سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۵۴ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۵۱۳۲
فیلم و سینمای جهان

استيون اسپيلبرگ کارگردان «پارك ژوراسيک»: خيلی به گذشته نگاه نمی‌كنم

استيون اسپيلبرگ,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

وقتي سوالم را مي‌پرسيدم استيون اسپيلبرگ ٧١ساله عينكش را روي صورتش ميزان كرد. روي شقيقه‌هايم چند قطره عرق نشسته بود. در سالن كوچك كنفرانس استوديوي يونيورسال روبه‌روي همديگر نشسته بوديم. با سيگاري خاموش بازي مي‌كرد (اين روزها فقط سيگار را توي دستش نگه مي‌دارد) و درباره استقبالي كه در روزهاي گذشته از فيلم علمي-تخيلي جديدش، «بازيكن يك آماده» در جشنواره فيلم جنوب از جنوب‌غربي (South by the Southwest Film Festival) شده است، صحبت كرد. مخاطبان سينما معتقدند اين فيلم پرهزينه بازگشتي به شكوه «پارك ژوراسيك» و «اي‌. تي. موجود فرازميني» است.

 

استيون اسپيلبرگ با لبخند گفت: «آه، خداي من، چه شبي بود. احساس مي‌كردم دوباره ١٠ ساله شده‌ام!»

 

اما به هيچ‌وجه نمي‌شد از آن پرسش مايوس‌كننده دست بكشم: آيا مجبور بود ثابت كند استعدادش را از دست نداده است؟ اگر مردم پس از ديدن «بازيكن يك آماده» بگويند استيون اسپيلبرگ با جادوي قديمش بازگشته است يعني آنها بر اين باورند كه او استعدادش را مدتي از دست داده بود. از طرفي چند ساخته آخر او- از جمله «غول مهربان بزرگ» و «اينديانا جونز و قلمرو جمجمه بلورين» كه از آنها با عبارت «سرگرم‌كننده» ياد كرده بود، خيلي هم سرگرم‌كننده نبودند.

 

اسپيلبرگ با لحني آرام پاسخم را داد: «آنقدر در زندگي شخصي و زندگي حرفه‌اي سرم شلوغ است كه ديگر وقت فكر كردن به موفقيت و شكست را ندارم. من هميشه با سرعت تمام به جلو پيش مي‌روم و خيلي به گذشته نگاه نمي‌كنم. به همين خاطر است كه پس از اينكه فيلمي را ساختم به سينما نمي‌روم تا آن را ببينم. گاهي سال‌ها مي‌گذرد و جرات مي‌كنم فيلمي را دوباره مي‌بينم و گاهي در اين جور مواقع بعد از گذشت پنج دقيقه پخش فيلم را قطع مي‌كنم.» از پنجره بيرون را نگاه كرد.

 

«تصويري هولناك در ذهنم نقش بسته كه من را تسخير كرده است؛ تصوير گلوريا سوانسون كه در اتاق نشيمن خانه‌اش نشسته و روزهاي پرشكوهش را مرور مي‌كند.» اسپيلبرگ به فيلم نوآر «سانست بلوار» ساخته بيلي وايلدر اشاره مي‌كرد. «و هميشه به خودم گفته‌ام: هرگز زمان را به يادآوري و مرور خاطرات گذشته پر از دلتنگي نخواهم گذراند.» در غير اين صورت او فيلمي مي‌ساخت كه در آن به مرور خاطرات گذشته پر از دلتنگي پرداخته بود.

 

«بازيكن يك آماده» اقتباس سينمايي رماني به همين نام نوشته ارنست كلاين است كه در سال ٢٠١١ منتشر شد؛ اين داستان سرشار از ارجاعات به فرهنگ عامه دهه ١٩٨٠ است؛ در حقيقت دهه‌اي كه تحت سلطه اسپيلبرگ- هم در مقام كارگردان و هم در مقام تهيه‌كننده- بود («بازگشت به آينده»، «احمق‌ها» و «ارواح خبيثه») . عنوان «بازيكن يك آماده» همان عبارتي است كه وقتي فرد در بازي‌هاي آركيد آتاري سكه‌اي مي‌انداخت، روي نمايشگر مي‌درخشيد. فيلمنامه كه نوشته زك پن و ارنست كلاين است به فيلم‌هاي جان هيوز و ژاكت قرمزي كه مايكل جكسون در ويديوي «تريلر» به تن كرده بود، اشاره دارد.

 

فيلم «بازيكن يك آماده» محصول برادران وارنر كه بهار امسال در سينماهاي امريكا اكران شد، داستان پسر جواني به نام ويد واتس (با بازي تاي شرايدن) است كه در كانكس‌هاي شلوغ و كثيف محله‌اي در كلومبوس اوهايو زندگي مي‌كند. سال ٢٠٤٥ است و اغلب امريكايي‌ها دست از تلاش كشيده‌اند.

 

تمام وقت مردم اين دوره به استفاده از هدست‌هاي واقعيت مجازي و فناوري‌هاي لمسي مي‌گذرد؛ آنها با استفاده از اين فناوري‌ها مي‌توانند دنياي سه‌بعدي خيالي را به نام «Oasis» كشف كنند. اين دنيا را ميلياردري منزوي ساخته و جايي است كه فرد مي‌تواند خود را به شكل هر چيزي كه مي‌خواهد دربياورد- جنسيتي ديگر داشته باشد، يا از گونه‌اي ديگر باشد- و ويد، عاشق دهه ١٩٨٠، و دختري به نام سامانتا كوك (با بازي اوليويا كوك) براي پيدا كردن سه كليدي كه در نهايت آنها را به گنجينه اصلي مي‌رساند، رقابت مي‌كنند. آنها در اين راه با سركرده و كاركنان كمپاني بدطينتي كه در هر دو دنيا حضور دارند نيز بايد مقابله كنند.

 

اريك كوهن، منتقد وب‌سايت فيلم «ايندي‌واير» پس از تماشاي اين فيلم، نوشت: «از لحاظ نمايشي اصيل، اين فيلم حيرت‌آورترين فيلمي است كه اسپليبرگ ساخته است.»

 

ساخته‌هاي اسپيلبرگ همواره ميان سينماي معتبر و سينماي سرگرمي در نوسان بوده است؛ براي مثال فيلم «فهرست شيندلر» و «پارك ژوراسيك» را در يك سال ساخت و پس از ساخت «اينديانا جونز و معبد مرگ» بلافاصله «رنگ ارغواني» را ساخت. اما اخيرا نتايج فعاليت‌هاي او نامتعادل شده است. سه فيلم تاريخي اخير اسپيلبرگ («پست» كه سال گذشته اكران شد، «پل جاسوس‌ها» (٢٠١٥) و «لينكلن» (٢٠١٢)) با موفقيت بي‌نظيري روبه‌رو شدند و همگي نامزدي بهترين فيلم اسكار را به دست آوردند و در گيشه نيز فروش فوق‌العاده‌اي داشتند.

 

با اين حال، سه فيلم آخر او كه جذب مخاطب گسترده را مورد هدف قرار داده بودند، نتوانستند انتظارات را برآورده كنند. تازه‌ترين اين دسته فيلم فانتزي «غول بزرگ مهربان» است كه از روي رماني به همين نام نوشته رولد دال اقتباس شد؛ اثري كه در سال ٢٠١٦ با فروش ٥٥ ميليون دلار در امريكاي شمالي با اقبال مواجه نشد. پيش از آن «ماجراهاي تن‌تن» براساس شخصيت كميك بلژيكي و با پويانمايي رايانه‌اي ساخته شد، سال ٢٠١١ سرمايه كمپاني پارامونت را به باد داد. اما فيلم «قلمروي جمجمه بلورين» در سال ٢٠٠٨شبيه به ماشين بليت‌فروشي عمل كرد اما مجموع تماشاگران از اين فيلم متنفر بودند.

 

اين واكنش‌ها باعث شد فيلم «جنگ دنياها» به عنوان آخرين فيلم موفق تجاري اسپيلبرگ كه اغلب مخاطبان سينما آن را موفقيتي كم‌نظير مي‌دانند، معرفي شود؛ اين فيلم در سال ٢٠٠٥ - در دوره‌اي كه عصر مجزايي در هاليوود به شمار مي‌رود- روي پرده رفت.

 

جِنين بسينگر، بنيانگذار طرح مطالعاتي فيلم در دانشگاه وسليان مي‌گويد: «هر چه سن اسپيلبرگ بالاتر رفته است علاقه‌اش در به هيجان آوردن مخاطب فروكش كرده و بيشتر روي كسب تجربه، متمركز شده است و البته كه همه تجربه‌هاي هنري با استقبال مواجه نمي‌شوند. ناعادلانه است اگر انتظاري غير از اين داشته باشيم.» او در ادامه مي‌گويد: «مي‌گويند او به‌طور منظم فيلم‌هاي به اصطلاح «سرگرم‌كننده‌اي» براي ما ساخته كه چيزي در آنها كم بوده. «تن تن» خيلي بد نبود اما براي خانواده‌ها خيلي تخيلي بود. و آخرين قسمت «اينديانا جونز» اصلا خوب نبود. نه. نه. بحث تمام است.»

 

اسپيلبرگ آماده پيشروي تا اين حد نيست. اما او با اظهارنظرهاي بسينگر در مورد به هيجان آوردن مخاطبان موافق است. او مي‌گويد: «در نخستين فيلم‌هايم، از «آرواره‌ها» تا «مهاجمان صندوق گمشده» و «اي.تي.» داستان را از زوايه ديد فردي كه روي صندلي سينما نشسته بازگو كردم؛ درواقع از ديد تماشاگر و براي تماشاگر و مدت‌هاست اين كار را انجام نداده‌ام. پس از «پارك ژوراسيك» چنين كاري را انجام نداده‌ام كه آن هم به دهه ١٩٩٠ بازمي‌گردد.»

 

چرا اين زاويه ديد را رها كرده است؟ با خنده مي‌گويد: «چون حالا پير شده‌ام و احساس مي‌كنم مسووليت سنگيني در روايت كردن داستان‌هايي دارم كه به نوعي معنايي اجتماعي دارند. اگر ميان دو فيلمي كه يكي ١٠٠ درصد براي تماشاگر است و ديگري داستاني درباره گذشته دارد -كه خاطراتي را برايم زنده مي‌كند يا با توسل به آن مي‌توانم بحثي را پيش بكشم كه مدت‌هاست به دست فراموشي سپرده شده مثل فيلم «مونيخ»- وادار به انتخاب شوم، هميشه تاريخ را به فرهنگ عامه ترجيح داده‌ام. حتي با وجودي كه هنگام ديدن «بازيكن يك آماده» كلي پاپ‌كورن خورده شد و اوقات سرگرم‌كننده‌اي را براي مخاطب ايجاد كرد اما باز هم در اين فيلم معنايي اجتماعي نهفته است.»

 

پذيرش خود و ديگران پررنگ‌ترين درون‌مايه «بازيكن ...» است. تشديد كنش‌ها‌ موتيف كلاسيك اسپيلبرگ است (والدين شخصيت‌محوري غايب هستند و بچه‌ها باهوش‌تر از بزرگسالان عمل مي‌كنند.) اما اين فيلم به عنوان داستاني اخطارآميز در مورد واقعيت مجازي عمل مي‌كند. چراكه با همه‌گير شدن اين تكنولوژي، كمپاني‌ها هدست‌هاي مقرون به‌ صرفه معرفي و تجربه حضور در دنياي واقعيت مجازي و رفتن به سينماها را فراهم مي‌كنند و حالا استوديوهاي هاليوودي بايد به فكر سرمايه‌گذاري در اين مديوم باشند.

 

اسپيلبرگ مي‌گويد: «عميقا به اين تكنولوژي كه وجود دنيايي جايگزين را فراهم مي‌كند، علاقه‌مندم. چون حقيقتا باور دارم به ماده فوق مخدر آينده بدل مي‌شود.»

 

در صحنه‌اي از فيلم «بازيكن ...» بچه‌اي به اجاق گاز روشن نزديك مي‌شود و مادرش كه نزديك او ايستاده هدست واقعيت مجازي روي سرش گذاشته، محو اين دنياي مجازي شده است. مردم به «اويسيس» معتاد شده‌اند، در زندگي واقعي دروغ مي‌گويند و دزدي مي‌كنند تا وسواس‌هاي فكري‌شان را در دنياي مجازي‌ ارضا كنند. اسپيلبرگ مي‌گويد، نسل بعدي طوري است كه «پس از ٥ دقيقه صحبت كردن آنها ٢٠ دقيقه رازونياز مي‌كنند و اين رازونياز با گوشي‌هاي همراه و متعلقات دنياي فناوري است.»

 

فيلم «بازيكن ...» حاوي هشدارهايي در مورد اعتياد به واقعيت مجازي مي‌شود اما همزمان مي‌توان آن را به عنوان تبليغي براي اين تكنولوژي به شمار آورد. اگر دنياي تماشايي اويسيس نتواند همه را ترغيب به خريد هدست‌هاي واقعيت مجازي بكند، بنابراين هيچ تبليغي از عهده اين كار برنخواهد آمد.

 

راجر گايت ناظر جلوه‌هاي ويژه كمپاني

«Industrial Light & Magic» با همكاري اسپيلبرگ و آدام استاك‌هاوزن، طراح توليد برنده جايزه اسكار (براي فيلم «هتل بزرگ بوداپست») به جهان اويسيس جان بخشيده‌اند. گايت مي‌گويد: «اين فيلم جاه‌طلبانه‌ترين پروژه‌اي است كه تا به حال كمپاني I.L.M بر عهده گرفته است.» ساخت فيلم «بازيكن‌...»

 

كه به‌طور تقريبي ١٥٠ تا ١٧٥ ميليون دلار هزينه داشت از طريق دونالد دو لاين به اسپيلبرگ پيشنهاد شد. دو لاين، يكي از تهيه‌كنندگان كمپاني برادران وارنر است كه سال ٢٠١٠ حتي پيش از انتشار كتاب كلاين امتياز اقتباس سينمايي آن را خريد. زك پن و كلاين پنج سال را صرف نوشتن فيلمنامه كردند. دولاين نيز پس از دريافت فيلمنامه، بلافاصله كتاب و فيلمنامه را براي اسپيلبرگ فرستاد و منتظر پاسخ اين فيلمساز بزرگ شد.

 

دولاين مي‌گويد: «براي ساخت چنين فيلمي، اسپيلبرگ هميشه كارگردان رويايي‌ام بوده است. اما بياييد واقع‌بين باشيم، چقدر ممكن است او را پيدا كنيد؟» جايگاه اسطوره‌اي اسپيلبرگ در هاليوود تحت‌تاثير واكنش‌هاي تلخ به آخرين فيلم‌هاي فانتزي او قرار نگرفته است. او پركارتر از هميشه است؛ او مشغول پيشبرد قسمت پنجم مجموعه «اينديانا جونز» و بازسازي «داستان وست سايد» است.

 

دولاين از پاسخ اسپيلبرگ متعجب و خوشحال مي‌شود؛ اسپيلبرگ داستان «بازيكن يك آماده» را دوست داشته و بخشي از دليل آن به كنار هم قرار گرفتن دو جهان برمي‌گردد. البته ناگفته نماند كه اين پروژه براي اين كارگردان چالشي بزرگ محسوب مي‌شد. از جهاتي «بازيكن...»

 

باعث مي‌شد او همزمان دو فيلم بسازد: اويسيس كه با ضبط حركت (motion-capture) و تجهيزات واقعيت- مجازي كه مشخصا براي اسپيلبرگ تهيه شده بودند و ٥٠ درصد ساخت فيلم را انجام مي‌دادند، ساخته مي‌شد و باقي داستان «بازيكن ...» در پادآرمانشهر اوهايو روي مي‌داد. تابستان سال ٢٠١٧ زماني كه اسپيلبرگ در كاميك‌كان حضور يافت، به شوخي گفت: «كتاب را خواندم و فكر كردم آنها به كارگردان جوان‌تري احتياج دارند.»

 

مدتي قبل وقتي در دفتر او با هم صحبت مي‌كرديم، اسپيلبرگ «بازيكن ...» را سومين فيلم دشوار حرفه‌اش ناميد. «آرواره‌ها» (١٩٧٥) هنوز دشوارترين فيلمش طبقه‌بندي مي‌شود چراكه زمان زيادي صرف مساعد شدن وضعيت دريا و عمل كردن كوسه مكانيكي شد.

 

دومين فيلم دشوار او «نجات سرباز رايان» (١٩٩٨) بود كه به تصوير كشيدن صحنه تاثيرگذار و پيچيده پياده شدن سربازان امريكايي در ساحل اوماها طي نبرد نرماندي مي‌پرداخت. اسپيلبرگ مي‌گويد: سومين ساخته دشوارش تاثيري پوپوليستي روي او در مقام فيلمساز داشته و باعث شده او در فكر ساخت فيلم‌هاي مهيج ديگر نيز باشد. او مي‌گويد: «حافظه عضلاني ساخت چنين فيلم‌هايي با تجربه كارگرداني «بازيكن...» به من بازگشت و يادآور روزگاري شد كه كارگرداني جوان‌تر بودم.»

 

The New York Times

سال ۲۰۲۴ ميلادي است و همه انسان‌ها از دنياي واقعي ناخوشايند گريزان هستند. ويد واتس جوان تنها زماني سرزنده و سرحال مي‌شود كه به آرمان‌شهر مجازي‌اش متصل باشد. ويد زندگي‌اش را وقف مطالعه و حل معماهاي اين دنياي مجازي كرده است؛ معماهايي كه مبتني بر جنون مسخ‌شدگي خالق آن آرمان‌شهر در فرهنگ پاپ دهه‌هاي گذشته و وعده‌اش براي كسب ثروتي بي‌كران است. جيمز هليدي خالق «اويسيس» يا همين دنياي مجازي است و كاربرانش با هدست واقعيت مجازي وارد آن مي‌شوند.

 

اويسيس يك محيط مجازي باز بسيار وسيعي است كه هزاران سياره مختلف در آن جاي دارد و هر فرد نام و آواتاري ويژه خود دارد و قدرت هر آواتار بر اساس سطح او در بازي است. جيمز هليدي در روزمرگش وصيتي مي‌كند كه هركس در اين بازي بتواند معماهاي او را كشف كند، سه كليد را به دست بياورد و به مرحله آخر برسد، وارث تمام ثروت او و همچنين اويسيس مي‌شود.

 

در اين ميان كمپاني‌اي كه اين دنيا را راه‌اندازي كرده، اين رقابت را به رقابتي ناجوانمردانه تبديل مي‌كند و با تيمش قصد دارد به مرحله آخر بازي برسد و اين بازي را كه به صورت رايگان عرضه مي‌شود به محصولي تجاري تبديل كند. ويد واتس و دوستانش بايد براي عقب راندن اين كمپاني به خواسته‌اش تمام تلاش‌شان را به كار بگيرند ...

 

بهار سرلك

 

etemadnewspaper.ir
  • 13
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش