی به نمایش درمی‌آید.
یک درام الهام‌بخش و تراژیک، هر قسمت دردناک این ما هستیم به قسمت حزن انگیز دیگری ختم می‌شود، و غم‌انگیزترین لحظه، مرگ جک است؛ لحظه‌ای که همزمان هم قابل درک است و هم اشک‌آور. هر فصل این سریال به‌خاطر روایت شخصیت‌محورش و پرداختن به موضوعات سنگینی مانند سرطان، سقط جنین و مشکلات بدنی، مورد تحسین قرار گرفته است. همچنین، بازی درخشان بازیگران، به‌ویژه براون و ونتیمیگلیا، در این سریال ستایش شده است.
۳- BoJack Horseman (۲۰۱۴–۲۰۲۰)
با صداپیشگی ویل آرنت در نقش اصلی، BoJack Horseman بر زندگی یک ستاره تلویزیونی فراموش‌شده از دهه ۹۰ تمرکز دارد که با کاهش شهرت و اعتبارش به عنوان یک سلبریتی دست و پنجه نرم می‌کند. برای بازگشت به دوران اوج و بازیابی محبوبیتش، بوجک تصمیم می‌گیرد با کمک دوست انسانش، دایان (با صداپیشگی آلیسون بری) و مدیر برنامه/دوست‌دختر سابقش، پرنسس کارولین (با صداپیشگی ایمی سداریس)، یک زندگینامه صادقانه منتشر کند.
با اینکه بوجک و بسیاری دیگر از شخصیت‌های سریال به‌صورت حیواناتی انسان‌نما به تصویر کشیده شده‌اند، ماجراهای احساسی آن‌ها واقعی و ملموس است. تماشای خود‌نفرتی و رفتارهای خودتخریب‌گرانه بوجک در قالب یک انیمیشن تراژیک-کمدی می‌تواند تجربه‌ای دردناک برای بسیاری باشد. بوجک هورسمن نخستین سریال انیمیشنی نتفلیکس بود و به‌خاطر پرداخت واقع‌گرایانه به مسائل اجتماعی و روانی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. در زیر لایه طنز سیاهش، BoJack Horseman به موضوعاتی تاریک‌تر چون اعتیاد، اضطراب، افسردگی، تروما و وضعیت انسان می‌پردازد.
۲- Maid (۲۰۲۱)
با بازی مارگارت کوالی در نقش اصلی، سریال Maid از خاطرات استفنی لند با عنوان Maid: Hard Work, Low Pay, and a Mother’s Will to Survive الهام گرفته است. کوالی در این سریال نقش الکساندرا «الکس» راسل را بازی می‌کند، که نسخه‌ای داستانی از نویسنده رمان فوق الذکر است. این مینی‌سریال اورجینال نتفلیکس، مصائب و سختی‌های الکس را روایت می‌کند؛ مادری جوان که از دست دوست پسر آزارگرش فرار کرده و دختر دوساله‌اش را به تنهایی و با کار به‌عنوان خدمتکار بزرگ می‌کند. بازی قدرتمند کوالی در نقش مادری مجرد که با نظام اجتماعی ناکارآمد مبارزه می‌کند، از برجسته‌ترین نقاط قوت سریال است.
سریال خدمتکار نمونه‌ای عالی از یک الگوی رایج است که به زیبایی و با حساسیتی بالا اجرا شده و ادای احترامی صمیمانه به مادران جوان کم‌درآمد است. روایت این سریال از سوء‌استفاده و تروما، همدلانه‌تر از آن است که صرفاً احساساتی باشد و همین موضوع باعث می‌شود خدمتکار سریالی عمیقاً تأثیرگذار باشد. چه پذیرش سوءرفتار توسط الکس، چه تمایلش به مبارزه با مشکلات بزرگتر، هر دو جنبه سرگذشت این شخصیت تجربه‌ای اشک‌آور ایجاد می‌کنند.
۱- When They See Us (۲۰۱۹)
یک مینی‌سریال جنایی چهارقسمتی، When They See Us بازگویی داستان واقعی پرونده‌ی «دونده پارک مرکزی» در سال ۱۹۸۹ است. این سریال درام جنایی نتفلیکس برنده جایزه امی، داستان پنج نوجوان سیاه‌پوست و لاتین‌تبار – کوین ریچاردسون (آسانته بلک)، آنترون مک‌کری (کلیل هریس)، یوسف سلام (ایتن هریسه)، کوری وایز (جرل جروم) و ریموند سانتانا (مارکویس رودریگز) – را روایت می‌کند که به ن احق به به تجاوز و ضرب‌وشتم یک زن در پارک مرکزی نیویورک متهم شدند.
با فیلمنامه و کارگردانی درخشان و بازی‌های تأثیرگذار، آوا دوورنی (شورانر سریال) واقعیت‌های تلخ یک نظام قضایی ناکارآمد را بررسی می‌کند. وقتی آن‌ها ما را می‌بینند یک تصویرسازی به شدت واقع گرایانه و دردناک از رویدادهای واقعی و تأثیر مخرب اتهام‌های نادرست بر زندگی پنج جوان و خانواده‌های آن‌هاست. دیدن نوجوانانی آسیب‌پذیر که قربانی هدف گیری نژادی، اجبار، اعترافات دروغین و نژادپرستی نهادینه‌شده می‌شوند، می‌تواند همه نوع اندوه، خشم و غمی را در مخاطب برانگیزد.
- 11
- 2
