چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۳۹ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۲۶۹۷
موسیقی

سهراب پورناظری از «رگ خواب» و حواشی اش می گوید

«رگ خواب» در سی‌وپنجمین جشنواره موسیقی فجر در حالی به اکران در آمد که موسیقی متن آن با استقبال مخاطبان همراه شد. موسیقی این فیلم با آهنگسازی «سهراب پورناظری» و آواز «همایون شجریان» چنان مورد توجه قرار گرفت که تنها ساعتی بعد از نمایش فیلم، نسخه بی‌کیفیت آن، در فضای مجازی دست به دست می‌شد.

این ششمین همکاری آهنگساز اثر با «حمید نعمت‌الله» (کارگردان) است که بار دیگر اجرای آواز آن به «همایون شجریان» سپرده شد. پورناظری پیش از این موسیقی سریال «وضعیت سفیدِ» این کارگردان را با آواز علیرضا قربانی ساخته بود و پر سر و صداترین همکاری این تیم، «آرایش غلیظ» با صدای همایون بود.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

برخلاف همه انتظارات، کاندیدا نشدن موسیقی متن این فیلم برای دریافت سیمرغ جشنواره، تعجب و حیرت بسیاری را برانگیخت که البته منجر به اعتراض رسمی آهنگساز نشد. اما استفاده از قطعه «آهای خبردار» از این فیلم با موسیقی سهراب و آواز همایون در تیزر مراسم اختتامیه جشنواره، اعتراض سهراب پورناظری را به دنبال داشت. ما به همین بهانه‌ها با این آهنگساز و نوازنده به گفت‌وگو نشسته است.

 

امسال داوری‌های جشنواره فیلم فجر با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شد و بسیاری به آن معترض بودند. گویا در همین راستا، اتفاق عجیبی هم برای موسیقی فیلم «رگ خواب»‌ افتاد و با وجود آنکه از بخشی از موسیقی این فیلم در اختتامیه جشنواره فجر استفاده شد، حتی نامزد دریافت این جایزه هم نشد که واکنش شما در برنامه «هفت» را به دنبال داشت.

توضیح‌ این ماجرا همان چیزی است که در برنامه «هفت» و صفحه شخصی‌ام در اینستاگرام داده‌ام. نکته مهمی که باید در این میان مورد بحث قرار بگیرد، این روندی است که هیچ‌گونه قاعده و چارچوبی ندارد و زمانی که هنرمندی اجازه قضاوت برای اثرش را به گروهی می‌دهد، باید تابع هرآن‌گونه قضاوتی باشد.‌ اما این دلایل که دوستان هیأت داوران برای بررسی موضوع «رگ خواب» آورده‌اند، با هیچ عقل و منطقی جور در نمی‌آید.

 

از این ماجرا اگر بگذریم، این ششمین تجربه شما در همکاری با آقای نعمت‌الله در ساخت موسیقی فیلم است. این همکاری مداوم چگونه شکل گرفته است؟ هیچ تصمیم گرفته‌اید که این تجربه را با کارگردانان دیگر نیز ادامه دهید؟‌

تعصبی در کار نکردن با دیگر کارگردانان نبوده و صحبت‌هایی نیز در این زمینه شده است. اما تا حالا فرصت‌های دیگر یا به سرانجام نرسیده یا پیشنهادی نبوده که مرا به کار ترغیب کند. به نظرم همکاری میان من و حمید نعمت‌الله، تاکنون نتیجه خوبی داشته و به اصطلاح جواب داده است. ضمن آنکه خروجی‌اش برای هر دوی ما قابل قبول بوده است.

 

«رگ خواب» هنوز اکران نشده؛ اما در جشنواره فجر اکران محدودی را پشت سر گذاشته و خوشبختانه بازخوردی که من از این آثار گرفتم، خوشایند بود. البته درباره بحث فنی، کارشناسان باید نظر دهند. اما خودم از نتیجه کار راضی‌ام و می‌توانم بگویم «رگ خواب» را دوست دارم.

 

در موسیقی «رگ خواب» چه اتفاقی رخ داده است؟

از آنجا که موسیقی فیلم تابعی از اتفاقاتی است که در آن رخ می‌دهد، تلاش من در این اثر، این بود تا تراژدی‌ای که در حال وقوع است را با موسیقی به نمایش بگذارم. موسیقی باید به نمایش سقوط یک زن کمک می‌کرد. داستان درباره یک تراژدی است از زنی که به قهقرا می‌رود و متأسفانه زنان‌ ایرانی در رابطه‌هایشان این فضا و این جفا را بسیار تجربه می‌کنند.این جفا در این فیلم به خوبی نشان داده شده و به همین خاطر، فضایی احساسی بر آن غالب است. پس موسیقی‌ای که برای آن نیاز بود، جنس متفاوتی از دیگر تجربه‌های من در زمینه آهنگسازی فیلم را رقم زد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

در «رگ‌خواب» از موسیقی کلاسیک -البته موسیقی کلاسیک غربی با یک تِم شرقی- بهره زیادی برده شده و دو تصنیف (یکی در میانه‌های فیلم و دیگری در پایان‌ آن) مورد استفاده قرار گرفته است. من در هیچ‌کدام از آثارم در زمینه موسیقی فیلم، تا این اندازه از موسیقی کلاسیک استفاده نکرده بودم.

 

این بار اما فضای موسیقی، ما را به این سمت هدایت کرد. چیزی که من همواره بر آن اصرار دارم و به خصوص در «آرایش غلیظ» تلاش کردم تا دیگران را متوجه این ماجرا کنم، این است که موسیقی‌ای که برای یک اثر سینمایی ساخته می‌شود،‌ کاملاً در خدمت هدف فیلم است. اثر، آدرسی به خالق موسیقی می‌دهد و او بر همین اساس کار می‌کند. درست مثل اتفاقی که در گریم یا طراحی صحنه و لباس رخ می‌دهد. به هر حال این فیلم موسیقی کلاسیک می‌طلبید و این جنس از موسیقی من را به هدفم می‌رساند.

 

 

می‌گویید موسیقی کلاسیک با یک تم شرقی. این را در سازبندی هم مشاهده می‌کنیم؟

 

سازبندی این بخش کاملاً غربی است و یک ارکستر سمفونیک قطعات را نواخته. البته ارکستر ایرانی هم در لحظاتی از فیلم حضور پررنگی دارد.

 

یعنی استفاده از موسیقی باکلام و تصنیف «آهای خبردار» در فیلم هم در این راستا بود؟

شاید.‌ به هر حال «کلام» می‌تواند نقش مهم‌تری در انتقال احساسات و همراهی مخاطب ایجاد کند. این تصنیف فضای غمگین و آرام و موسیقی لایت‌تری دارد. شاید عده‌ای دل‌شان بخواهد که بگویند این تصنیف پاپ است. من مخالفتی با این ماجرا ندارم. در لحظاتی از موسیقی سنتی کمک گرفته شده؛ اما موسیقی سنتی به معنای کلاسیک آن نیست. خوانش‌ بر اساس موسیقی ایرانی است، اما نه موسیقی ردیف.

 

این اولین بار است که از موسیقی باکلام در موسیقی فیلم‌تان استفاده می‌شود؟

در «وضعیت سفید» هم تصنیف وجود داشت؛ اما در فیلم سینمایی برای اولین بار اتفاق می‌افتد و این هم کاملاً در راستای هدف فیلم بود. به هر حال «رگ خواب» برای من تجربه‌ای متفاوت بود.

 

اما به نظر می‌رسد تصنیف پایانی که بر اساس شعر «رو سر بنه به بالین» مولوی ساخته شده در همان فضای «آرایش غلیظ» است.

من درباره موزیک فیلم و تصنیف داخل اثر صحبت کردم و می‌گویم ربطی به کارهای قبلی ندارد؛ اما همان‌طور که شما اشاره کردید‌، تصنیف پایانی اثر مشابهت‌هایی با «آرایش غلیظ» دارد.

 

چرا آن تجربه تکرار شد؟

تکرار نشده، در ادامه همان تجربه است. اتفاقی که در «آرایش غلیظ» رخ داد، برای من تجربه خوشایندی بود که با آن یک قطعه تمام نشد. ‌هنوز هم تمام نشده و شاید هیچ‌وقت هم این اتفاق رخ ندهد و من صرف‌نظر از تمام اظهار نظرهایی که در این خصوص شد، هر زمان که احساس نیاز کنم، از آن استفاده خواهم کرد. می‌دانید موسیقی و اصلاً هنر، برای من چیزی بر اساس قاعده‌های از پیش تعیین‌شده نیست. خاصیت هنر رهایی است و من از این اصل تبعیت می‌کنم. چون اصولاً این رهایی را دوست دارم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

بیشتر واکنش‌ها به سبک موسیقی بود و این مسأله روشن نشد که ما تصنیف پایانی «آرایش غلیظ» را در چه سبکی می‌توانیم ارزیابی کنیم.

مسأله درست همین‌جا است. من هیچ‌وقت خودم را محدود به این اسم‌ها و سبک‌ها نمی‌کنم. هر زمان که لازم باشد، از اِلمان‌های موسیقی در هر سبکی بهره خواهم گرفت. در «آرایش غلیظ» و حالا هم این تصنیف، اتفاقی در ترکیب موسیقی سنتی و موسیقی راک افتاده است. در موسیقی راک، ریتمی وجود دارد که مشابه ریتم موسیقی سنتی ایران است و به همین خاطر، می‌توان در یک گام با یکدیگر حرکت کنند.

 

البته نوع خوانش قطعات، فضایی را می‌طلبید که موسیقی سنتی صرف نمی‌توانست پاسخ‌گوی آن باشد. حالا اینکه آیا پیوندی که میان این دو اتفاق افتاده، ‌موفق بوده یا نه،‌ چیزی است که مخاطب و منتقدان موسیقی باید درباره آن اظهار نظر کنند. هر چند که متأسفم بگویم ما در ایران منتقد موسیقی به معنای جدی آن -منتقد و نه پژوهشگر- کمتر داریم. منتقدی تیزبین که نظرش معیار سنجش یک اثر باشد و بیشتر آنچه ما در این باره می‌شنویم یا می‌خوانیم، اظهار نظرهایی بر اساس سلیقه شخصی است. من نمی‌دانم که حالا باید چه اسمی برای آن گذاشت. اصلاً آیا نیازی به این کار هست؟‌ اگر خیلی در این باره احساس لزوم می‌شود،‌ می‌توانید اسمش را «سبک سهراب پورناظری» بگذارید!

 

علی‌رغم تمام اظهار نظرهای منفی‌ای که در تجربه قبلی انجام شد و بسیاری با آن مخالفت کردند؟

این سوال تکراری است و من ده‌ها بار در این باره حرف زده‌ام و حالا دیگر فکر می‌کنم واقعاً کافی است. فکر می‌کنم هر کسی آزاد است که نظرش را بدهد.

 

یعنی این اظهار نظرها غمگین‌تان نمی‌کند؟

به‌هیچ‌وجه. چیزی که غمگین‌کننده است، فضایی است که این روزها بر موسیقی ما حاکم شده. چرا باید وقتی اثری مورد استقبال قرار می‌گیرد، عده‌ای احساس مسئولیت کنند که آن را تخریب کنند؟ اصلاً فرض کنید که یک اثر «پاپ» است یا «راک» است یا «موسیقی ردیف» است، چه کسی گفته اینها به تنهایی یک اثر را سخیف می‌کند یا به آن تعالی می‌دهد؟‌ در «چرا رفتی» حتماً می‌توان اِلمان‌هایی از موسیقی پاپ را شنید؛ اما مگر در «الهه ناز» یا «تنها ماندم» یا صدها تصنیف دیگر این مسأله وجود ندارد؟ آیا این از ارزش‌های این آثار می‌کاهد؟‌ من با اینکه مدام با ذهنیت‌مان همه‌چیز را قضاوت کنیم، مسأله دارم. با اینکه عده‌ای دنبال سیاه‌نمایی باشند.

 

در این اثر از تیم آهنگساز نام برده شده است. این تجربه‌ای جدید در ایران است. چه چیزی در اثر وجود داشت که شما را به استفاده از یک تیم در آهنگسازی ترغیب کرد؟

استفاده از تیم آهنگسازی در خارج از کشور، به خصوص در فیلم‌های هالیوودی بسیار مرسوم است. اتفاقاً این تجربه برای من بسیار خوشایند بود و احتمالاً آن را در دیگر کارهایم ادامه خواهم داد. با توجه به اینکه بخشی از کار، سمفونیک بود، فکر کردم می‌توانم از توانایی و تجربه‌های آهنگسازان دیگر برای رسیدن به فضایی که می‌خواهم، بهره بگیرم. برای مثال، «دیوید گارنر» در ارکستراسیون کار نقش داشت. تِم اصلی کار را خودم نوشتم و در بحث‌هایی که با آهنگسازان دیگر (دیوید گارنر و غلام‌رضا صادقی) داشتیم، آن تِم و همچنین فضایی که من طراحی کرده بودم، بسط و گسترش پیدا کرد و نتیجه کار، چیزی شد که در فیلم می‌شنوید.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

و البته همکاری با همایون شجریان.

وقتی اثری را می‌نویسم، «همایون» عزیز همیشه اولین گزینه من برای اجرای آن است. این مسأله هم بدون‌شک به خاطر توانایی‌های ویژه و مثال‌زدنی او در آواز است و البته همکاری مداوم ما که باعث شده فضای ذهنی‌مان به هم نزدیک شود.

 

چیزی که این روزها زیاد شنیده می‌شود، این است که موسیقی یک اثر نباید بر متن غلبه کند. فکر می‌کنید موسیقی «آرایش غلیظ» این خصوصیت را داشت؟

یعنی بیرون زده بود؟

 

به هر حال نسبت به خود فیلم، جنجال بیشتری ایجاد کرد.

موسیقی آن اثر کاملاً در خدمت فیلم بود. اما اگر شما درباره تیتراژ اثر صحبت می‌کنید، من از این اتفاق خوشحالم و آن را نشانه‌ای بر قوت کار همایون عزیز و خودم می‌دانم. همان‌طور که گفتم، اولین اصل در موسیقی فیلم، این است که منطبق بر تصویر باشد و اگر راهی جز این برویم، راه غلطی است. اما اینکه آیا موسیقی یک فیلم می‌تواند به عنوان یک اثر مستقل هم شنیده شود یا نه، مسأله دیگری است. فکر می‌کنم لحظاتی از «آرایش غلیظ» این خصوصیت را داشت.

 

«رگ‌خواب» هم قرار است به صورت آلبوم منتشر شود؟

بله، آلبومی مستقل که قطعات باکلامی ( در قالب آواز و تصنیف) به آن افزوده خواهد شد.

 

 

musicema.com
  • 17
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش