پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۵۴ - ۱۸ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۴۷۰۶
فیلم و سینمای جهان

کینان تامپسون درباره «گرینچ» جدید می‌گوید؛

کارتون پدیده‌ای زیبا اما ایزوله شده است

گرینچ,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

کینان تامپسون هنرپیشه مسن و قدیمی امریکایی آشنایی و ارتباط طولانی با کاراکتر دکتر سئوس و البته گرینچ که به این شخصیت کارتونی پیوند خورده، داشته است. وی حتی قبل از حضورش در مجموعه تلویزیونی کمدی و دیرپای «نمایش زنده شنبه شب» که ۱۶ فصل را در برگرفت و پیش از کسب شهرت با مجموعه‌هایی کوچک‌تر مثل «همه آن چیزها» و «کینان و کل» با گرینچ حشر و نشر داشت و بهتر بگوییم کارهای نمایشی او را تعقیب و تماشا می‌کرد.

 

چنین علاقه‌ای با اکران نسخه  اولیه و اوری‌ژینال فیلم «چگونه گرینچ کریسمس را دزدید» در سال ۱۹۶۶ تشدید شد و اینک که ۵۳ سال از آن تاریخ می‌گذرد، تامپسون بازهم تصریح می‌‌کند که هرگز از دیدن سئوس و گرینچ و این گونه کاراکترها سیر نشده و همیشه با آنها زیسته و از دیدن شادی آنها شادمان شده است. وی می‌گوید: تکه‌های مختلف نمایش‌های گرینچ در مغزم حک شده است و بخصوص مواقعی که در مورد وضعیت آب و هوا حرف می‌زدند.

 

با این اوصاف برایم باور نکردنی است که در اواخر سال ۲۰۱۸ و ابتدای سال ۲۰۱۹ در بافت نسخه تازه گرینچ این قدر سهم دارم و واقعاً با وی عجین شده‌ام. نسخه جدید دکتر سئوس یا همان گرینچ که محصول کمپانی ایلومینیشن اینترتین‌منت است و در هفته‌های اخیر و طی ایام کریسمس و ژانویه از سودسازترین فیلم‌های دنیا بوده، نه فقط از صدای کینان تامپسون در نقش بریکل بام بهره جسته بلکه صداپیشه‌های نامدار دیگری هم مثل بنه‌دیکت کامبرباچ به عنوان تأمین کننده صدای گرینچ و فارل ویلیامز به عنوان عامل Voiceover و راوی داستان به آن سرویس داده‌اند ولی شاید شنیدن اتفاقات از زبان تامپسون شیرین‌تر باشد زیرا او مدتی بسیار بیشتر با گرینچ و با افسون وی زیسته است.

 

هرچه هست، بریکل بام شخصیت جدیدی است که از این قسمت دکتر سئوس به این مجموعه داستان‌ها اضافه شده و شخصیتی مبهم است که برای توصیف‌اش از واژه‌های «چه کسی از کجا آباد»! استفاده شده ولی این نکته مشخص است که او بیشتر از سایر کاراکترهای قصه به محل زندگی گرینچ نزدیک و به تبع آن با او کمی تا قسمتی همسایه است. ببینیم خود تامپسون نقش و سهم‌اش را در این ورسیون جدید از داستان دکتر سئوس چگونه تعریف و ترسیم می‌کند.

 

 

‌ آقای تامپسون، شما همیشه یک حس کمدی قشنگ به نقش‌هایتان حتی در فیلم‌های جدی اضافه کرده و فیلم‌ها را لطیف‌تر ساخته‌اید ولی حالا که فقط در ظرفیت صدا پیشگی از شما در گرینچ جدید استفاده شده، چه حس و حالی در این زمینه دارید؟

عرصه کارتون با همه زیبایی‌ها و شیرینی‌اش یک حیطه ایزوله شده است زیرا شما هستید و صدایتان و تصویر نقاشی شده شخصیتی که به جای او صحبت می‌کنید. شما باید همه چیزها را در ذهن تان ترسیم و سپس براساس آن اقدام کنید و بیش از هر چیزی با حس و برداشت شخصی خود تنها هستید. شاید شما را به ایام کودکی‌تان باز می‌گرداند که قسمت خوب ماجرا است ولی یک وجه منفی هم دارد زیرا فقط حس خودتان در میان نیست و باید همگان را راضی کنید و کارگردان و سناریست و سران استودیوها و تماشاگران فیلم از آن قبیل‌اند.

 

‌ برای این فیلم خاص چقدر توانسته‌اید به فی‌البداهه سازی و اعتلای کاراکتر محوله به شما براساس باورهای شخصی‌تان بپردازید و چه میزان از کاراکتر بریکل بام بر اساس سلایق شخصی شما شکل گرفته است؟

ماجرا آن قدرها هم پیچیده نبود. به من اجازه داده شد نظر و سلیقه شخصی‌ام را روی این کاراکتر پیاده کنم و صدایی را که بر مبنای خصوصیات بریکل بام منطقی‌تر نشان می‌داد تأمین کنم و کارگردان نیز آن را پذیرفت و مخالفت مهم دیگری هم با آن صورت نگرفت و در نتیجه من همان را نیز اجرا کردم. خوشبختانه شرایط هم یاری کرد و این صدا با سایر اجزا و صداهای فیلم همخوانی داشت و مجموعه خوبی از آب درآمد. کافی بود من حس‌ام را به اجرا می‌گذاشتم و افراطی را ضمیمه ماجراها نمی‌کردم تا کارها درست به پیش برود.

 

‌ این فیلم جدید کدام سمت و سو  را هدف گرفته است؟ آیا به نسخه‌ای کارتونی و قدیمی کشش دارد که براساس حضور و نقش سازی بوریس کارلوف شکل گرفت  یا فیلمی را مبنا قرار داد که با مشارکت جیم کری و حدود ۲۰ سال پیش ساخته شد؟

نسخه انیمیشنی که اشاره کردید، بیشتر مبنای عمل سازندگان این فیلم بوده و من نیز با این گزینش موافق بودم زیرا از بچگی با آن رشد کرده‌ام. البته قصد کوچک شمردن تلاش‌های جیم کری و همکاران او را در نسخه تازه‌تری که موجود است ندارم اما آن فیلم با بازیگران زنده ساخته شد و ورسیونی از این دست برای شخصیت‌ها و داستان‌های کارتونی چیزی است که معمولاً برخی عدم همخوانی‌ها در آن مشاهده می‌شود و مجبورند در ساخت آن‌ها چیزهایی را لحاظ کنند که با طبایع کارتونی در تضاد است. در زمان ساخت انیمیشن‌ها کاراکترها همیشه به یک گونه‌اند و ماهیت و رفتارشان فرق نمی‌کند ولی در فیلم‌های دارای بازیگران زنده رفتار کاراکترها لاجرم از شرایط خاص و متفاوت آنها در هر یک از روزها نشأت می‌گیرد و این باعث می‌شود برخی یکدستی‌های مهم در قالب فیلم تأمین و رؤیت نشود.

 

‌ شخصیت شما در این فیلم به شدت کریسمس دوست است. آیا خود شما هم در زندگی خصوصی‌تان چنین آدمی هستید؟

هزار درصد (!) همین شکلی هستم و عشق من به کریسمس و آیین ژانویه از همان روزهای هالووین یعنی دو ماه مانده به کریسمس شروع به تجلی می‌کند.

 

‌ بریکل بام خانه‌اش را برای کریسمس به شکلی عجیب و مختص خودش آرایش می‌کند. آیا خود شما نیز چنین سلایقی را دارید؟

شاید دلم بخواهد که همان گونه رفتار کنم اما هیچگاه وقت آن را پیدا نمی‌کنم و از طرف دیگر زنم نیز اجازه بعضی کارها را به من نمی‌دهد و اگر آرایش خانه را به شکلی در آورم که او آن را افراطی بداند، جل و پلاس مرا جمع می‌کند.

‌ از ارتباط بریکل بام با گرینچ در متن فیلم بیشتر بگویید، بخصوص که بریکل بام بکرات گرینچ را بهترین دوست خود توصیف می‌کند.

 

شاید این احساس و رویکرد بدین خاطر باشد که گرینچ نزدیکترین همسایه به بریکل‌ بام از نظر فاصله و مکان است و طبعاً گرینچ را بارها به صرف عصرانه یا شام دعوت می‌کند. البته گرینچ معمولاً قبول دعوت نمی‌کند و به این جلسات و میهمانی‌ها نمی‌آید اما بریکل بام هرگز ناامید نمی‌شود و همچنان به فرجام کارها خوشبین است و روزی در همین ارتباط می‌گوید: سرانجام زمانی به اینجا می‌آیی و با من «هم غذا» خواهی شد و جشن کریسمس را با هم خواهیم گرفت و آن روز از بهترین ساعات و بخش‌های زندگی من خواهد شد.

 

‌ ورود به مغز و دنیای آدمی با این همه خوشبینی مثل بریکل بام چقدر سخت است؟

قسمت اعظم نیازهای شما در این زمینه صدایی است که باید حس‌تان را برساند و برای این مورد باید آن قدر روال کارتان را بالا و پایین کنید تا چیزی از آب در آید که مورد نیاز است. وجه فیزیکی در این میان چندان مورد نظر نیست و وقتی صدا همان احساس و علاقه‌ای را برساند که فیلم می‌طلبد، مأموریت‌تان انجام شده و کار تمام است.

 

‌ گرینچ تبدیل به یک سنت هنری در آثار مختلف هنری و نمایشی شده که پیرامون وی و ایام کریسمس ساخته شده است. آیا انتقال آن به همین شکل و روال کنونی آن به نسل جوان و بعدی بسیار مهم است  یا می‌توان در آن تغییراتی را اعمال کرد؟

کمترین تغییر در این زمینه عاقلانه‌ترین کار است زیرا دکتر سئوس و گرینچ با آیین‌های کریسمس گره خورده‌اند و چه خوب است که همچنان به سوی آینده حرکت کنند و سنن موجود را حفظ و رعایت نمایند. این مسئله کمک می‌کند تا بچه‌های نسل جدید هم به درستی آموزش ببینند و با آیین‌های مذهبی و سنتی رشد کنند.

 

iran-newspaper.com
  • 13
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش