شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۴۴ - ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۱۱۷۸۸
تئاتر شهر

اشکان خطیبی: مردم دل‌تنگ صحنه هستند

اشکان خطیبی,شبکه نمایش خانگی

اشکان خطیبی، بازگشتی درخشان به عرصه‌های صحنه و تصویر داشته است. او بعد از هشت سال دوری، با «خاتون» به شبکه نمایش خانگی آمده و  بازی تحسین‌برانگیزی ارائه داده است. این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، نقش «شیرزاد ملک»، ارتشی سخت‌گیر و کاریزماتیکی را ایفا کرده و توانسته هم نظر مخاطبان و هم منتقدان را جلب کند. هنرنمایی باورپذیر و تعلیق موجود در بازی اشکان خطیبی، تمجید بسیاری از اهالی فن را به دنبال داشته است.

او در تجربه‌ای متفاوت، دو نمایش به نام‌های «پزشک نازنین» و «چخوف‌خوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» را هم به روی صحنه برده؛ این بار با گروهی از نوجوانان و بدون بهره‌گیری از بازیگران حرفه‌ای تئاتر. اشکان خطیبی در گفت‌وگو با «همدلی» از چرایی همکاری با نوجوانان گفت و در ادامه درباره «خاتون» صحبت کرد. ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

 شما در جدیدترین تجربه، دو نمایش را با حضور نوجوانان به روی صحنه تئاتر برده‌اید. چه شد به سراغ این گروه سنی رفتید؟

من مدتی در انگلیس زندگی کردم و در آنجا فرصت همکاری با نوجوانان را یافتم. بعد از بازگشت به ایران، امکان آموزش به نوجوانان ایرانی در مؤسسه «بامداد» فراهم شد. آرام‌آرام پیش رفتیم و بعد از چند سال کار به نقطه امروزی رسیدیم.

 آیا آموزش به این بچه‌ها در آموزشگاه، هزینه‌های سنگینی به دنبال دارد؟

نه، به‌هیچ‌عنوان. کلاس‌های من همیشه وضعیت مشخصی داشته است. البته اکنون دیگر کلاسی برگزار نمی‌کنم، اما کلاس‌هایم باوجوداینکه همیشه تعداد زیادی از علاقه‌مندان در نوبت هستند، هیچ‌وقت کلاس‌های گرانی به‌حساب نیامده‌اند. فارغ از این موضوع؛ لازم است یک‌بار برای همیشه به موضوعی اشاره کنم. فقط ثبت‌نام دوره آموزشی بچه‌ها در آموزشگاه انجام می‌شود. از زمانی که من شروع به کار با آن‌ها می‌کنم، دوره‌ای نزدیک به دو سال زمان می‌برد. بعدازاین دوره، هنرجویان آماده هستند تا با آن‌ها تمرین تئاتر را آغاز کنیم. در دوره‌ای که من با آن‌ها تمرین می‌کنم هنرجویان در جایی ثبت‌نام نمی‌کنند. آن‌ها شبیه به یک گروه نمایشی هستند و آموزشگاه؛ چه «بامداد» و چه هر جای دیگری که در آن درس می‌دهم، پلاتوی خود را در اختیار من قرار می‌دهد تا بتوانم با بچه‌ها تمرین کنم، بنابراین بچه‌ها حتی بعد از اتمام دوره آموزشی بابت اینکه در تمرینات شرکت می‌کنند، پولی نمی‌پردازند.

 آموزشگاه هم به شما دستمزد می‌دهد؟

طبیعتاً دستمزد می‌دهد. مگر می‌شود کسی رایگان به آموزش بپردازد؟ سازوکار تئاتر، سازوکاری بسیار آسان و راحت است. تئاتر به‌هیچ‌وجه سازوکار عجیب و پیچیده‌ای ندارد. اگر شما به‌مرورزمان یاد گرفته باشید که نمایش خود را چگونه به روی صحنه ببرید، همه جوانب کار ازجمله مباحث مالی مشخص خواهد بود. اینکه من در جاهایی زیاده‌روی می‌کنم و دستمزد خودم را فاکتور می‌گیرم، به این خاطر است که بتوانم به کیفیت بهتری برسم، وگرنه طبیعتاً من نیز دغدغه‌های اقتصادی دارم، اما سعی می‌کنم این دغدغه‌ها را درست و در سر جای خودش خرج کنم.

 در نمایش‌هایی که روی صحنه دارید، میزانسن و دکور به‌قدری سنگین بود که بخواهید به سراغ طراح صحنه و لباسی مانند سهیل دانش اشراقی بروید؟

طراح این کار از اساس خودم هستم. آنچه روی صحنه به‌عنوان دکور، لباس، حرکت و نگارش متن می‌بینید و هر آنچه هست، کار خودم است؛ کار خیلی سختی هم نیست. اسم گروه نمایشی که با هنرجویانم دارم «چهارپایه» است و اساساً بر مبنای کار با چهارپایه و احجام مکعبی شکل می‌گیرد، به همین خاطر کار عجیب‌وغریب و دشواری پیش روی ما نبوده است. هر آنچه هست جادوی صحنه و بازیگر است و دیگر مسائل به لحاظ فرم تکنیکال، چندان آن‌چنانی نیست. البته شاید به لحاظ آنچه در پس فرم وجود دارد، آن‌چنانی باشد، ولی ازنظر ظاهری و فرم خیلی پیچیده نیست که لازم باشد حتماً یک طراح مثل «سهیل» کار طراحی را انجام دهد.

 چرا نمایش شما به‌جز هنرجویان نوجوان که البته بسیار درخشان ظاهر شده‌اند، بازیگر حرفه‌ای ندارد؟

برای دو نمایش «پزشک نازنین» و «چخوف‌خوانی زیر نظر نماینده فدراسیون روسیه» بدون استثنا از هنرجویان خودم استفاده کردم. آنچه در ذهن داشتم تنها با بهره‌گیری از بچه‌های گروه میسر بود. این دو نمایش از اساس به همین شیوه باید پیش می‌رفت و فکر می‌کنم نتیجه مطلوب و موردنظرم هم به‌دست‌آمده است.

 چندی پیش امیر دژاکام، بازیگر و کارگردان تئاتر از شما به‌عنوان بازیگری متفاوت نام برد و نقشتان در سریال «خاتون» را ستود. آیا «خاتون» برای شخص شما نیز تجربه‌ای متفاوت به شمار می‌رود؟

امیر دژاکام، استاد من است. دوست ندارم درباره «خاتون» و نقش خودم صحبت کنم. این مجموعه در حال پخش است، قسمت‌هایی بیرون آمده، مردم می‌بینند و نظر می‌دهند. من کارم را انجام داده‌ام.

 از نگاه خودتان، تجربه موفق و متفاوتی بوده است؟

من تمام تلاشم را به کار گرفتم. به‌هرحال هشت سال از عرصه تصویر دور بودم و در بازگشت، همه سعی خود را کردم تا آنچه فکر می‌کنم درست است اتفاق بیفتد. بقیه مسائل به تماشاگر بستگی دارد. در مجموع «خاتون» برای من تجربه دشواری بود.

 آناهیتا درگاهی، همسر شما با فیلم تحسین‌شده «مرد بازنده» در جشنواره چهلم فجر حضور دارد، اما شما همان‌طور که اشاره کردید دوری طولانی‌مدتی از عرصه تصویر داشته‌اید. «خاتون» چه ویژگی‌های برجسته‌ای داشت که تصمیم گرفتید بار دیگر جلوی دوربین بروید؟

من بازیگری جلوی دوربین را ترک کرده و به حال خودش گذاشته بودم. با «خاتون» دوباره برگشتم و کار تصویری را تجربه کردم. باید ببینیم در ادامه چه پیش خواهد آمد. همان‌طور که گفتم هشت سال از کار تصویر فاصله داشتم و بعد تصمیم گرفتم بار دیگر جلوی دوربین بروم. با خودم گفتم: «بروم و ببینم این بار چه می‌شود.» اکنون باید صبر کنم و ببینم چه بر سر راهم قرار می‌گیرد. دوری من از تصویر کاملاً خودخواسته و دقیقاً برخاسته از انتخابم بوده است.

 فکر می‌کنید هنر به‌ویژه تئاتر بعد از کرونا چه مسیری را طی می‌کند و اصلاً به روزگار پیش از شیوع این ویروس، بازمی‌گردد؟

در حوزه سینما، زمان زیادی لازم خواهد بود تا شرایط به روزهای پیش از کرونا برگردد. چندین و چند دلیل هم دارد، اما بهتر است واردش نشویم، چون هم در حوزه تخصصی من نیست و هم راه چاره‌ای برایش ندارم، ولی در دو حوزه نمایش و کنسرت، قطع به‌یقین می‌گویم سال آینده متفاوت خواهد بود. دلیلش هم این است که فارغ از اینکه خود اجراکنندگان در هر دو حوزه موسیقی و نمایش از وضعیت کنونی خسته شده‌اند و دل‌تنگ صحنه هستند، مردم هم دلشان می‌خواهد دوباره در سالن‌های کنسرت و تئاتر حضور پیدا کنند.

همچنین باید بگویم دم آن گروه‌های جوان گرم که در طول یک سال و نیم اخیر چراغ صحنه‌ها را روشن نگه داشته‌اند. آن‌ها کار دشوار و ترسناکی انجام داده‌اند. خودم جرأت انجام چنین کاری را نداشتم. این گروه‌های جوان به من جرأت دادند تا دو نمایشی که اکنون روی صحنه دارم را به مرحله اجرا برسانم. استقبالی که مردم در طول یک سال اخیر از نمایش‌های روی صحنه کرده‌اند، چه نمایش‌هایی که کیفیت خوبی داشته‌اند و چه نمایش‌هایی که مطلقاً از کیفیت مطلوبی برخوردار نبوده‌اند و تماشاچی به صرف حمایت در سالن حضور پیدا کرده است؛ خودش نشان می‌دهد مردم دل‌تنگ صحنه هستند. مطمئنم سال آینده سال متفاوتی خواهد بود. البته نشانه‌های این تغییر از همین حالا هم قابل‌مشاهده است، اما همان‌طور که اشاره کردم مطمئناً برای سینما وضعیت فرق خواهد کرد.

hamdelidaily.ir
  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
چرت نگو.مردم دلتنگ اینندکه دیگه کرونانگیرند.
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش