جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۴۵ - ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۱۰۳۶۴۴
موسیقی

پری ملکی: من هم کرونا گرفتم/ موسیقی ایرانی درحال سقوط است

پری ملکی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
پری ملکی (موسیقی‌دان، آوازخوان و موسس و سرپرست گروه بانوان خنیا) است. او می‌گوید: من هم پیش از اپیدمی شدن ویروس کرونا، به این بیماری مبتلا شدم و روزهای سختی را گذراندم اما خدا را شکر بهبود یافتم. او درباره وضیعت امروز موسیقی هم می‌گوید: متأسفانه موسیقی سیری نزولی را پیش گرفته و به سمت سقوط می‌رود.

به گزارش ایلنا، اغلب آثار تولید شده توسط اغلب بانوان موسیقی‌دان زن به لحاظ شنیداری عمری کوتاه دارند و در میان آنها کمتر اثری را می‌توان سراغ داشت که در لیست ماندگاران موسیقی ایرانی قرار گیرد. البته این اتفاق صرفا منحصر به موسیقی بانوان نیست و در تمام بخش‌ها و گونه‌ها به چشم می‌خورد اما از آنجا که بخش زیادی از جمعیت فعالان موسیقی را بانوان تشکیل می‌دهند و گروه‌های متعددی با محوریت بانوان در زمینه موسیقی فعال هستند، این کاستی شکل و شمایلی جدی‌تر و پررنگتر به خود می‌گیرد.

پری ملکی که یکی از پیشگامان موسیقی بانوان ایران محسوب می‌شود، موسیقی‌دان و بانوی آوازخوانی است که در دهه هفتاد باوجود محدودیت‌های بسیار گروه موسیقی بانوان «خنیا» را تشکیل داد و در شرایط سخت آن دوران چندین کنسرت را روی صحنه برد و چند سال بعد با همراهی و همخوانی آقایان برای عموم به اجرای برنامه پرداخت.

پری ملکی که آواز سنتی را نزد هنرمندانی چون محمود کریمی، نصراله ناصرپور و علی جهاندار آموخته و طی سال‌ها و دهه‌های گذشته مستمرا در زمینه آموزش فعال بوده و شاگردان متعددی را تربیت کرده، می‌گوید: نوازندگان خانم بسیار خوبی داریم اما زمانی که آثار آنها صرفاً برای بانوان اجرا می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارائه آثار با کیفیت و ماندگار وجود ندارد، آنها صرفا به اجرا می‌اندیشند و از باقی مسائل سرسری می‌گذرند.

برای تشکیل گروه موسیقی بانوان «خنیا» در دهه هفتاد یعنی آن زمان که موسیقی ما با محدودیت‌های بسیار مواجه بود و بانوان در آن نقش زیادی نداشتند، چه دشواری‌هایی را پشت سر گذاشتید و چرا به فکر تشکیل گروه افتادید؟ 

آن زمانی که گروه «خنیا» را تشکیل دادم، یعنی در سال‌ هفتاد و دو، یافتن چند نوازنده خانم کار بسیار بسیار سختی بود و واقعاً تعداد آنها نیز زیاد نبود. در آن مقطع بالاخره توانستم با کمک استادان و همکارانم چند نوازنده خانم پیدا کنم و بالاخره گروه «خنیا» تشکیل شد. حالا وقتی آثار آن دوران را گوش می‌کنم متوجه این موضوع می‌شوم که اعضای «خنیا» طی سال‌های فعالیت، با وجود همه مشکلات و کاستی‌ها چقدر خوب کار کرده‌اند و چه آثار درخوری از خود به جای گذاشته‌‌اند. در آن سال‌ها حتی سالن اجرا نبود و به ما سالنی نمی‌دادند. ما در خانه‌هایمان به اجرای برنامه می‌پرداختیم و اما باز برای آن مجوز دریافت می‌کردیم. به هر حال، همه این دوران را طی کرده‌ایم.

آنچه برای من مسلم بود و به آن اعتقاد داشتم این بود که پا برجا بمانم و به هیچ قیمتی کارم را رها نکنم. بعد حفظ گروه «خنیا» مهم بود. همیشه تلاشم این بوده که در جهت رفاه آنها و به سمت تولید آثار بهتر گام بردارم و تنهایشان نگذارم. مبنای فعالیت من و دیگر اعضا فعالیت گروهی بوده است. 

شما موسیقی ایرانی را از محضر بزرگانی چون محمود کریمی، علی جهاندار و نصرالله ناصح‌پور آموخته‌اید. آن آموزه‌ها چقدر باعث بروز خلاقیت در ارائه آثار نو شده؟ 

من از اساتیدی که گفتید بسیار آموخته‌ام. اصولاً در موسیقی آدمی دگم نیستم و این را همیشه بیان کرده‌ام. به هرحال موسیقی پویایی خودش را دارد و من نیز هرگز نخواسته‌ام در یک نقطه و یک جا ساکن بمانم. همیشه علاقه‌مند بوده‌ام طی این مسیر تجربه‌های فراوان کسب کنم و به آن نوع موسیقی که دوست دارم و حرفی برای گفتن دارد، بپردازم. 

بخشی از این ویژگی متعلق به نسل شماست که در محدودیت؛ خلاقیت به خرج می‌دادند. نسل‌های پس از شما آنطور که باید به تولید آثار نو نپرداختند. 

من هم با شما موافقم. متأسفانه کمتر شاهد ارائه آثار خلاقانه از سوی فعالان عرصه موسیقی هستیم و اغلب آثاری که می‌شنویم تکراری است و حرفی برای گفتن ندارد. 

به طور کلی نسل‌های پس از شما خیلی به یادگیری درست موسیقی دستگاهی و ردیف و مکاتب مربوط به آن علاقه‌ای ندارند. این عدم توجه چه آسیب‌هایی را در پی خواهد داشت؟ 

واقعیت این است که هیچگاه نمی‌توانیم منکر ردیف و اصالت‌های موسیقی ایرانی شویم و هیچ خواننده‌ای نمی‌تواند این دو مقوله مهم را نادیده بگیرد. بنابراین برای تولید آثار درخور و ماندگار باید بر اساس مولفه‌ها و عناصر موسیقی ایرانی پیش برویم. در حال حاضر شاهدیم که به علت نادیده گرفتن بسیاری از عناصر و مولفه‌ها، حتی آثار خوانندگان بزرگ نیز تأثیری بر شنونده نمی‌گذارد و به اصطلاح شنونده را تکان نمی‌دهد. به دیدن فلان کنسرت می‌رویم و پس از اتمام برنامه انگار نه انگار اتفاقی افتاده است. یا اثری را می‌شنویم بی‌آنکه احساسی جدید در ما ایجاد کند. 

به دلیل همین بی‌تاثیر بودن آثار است که پس از مدتی فراموش می‌شوند؟

بله؛ در طول سال آثار بسیاری تولید می‌شوند، ولی می‌آیند و می‌روند و تأثیری از خود بر جای نمی‌گذارند. این رویه اصلاً اتفاق خوبی نیست و قطعاً به موسیقی ما لطمه خواهد زد. اگر توجه کنید هیچکدام از آثار امروز به جایگاهی نرسیده‌اند که موسیقی ایرانی قرار دارد، درحالیکه ما همواره وامدار هنرمندان گذشته و موسیقی قدیمی ایرانی هستیم، با این حساب باید در جهت درست حرکت کنیم و بر اساس موسیقی درست پیش برویم. من در بسیاری مواقع در کنسرت‌هایم به اجرای آثار جدید می‌پردازم و همین که هنگام خروج از سالن می‌بینیم که مخاطبان آثار اجرا شده را زمزمه می‌کنند، معنایش این است که کارمان موفق بوده است. با این‌حال معتقدم متأسفانه موسیقی سیری نزولی را پیش گرفته و به سمت سقوط می‌رود. 

درباره موسیقی بانوان نیز همین نظر را دارید؟ 

واقعا نمی‌توان درباره موسیقی بانوان نظر داد. در حال حاضر نوازندگان خانم بسیار خوبی داریم اما زمانی که آثارشان فقط برای بانوان اجرا می‌شود و هیچ انگیزه‌ای برای ارائه آثار با کیفیت و ماندگار وجود ندارد، آنها نیز صرفاً به اجرا می‌اندیشند و از باقی مسائل در راستای ارائه اثر درخور، سرسری می‌گذرند. حال آنکه در حال حاضر گروه‌های متعددی از بانوان داریم اما اغلب آنها یک شکل اجرا می‌کنند. یعنی اغلب یکسری آثار فولکلوریک را همراه با رقص روی صحنه می‌برند که همان رقص‌ها هم اصلاً دوست‌داشتنی نیستند و حرفی برای گفتن ندارند. 

چرا گروه «خنیا» ادامه حیات نداد؟ 

از سال ۱۳۷۸ به بعد بود که برگزاری و اجرای کنسرت‌های مختلط را با همراهی خوانندگان مرد آغاز کردم؛ زیرا تصورم این بود که دوره موسیقی بانوان به آن صورت که ما اجرا می‌کردیم، تمام شده و من باید قدم بعدی را بردارم و آن اینکه اجراهایم بر اساس همخوانی باشد تا صدای من و دیگر بانوان به نوعی شنیده و مطرح شود. یعنی من به عنوان خانمی خواننده بتوانم صدایم را به همه مردم برسانم. به طور طبیعی زمانی که کنسرتی اجرا می‌شود ترجیحم این است که در کنار یک آقا و خانم باشم اما صدایم شنیده شود و فعالیتم به عنوان یک خانم مورد توجه قرار گیرد. 

 به طور قطع نمی‌توان مخاطبان یک برنامه هنری را بر اساس جنسیت دسته‌بندی کرد. 

دقیقاً همینطور است. به هرحال زمانی که به عنوان خواننده خانم این فرصت به من داده شده تا به صورت مختلط برای مخاطبان آقا و خانم به اجرای برنامه بپردازم، چرا باید به شکل محدود کنسرت برگزار کنم و اگر این اتفاق رخ دهد اثر من ماندگار نخواهد شد، زیرا افراد کمی آن را دیده و شنیده‌اند. به طور کلی این تفکیک‌های جنسیتی را قبول ندارم و هیچوقت فکر نکرده‌ام که مثلاً یک نوازنده یا خواننده خانم از یک نوازنده یا خواننده آقا ضعیف‌تر است؛ هرچند آقایان همیشه دستشان برای فعالیت و تولید و اجرا بازتر بوده است. 

اگر قرار باشد نحوه فعالیت آقایان فعال در عرصه موسیقی را با فعالیت‌ خانم‌ها مقایسه کنید، این مقایسه چگونه خواهد بود؟ 

 کار نیکو کردن از پر کردن است. زمانی که یک آقا ۲۴ ساعته فعال است و به اجرای برنامه و تولید اثر می‌پردازد مسلماً صدایش بیشتر و بهتر شنیده می‌شود و بیشتر رشد می‌کند. متأسفانه نمی‌دانم این محرومیتی که برای خانم‌ها وجود دارد تا کی ادامه خواهد یافت، درحالیکه نیم بیشتر اهالی موسیقی بانوان هستند. خوشبختانه در حال حاضر تعداد خوانندگان خانم کم نیست و اتفاقاً صداهای متفاوت و رنگارنگی نیز دارند.  

شنیده شدن صدای بانوان چه مزیت‌هایی برای مخاطبان دارد؟ 

صدای بانوان می‌تواند فضای جامعه را تلطیف کند و به نظرم یکی از دلایل اینکه مخاطبان امروز به موسیقی سخیف روی آورده‌اند کم توجهی به موسیقی بانوان و صدای خوانندگان خانم است، زیرا از یکنواختی خسته شده‌اند. شما اگر به موسیقی‌های قدیمی توجه کنید متوجه خواهید شد که مثلاً فلان خواننده بزرگ آقا با فلان خواننده بزرگ خانم اثری در کنار هم اجرا کرده‌اند.

شما شاگردان بسیاری تربیت کرده‌اید. آیا آموزش همچنان برایتان جدی است؟ 

بله؛ من همچنان در زمینه آموزش فعالم. من آموزشگاهی دارم که نامش «خنیا» است و توسط پسر و عروسم اداره و مدیریت می‌شود و من نیز آنجا مشغولم، علاوه بر این در آموزشگاه‌های دیگر نیز به تدریس می‌پردازم. به جز اینها، روزهایی را نیز در منزل به تربیت شاگردانم مشغولم. 

آیا شیوع کرونا بر فعالیت‌های شما تأثیری نگذاشته است؟ 

حتی در شرایط فعلی که بیماری کرونا مردم را با چالش مواجه کرده، نیز فعالیت‌های آموزشی‌ام را دارم و برای شاگردانم که اتفاقاً تعدادشان زیاد است، کلاس‌های آنلاین برگزار می‌کنم. یکی از لذتبخش‌ترین کارها برایم آموزش و تدریس است و هیچگاه از آن خسته نمی‌شوم. من هرآنچه را از استادان یا به صورت خودآموخته یاد گرفته‌ام، باید به شاگردانم و نسل‌های بعدی انتقال دهم و از این لحاظ وام‌دار آنها هستم و تا آنجایی که بتوانم این رویه را ادامه خواهم داد. طی سال‌های فعالیتم هیچگاه و تحت هیچ شرایطی به پول و مسائل مالی فکر نکرده‌ام و در وهله اول کار، هدف و وظیفه اجتماعی، انسانی و هنری‌ام برایم اهمیت داشته و در اولویت بوده است. 

از فعالیت‌های آینده‌تان بگویید. 

آخرین کنسرتی که برگزار کردیم «نگاه آبی ماه» نام داشت. قرار بود به اتفاق اعضای گروه این کار را در استودیو ضبط کنیم که متأسفانه به شرایط بحرانی فعلی به دلیل شیوع بیماری کرونا برخوردیم و این اتفاق میسر نشد و به محض مهیا شدن شرایط آن را ضبط خواهیم کرد. کار دیگری را نیز در دست تدارک داریم که پس از بهبود فضای بحرانی فعلی تمرینات آن را آغاز خواهیم کرد و برنامه بعدی‌مان خواهد بود. مورد دیگر اینکه کتابی درباره من به قلم توکا ملکی منتشر شده که «آوای یک زندگی» نام دارد و در واقع گفتگویی مفصل با من است و توسط انتشارات هفت رنگ به مدیریت آقای ابراهیم حقیقی به چاپ رسیده است. این اثر روز اول آذرماه سال گذشته رونمایی شد و اتفاق خوب اینکه چاپ اول آن تمام شده و به چاپ دوم رسیده است. البته این را هم بگویم که من در دی‌‌ماه سال گذشته پیش از اپیدمی شدن ویروس کرونا به این بیماری مبتلا شدم و روزهای سختی را گذراندم اما خدا را شکر به هرحال بهبود یافتم.

  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش