چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۳۱ - ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۲۵۲۵
تئاتر شهر

علی عبادی: تئاتری‌ها به خاطر دغدغه مالی به سوی آثار سطحی رفته‌اند

علی عابدی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

این روزها نمایش «تیولا» به نویسندگی و کارگردانی علی عابدی و بازی پرستو گلستانی، وحید آقاپور، ‌رامین سیار دشتی و سامان دارابی در «خانه نمایش مهرگان» روی صحنه رفته است؛ نمایشی که از عناصر گروتسک و مینیمالیستی بهره می‌برد.

 

علی عابدی با نقد خشونت و زندگی مردانه تلاش می‌کند یک «دیستوپیا» (ویران‌شهر) را به تصویر بکشد. نمایش «تیولا» زنانگی را تقدیر می‌کند و از نظر فرم و محتوا فضایی متفاوت در تئاتر خصوصی را زنده کرده است که در این میان می‌توان به نقش پر رنگ طراحی دکور و لباس‌ در این نمایش اشاره کرد. به همین مناسبت پای حرف‌های علی عابدی نشسته‌ایم که پیش از این مدیر تماشاخانه «سنگلج» بود.

 

ایده و اندیشه «تیولا» از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

در واقع نمایشنامه «تیولا» بر گرفته از مجموعه کارهای گذشته خودم است. رگه اصلی و ماهیت مرکزی این اثر به نمایشنامه‌هایی مانند «بچه آدم بدو» و «خرمگس» بر می‌گردد. همیشه به مفهوم و جانوری مثل «تیولا» فکر می‌کردم. به نظرم این موجود می‌تواند نماد «جنگ» باشد. به دنبال موجود دیگری هم بودم که بتواند بار چندین هزار ساله جنگ را به دوش بکشد؛ مانند زئوس خدای خدایان یونان باستان. به همین منظور، نمایش «تیولا» یک شبه آفریده نشده است. بلکه نتیجه سال‌ها کار است.

 

اگر بخواهیم نمایش «تیولا» را نشانه‌شناسی کنیم، متوجه دو ابرنشانه کلیدی می‌شویم. نخست، تمام عناصر نمایش ما را به سوی اندیشه‌ای ضد جنگ هدایت می‌کند. در واقع مضمون «وحشت از جنگ» در نمایش موج می‌زند. دوم، مفهوم زن‌محوری به مثابه «زایش» است که تلاش می‌کند خشونت را مهار کند. در نمایشنامه‌نویسی ایرانی کمتر رویکردی زن‌محورانه را شاهد هستیم. در واقع دوگانه جنگ و زایش را در برابر هم قرار داده‌اید.

 

مفهوم جنگ بار معنایی دهشتناکی دارد. جنگ‌ها تخریبی به وجود می‌آورند که انسان معاصر با آن آشنا است. همه ما آن را لمس کرده‌ایم. شاهد نسل‌کشی‌های مختلفی هم در طول تاریخ معاصر بوده‌ایم. من سعی کردم، از زاویه دید متفاوتی به جنگ نگاه کنم. درباره بحث زایش و زنانگی هم باید بگویم که از روی عمد و قصد این کار را کردم. یکی از آفت‌های جنگ نسل‌کشی است. در جهان «تیولا» دنیایی را می‌بینیم که دیگر در آن مردی وجود ندارد. همه کشته شده‌اند. زن‌هایی را هم می‌بینیم که دیگر احساس زایش نمی‌کنند. هر دو موضوع در جامعه معاصر تبدیل به بحرانی عظیم شده است.

 

نمایشنامه‌نویسی ایرانی بیشتر مردسالار است؛ چرا شما در مسیری متفاوت گام برمی‌دارید؟

ذاتا نگاهی مساوی بین زن و مرد دارم و تعمدی در آن وجود ندارد. ذاتا خواهان برابری ماجرای زن و مرد هستم.احساس می‌کنم توازن طبیعت در برابری است ولی متاسفانه ما همیشه نامتوازن بوده‌ایم. به زعم من، اغلب اوقات، زن را به منزله یک کالا در ادبیات نمایشی ایران می‌بینیم. شاید زن را به عنوان یک موجود تاثیرگذار نمی‌دانیم.بهرام بیضایی از معدود نویسندگانی است که در آثارش زن جایگاه و هویت منحصربه فردی دارد. نمایش «افرا یا روز می‌گذرد» گل سرسبد این موضوع است. هیچ‌گاه نمی‌خواستم به زن نگاهی بومی و خانگی داشته باشم.

 

تئاتر خصوصی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تئاتر خصوصی در چند سال اخیر رشد کرده است و به نظرم توانسته جریان‌ساز باشد. البته این پدیده دو روی سکه دارد. یک روی سکه نگاه مثبت به مبحث تئاتر خصوصی است. این تئاتر توانسته خلاءهای موجود در احداث سالن‌های نمایش را پر کند. در سال‌های نه چندان دور تنها چند سالن معدود داشتیم اما حالا سالن‌های فراوانی داریم. این فرآیند به اجرای نمایش کمک کرده است. در گذشته، گاهی اوقات باید پنج سال در صف انتظار سالن دولتی می‌ایستادید. از سوی دیگر، تئاتر خصوصی نباید تنها به سمت گیشه و درآمدزایی، آن هم به هر قیمتی برود.

 

نباید کالای فرهنگی به هر قیمتی به فروش برسد. عقیده دارم که در تئاتر خصوصی قوانین محکمی وجود ندارد. یک مقدار افسارگسیخته شده است. برخی از سالن‌ها صرفا برای کسب درآمد دست به هر کاری می‌زنند و هر کالای غیر فرهنگی را به اسم کالای فرهنگی به فروش می‌رسانند. طبیعتا، این نوع از تئاتر تجاری به تئاترهای اندیشه‌محور آسیب می‌زند. یعنی تئاترهایی که بر اساس تفکر تولید می‌شود با مشکلات عدیده‌ای هم دست و پنجه نرم خواهند کرد. اولین ملاک تئاتر خصوصی این شده است که چهره‌های مشهور نمایش چه اشخاصی هستند؟ و در وهله بعدی از شما می‌پرسند که آیا می‌فروشید یا نه؟ به نظرم باید قانون‌گذاری شود. اصطلاحا باید عنوان کنم که تئاترهای خصوصی مثل قارچ رشد کرده‌ است و قوانین مشخصی هم ندارد.

 

رقابت گیشه‌محور در تئاتر خصوصی باعث شده است که هنرمندان هم از تئاترهای انتقادی و سیاسی فاصله بگیرند و تنها به سوی نمایش‌های سرگرمی‌سازِ ژانر کمدی بروند. به نظر می‌‌رسد که هنرمندان هم در این میان گناهکار هستند.

بله. یک بخشی از هنرمندان هم گناهکار هستند برای اینکه آنها پشتوانه مالی و دولتی ندارند. کارهای صرفا هنری و تفکربرانگیز نیازمند حمایت دولتی است. تئاتری‌ها به خاطر دغدغه مالی به سمت آثار سطحی رفته‌اند. هنرمندان بسیاری داریم که پیش از این در تئاتر شهر کارهای اندیشه‌محور را اجرا می‌کردند و حالا در تئاترهای شبانه مشغول هستند. تغییرات اساسی که در تئاتر این روزها شاید هستیم به دلایل مادی است.

 

در نمایش «تیولا» شاهد طراحی دکور و لباس و گریم پر خرجی هستیم که کم‌تر در تئاتر خصوصی شاهد آن هستیم. این سالن‌ها با اجراهای پشت سر هم چندین نمایش در یک شب اجازه چنین کاری را نمی‌دهند. این موضوع چالش بزرگی برای شما بود؟

برای اجرای نمایش‌هایم آرمان‌هایی را دنبال می‌کنم. مسائل ذهنی و ایده‌هایم باید کاملا اجرا بشود. با مسئولان سالن خصوصی هم که در آن اجرا می‌روم شرط کرده‌ بودم که باید شرایط اجرای ایده‌آل را مهیا کنند. هر چند که اگر این سالن تک اجرا بود و موقعیت‌ها مختلف اجرایی حال حاضر را نداشت، شاید به لحاظ طراحی چیزهای دیگری خلق می‌کردیم. اصلا علاقه‌ای ندارم برای کارم کم بگذارم. نباید اجرایم را قربانی سالن‌های چند اجرایی بکنم.

 

در تئاترهای خصوصی و حتی دولتی طراحی لباس و دکور حذف شده است. همه چیز پرتابل شده است و زیر تمام اشیاء چرخ وجود دارد. این موضوع هم به خاطر سالن‌هایی است که چند اجرا در یک شب دارند. دیگر کسی به این موضوع فکر نمی‌کند که تماشاگر باید از نظر بصری هم حظ ببرد.

 

این روزها دغدغه اصلی‌تان چیست؟

دغدغه اصلی من و گروه تئاتری ما این است که دولت از ما حمایت کند. منظورم این نیست که به ما پول بدهند بلکه موقعیت اجرا و سالن بدهند.

 

سیدحسین رسولی

 

ebtekarnews.com
  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش