شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۲۱ - ۱۶ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۳۴۵۹
تئاتر شهر

منوچهرِ «دِریبل»: رامبد جوان، رضا عطاران و مهران مدیری را از ژانر کمدی بگیریم، منهدم می شویم

شعبان نژاد: برای بستن قرارداد نقش جدی، سرم منت می گذارند

نیما شعبان نژاد,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
نیما شعبان نژاد می‌گوید؛ بسیار پیش آمده که برای بازی در نقشی جدی دعوت شده‌، اما موقع قرارداد بستن، منت گذاشته‌اند که به او نقش جدی داده‌اند! او می پرسد: «مگر من در روزنامه آگهی داده‌ام که لطفا بیایید به من نقش جدی بدهید!»

به گزارش خبرآنلاین، نیما شعبان‌نژاد اگرچه با ایفای شش نقش متفاوت در «خندوانه» به شهرت رسید اما پیش از آن هم کم‌ کار نبود، به خصوص در حوزه تئاتر.

 

 

نیما شعبان‌نژاد در پاسخ به این که چه شد که مدتی است تمرکزش را بر «خندوانه» گذاشته و باطبع از حضور روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین بازمانده، گفت: «پروژه «خندوانه» آن قدر عظیم است که به کار دیگری نمی‌رسم. نکته دیگر این که حتی اگر می‌توانستم زمانم را مدیریت کنم پیشنهاد جذابی در حوزه تئاتر نداشتم. من اگرچه در پردیس هنرهای زیبا کارگردانی تئاتر خوانده‌ام اما با محسن نوری، ابراهیم عزیزی، محمد زیکساری، مجتبی رفیعی، آیدا صادقی و... دانشجویان دانشکده هنر و معماری بُر بودم و ترجیحم این بود که با آن‌ها کار کنم ولی نشد. هر چند می‌خواهیم در آینده‌ای نزدیک تئاتری را روی صحنه ببریم.»

 

شعبان‌نژاد ادامه داد: «تا این که پیشنهاد بازی در «دریبل» را گرفتم و از آن خوشم آمد چون دوست داشتم کمی از فضای کمدی فاصله بگیرم. قبل از «خندوانه» هم نقش جدی بازی می‌کردم و کم پیش آمده بود پیشنهاد بازی در نمایشی کمدی بگیرم. من موضعی نسبت به کمدی ندارم ولی جدی بودن متن «دریبل» دلگرمم کرد.»

 

منوچهرِ «دریبل» در مورد دشواری‌های بازی در اثری کمدی توضیح داد: «کمدی کار کردن به مراتب سخت‌تر از حضور در اثری ملودرام و اجتماعی است. چون تعداد کمدی سازهایمان نه فقط در تئاتر که در تلویزیون و سینما هم اندک است. به عنوان مثال اگر رامبد جوان، رضا عطاران و مهران مدیری را از کمدی‌های سینما و تلویزیون بگیریم، رسما منهدم می‌شویم.»

 

او با اشاره به این که مخاطبان در این نمایش تصویری متفاوت از نیما شعبان‌نژاد نسبت به «خندوانه» خواهند دید افزود: «من به عنوان بازیگر دوست دارم تجربه کنم. این که مردم مرا در نقش کمدی دیده‌اند و حالا قرار است در نقش جدی ببنند را می‌توانم با مثال مدل مو توضیح دهم. نقش عوض کردن مثل عوض کردن مدل مو می‌ماند.

 

مثلا شما همیشه موی بلند داشته‌اید و یکهو کچل می‌کنید، بازخوردی که می‌گیرید این که چرا موهایت را زدی؟! قبلی خیلی بهتر بود! بعد از مدتی که موهایتان در حال بلند شدن است، می‌گویند بگذار همین‌طور کچل باشد، خیلی بامزه بود! چیزی شبیه به عوض کردن تیپ و ظاهر. مثلا همیشه مردانه می‌پوشیده‌اید و حالا یکهو اسپرت می‌پوشید، اول در مقابلتان گارد می‌گیرند اما بعد با تیپ و قیافه جدید پذیرفته می‌شوید.»

 

شعبان‌نژاد تاکید کرد: «متاسفانه در سینما و تلویزیون همه مترصد فرصتند که بازیگر را به کلیشه تبدیل کنند. به نظرم در روند این کلیشه شدن هیچ وقت بازیگر مقصر نیست و عوامل این حرفه هستند که از آدم‌ها کلیشه می‌سازند. به عنوان مثال گاردی که فرضا سینمایی‌ها روی منِ نوعی دارند که چرا یک تلویزیونی باید وارد سینما شود؟! شاید ناراحتم کند اما در نهایت ابدا برایم مهم نیست. من میزانی توانایی دارم و میزانی تجربه کسب کرده‌ام که اگر فضای درستی در اختیارم قرار بگیرد، آن را خرج و خود را در ژانرهای مختلف امتحان می‌کنم.»

 

او ادامه داد: «این مسئله تنها در حد همین گلایه‌ای که عرض کردم برایم مهم است و نه بیشتر. چون نهایتش این است که خودم، با ساختن تئاتر خودم یا فیلم خودم، زمینه تجربه کردن در ژانرهای مختلف را برای خودم فراهم کنم.»

 

او در مورد حضور یا عدم حضور در سری پنجم «خندوانه» هم افزود: «پروژه «خندوانه» خانه من است و من موقعیت فعلی‌ام را مدیون رامبدم و نمی‌توانم از خانه‌ام فاصله بگیرم. می‌توانیم قرار بگذاریم که زمان‌هایی که در «خندوانه» نیستم تجارب دیگری جز در حوزه کمدی کسب کنم و در «خندوانه» هم کار خودم را انجام دهم. همان طور که رامبد در فیلم سینمایی «نگار» چنین کاری کرد.»

 

این بازیگر تئاتر تصریح کرد: «بسیار پیش آمده که برای بازی در نقشی جدی دعوت شده‌ام و صحبت‌های اولیه را کرده‌ایم اما موقع قرارداد بستن، منت گذاشته‌اند که ما به تو نقش جدی داده‌ایم! مگر من در روزنامه آگهی داده‌ام که لطفا بیایید به من نقش جدی بدهید! من فقط کِرمِ تجربه کردن دارم و می‌خواهم کار کنم که نگویند نمی‌تواند یا نمی‌شود.»

 

 

  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش