پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۱۱ - ۲۰ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۵۳۰۲
موسیقی

فقر و فحشا، پول و پورن، لاتاری و مسلخ

قاچاق دختران ایرانی به دبی؛ راه مهدی یراحی از چاوشی جدا می‌شود

محسن چاوشی و مهدی یراحی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
موضوع قاچاق دختران ایرانی در دو دهه اخیر، به مضمونی تبدیل شده که از محسن چاوشی گرفته تا محمد حسین مهدویان و محمد حسین لطیفی و البته مسعود ده نمکی و مهدی نقویان و حسن عباسی را در کنار هم قرار می‌دهد. نگاهی به تهیه کنندگان این آثار نشان می‌دهد دست کم بخشی از حاکمیت نیز از تولید چنین آثاری حمایت می‌کند.

مثلا نماهنگ مسلخ چاوشی به دست سازمان اوج تهیه شده که وابستگی غیرقابل انکاری به یک نهاد نظامی دارد و پول و پورن به دست مرکز مستند سوره تهیه شده که زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی تهیه می‌شود.

 

دعوای مهدی یراحی، خواننده پاپ با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سر مجوز نماهنگی به نام «پاره سنگ» بعد از یکی دو روز به یک جدال لفظی بین او و هوادارانش با هواداران محسن چاوشی تبدیل شد.

 

یراحی و چاوشی، هر دو خوزستانی هستند و در کار‌های خود هم دو آهنگ انتقادی جدی نسبت به اوضاع فعلی مردم خوزستان دارند (تک آهنگ «اهواز» برای یراحی و تک آهنگ «خوزستان» برای چاوشی)، اما فعلا ظاهرا بر سر تک آهنگ «مسلخ» اثر چاوشی، با هم به مشکل برخورد کردند.

 

تک آهنگی که مضمونی آشنا، اما بسیار جنجالی دارد: قاچاق دختران ایرانی به دوبی. یراحی البته از این زاویه به چاوشی اعتراض نکرد و گفت که این تک آهنگ نژادپرستانه و عرب ستیز است، اما به هر حال، تقریبا غیرممکن است که به سراغ آن مضمون بروی و دامنت به نژادپرستی و عرب ستیزی آلوده نشود.

 

نشانه این موضوع را باید در فیلم آخر محمدحسین مهدویان، کارگردان جوان و پراستعداد دید که در لاتاری، داستان قاچاق دختران ایرانی به دوبی را نشانه گرفت و حتی در صداوسیما، یعنی در برنامه هفت با مجری گری رضا رشیدپور به فاشیسم و نژادپرستی متهم شد.

 

محسن چاوشی و مهدی یراحی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی لاتاری

 

با این حال مخاطب سینما نشان داد که اتفاقا رویکرد مهدویان در این فیلم را دوست دارد و از این روست که لاتاری او با ۱۴ میلیارد تومان فروش، در حال حاضر در رده سوم جدول فروش سال سینمای ایران قرار دارد.

 

مهدویان البته تنها فیلمساز ایرانی نبود که به این ماجرا می‌پرداخت. محمدحسین لطیفی در دو فصل قلب یخی سریال نیمه تمام شبکه خانگی، در سال‌های پایانی دهه ۸۰ به این موضوع پرداخت، اما این ماجرا از ابتدای دهه ۸۰ آغاز شده بود وقتی اصغر هاشمی فیلم نگین را ساخت و آن طور که در یک گزارش در سایت تبیان آمده، در آن فرار دختر، شرایط نابسامانی است که در خانه ایجاد شده.

 

مادر نگین به زندان افتاده و پدرش مرده. او برای رهایی خود از فشار روحی سراغ مواد مخدر می‌رود و برای تامین مایحتاج زندگی با باند فساد همکاری می‌کند.

 

فیلم به بهانه کند و کاو درباره سرنوشت نگین، زندگی دخترکان دیگری را هم به تصویر می‌کشد که هر کدام به نوعی قربانی شده اند. در یک سوم پایانی فیلم، ماجرای قاچاق دختران به کشور‌های حاشیه خلیج فارس، محور قصه می‌شود.»

 

در ابتدای دهه ۸۰ البته یک فیلم مستند هم در این زمینه پخش شد که بسیار جنجالی بود و آن هم مستند فقر و فحشا مسعود ده نمکی بود. این مستند ۱۰۰ دقیقه‌ای نخستین فعالیت سینمایی مسعود ده نمکی بود که توقیف هم شد، اما نسخه غیرقانونی آن در جامعه به صورت وسیع پخش شد و جالب است بدانید که در نهایت شکایت نیروی انتظامی از ده نمکی در این پرونده هم به جایی نرسید و ده نمکی از شکایت ناجا تبرئه شد.

 

مستند ده نمکی در سال ۱۳۸۲ منتشر شده بود، اما یک سال بعد یک سخنرانی از حسن عباسی که آن روز‌ها تازه داشت سخنرانی‌های خود را آغاز می‌کرد منتشر شد که در آن تقریبا همه مسئولان را به پاسخگویی در خصوص ماجرای قاچاق دختران ایرانی به دوبی دعوت می‌کرد.

 

البته در سال‌های اخیر هم مهدی نقویان، مستندی با عنوان «پول و پورن» با این محتوا منتشر کرد که پایه آن فعالیت‌های نیروی سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حذف یکی از باند‌های قاچاق دختران ایرانی به دوبی بود.

 

به این ترتیب، موضوع قاچاق دختران ایرانی در دو دهه اخیر، به مضمونی تبدیل شده که از محسن چاوشی گرفته تا محمد حسین مهدویان و محمد حسین لطیفی و البته مسعود ده نمکی و مهدی نقویان و حسن عباسی را در کنار هم قرار می‌دهد.

 

نگاهی به تهیه کنندگان این آثار نشان می‌دهد دست کم بخشی از حاکمیت نیز از تولید چنین آثاری حمایت می‌کند. مثلا نماهنگ مسلخ چاوشی به دست سازمان اوج تهیه شده که وابستگی غیرقابل انکاری به یک نهاد نظامی دارد و پول و پورن به دست مرکز مستند سوره تهیه شده که زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی تهیه می‌شود.

 

نزدیکی مسعود ده نمکی (فقر و فحشا) و سید محمود رضوی (لاتاری) و حتی جواد فرحانی (قلب یخی) هم به این بخش از حاکمیت مشخص است و حسن عباسی و رائفی پور (که اخیرا در این زمینه صحبت کرده) نیز معلوم است در کدام بخش از بردار سیاست قرار گرفته اند.

 

داستان محسن و مهدی

محسن چاوشی و مهدی یراحی تقریبا هم سن و سال هستند. اولی متولد سال ۱۳۵۸ است و دومی متولد سال ۱۳۶۰. هر دو در خوزستان متولد شدند، ولی یراحی، از یک خانواده عرب تبار اهوازی است و چاوشی از یک خانواده کردتبار که به خوزستان مهاجرت کرده است.

 

همین موضوع باعث تفاوت در احساسات این دو نسبت به خوزستان هم شده است. چاوشی بیش از هر چیز راوی رنج‌های خوزستان به خصوص در جنگ است، ولی یراحی، خود را نماینده فرهنگ خوزستان و به خصوص فرهنگ اعراب این منطقه می‌داند و این سبک آهنگ او دست کم در سه آهنگ او یعنی «من علمک»، «غزال» و «حیک» نمود پیدا می‌کند.

 

یراحی البته متولی بخش عربی آهنگ جمعی «فصل بهار» هم بوده که در بهار ۱۳۹۳، توسط تعدادی از خوانندگان عرضه شد. درباره حضور این دو در عرصه موسیقی باید گفت که چاوشی در ۲۵ سالگی و از حدود سال ۱۳۸۳ وارد عرصه موسیقی شده و این در حالی است که حضور یراحی نیز از حدود سال ۱۳۸۵ آغاز شده است.

 

چاوشی با موسیقی در سبک واسوخت «نفرین» و از بستر شبکه غیر رسمی وارد موسیقی شد و مدتی طول کشید تا بتواند مجوز بگیرد، ولی یراحی با موسیقی «منو رها کن» که برای برنامه شب شیشه‌ای شبکه پنج خوانده بود وارد موسیقی شد و به این ترتیب خیلی زود رسمی شد.

 

چاوشی بیش از هر چیز، تمرکز خود را روی تولید آلبوم گذاشته و بعضا با تک آهنگ‌های خود، هوادارانش را خوشحال می‌کند و این در حالی است که یراحی، در برابر ۹ آلبوم چاوشی، صرفا ۵ آلبوم عرضه کرده و بیشتر تمرکز خود را روی تک آهنگ و البته کنسرت گذاشته است؛ کنسرتی که چاوشی به هر دلیل خود را از داشتن آن محروم کرده است.

 

جالب است بدانید یکی از معدود حضور‌های محسن چاوشی در کنسرت مهدی یراحی بوده و او در این کنسرت که بعد از انتشار آلبوم امپراطور بود، گفت: «آشنایی من و محسن برمی گردد به سال ۸۹ که در یک شرکتی همدیگر را دیدیم و از آنجایی که جنوبی‌ها وقتی همدیگر را می‌بینند انگار ۱۰۰ سال است هم را می‌شناسند برخورد خیلی صمیمی با هم داشتیم. من محسن را خیلی دوست داشتم و دارم.

 

آهنگ هایش در «سنتوری» به نظرم تکرار نشدنی است و بعد از آن آشنایی همدیگر را چند بار ملاقات کردیم و دو سه بار در جمع‌های خصوصی من ساز زدم و او خواند.

 

محسن چاوشی و مهدی یراحی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی محسن چاوشی در کنسرت مهدی یراحی

 

صدای خیلی خوبی دارد و امیدوارم هرچه زودتر کنسرت بگذارد تا طرفدارانش خوشحال شوند. او هم محجوب است و جایی نمی‌رود و هم عادت ندارد در مراسم‌ها دیده شود، مدتی پیش من او را در محفلی دیدم و او گفت: شنیدم کنسرت اولت خیلی خوب بوده، همان جا از محسن دعوت کردم که میهمان کنسرت دومم باشد. اما خیلی اصرار نکردم، چون میدانستم که او جایی نمی‌رود.

 

ایمان از من چند بلیت وی آی پی خواست و من وسط کنسرت سورپرایز شدم و دیدم که محسن چاوشی آمده. حضورش برای من قوت قلب بود و از او تشکر می‌کنم.»

 

۷sobh.com
  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش