یکشنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۵۷ - ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۵۱۲۰
موسیقی

حامد مجتهدی تهرانی؛ نوه‌ی آیت‌الله مجتهدی تهرانی:

مذهبی بودن منافاتی با موسیقی ندارد

حامد مجتهدی تهرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
حامد مجتهدی تهرانی چند وقتی است با عنوان‌هایی ازجمله "شهردار رپر" در فضای مجازی مطح شده؛ او نوه‌ی مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی است و مدتی نیز به عنوان شهردار اکباتان فعالیت کرده است.

به گزارش ایلنا، حامد مجتهدی تهرانی چند وقتی‌ست با عنوان‌هایی ازجمله "شهردار رپر" در فضای مجازی مطرح شده؛ او نوه مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی است؛ البته مدتی نیز به عنوان شهردار اکباتان فعالیت کرده است. از حامد مجتهدی تهرانی آثاری در فضای مجازی منتشر شده که در فضای موسیقی رپ هستند اما او خودش این آثار را رپ نمی‌داند. با این "شهردار خواننده" یا به اصطلاح بسیاری از کاربران اینترنتی "شهردار رپر" پیرامون موضوعاتی چون "تقدیم آلبوم آینده‌اش به محسن هاشمی و محمدعلی نجفی"، "نگاه خانواده‌اش به فعالیت او در زمینه موسیقی"، "انتقادهایش به محمدباقر الیباف"، "لغو کنسرت‌ها"، "کنسرت در مشهد" و برخی موضوعات دیگر گفتگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌آید:

 

حامد مجتهدی تهرانی درباره فعالیت‌های موسیقی خود و موضع خانواده‌اش به موسیقی گفت: هر کسی که به دنیا می‌آید خدا استعدادهایی به او می‌دهد و در آخرت نیز به خاطر همین استعدادها از طرف خداوند بازخواست می‌شود. هدف ما به عنوان انسان روی زمین این است که باید بتوانیم استعدادهای خودمان را بشناسیم و آنها را به ثمر بنشانیم تا به موفقیت دست پیدا کنیم و در نهایت به کمال برسیم. اینکه من در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمده‌ام باعث افتخار و سربلندی من است؛ در خانواده مذهبی بزرگ شدم و خودم هم مذهبی بودم. بیایید کمی معیارها و شاخصه‌هایمان را نسبت به "مذهبی بودن" عوض کنیم.

وی در ادامه افزود: دین را به یک بیزینس بزرگ تبدیل نکنیم. ما باید در این زمینه فکر کنیم؛ ببینید خداوند در قرآن چقدر گفته است فکر کنید. ما متاسفانه مشکل‌مان این است که شاخصه‌مان در مورد افراد، محاسن آنهاست و هرچه این محاسن بلندتر باشند گویا طرف متدین‌تر است. یعنی شاخصه در مورد افراد ظاهر آنهاست. یعنی اگر کسی شلوار جین بپوشد؛ او را مرتد می‌دانیم و با چنین پوششی؛ او حتی دیگر نمی‌تواند در یک اداره کار کند. ما اگر بتوانیم شاخص‌هایمان را تغییر بدهیم، می‌توانیم دیدگاه بهتری نیز نسبت به موسیقی داشته باشیم. این هیچ ایرادی ندارد که یک آدم مذهبی در یک خانواده مذهبی به موسیقی بپردازد. خود مقام معظم رهبری نیز اهل شعر هستند. حتی مرحوم امام (ره) نیز دیوان اشعاری داشتند و اهل هنر بودند.

 

این خواننده همچنین عنوان کرد: اینطور نیست که هنرمند به واسطه کار هنری که انجام می‌دهد مجبور باشد شلوار جین بپوشد و روی بدن خود تتو بزند و موهایش را دم اسبی ببندد. خانواده من هیچ وقت برای اینکه من در موسیقی فعالیت می‌کنم مانع تراشی انجام ندادند و همیشه به من کمک هم کرده‌اند. اگر به کارهای من گوش داده باشید متوجه می‌شوید که هیچ ابتذالی در قطعات من وجود ندارد. حتی در شورای چهارم نیز آقای شاکری در مورد  کارهای من صحبت کردند. من تا به حال کار "شیش و هشتی" نخوانده‌ام و کار رپ هم نخوانده‌ام.

 

حامد مجتهدی تهرانی درباره قطعاتی که از او منتشر شده و دیگران؛ این آثار و قطعات را رپ می‌دانند، گفت: کارهایی که من خوانده‌ام هیچ‌کدام رپ نیستند بلکه معمولا کارهایی "اسلو" هستند یعنی هر کاری که بیرون داده‌ام اسلو بوده. در واقع نوعی "شیش و هشت" سنگین یا به زبان عامیانه کارهای غمگین هستند.

 

وی در مورد ورودش به دنیای موسیقی گفت: من از حدود سال ۸۵ وارد موسیقی شدم و کار تنظیم را یاد گرفتم. در آن زمان تازه نرم‌افزار کیوبیس آمده بود که از آنها استفاده می‌کردم. دلنوشته‌هایی برای خودم می‌نوشتم و ملودی‌هایی می‌ساختند یا ترانه می‌گفتم.

 

این خواننده در مورد آثاری که از او در فضای مجازی منتشر شده، عنوان کرد: کارهای بسیار زیادی دارم اما از یک زمانی به بعد دیگر هیچ از اثری بیرون ندادم و ترجیح دادم به دنبال آلبوم بروم. انشاءالله به زودی آلبوم "شهر سوخته" را به آقای محسن هاشمی و همچنین آقای نجفی شهردار محترم تهران تقدیم  می‌کنم.

 

این خواننده در ادامه افزود: قصد دارم با آلبوم "شهر سوخته" یک کار اجتماعی در مورد تهران انجام بدهم. دوست دارم موزیک این کار پاپیولار باشد. بیشتر انرژی‌‌ام را روی این می‌گذارم که ترانه‌هایش یک مقداری اجتماعی باشد. ما در حال حاضر در مرحله پیش‌تولید هستیم و داریم ترانه‌ها را جمع می‌کنیم. برای اینکه مردم بتوانند در یک آلبوم طعم‌های متفاوتی را تجربه کنند ما فقط با یک "تنظیم کننده" کار نخواهیم کرد. در مورد ترانه‌سراها نیز به همین شکل عمل خواهیم کرد یعنی به سراغ ترانه‌سراهایی می‌رویم که بیشتر ترانه‌های اجتماعی می‌نویسند. من بسیار دوست دارم از روزبه بمانی نیز شعر بگیرم و خیلی خیلی علاقه دارم این اتفاق بیفتد و در این مورد رایزنی‌هایی را انجام خواهم داد. آهنگسازی چند ترانه از این کار با خود من است و تلاش می‌کنم بیشتر ملودی‌ها از خودم باشد.

 

وی همچنین در مورد انتخاب اسم "شهر سوخته" گفت: برای این آلبوم "شهر سوخته" را منتشر می‌کنم تا آقای محسن هاشمی و آقای نجفی نسبت به کارشان دلگرم شوند و اینکه می‌شود دوباره تهران را بهتر کرد.

 

وی همچنین در مورد بخشی از آثارش که بدون مجوز و اصطلاحات زیر زمینی منتشر شده‌اند، عنوان کرد: این آثار بسیار قدیمی‌ است و دقیقاً به یاد نمی‌آورم مربوط به چه سالی می‌شود. فکر می‌کنم دو یا سه قطعه به این صورت منتشر شده است. فکر می‌کنم این آثار حدود سال ۸۸ منتشر شده باشد. 

 

این خواننده در ادامه افزود: ما اصلا به صورت زیر زمینی کار نکرده‌ایم. بعد از اینکه یک اتفاقی افتاد یکسری از آدم‌ها آمدند و برخی از کارها را منتشر کردند، ما اصلا قصدمان انجام کار زیرزمینی نبود. یعنی به محض اینکه من شهردار شدم و پست گرفتم یکسری از دوستان که علاقه به این ماجرا نداشتند خیلی پیگیر بودند تا این اتفاق برای من نیفتد و در واقع بعد از شهردار شدن من این قطعات منتشر شد. من از قبل در شهرداری بودم ولی حدود چهار سال است که شهردار شده‌ام. یعنی تقریبا از چهار سال قبل این قطعات منتشر شد.

 

حامد مجتهد تهرانی همچنین عنوان کرد: شعر و ملودی کارهایی که منتشر شده از خودم نبود و دوستان دیگری آنها را تنظیم کرده بودند. در یکی از قطعات من با یکی دیگر از دوستانم همخوانی کرده بودم و او این کار را منتشر کرد. این کار به خصوص شعر و ملودی‌اش نیز متعلق به من نبود.

 

وی درباره دیدگاه آیت‌الله مجتهدی تهرانی درباره موسیقی گفت: ایشان مانند بسیاری دیگر از مراجع می‌گفتند موسیقی نباید غنا باشد. البته ایشان سال ۸۶ فوت شدند و این مسئله باعث شد تا نتوانم نظر ایشان را در مورد کار خودم در زمینه موسیقی بپرسم. یعنی فوت ایشان تقریبا در دورانی اتفاق افتاد که مصادف با ورود من به این عرصه بود. ولی ایشان همیشه اهل احتیاط بودند؛ ایشان همیشه به ما می‌گفتند مرجع تقلید داشته باشید و از مرجع تقلید‌تان پیروی کنید و از آنجا که مسئله "داشتن مرجع تقلید" موضوعی شخصی است من هم نمی‌توانم بگویم مرجع تقلیدم کیست ولی حتما از ایشان تقلید می‌کنم و چراغ قرمز دین را رد نمی‌کنم و کار حرام انجام نمی‌دهم.

 

این خواننده همچنین در پاسخ به این سوال که "آیا آیت الله مجتهدی تهرانی موسیقی گوش می‌دادند؟" گفت: ایشان هیچ علاقه‌ای به گوش دادن به موسیقی نداشتند در واقع زیاد به این کارها کاری نداشتند و همانطور که گفتم اهل احتیاط بودند. از آنجا که من هنوز وارد این حوزه نشده بودم خوب هیچ وقت بحثی هم در این زمینه با ایشان پیش نیامده بود.

 

وی در ادامه درباره برگزاری کنسرت عنوان کرد: من پس از اینکه آلبوم "شهر سوخته" را منتشر کردم حتما قصد برگزاری کنسرت نیز دارم. اینکه کسی شهردار باشد و کنسرت هم بدهد؛ هیچ اتفاق عجیبی نیست مثلا آقای ساعی که در شورای شهر حضور داشتند و هم زمان نیز سریالی از ایشان در تلویزین پخش می‌شد. به نظر شما این کار آقای ساعی موردی داشت؟ یا آقای مختاباد در شورای شهر بودند و کنسرت هم می‌داد؛ یا آقای دبیر قهرمان کشتی بودند و آقای رضازاده قهرمان وزنه‌برداری بودند و در شورای شهر نیز بودند. آیا این‌ها مانع‌الجمع هستند؟

 

وی همچنین دوران همکاری خود با محمدباقر قالیباف به عنوان شهردار تهران نیز گفت: آقای قالیباف یکسری شعارهای خیلی خوب داشتند که عملی نشد. از اول ابتدا به امر ایشان بسیجی و رزمنده و جهادی بودند؛ اما متاسفانه به یکسری از فرمایشات‌شان عمل نکردند و این قضاوتش باشد با مردم. اینکه من می‌خواهم اسم آلبوم خودم را "شهر سوخته" بگذارم علاقه شخصی من است. من در دوره‌ای که برای آقای قالیباف مدیریت کردم با ایشان خیلی اصطکاک داشتم. یکی از حرف‌هایی که من با ایشان داشتم این است که من بعد از استعفا، ایشان را در مراسم تودیع و معارفه معاونین‌شان دیدم. زمانی که استعفا دادم سال ۹۵ بود و من شهردار اکباتان بودم. در مسیر حرکت از سالن روابط عمومی به سمت پارکینگ، ایشان را دیدم و خودم را معرفی کردم و ایشان با اشاره به آقای خیرالله میرزایی گفتند روز دوشنبه بیایید من می‌خواهم شما را ببینم. یکی از شعارهای آقای قالیباف این بود که می‌گفت من از فکر معیشت پرسنلم شب‌ها خوابم نمی‌برد ولی دیدار ما اتفاق نیفتاد. نمی‌دانم ایشان مرا نپذیرفت یا کسان دیگری نگذاشتند که من ایشان را ببینم. من دو مرتبه ایشان را دیدم و هر دو مرتبه نیز قرار شد، ایشان را بعدا ببینم که نشد.

 

وی در ادامه افزود: یکی از نقدهایی که به دوره ایشان وارد می‌شد این بود که در دوره ایشان اجازه نقد داده نمی‌شد حال آنکه پیشرفت در کار وابسته به نقد است. البته من ایشان را نقد نکردم بلکه کار خودم را در حوزه‌ای که بودم نقد کردم. این نقد را هم نزد فردی که بالا دستی‌ام بود، انجام دادم اما به جای اینکه تشویق شوم؛ تنبیه شدم. 

 

مجتهدی تهرانی همچنین در پاسخ به این سوال که نظرش درباره لغو کنسرت‌های اخیر به ویژه در مشهد چیست، گفت: اتفاقاً در این ۶ ماه کنسرت‌های زیادی برگزار شده و من در این موردی که شما می‌گویید نظر خاصی ندارم. من آرزو دارم در سالن برج میلاد و یا در سالن وزارت کشور این کنسرت برگزار کنم. اجازه بدهید به آن زمان برسیم و بعد در مورد کنسرت در سایر شهرها فکر کنیم و صحبت کنیم. با اینکه در مشهد کنسرت برگزار شود یا نشود نیز زاویه‌ای ندارم، تصمیم گیرنده هم من نیستم یعنی نه موافقم و نه مخالف.

 

 

 

 

  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش