پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۲۸ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۳۱۷۸
تئاتر شهر

سازوکار آموزش تئاتر در ایران از زبان کارگردان و مدرس تئاتر

مریم کاظمی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

مسیر آموزش هنر در ایران نه از نظام آموزشی رسمی مدارس بلکه از علاقه‌مندی و پافشاری خانواده‌ها بر فراگیری آموزشگاهی و فوق برنامه کودکانشان پیش می‌رود. در این میان هنر- فن بازیگری که تنها تا یک دهه قبل حکایاتی از سرکشی سن نوجوانی و جدال برای رسیدن به مقصود را با خود داشت، علاقه‌مندان بسیار یافته است. شناخت افراد جامعه از تأثیر این هنر بر شکل‌گیری شخصیت اجتماعی افراد باعث شده تا والدین، حضور کودکان در کلاس‌های آموزشی بازیگری و تئاتر را در فهرست دوره‌های فوق برنامه قرار دهند. افزایش تعداد نمایش‌هایی که هنرجویان کودک ونوجوان در آن ایفای نقش می‌کنند طی یک، دو سال گذشته نشان می‌دهد که سن آموزش این هنر که پیشتر از دانشکده‌ها آغاز می‌شد، حرکتی پرشتاب از کودکی و نوجوانی را آغاز کند. در این میان گروه تئاتر مستقل که بخش آموزش آن نزدیک به چهارسال است با عنوان «پنجمک»فعال شده، طی چند اجرای گذشته خود و بخصوص در نمایش «ساعت هشت در کشتی» که این روزها با بیش از ۷۰ هنرجوی کودک و نوجوان روی صحنه است تجربه‌های متعدد از حضور هنرمندان کودک و نوجوان را به نمایش گذاشته است. همین ویژگی بهانه‌ای بود تا با مریم کاظمی سرپرست، مدرس و کارگردان گروه تئاتر مستقل به گفت‌و‌گو بنشینیم و درباره مدرسه تئاتر این گروه و دیدگاه این هنرمند نسبت به آموزش تئاتر بشنویم.

 

در نمایش «ساعت هشت در کشتی» تعدادی از کودکان در سنین مختلف را که از هنرجویان خودتان هستند در کنار هنرمندان صاحبنام روی صحنه برده‌اید، این ترکیب ناشی از سیستم آموزش شماست یا ضرورت اجرایی چنین چینشی را رقم زده است؟

ابتدا باید این توضیح را بدهم که حضور کودکان و نوجوانان روی صحنه تئاترحرفه‌ای و در کنار بازیگران حرفه‌ای یک تصمیم از پیش گرفته شده یا برنامه‌ریزی شده نیست. همواره تیم‌های کودک ونوجوان در حال گذراندن کلاس‌های بازیگری در سطوح متفاوت در آموزشگاه گروه تئاتر مستقل هستند؛ حتی فارغ التحصیلان با تمایل خودشان و خانواده‌ها، روی پروژه‌های نمایشی مخصوص خودشان در حال تمرین هستند. چنانچه نمایش‌های اجرایی گروه، پتانسیل حضور بچه‌ها را داشته باشد طبیعی است برای حضورشان برنامه‌ریزی و جانمایی می‌شود به‌طوری که با کمترین تمرین و آسان‌ترین شرایط بتوانند به گروه اصلی اجرایی بپیوندند وطبیعی است حمایت خانواده‌ها بسیار تعیین کننده است.

 

مسلماً نقش آفرینی کودکان جذابیت ویژه‌ای به فضای اجرایی اثر نیز می‌دهد؟

هیچ چیز را از بیرون و صرفاً برای قشنگی به نمایش تحمیل نمی‌کنم. صرفاً با این دیدگاه که آوردن بچه‌ها روی صحنه یعنی تئاتر کودک، به نمایش نزدیک نمی‌شوم. نمایشنامه و نوع اجرا به من می‌گوید که آیا می‌توانم از حضور کودکان بهره‌مند شوم یا خیر.

 

در چند کار گذشته‌تان نیز این تجربه را داشته‌اید؟

در نمایش «غول بزرگ مهربان» بچه‌ها میهمانان تولد یاسمن بودند که همراه همه بازیگران اصلی برای اجرای نمایش خودشان به صورت بازی گونه و با استفاده از اسباب‌بازی‌ها و وسایل خانگی کمک می‌کردند و تیم ارکستر موسیقی نوازی نمایش را تشکیل دادند.

 

در نمایش «شاهزاده خانم بدترکیب» برای رساندن مفهوم درست، یک کودک یا نوجوان را به‌طور نمادین در موقعیت شخصیت اصلی قرار می‌دادیم و با بازسازی نمایشی داستان رابطه یک دختر از خودراضی و والدینش؛ کودک یا نوجوان تماشاچی را در موقعیتی قراردادم که خودش را ببیند.

 

در همین نمایش «ساعت هشت در کشتی» که روی صحنه داریم، بخشی از نمایش را که در مورد آن حرف زده می‌شود و تصور می‌گردد به تجسم تبدیل کردم. کودکان و نوجوانان، خانواده و مسافران کشتی نوح هستند و این از دل داستان نمایش درآمده است و تحمیلی نیست.

 

استفاده از کودکان و نوجوانان در نمایش‌های حرفه‌ای باید دلیل داشته باشد و دلیل از نوع اجرا و از لایه‌های داستانی نمایشنامه می‌آید. پس نمایشنامه را خوب بخوانیم و یادمان باشد که اجرا از کشف چیزهایی شکل می‌گیرد که نوشته نشده است.

 

چقدر به آموزش تئاتر در آموزشگاه‌ها اعتقاد دارید و چقدر حضور در گروه حرفه‌ای را در آموزش مؤثر می‌دانید؟

اگر منظورتان آموزش تئاتر برای کودک و نوجوان است باید بگویم بشدت معتقدم کودکان قبل از حضور روی صحنه باید امکان بودن در کنار یک تیم را تجربه کنند. رفتن به مدرسه برای کودکان غیر از هدف آموزشی مواد درسی، جنبه تربیتی و بازی و حضور در کنار عده‌ای هم پایه است که نظرات و لجبازی‌ها و شرایط خود را دارند و در مقابل یکدیگر کوتاه نمی‌آیند و جدل و گفت‌و‌گو دارند و گاهی اوقات والدین و مربیان مدرسه آنها را از رودررویی باز می‌دارند ولی در کلاس‌های تئاتر کودکان و نوجوانان، با کم رنگ شدن نقش مدرسه‌ای و نگاه ترجیحی مادرها و پدرها به فرزندشان، این امکان به آنها داده می‌شود درمورد نظراتشان به زبان خودشان بحث و گفت‌و‌گو و چالش داشته باشند و به دیدگاه و نظر و اعتماد به نفس برسند.

 

حضور در گروه‌های حرفه‌ای بدون پایگاه آموزشی را نه تنها غیرسودمند بلکه مخرب می‌دانم و هیچ‌گاه از این طریق کودکان و نوجوانان را به کار دعوت نمی‌کنم.

 

تا جایی که می‌دانم شما تنها گروه تئاتری هستید که علاوه بر فعالیت مداوم اجرایی، شاخه آموزشی برای کودکان و نوجوانان دارد. درباره آموزشگاه پنجمک توضیح بدهید؟

آموزشگاه پنجمک در واقع شاخه کودک و نوجوان گروه تئاتر مستقل است که در زمینه آموزش تئاتر و زیرساخت هنرهای نمایشی به این گروه سنی تمرکز دارد و در صورت تمایل خانواده‌ها برای حضور در صحنه، در صورت امکان ساماندهی می‌شوند.

 

اصول آموزشی که در این دوره‌های آموزشی بر آن تأکید دارید چیست؟

اصول آموزشی در چهار ترم تعریف می‌شود. ترم اول – بازیابی پنج حس اصلی شامل دیدن و شنیدن و لمس کردن و بوییدن و چشیدن است و تصور کردن و تخیل پایه – بازی و نرمش و رقص. در ترم دوم – بازی و نرمش و رقص، داستان‌گویی به زبان کودکانه و تجسم داستان‌ها به صورت فردی را کار می‌کنیم. در ترم سوم – بازی و نرمش و رقص گروهی به همراه آشنایی با ریتم متمرکز و داستان گویی دو یا سه نفره به صورت حرکتی و انتخاب نمایش برای کار گروهی و تمرینات مقدماتی اجرای نهایی را داریم. ترم چهارم – استفاده از تمام آموزش‌ها در یک کار گروهی مشترک و آماده شدن حرفه‌ای برای اجرای پایان دوره و در ترم پنجم - تجربه صحنه و اجرا است.

 

مسلماً برای این کودکان تجربه‌ای خاص و به یادماندنی است اما از دید شما چه میزان از آینده این کودکان در هنر تئاتر ماندگار خواهد بود و نسلی تازه به این هنر معرفی می‌شود؟

اگر این حضور و تصمیم درست اتفاق بیفتد و صادقانه و عاشقانه در کنار هم باشند از یاری و کمک به یکدیگر بهره می‌برند و اگر خانواده‌ها در کنار گروه‌های اجرایی هنجار کار صحنه‌ای و باید‌ها و نبایدها را تجربه کنند می‌تواند تجربه‌ای بسیار شیرین و فراموش نشدنی باشد. اگر در آینده هر شغل و حرفه‌ای را انتخاب کنند می‌توانند از تجارب تیم نمایشی استفاده کنند.

 

 

iran-newspaper.com
  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش