سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۰۱ - ۰۷ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۱۴۷۸
موسیقی

علی لهراسبی: کار از آنچه فکرش را می‌کنید سخت‌تر است

علی لهراسبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

تعداد خواننده‌هایی که نام‌شان در تیتراژ سریال‌های تلویزیونی به چشم می‌خورد، محدود است. این چهره‌ها آن‌قدر در این سریال و آن سریال دیده می‌شوند که خیلی‌ها گمان می‌کنند سفارشی در کار است؛ سفارشی که باعث می‌شود خیلی از چهره‌های جوان و بعضا مستعد نتوانند در مدیومی تا این حد تاثیرگذار خودشان را معرفی کنند، اما خواننده‌هایی که احتمالا تعدادشان از انگشتان یک دست بیشتر نیست، همه سریال‌ها را قرق کرده‌اند. این سکه اما روی دیگری هم دارد: موفقیت یک سریال در برخی از موارد با نام خواننده تیراژش بی‌ارتباط نیست.

 

در بسیاری از موارد دیده شده در روزهای نخست پخش یک سریال شنیدن صدای خواننده‌ای نام‌آشنا و محبوب برخی از مردم و خاصه مخاطب جوان را به پیگیری این تولیدات ترغیب کرده است. با این توضیح به نظر می‌رسد فارغ از شائبه‌هایی که درباره حمایت از برخی خوانندگان خاص در تلویزیون به چشم می‌خورد، فاکتورهای فنی و موثر دیگری در این امر موثر هستند.

 

این‌که خواننده‌ای چون علی لهراسبی می‌تواند با خواندن تیتراژ یک سریال بخشی از مخاطبانش را پای این سریال بکشاند یا احسان خواجه‌امیری یکی از موفق‌ترین خواننده‌ها در این زمینه است را باید بررسی کرد. به راستی چه معیارهای کیفی هستند که راه را برای حضور یک خواننده در سریال‌های تلویزیونی هموار می‌کنند؟ کسانی که در این زمینه به‌عنوان چهره‌های موفق معرفی می‌شوند، از چه ویژگی‌هایی برخوردارند و چرا این موفقیت‌ها چندین و چند ‌سال ادامه پیدا می‌کند؟

 

گفت‌وگو با علی لهراسبی و نظرخواهی از آریا عظیمی‌نژاد و حمید عسگری تلاشی است برای پاسخ دادن به برخی از این سوالات.

 

علی لهراسبی خواننده‌ای است که بسیاری او را در حوزه تیتراژ موفق می‌دانند، آریا عظیمی‌نژاد جزو معدود آهنگسازانی است که در مدیوم تلویزیون مردم ایران را با برداشتی که از موسیقی نواحی دارد، آشنا کرد و حمید عسگری خواننده شناخته‌شده موسیقی پاپ که خودش را در مدیوم تلویزیون خواننده چندان موفقی نمی‌داند. در ادامه گفت‌وگو با علی لهراسبی و نظرات آریا عظیمی‌نژاد و حمید عسگری را بخوانید:

 

 آقای لهراسبی چه اتفاقی باید بیفتد تا موسیقی تیتراژ کسی مثل شما در تلویزیون مخاطبان پروپا قرصی داشته باشد و توسط مردم شنیده شود؟

به نظر من این مسأله نیاز به اصولی دارد و در اصطلاح مبتنی‌بر فوت و فنی خاصی است. کارهای من و دوستانی که تیتراژهایشان از اصولی که باید، پیروی می‌کند، کم ریسک است و مورد توجه مردم قرار می‌گیرد. این اصول را در چند ‌سال فعالیت مستمر و آزمون و خطا به دست آورده‌ایم و هر کدام اساسی برای خواندن تیتراژ داشته‌ایم که همیشه به آن احترام گذاشته‌ایم.

 

  روش علی لهراسبی برای خواندن یک تیتراژ چگونه است؟

نکته ابتدایی که باید در خواندن یک تیتراژ تلویزیونی در نظر گرفته شود این است که با یک تیتراژ سینمایی متفاوت باشد. قرار نیست تیتراژ در همان قسمت نخست همه را درگیر کند. اصولا یک تیتراژ موفق آن است که هم بتواند به سریال کمک کند و هم با همراهی با یک سریال موفق بتواند از آن استفاده کند.

علی لهراسبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

این موزیک باید به‌تدریج مورد توجه قرار بگیرد. وقتی این اتفاق افتاد، مخاطب به موسیقی تیتراژ سریال علاقه‌مند می‌شود و موزیک ماندگار خواهد شد. نکته دیگری که به نظر من اهمیت دارد این است که موسیقی تیتراژ هویت مستقل داشته باشد.

منظور از هویت مستقل در مورد تیتراژ این است که درعین‌حالی‌که به داستان سریال مربوط است با اتمام سریال به‌عنوان تک‌آهنگ موفق توسط مخاطب پذیرفته شود و مردم بخواهند خارج از سریال هم آن را گوش دهند.

 

خیلی‌ها به این نکته توجه نمی‌کنند، یعنی به محض پیشنهاد یک تیتراژ با خواندن فیلمنامه می‌خواهند تمام قصه را در تیتراژ بیاورند. در چنین شرایطی مردم موزیک را در همراهی با سریال دوست دارند و گوش می‌دهند، اما هرگز بدون سریال آن را گوش نخواهند داد. مخاطبان در مواجهه با چنین تیراژهایی به این ذهنیت می‌رسند که سریال و موزیک در یک مجموعه جدایی‌ناپذیر قرار دارند.

 

حالت عکس این قضیه هم وجود دارد. برخی از دوستان که خودشان معتقدند در کار تیتراژخوانی چندان موفق نبوده‌اند، این ماجرا را تجربه کرده‌اند که بهترین کاری که خوانده‌اند و منتشر نشده است را برمی‌دارند و روی سریال می‌گذارند.

 

در این شرایط هیچ تضمینی وجود ندارد که این کار شنیده شود، چون این کار هیچ ارتباطی با سریال ندارد. در نتیجه ممکن است به شکل جداگانه مورد توجه قرار گیرد، اما به‌عنوان یک جزء همراهی‌کننده با سریال شنیده نخواهد شد. ماجرای تیتراژخوانی کمی عجیب است.

 

 از نظر شما چه تیتراژی را می‌توان موفق نامید؟

تیتراژی می‌تواند موفق باشد که مخاطب هر وقت سریال پخش می‌شود، منتظر شنیدنش باشد. این وضع در صورتی پیش می‌آید که موزیک پایانی با فضای سریال پیوند داشته باشد. مثلا بعد از اتمام یک سریال پلیسی مردم دوست دارند یک موزیک با ریتم تند و صدای فریاد خواننده را بشنوند، درحالی‌که با اتمام یک سریال عاشقانه ترجیح می‌دهند در فضای آرام سریال بمانند و موزیکی آرام و عاشقانه بشنوند.

 

همزادپنداری اصلی است که در گذر زمان برای خواننده تیتراژ پیش می‌آید و می‌تواند به موفقیت تیراژ کمک کند، به همین دلیل نوشتن تیتراژ موفق برای آهنگساز و خوانش کار برای خواننده کار سختی است. این‌طور نیست که علی لهراسبی برای خواندن تیتراژ «فاصله‌ها» فیلمنامه را خوانده باشد و شعری را مطابق با آن سفارش بدهد، آهنگی هم بسازد و با قرار دادن ترانه روی آن، یک تیتراژ ماندگار ساخته شود.

 

من برای «فاصله‌ها» چهارآهنگ ساختم و ترانه را بارها و بارها ادیت کردم. چند بار با آقای سهیلی‌زاده در مورد کار صحبت کردیم تا به خروجی کار رسیدیم. من به‌عنوان یک خواننده احساسی در خوانش سریال به دنبال رگه‌های عشقی هستم. رگه‌های عشقی خطی است که تاریخ مصرف ندارد. در آن سریال سه خط عشقی وجود داشت.

 

علی لهراسبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

رگه عشقی نخست که عشق پسر و دختری را نشان می‌داد و کاملا غلط بود. عشق دیگری در داستان دیده می‌شد که پدر قصه به خانمی احساس می‌کرد که مدت‌ها قبل با او نامزد بود و او را دوست داشت. عشق سوم ماجرا علاقه پدر به پسر بود. نکته جالب این است که احتمالا بیشتر دوستان اگر بنا بود آهنگ کار را بسازند، ابتدا سراغ آن عشق غلط می‌رفتند و منفی می‌نوشتند.

 

در صورتی که ما این کار را انجام ندادیم. عشق کهنه هم از ذهن ما خارج شد، چون کمتر کسی می‌توانست با آن همزادپنداری کند. درنتیجه بیشتر مخاطبان‌مان را از دست می‌دادیم. ما عشق پدر به پسر را که احتمالا هیچ‌کس به سراغش نمی‌رفت، انتخاب کردیم. درست است که این تکه از داستان علاقه پدر به پسر بود، اما نباید فراموش کرد که عشق، عشق است.

 

از طرف دیگر، این کار فارغ از ماجرای سریال این امکان را ایجاد می‌کرد که شنونده بتواند با آن همزادپنداری کند و به یاد عشقش که می‌توانست هر کسی باشد، آن را گوش دهد. اگر عشق غلط قرار بود سوژه قرار بگیرد، نهایتش در سریال سیاهی بود.

 

در نتیجه موسیقی تیتراژ قرار بود پند بدهد. هر چند ممکن بود کار خیلی هم جالب از آب دربیاید، اما چون بنایش به پند و اندرز بود، خیلی زود تاریخ مصرفش می‌گذشت و مردم کنارش می‌گذاشتند. پروسه شعر در این میان بسیار مشکل است که تازه بعد از آن به آهنگ می‌رسیم.

 

 نکته مهمی در این بین وجود دارد، آن هم این است که با وجود استفاده از گام بالا و پخش تیتراژ در انتهای یک سریال چند ١٠ قسمتی، تکرارش برای مخاطب ملال‌آور نشد...

 

 همه آیتم‌ها برای خواندن تیتراژ باید اهمیت داشته باشد. هرچند بالا خواندن من آزاردهنده نیست، اما اگر احساس می‌کردم این طرز خواندن به درد چند قسمت ابتدایی می‌خورد و پس از آن کارکردش را از دست می‌دهد، قطعا آن را تغییر می‌دادم. فضای خوانش بستگی به سریال دارد.

 

من «همه چیز آنجاست» را هم خواندم. اما آن سریال اجازه نمی‌داد کار از بالا شروع شود، چون لحظات تند و احساسی‌اش هم بسیار ملو و آرام بود. داستان این بود که دو پسر داستان، مشکلات خانوادگی داشتند، اما محبت بین‌شان بود. کسی در طول داستان کشته نمی‌شد.

 

داستان متشکل از چند ماجرای تودرتو بود و به کلی با «فاصله‌ها» فرق می‌کرد. سریال فاصله‌ها لحظات اضطراب زیادی داشت و چند نفر آدم در خطر ازدست‌رفتن بودند. درد «فاصله‌ها» بیشتر بود.

 

به همین دلیل مجبور بودم کار را دردناک شروع کنم. آن آهنگ اعتراض‌آمیز بود. «پیله‌های پرواز» هم درست همین شرایط را داشت. پسری که در آن سریال عاشق یک دختر بود، در داستان به وضعش اعتراض می‌کرد. بهروز صفاییان و روزبه بمانی در موفقیت این کار تاثیر زیادی داشتند و به این خاطر از آنها ممنونم.

 

 نام تیتراژهای تلویزیونی که خواندید را به خاطر دارید؟

من تیتراژ سریال‌های دریایی‌ها، عبور شیشه‌ای، فاصله‌ها، شیدایی، پیله‌های پرواز، هویت، سه پنج دو، دلنوازان، شیدایی، رهایی و همه چیز آنجاست را خواندم.

 

شخصا سعی می‌کنم هر دو‌سال یک بار تیتراژ بخوانم، چون معتقدم کاری که قرار است بخوانم باید متفاوت باشد و اصلا نباید خودم را تکرار کنم. یک تیتراژ به اندازه یک آلبوم آدم را اذیت می‌کند. ممکن است برخی از بیرون با شنیدن این‌که به علی لهراسبی یک تیتراژ پیشنهاد شده، بگویند چقدر خوب، سریال هم یک کار قوی است، پس خوش‌به‌حال لهراسبی. درحالی‌که دردسرها درست از همان زمانی که تیتراژ پیشنهاد می‌شود، آغاز خواهد شد.

 

من در چنین شرایطی این استرس را دارم که باید چه کنم که هم تیتراژ بگیرد و هم مورد نقد واقع نشود. باور کنید کار از آنچه به نظر می‌رسد، سخت‌تر است. برای خواندن سریال «سه پنج دو» که مبتنی‌بر موضوعی فوتبالی بود، به همراهی یکی از دوستانم تمامی موزیک‌هایی را که برای فوتبال خوانده شده بود، مانیتور کردم و آکوردها و فضایی را که در این کارها وجود داشت، مورد بررسی قرار دادم. این‌طور نبود که یک شعر معمولی را روی یک ملودی قرار دهم و تیتراژ «سه پنج دو» شکل بگیرد.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش